< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محمدمهدی شب‌زنده‌دار

94/09/02

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اصول عملیه/مقدمات/ اصاله الحظر و الاباحه

 

خلاصه مباحث گذشته:

بحث در ادله اصاله الحظر بود.

دلیل اول قائلین به حظر متشکل از یک صغری و کبری بود:

صغری: همه اشیاء حتی اعضاء بدن انسان ملک خداوند است.

کبری: عقلاً جایز نیست در ملک کسی بدون اذن یا طیب نفس او تصرف کنیم. بنابراین قبل از این که اذن خداوند را احراز کرده باشیم، تصرف در عالم قبیح و ظلم است.

به این استدلال مهم جوابهای مختلفی داده شده است.

 

مناقشه اول: وجود طرق احراز اذن خداوند

هم صغری و هم کبری مورد پذیرش است اما اذن موجود است. برای اثبات وجود اذن طرقی وجود دارد:

طریق اول: قرینه حکمت

خلق اشیاء قطعا بدون وجه و دلیل و غایت نخواهد بود و الا لغو است و صدورش از خداوند قبیح است. پس خلق عالم کاشف از وجود هدف است.

چند هدف قابل تصور است:

اول: خداوند می خواهد انتفاع ببرد و نیازهایش را رفع کند. این احتمال باطل است زیرا خداوند غنی بالذات است.

دوم: برای مضرت به عباد خلق کرده باشد. این هم معقول نیست زیرا ظلم است.

سوم: برای نفع و بهره برداری مردم است. این احتمال صحیح است.

نتیجه این که حکمت اقتضاء می کند که خداوند اجازه داده باشد زیرا در غیر این صورت خلاف حکمت است.

این استدلال را شیخ طوسی نقل فرموده اند.

و استدلّوا أيضا بأن قالوا: إذا صحّ أن يخلق تعالى الأجسام خالية من الألوان و الطّعوم، فخلقته تعالى للطّعم و اللّون لا بدّ أن يكون فيه وجه حسن، فلا يخلو ذلك من أن يكون لنفع نفسه، أو لنفع الغير، أو خلقها ليضرّ بها؟

و لا يجوز أن يخلقها لنفع نفسه، لأنّه يتعالى عن ذلك علوّا كبيرا.

و لا يحسن أن يخلقها ليضرّ بها، لأنّ ذلك قبيح الابتداء[1] به، فلم يبق إلّا أنّه خلقها لنفع الغير، و ذلك يقتضي كونها مباحة[2] .

البته مستدل کلام را در مورد خاص یعنی رنگ آمیزیها و طعمهای زیبا برده است در حالی که لزومی ندارد در این ناحیه ضیق استدلال کنیم بلکه این دلیل در همه اشیاء جاری می شود.

نام این دلیل، قرینه حکمت است و تا امروز طرفدار است و بعض اعاظم معاصرین در الوان الاصول به همین دلیل جواب داده اند.

پاسخ اول: امکان انتفاع بندگان از طریق آزمایش و ارتقاء

شیخ طوسی جواب داده اند که شق سوم صحیح است اما نفع دیگران به این معنا نیست که می توانند در آن تصرف کنند؛ بلکه ممکن است نفع از این جهت باشد که وسیله آزمایش و در نهایت ارتقای بندگان است.

من عرض می کنم که می توان پاسخ را تکمیل نمود که اگر آزمایش را مصداق نفع می دانید زیر مجموعه آن می شود اما اگر نفع نمی دانید می توان به شقوق ثلاثه ای که برشمردید شق چهارمی اضافه کرد و آن خلقت اشیاء به داعی امتحان است.

أنّه إنّما خلق هذه الأشياء إذا كانت فيها ألطاف و مصالح، و إن لم يجز لنا أن ننتفع بها بالأكل، بل نفعنا بالامتناع‌ منها، فيحصل لنا بها الثواب، كما أنّه خلق أشياء كثيرة يصحّ الانتفاع بها، و مع ذلك فقد حظرها بالسّمع مثل شرب الخمر، و الميتة، و الزّنا و غير ذلك[3] .

شیخ الاستاد دام ظله نظیر این پاسخ را بیان فرموده اند:

«اگر احراز شود که حکمت منحصر در استفاده در تصرف است و راز خلقت آنها همین است کشف می شود که جایز است ولی نمی توان ثابت کرد حکمت منحصر در آن است زیرا احتمال می رود که حکمت در خلقت آنها آزمایش بشر باشد یعنی معلوم شود چه کسی بدون اذن مالک حقیقی در آنها تصرف می کند و چه کسی منتظر اذن است و حق عبودیت را ادا می کند.»

پاسخ دوم: انتفاع در جهت خداشناسی

شیخ طوسی فرموده است یکی از منافع دیگر این جلوه ها خدا شناسی است. خداوند آفاق و انفس را پر از ادله وجود خود و صفات جمال و جلال نموده است. انتفاع به این است که بندگان تفکر کنند و خداوند را بشناسند.

و منها: أنّ الانتفاع بهذه الأشياء قد يكون بالاستدلال بها على اللَّه تعالى و على صفاته، فليس الانتفاع مقصورا على التّناول فحسب[4] .

بعد فرموده اند اگر خلقت برای اندیشه و تفکر بود خلقت یکی دو مورد از اشیاء کافی بود و نیاز به خلق این همه اشیاء و خلقت طعمهای مختلف نبود.

و ليس لهم أن يقولوا: إنّه كان يمكن الاستدلال بالأجسام على وحدانيّة اللَّه تعالى و على صفاته، فلا معنى لخلق الطّعوم.

شیخ جواب داده است که خداوند با خلقت اشیاء راههای فراوان تری را در اختیار بندگان قرار داده است و عظمت خود را بیشتر نمایان ساخته است. علاوه بر این که تکثیر ادله اشکالی ندارد و هر انسانی ممکن است با توجه به چیزی غیر از آن چه نفر دیگر را به تفکر وادار ساخته، وادار به تفکر شود.

همچنین لازم نیست همه مخلوقات برای استفاده مستقیم انسانها باشد. بلکه بعضی موجودات وجودشان از این جهت است که نبودشان نظام احسن را به هم میزند.

طریق دوم: احراز اذن با توجه به غنای خداوند و نیاز بندگان

محقق بروجردی فرموده اند وقتی به چند امر توجه کنیم رضایت خداوند را احراز می کنیم.

اول: خداوند بی نیاز است.

دوم: خداوند انسانهای نیازمندی خلق کرده است.

سوم: خداوند تمامی چیزهایی که این نیازمندان در همه حال به آنها نیاز دارند را خلق کرده است

چهارم: با تصرف بندگان، خداوند ضرر نمی کنند بلکه همان طور که در دعای افتتاح آمده است: «لا یزیده الا جودا و کرما»

آیا با توجه به این مطلب انسان احراز نمی کند که خداوند اجازه استفاده داده است؟ مثل این که کسی عده ای از گرسنگان را دعوت کرده باشد و سفره رنگین و کاملی پهن کرده باشد. همچنین تمامی وسائل از جمله نوشیدنی و وسائل خوردن را در اختیار قرار دهد. آیا در این صورت اذن به تصرف احراز نمی شود؟

و هل يحتمل أحد في اللَّه تعالى- الّذي خلق الناس و هم فقراء محتاجون في إمرار الحياة من الاستفادة من الأعيان الخارجية و خلق عالما وسيعا يوجد فيه جميع ما يحتاجون إليه و يناسب طباعهم و هو تعالى غنى عن جميعها لا ينتفع بشي‌ء منها و لا يتضرر بالتصرف فيها- ان يكون التصرف في أمواله و أملاكه محرما عند العقل و ظلما عليه تعالى؟ لا، بل لا يحتمل ذلك في الموالي المجازية أيضا إذا جمع أحدهم عبيده في مكان و هيأ فيه جميع وسائل الحياة.

احتمال میدهم مرحوم بروجردی این کلام را از سید مرتضی برداشت کرده باشند. سید مرتضی در چندین صفحه این مطلب را توضیح داده اند و چند منبه و مثال بیان کرده اند و می فرمایند این از اذن لفظی آکد است.

البته آقای بروجردی ابتداءً این سخن را برای مطلب دیگری فرموده است و بعد در ذیل آن فرموده است:

اللهم الا ان يقال: بان ذلك بنفسه مما يستكشف منه الاذن و الرضاية فلا يكفى هذا البيان لصورة الشك و الاحتمال و كيف كان فلا يحكم العقل بالحظر في أملاك مثله تعالى‌

فرموده اند این بیان را میتوان به عنوان استدلال برای اصاله الاباحه بیان کرد اما بعد خودشان می فرمایند این بیان برای اصاله الاباحه خوب نیست. زیرا میتوانیم قائل به اصاله الحظر شویم اما با این حال با توجه به این استدلال قائل شویم که این بیان کاشف از اذن خداوند است.

پاسخ: امکان خلق به جهت امتحان

بیانی که در طریق قبل بیان شد این جا هم قابل گفتن است. زیرا این احراز در صورتی است که از مطالب دیگر غافل باشیم. اما اگر توجه کنیم که ممکن است خداوند اینها را برای امتحان خلق کرده باشد، اذن احراز نمی شود.

بنابراین در این حد از بیان قانع کننده نیست.

طریق سوم: کشف اذن از آیات کریمه قرآن

این بیان را مرحوم امام قدس سره فرموده اند و قبل از ایشان شاید مرحوم نایینی در فوائد به طور اشاره فرموده باشند.

فرموده اند آیاتی در کتاب وجود دارد که دلالت بر اذن دارد و به آیاتی مانند: ﴿هُوَ الَّذي خَلَقَ لَكُمْ ما فِي الْأَرْضِ جَميعا﴾[5] و﴿وَ الْأَرْضَ وَضَعَها لِلْأَنام‌﴾[6] استدلال کرده اند.

فرزند بزرگوار و محقق ایشان در این استدلال مناقشه کرده اند و بعد فرمودند در کتاب والدم دیدم که به این آیات استدلال کرده اند و بعد می فرمایند: «و لعمری انه من المؤلف[7] »

 


[1] اگر خداوند ابتداء بخواهد به کسی ضرر برساند قبیح است. بله اگر به خاطر گناهان مجازات کند اشکالی ندارد اما ضرر ابتدایی صحیح نیست.
[2] العدة في أصول الفقه، ج‌2، ص747.
[3] همان، ص748.
[4] همان.
[7] تحريرات في الأصول، ج‌7، ص: 200.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo