< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محمدمهدی شب‌زنده‌دار

97/07/16

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: اخبار من بلغ /تنبیهات /اصول عملیه

0.0.0.1وجه پنجم قول اول: استفاده از واژه بلوغ

دلیل دیگری که به آن استدلال شده برای اثبات اینکه موضوع در اخبار من بلغ عملی است که خیریّت آن ثابت است استفاده از واژه بلوغ است. با این توضیح که در این روایات دو عنوان وجود دارد؛ یکی عنوان بلوغ است در آنجا که می فرماید:«من بلغه شیئ من الثواب» و دیگری عنوان سماع است، عنوان سماع نیز به قرینه ذیل آن که فرمود: «و ان لم یکن کما بلغه» معلوم می شود که منظور از آن همان بلوغ است. حال در لغت عرب جایی از واژه بلوغ استفاده می شود که امر محقق باشد اما در مواردی که مسلم نیست این واژه به کار نمی رود مگر مجازا و تسامحا مثلا لسان العرب می گوید:

«بَلغَ الشي‌ءُ يَبْلُغُ بُلُوغاً و بَلاغاً: وصَلَ و انْتَهَى»[1] و سپس حدود یک صفحه و نیم بعد می گوید: «و العرب تقول للخبر يبلغ واحدَهم و لا يحققونه: سَمْعٌ لا بَلْغٌ أَي نسمعه و لا يَبْلُغنا»، یعنی عرب در مواردی که امری نزد او محقق نباشد می گوید آن را شنیدیم و نمی گوید آن امر به ما رسید. بنابراین نتیجه این می شود که اخباری که می گوید: «من بلغه ثواب العمل» به این معناست که «من تحقق عنده ثواب العمل» یعنی ثواب آن عمل نزد او ثابت باشد آن وقت خدای متعال آن ثواب را عطا می کند حتی اگر در واقع چنین ثوابی ثابت نباشد.

ان قلت: مگر می توان تصور کرد که ثوابی محقق است ولی پیامبر صلی الله علیه و آله آن را نفرموده باشد.

قلت: مقصود از اینکه ثواب نزد شخص محقق است این است که حجتی بر آن ثواب قائم شده باشد که در اینصورت منافاتی با این ندارد که در واقع چنین ثوابی ثابت نباشد. پس یا مسلما معنای بلوغ رسیدن امری است که محقق است و یا لااقل به حسب قول بعضی از لغویون این احتمال وجود دارد به همین دلیل برای این روایات اطلاقی منعقد نمی شود تا در مواردی که خیریّت مسلم نیست بتوان به اطلاق آن تمسک نمود.

البته قبل از این مطلب مقدمه ای باید ذکر می شد و آن اینکه وقتی ثواب نزد شخص محقق شد قطعا خیریت آن عمل نیز نزد او ثابت می شود بنابراین مواردی که خیریت عمل مشکوک است مثل اینکه روایت ضعیف یا فتوای فقیهی آمده که دلالت بر ثواب عمل خاصی می کند در اینصورت این عمل مشمول این اخبار نمی شود.

0.0.0.1.1جواب به وجه پنجم

0.0.0.1.2جواب اول: اعم بودن معنای بلوغ

این سخن صحیح نیست چون ماده «بلغ» اعم است از اینکه آن امر نزد شخص محقق باشد یا نباشد، مثلا اگر کسی بگوید: «بلغنی هذا الخبر» در حالیکه علم به صدق آن خبر ندارد سخن نادرستی نگفته است، بله در مواردی که بین بلغ و سمع مقابله باشد مثل شاهدی که از لسان العرب ذکر شد بلغ ظهور در مواردی پیدا می کند که آن امر نزد شخص محقق است اما در مواردی که «بلغ» به تنهایی استعمال می شود چنین ظهوری وجود ندارد بلکه معنای بلوغ اعم می باشد پس ماده «بلغ» از قبیل الفاظی است که «اذا اجتمعا افترقا و اذا افترقا اجتمعا».

0.0.0.1.3مناقشه در جواب اول: عدم احراز اعم بودن معنای بلوغ

همانطور که در تقریب وجه پنجم بیان شد قول لغویین اگر هم ظهور ایجاد نکند و حجت نباشد ولی این احتمال را ایجاد می کند که بلوغ به معنای وصول و انتها و رسیدن باشد در نتیجه بلوغ مربوط به مواردی است که نزد شخص محقق است در اینصورت اطلاق در این روایات منعقد نمی شود.

0.0.0.1.4جواب دوم: عدم صحت اسناد بلوغ به ثواب

این جواب از حاشیه محقق خراسانی«ره» بر رسائل است که قبلا در مقام بیان مطلب دیگری نقل شد و آن اینکه اسناد بلوغ به ثواب در جمله «من بلغه شیئ من الثواب» صحیح نیست، چون اولا قبل از عمل ثواب به ما نمی رسد بلکه بعد از عمل ثواب ثابت می شود و در این جمله فرض این است که هنوز عملی انجام نشده است و ثانیا در این دنیا ثواب عمل به ما نمی رسد بلکه ثواب عمل در آخرت به انسان داده می شود و همچنین اسناد بلوغ به عمل نیز غلط است چون عمل انسان بالغ به انسان نمی شود بلکه عمل صادر از انسان می شود، بنابراین به دلالت اقتضا در اینجا تسامحی وجود دارد و آن اینکه مقصود این است که خبر مشتمل بر ثواب به ما رسیده است یعنی «من بلغه خبر ثواب العمل»، در اینصورت در تمام موارد، خبر مشتمل بر ثواب به ما رسیده است بنابراین با این بیان نمی توان گفت این روایت مربوط به جایی است که استحباب ثابت است چون روایت می گوید هر کس که خبر ثواب به او برسد و او آن عمل را انجام دهد ثواب به او داده می شود. پس همه مواردی که روایت ضعیف یا فتوای فقیهی خبر از ثواب بر عملی می دهد مشمول این روایت قرار می گیرد، چون بالوجدان خبر مشتمل بر ثواب به ما رسیده است پس نمی توان از راه وجه پنجم گفت موضوع این اخبار باید مفروغ الخیریة باشد؛

«البلوغ‌ بمعنى‌ الوصول‌، و هو لا يصحّ أن ينسب على الحقيقة إلى الفعل أو الثّواب بمعنى الأجر قبل تحقّقهما، كما هو المفروض في الرّواية، بل بالنّسبة إلى الفعل مطلقا لأنّه صادر حينئذ عن الفاعل لا واصل إليه، فلا بدّ من الالتزام بالمجاز إسناداً أو إضماراً أو حذفاً بان يكون المعنى «من بلغه خبر شي‌ء- إلخ-» كما لا يخفى»[2] .

بله اگر کسی بگوید احتمال وجود روایت در مورد ثواب فلان عمل را می دهم در اینصورت اخبار من بلغ شامل این مورد نمی شود چون اصل بلوغ آن روایت و خبر احراز نشده است.

0.0.0.2وجه ششم: استفاده از فاء تفریع

وجه ششم فرمایشی است که محقق نائینی«ره» نه در این مقام بلکه در دوره اول اصول یعنی فوائد الاصول در مبحث دیگری بیان کرده است اگر چه در دوره بعد یعنی اجود التقریرات این مطلب را ذکر نکرده است. بیان ایشان این است که «فاء» در همه روایات این باب(فعمله یا فصنعه) فاء تفریع است در نتیجه فهمیده می شود که فاعل نسبت به ثواب حجت داشته است پس برای او ثابت است که این عمل استحباب دارد چون مفاد نهایی این روایات این است که هر کس که حجت داشت بر اینکه این عمل خیر است و ثواب دارد خدای متعال آن ثواب را عنایت می فرماید اگر چه این ثواب مطابق با واقع درنیاید.

محقق نائینی«ره» این مطلب را از دو مقدمه استفاده کرده است؛

مقدمه اول اینکه فاء «فعمله» فاء تفریع است که دلالت می کند انجام دادنش متفرع بر بلوغ شده است.

مقدمه دوم این است که انسان در انجام اعمالش وقتی استناد به بلوغ می کند که برای او ثابت باشد یعنی یا قطع داشته باشد و یا خبر واحدی برای او قائم شده باشد در این دو صورت استناد می کند و الا در جاهایی که فقط احتمال می دهد که مضمون آن این باشد استناد او به آن خبر نیست بلکه استناد او به آن احتمال است و از باب احتیاط و انقیاد آن عمل را انجام می دهد بنابراین در جایی انسان استناد می کند که مستند الیه حجت باشد.

از ضم این دو مقدمه می توان فهمید که موضوع این اخبار کسی است که خبر به او بالغ شده و مستند به بلوغ این کار را انجام داده باشد و استناد به بلوغ نیز در جایی است که حجت وجود داشته باشد پس مضمون این روایات این است که کسی که حجت پیدا کرد تا کاری را انجام دهد حتی اگر خلاف واقع در بیاید خدای متعال ثواب آن را به او عطا می کند. در اینصورت به تعبیر برخی از بزرگان این اخبار مکملی است برای تحریکاتی که ادله استحباب ایجاد می کنند چون ادله استحباب به علت اینکه الزامی نیستند مندوحه ای برای مکلفین بر ترک عمل قرار داده است و شارع برای اینکه انگیزه های انجام مستحبات را بیشتر کند این اخبار را صادر کرده تا مکلفین جهت انجام مستحبات بیشتر تشویق شوند؛

«و الحاصل: أنّ مبنى الاحتمال الأوّل هو أن تكون هذه الأخبار بصدد بيان ما يترتب على العمل المتفرع على بلوغ الثواب عليه، كما يرشد إلى ذلك فاء التفريع، فانّ الظاهر من قوله عليه السّلام «فعمله» هو أن يكون العمل متفرعا على البلوغ و أنّه بلغ فعمل معتمدا على البلوغ و مستندا إليه، و العامل لا يعتمد في عمله على قول المبلّغ إلّا إذا كان قوله واجدا لشرائط الحجية، فكأنّ واجدية قول المبلّغ للشرائط أخذ في القضية مفروغ الوجود و إلّا لا يصح تفريع العمل على البلوغ، فانّه إذا لم يكن قول المبلّغ واجدا للشرائط فلا يصح من العامل إسناد عمله إلى قول المبلّغ و الاعتماد عليه، بل لا بد من أن يكون عمله بداعي الاحتمال و أنّه لعلّ أن يكون قوله مصادفا للواقع، و هذا ينافى ظاهر تفريع العمل على البلوغ، فانّ التفريع لا يكون إلّا بعد الاعتماد على قول المبلّغ و فرض إصابته للواقع»[3] .

محقق نائینی«ره» خود به این وجه اشکال وارد می کند که در جلسه آینده بیان خواهد شد.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo