< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محمدمهدی شب‌زنده‌دار

97/09/03

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: تنبیهات اخبار من بلغ /تنبیهات /اصل عملیه

0.0.1تنبیهات اخبار من بلغ

بحث به تنبیهاتی رسید که بزرگان در ذیل اخبار من بلغ طرح کرده اند، بخش عمده این تنبیهات مبنی بر این است که گفته شود از اخبار من بلغ استفاده استحباب مابلغ علیه الثواب می شود و یا اینکه مبنی بر این است که اخبار من بلغ دال بر حجیت اخبار ضعاف در احکام غیر الزامیه باشد و چون هر دو مبنا باطل شد لذا پرداختن به تنبیهاتی که مترتب بر این دو مبناست لزومی ندارد به همین دلیل این تنبیهات را حذف می کنیم، اما برخی ازتنبیهات وجود دارد که طبق هر مبنایی طرح آن، جا دارد به همین دلیل به آن تنبیهات اقتصار می کنیم.

0.0.1.1تنبیه اول: اختصاص اخبار من بلغ به موارد ثواب خاص

تنبیه اول این است که آیا مفاد اخبار من بلغ فقط شامل مواردی می شود که ذکر ثواب به نحو دلالت منطوقی شده است مثل اینکه در روایت آمده باشد که اگر فلان کار را انجام دهید همجواری با پیامبر صلی الله علیه و اله به شما داده می شود و مانند آن، یا اینکه اعم است از اینکه به خصوص و به دلالت منطوقی گفته شود یا اینکه به دلالت التزام دلالت بر ثواب شود مثل اینکه گفته شود فلان عمل مستحب است؟ اگر چه از بعضی کلمات استفاده می شود که مفاد اخبار من بلغ اعم است اما حق در مقام این است که مفاد اخبار من بلغ ثوابی است که به دلالت منطوقی دلالت بر آن شده است چون در همه روایات این عبارت آمده است که «من بلغه ثواب علی شیئ» یا «علی خیر».

ان قلت: شاید مراد از «من بلغه ثواب» این باشد که کارهایی که مستحب است و ممکن است دلیل تامی برای آن اقامه نشده باشد بر زمین نماند و انجام شود پس عرف الغاء خصوصیت می کند و می گوید فرقی نیست بین جایی که ثواب خاصی ذکر شده و جایی که ثواب خاصی ذکر نشده بلکه گفته شده فلا کار مستحب یا واجب است و ما می دانیم اگر کسی مستحب یا واجبی را انجام دهد قهرا ثوابی به او داده خواهد شد.

قلت: اگر احتمال طریقیت نبود این سخن جاداشت اما چون در اخبار من بلغ احتمال طریقیت وجود دارد نمی توان چنین سخنی گفت چون ممکن است داعی خدای متعال از اخبار من بلغ این باشد که عباد تشویق بشوند به اینکه ما بلغ علیه الثواب ها را انجام دهند تا مستحبات واقعی که با امور دیگر مخلوط شده بود انجام شوند و مردم به مصالح آنها برسند در اینصورت شاید شارع در حوزه ی اموری که به دلالت منطوقی برای آنها ثواب ذکر شده است مصالح واقعیه را می دیده به همین منظور خواسته در این حوزه عباد را تشویق به انجام آن کارها نماید تا مصالح واقعیه تامین شوند در اینصورت معنا ندارد طریقیت را در دایره ای اوسع از این حوزه اعمال نماید، این بیان شبیه بیانی است که شیخ اعظم«ره» در رسائل در حجیت خبر واحد در جواب این سوال فرموده که اگر حجیت خبر واحد در زمان انفتاح باب علم نیز باشد شارع فرموده خبر واحد حجت است و علت آن این است که شارع که عالم به امور است می داند که اگر مردم به اماره عمل کنند کمتر به خطا می روند تا وقتی که به دنبال علم می روند در اینجا نیز شارع که واقف به امور است ممکن است می داند مستحبات واقعی در بین مواردی است که به دلالت منطوقی ثواب برای آن ذکر شده است به همین دلیل آن را محصور کرده به همین موارد، در نتیجه نمی توان القاء خصوصیت عرفیه نمود و جزم به عدم خصوصیت پیدا کرد.

فایده این تنبیه این است که اگر در کتب ادعیه نسبت به برخی از اعمال ثواب خاصی ذکر نشده بلکه فقط بیان شده که مستحب است در اینصورت به رجا اشکالی ندارد آن عمل انجام شود اما نمی توان گفت آن ثواب حتما داده می شود چون اگر واقعا آن عمل مستحب نبود ثوابی نیز داده نمی شود.

0.0.1.2تنبیه دوم: شمول یا عدم شمول اخبار من بلغ نسبت به کراهت و حرمت

تنبیه دوم این است که آیا اخبار من بلغ موارد کراهت یا حرمت را شامل می شود یا خیر؟ مثلا اگر روایتی وارد شد مبنی بر اینکه فلان کار مکروه است و اگر کسی آن را ترک کند فلان ثواب به او داده می شود و یا گفته شود فلان کار حرام است و اگر کسی آن را ترک کند این مقدار ثواب داده به او می شود و یا اگر هیچکدام نبود بلکه فرموده بود: «من ترک کذا فله کذا» مثل باب صوم یا باب احرام که امر به تروک شده است آیا اخبار من بلغ شامل این موارد هم می شود؟ در اینجا دو نظریه وجود دارد یک نظریه این است که به قرائن داخلیه و خارجیه اخبار من بلغ شامل محرمات و مکروهات نمی شود.

0.0.1.3قرائن داله بر عدم شمول اخبار من بلغ نسبت به مکروهات

0.0.1.3.1قرینه اول: استفاده از واژه های عمل، خیر و شیئ

قرینه داخلیه این است که موضوع اخبار من بلغ، امور وجودیه قرار داده شده است چون در این اخبار یا فرموده: «من بلغه ثواب علی عمل» در حالیکه عمل امر وجودی است و ترک شیئ عمل نیست.

یا در بعضی دیگر از روایات فرموده:«من بلغه ثواب علی شیئ» که شیئ مساوق با وجود است و به تروک، شیئ گفته نمی شود.

و یا در برخی دیگر از روایات فرموده: «من بلغه علی خیر» که خیر نیز امری وجودی است نه عدمی چون امر عدمی چیزی نیست تا متصف به خیر شود.

بنابراین در موضوع این اخبار اموری مثل عمل، شیئ و خیر اخذ شده که تناسبی با تروک و امور عدمی ندارند و نمی توانند شامل مکروهات و محرمات شوند، بله یکی از این روایات موضوع آن به صورت مطلق آمده چون فرموده: «من بلغه شیئ من الثواب فعمله» که در این روایت نیز قدر متیقن آن همان اموری وجودی می باشد.

0.0.1.3.2قرینه دوم: دلالت «فعمله» و «فصنعه» بر اختصاص

قرینه دوم این است که در همه این روایات شرطی برای آن ثواب ذکر شده و آن شرط نیز«فعمله» یا «فصنعه» می باشد یعنی اگر آن خیر یا عمل را انجام دهد ثواب به او داده می شود در حالیکه انجام دادن مربوط به امور وجودی است نه امور عدمی.

پس این اخبار شامل موارد تروک نمی شوند حتی در مواردی که امر به ترک شده است نیز چون موضوع ترک است این اخبار شامل نمی شوند.

0.0.1.3.3جواب قرائن فوق

0.0.1.3.4جواب اول: صدق «عمل» بر مکروهات و محرمات طبق برخی از مبانی

ممکن است به این قرائن جواب داده شود که این سخن مبنی بر این است که در باب مکروهات و محرمات مطلوب مولا ترک باشد اما اگر مطلوب مولا در باب مکروهات و محرمات کف نفس باشد همانطور که برخی از بزرگان مثل مرحوم آیت الله شاه آبادی بزرگ به حسب نقل شیخنا الاستاد«ره» قائل به آن بوده اند در اینصورت طبق این مبنا در محرمات و مکروهات نیز عمل وجود دارد چون کف النفس خود نوعی از عمل است لکن این مبنا صحیح نیست.

0.0.1.3.5جواب دوم: الغاء خصوصیت عرفیه بین فعل و ترک

جواب دوم که ازبیانات مرحوم شهید صدر استفاده می شود این است که از الغاء خصوصیت عرفیه استفاده شود چون آنچه که عرف از این روایات می فهمد این است که در مواردی که ثوابی از شارع به ما می رسد خدای متعال آن ثواب را عطا می کند چه این ثواب بر فعل باشد و چه بر ترک باشد؛

«و التحقيق في المقام: أنّه على فرض الجمود على المعنى المطابقي للفظ و إن كان يتأتّى هذا الإشكال، لكنّ الصحيح أنّ خصوصيّة الفعل تكون ملغية عرفا بمناسبات الحكم و الموضوع، و إنّما المطلوب في هذه الأخبار بحسب ما يفهمه العرف في المقام هو العمل بما بلغه الإنسان من الثواب و الخير سواء كان فعلا أو تركا، فالصحيح شمول هذه الأخبار للروايات الواردة في باب الكراهة خلافا للسيّد الأستاذ»[1] .

لکن این جواب نیز تمام نیست چون همانطور که بیان شد اگر احتمال طریقیت در این اخبار داده شد نمی توان الغاء خصوصیت نمود.

0.0.1.3.6جواب سوم: صدق شیئ، خیر و عمل بر ترک

جواب سوم این است که گفته شود شیئ، خیر و عمل بر تروک نیز صادق است که توضیح آن در جلسه آینده خواهد آمد.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo