< فهرست دروس

درس خارج فقه آيت‌الله سیدموسی شبیری‌زنجانی

كتاب الصوم

88/12/11

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: شرائط صحت روزه/ شرطیت مسافر نبودن/ روزه ماه رمضان در مسافرت بعد از زوال

 

مسافر نبودن- حکم روزه ماه رمضان در مسافرت بعد از زوال- طریقه جمع بین روایات

بحث در شرائط صحت صوم بود. در این جلسه، استاد دام ظله، به مناسبت مسئله صوم در سفر، در مسئله سفر قبل و بعد از زوال، بحث جمع بین روایات را پی می‌گیرند.

طریقه جمـع بین روایات

عرض شد که اگر نسبت بین دو دلیل عموم من وجه باشد مانند اینکه بگویند کسانی که به تحصیل علوم دینی اشتغال دارند، از خدمت نظام وظیفه معاف هستند و همچنین بگویند کسانی که ملبس به لباس روحانیت نیستند، معاف از خدمت نظام وظیفه نیستند، نسبت بین این دو دلیل عموم من وجه است، بعضی از طلاب علوم دینی ملبس به لباس روحانیت نیستند و بعضی هستند، و بعضی از کسانی که ملبس به لباس روحانیت نیستند، از طلاب علوم دینی نیستند و بعضی هستند، بین این دو عام در طلبه غیر ملبس تعارض به وجود می‌آید، در این موارد گاهی مجمع عنوانین نسبت به یکی ظهور معتنا به دارد، در اینجا به همان اخذ می‌شود، اگر اکثر طلاب ملبس نباشند، ظهور عامی که می‌گوید کسانی که به تحصیل علوم دینی اشتغال دارند، از خدمت نظام وظیفه معاف هستند، نسبت به طلاب غیر ملبس اقوا از دلیلی می‌شود که می‌گوید غیر ملبس به لباس روحانیت معاف نیست، به خاطر اینکه اگر مجمع عنوانین را از تحت ادله معافیت طلاب خارج کنیم، تخصیص اکثر لازم می‌آید، اینجا دلیلی را اخذ می‌کنند که خلاف ظاهر آن کمتر

است، با یک تصرف در یکی از این دو دلیل مشکل حل می‌شود منتها تصرف باید به نحوی باشد که عرف پسند باشد.

اما در مورد بحث که در بعضی روایات بین قبل و بعد از ظهر تفصیل داده شده و در بعضی دیگر بین تبییت و عدم تبییت نیت سفر تفصیل داده شده، اگر بخواهیم بین دو دلیل جمع کنیم، باید در هر دو تصرف کنیم، اینجا مانند مثالی نیست که عرض کردم، به خاطر اینکه اگر یکی از اینها را حفظ کنیم، باید دیگری را به کلی ترک کرده باشیم، اگر مثلاً دلیلی را اخذ کنیم که می‌گوید قبل و بعد از ظهر معیار است و چیز دیگری معیار نیست، اصل دلیلی را که می‌گوید تبییت نیت در سفر نقش دارد، کنار گذاشته‌ایم، با اینکه هر دو دلیل فی الجمله دلالت می‌کند که خروج قبل از ظهر یا نیت سفر از شب در افطار دخالت دارد، باید در هر دو تصرف کنیم.

حالا از دو جمعی که در اینجا هست، کدام را ترجیح دهیم؟ آیا افطار سفر را با دو قید محدود کنیم و بگوئیم به شرطی می‌تواند افطار کند که از شب نیت سفر داشته باشد و قبل از ظهر حرکت کند تا در نتیجه، در سه صورت دیگر باید روزه بگیرد که احتمالاً مرحوم شیخ در مبسوط اینگونه می‌گوید[1] و مرحوم آقای خوئی[2] به این قائل شده است، یا صوم را با دو قید محدود کنیم و بگوئیم که روزه گرفتن در مورد کسی است که قبلاً نیت سفر نداشته و بعد از ظهر خارج شود تا در نتیجه، در سه صورت دیگر باید افطار کند که مرحوم شیخ حرّ[3] به این قائل است، حالا ببینیم از این دو تصرف کدام بهتر است.

در قدیم دو چیز غلبه داشت،

یکی این است که به دلیل دشواری‌های بسیار سفر که به صورت «قطعة من السقر» بشمار می‌آمد، به ندرت اتفاق می‌افتاد که مقدمات سفر بدون تصمیم قبلی و به صورت ناگهانی فراهم شود و غالباً فراهم شدن مقدمات سفر مدتی به طول می‌انجامید.

و دوم این است که به دلیل خطرات راه که در کمین مسافرین و کاروان‌ها بوده، معمولاً در روز مسافرت می‌کردند و شب را در کاروان سراهای در میان راه‌ها به استراحت می‌پرداختند، واحد حرکت نیز در قدیم «مسیرة یوم» بوده، این دو غلبه در اینجا هست.

اگر در اینجا در جمع بین دو دلیل بگوئیم از ادله زوال که می‌گوید اگر قبل از ظهر حرکت کرد، روزه بگیرد، صورتی خارج شود که از شب نیت سفر نداشته و تصمیم ناگهانی به سفر قبل از ظهر گرفته، با این جمع و این تخصیص، فرد نادری از تحت ادله زوال خارج شده است، و از طرفی دیگر اگر در مورد کسی که از شب نیت سفر کند و بعد از ظهر خارج شود، بگوئیم روزه بگیرد، روایاتی را که تبییت نیت سفر را معیار قرار داده، تخصیص زده‌ایم و فرد نادر و غیر غالب را از تحت این عام خارج کرده‌ایم، نتیجه جمع مرحوم آقای خوئی این می‌شود که به هر دو دلیل دو تخصیص زده‌ایم و افراد نادر و غیر غالب را خارج کرده‌ایم، این هیچ تالی فاسدی ندارد.

اما جمع مرحوم شیخ حرّ که ایشان می‌گوید فقط یک نفر روزه بگیرد و بقیه افطار کنند، بنابر نظر ایشان بین مقداری که تحت عام داخل می‌ماند و مقداری که از تحت عام خارج می‌شود، نسبت سنجی کنید، ایشان می‌گوید اگر قبل از ظهر حرکت کرد، مطلقا افطار کند و در جائی روزه بگیرد که حرکت بعد از ظهر باشد و تبییت نیت سفر نکرده باشد، این خیلی فرد نادری است، به خاطر اینکه بدون نیت قبلی برای سفر فرد نادری بوده و حرکت بعد از ظهر به شب و خطرات سفر در شب مواجه می‌شده، بگوئیم اینکه می‌گوید روزه بگیرد، این مورد را می‌خواهد بگوید و اینگونه در ادله قبل و بعد از ظهر تخصیص بزنیم، یا روایاتی که بین تبییت و عدم تبییت نیت فرق گذاشته و می‌گوید در صورت تبییت نیت افطار کند، ایشان می‌گوید اصلاً نیت کردن را تخصیص نمی‌زنیم، تخصیص آن این است که نیت کرده و بعد از ظهر حرکت کرده، حالا ممکن است بیان قاصر باشد، اگر بین هر دو نسبت سنجی کنید، در هر دو دلیل فرد غالب از تحت عام خارج می‌شود، اگر حساب کنیم بنابر یکی از دو جمع، فرد نادر از تحت عام خارج می‌شود و بنابر جمع دیگر افراد نسبتاً شایع خارج می‌شود، لذا جمع مرحوم آقای خوئی بر جمع مرحوم شیخ حرّ تقدم دارد.

(سؤال و پاسخ استاد دام ظله): مرحوم آقای خوئی دو عبارت دارد، مرحوم آقای خوئی تعبیر انقلاب نسبت ندارد اما مراد ایشان انقلاب نسبت بوده و درست تقریر نشده و آنطور که تقریر شده، اشکال دارد، بنابر انقلاب نسبت مطلب را می‌شد حل کرد، آن انقلاب نسبت را به نحوی پذیرفته‌ام و الان مقداری درباره آن بحث می‌کنیم.

بررسی سند روایت ابو بصیر

در روایت ابن مسکان عن رجل عن أبی بصیر که قبلاً عرض کردم، از قدیم در نسخه‌ای که دارم، حاشیه‌ای زده بودم، در این باره می‌خواهم توضیحی عرض کنم. کسی که به تصحیحات کتب و مقابله نسخ آشنا باشد، این را که می‌خواهم عرض کنم، به سادگی تصدیق می‌کند، یکی از امور شایع این است که کلمه‌ای نسخه بدل می‌شود و یکی دیگر از امور شایع این است که بدل و مبدل عنه با هم جمع می‌شود، نسخه‌ای محمد و نسخه‌ای دیگر احمد دارد، ناسخ بعدی متوجه بدل بودن نمی‌شود و بین دو نسخه قبلی جمع می‌کند، این یک مقدمه است.

مقدمه دیگر این است که این روایت را ملاحظه کنید: «مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی نَجْرَانَ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ سَمَاعَةَ أَوِ ابْنِ مُسْکَانَ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ إِذَا أَرَدْتَ السَّفَرَ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ فَنَوَیْتَ الْخُرُوجَ مِنَ اللَّیْلِ فَإِنْ خَرَجْتَ قَبْلَ الْفَجْرِ أَوْ بَعْدَهُ فَأَنْتَ مُفْطِرٌ وَ عَلَیْکَ قَضَاءُ ذَلِکَ الْیَوْمِ».[4] در این روایت نیت قبلی سفر را ذکر شده، طبع قضیه این است که عدم نیت قبلی نیز ذکر شود، این قطعه دوم نیز ذکر شده منتها در جامع الاحادیث با فاصله و با مقداری تغییر ذکر شده و سند نیز همان است و مختصری تغییر پیدا کرده، و آن این است: «مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَامِرٍ عَنِ ابْنِ أَبِی نَجْرَانَ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی عَمَّنْ رَوَاهُ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: إِذَا خَرَجْتَ بَعْدَ طُلُوعِ الْفَجْرِ وَ لَمْ تَنْوِ السَّفَرَ مِنَ اللَّیْلِ فَأَتِمَّ الصَّوْمَ وَ اعْتَدَّ بِهِ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ».[5] اینجا صفوان با توضیح ذکر شده. این قسمت متمم قبلی است، نیت

شبانه را قبلاً ذکر کرد و فرضی را که نیت نشده باشد، بعد بیان کرده، منتها در اینجا «أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع» ندارد.

چند احتمال اینجا هست،

یکی این است که سقطی شده باشد.

و دوم این است که فاعل «قال» ضمیر باشد و به صدر برگشت کند که از ابو عبد الله علیه السلام نقل کرده.

و سوم این است که قسمتی را حضرت بیان نموده‌اند و قسمت دیگر را ابو بصیر برداشت کرده که در این صورت موقوف می‌شود، این احتمالات هست، اما سند همان است، در آنجا گفته «عَمَّنْ رَوَاهُ عَنْ أَبِی بَصِیر»، و اینجا به احتمال قوی صفوان گفته «عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِی بَصِیر»، بعضی نسخ برای توضیح «رجل»، «سَمَاعَةَ أو ابْنِ مُسْکَان» را به عنوان نسخه بدل آورده‌اند و بعد داخل سند شده و جمع بین اصل و نسخه بدل شده و «رجل» نیز با «سَمَاعَةَ أو ابْنِ مُسْکَان» آمده، و اصحاب اجماع را که جمع آوری کرده‌ام، روایاتی که ابن مسکان از ابی بصیر روایت می‌کند، اکثریت قریب به کل این است که بدون واسطه است، این «ابْنِ مُسْکَانَ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِی بَصِیر» سابقه ندارد و واسطه دیگر نیز بسیار نادر است، اما بین صفوان و ابی بصیر مانند نقل قبلی که «صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی عَمَّنْ رَوَاهُ عَنْ أَبِی بَصِیر» واسطه هست، احتمال زیاد هست که اصل آن این بوده که «صَفْوَانَ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِی بَصِیر قَالَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع»، اگر این باشد، بنابر نظر مختار، مشایخ صفوان ثقه هستند، این احتمال بسیار قوی است و آن «سَمَاعَةَ أو ابْنِ مُسْکَان» تفسیر بعضی از نساخ از «رجل» است که داخل سند شده است، و این احتمال نیز که موقوف نباشد و متمم همان باشد که ذکر شده، مظنون است که یا سقطی واقع شده و یا ضمیر به امام علیه السلام برگشت می‌کند.

و اما در مورد روایت رفاعة، مرحوم آقای حکیم در مستمسک و مرحوم آقای خوی به تبع مستمسک، به خاطر اینکه مرحوم آقای خوئی در مطالب روائی معمولاً به حدائق مراجعه می‌کرده و در نقل اقوال به مستمسک مراجعه می‌کرده و بر اساس آنها تفکر و تعمق می‌کرده، در مستمسک هست که از منتهی و معتبر نقل شده که در روایت رفاعه به

جای «حِینَ یُصْبِحُ»، «حَتَّی یُصْبِحَ» است، و بعد می‌فرماید بنابر نقل معتبر و منتهی این روایت قول به تفصیل بین تبییت و عدم تبییت نیت را رد می‌کند.[6]

من پیدا نکردم که چه کسی از این دو کتاب نقل کرده، معتبر سه چاپ دارد، دو چاپ سنگی و یک چاپ سربی دارد، بر روی چاپ سربی کار نشده، آن چیزی نیست، و چاپ اول به طرز عجیب مغلوط است، نسخه‌ای از چاپ اول را کسی تصحیح کرده، اغلاط بسیار است، اما چاپ دوم را آقای سید محمد عصار، پدر آقای سید کاظم عصار که شخص با سواد و ملائی بوده، تصحیح کرده، بهترین چاپ این است، من چاپ اول و سوم را اصلاً نگاه نکردم، من به نسخه تصحیح آقای سید محمد عصار مراجعه می‌کنم، در آن نسخه «حِینَ یُصْبِحُ» هست و «حَتَّی یُصْبِحَ» نیست[7] ، در منتهی که در چند جلد چاپ شده، در جلد نهم اختلاف نسخه نقل شده، و در اکثریت خیلی قوی کتب زیادی نیز که نقل کرده‌اند و من مراجعه کردم، «حین یصبح» هست[8] ، فقط در تهذیب[9] و استبصار[10] و منتهی و روضة المتقین[11] اختلاف نسخه هست، تنها کتاب چاپی که «حتی یصبح» دارد، مختلف مرحوم علامه است[12] ، من به خطی مراجعه نکردم. مرحوم آقای خوئی می‌فرماید حتماً نسخه «حتی یصبح» اشتباه است، به خاطر اینکه اگر درست باشد، معنا این می‌شود که کسی شبانه مسافرت می‌کند تا صبح می‌شود، روزه چنین کسی صحیح است، این بین امامیه اتفاقی است که چنین روزه شبانه‌ای باطل است.[13] اما مرحوم آقای حکیم اینگونه معنا نکرده و دلیل بر بطلان نیز نمی‌داند، ایشان می‌فرماید «یَعْرِضُ لَهُ السَّفَرُ»[14] به معنای یسافر

نیست و به این معنا است که فکر سفر می‌افتد، ممکن است در مورد کسی که مسافرت می‌کند، «یَعْرِضُ لَهُ السَّفَر» تعبیر نشود، در موارد بسیاری، اراده تقدیر می‌شود، گفته می‌شود که شما من را فریب می‌دهید، این در جائی گفته می‌شود که فریب نداده و می‌خواهد فریب بدهد، در آیه شریفه هست که ﴿ یُخادِعُونَ اللَّهَ وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ ما یَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ﴾[15] ، مرحوم آقای حکیم می‌فرماید شبانه خارج نمی‌شود، شب نیت سفر کرده و این تصمیم تا روز ادامه پیدا می‌کند و در روز خارج می‌شود، اینجا حضرت فرموده‌اند که روزه بگیرد، این در مقابل قولی است که می‌گوید اگر نیت سفر از شب کرده، باید افطار کند و با نسخه «حتی یصبح» این قول دیگر رد می‌شود، این که مرحوم آقای خوئی به طور قطع حکم به بطلان آن نموده، چندان روشن نیست که قطعی البطلان باشد، منتها انسان می‌تواند این مطلب را بگوید که قاعده این است که بگوید شبانه تصمیم گرفت تا به روز رسید، اینکه بدون ذکر شب، «حتی یصبح» گفته شود و مراد این باشد که تصمیم از شب تا صبح ادامه یافته، به نحوی خلاف ظاهر است، و اکثر نسخه‌ها و کتب از جمله نسخه معتبر تهذیب مانند نسخه شهید ثانی نیز «حین یصبح» است، به نظر می‌رسد که نسخه «حین یصبح» اصحّ باشد.

 


[1] . المبسوط في فقه الإمامية، ج1، ص: 284، و من سافر عن بلده في شهر رمضان و كان خروجه قبل الزوال.
[2] . موسوعة الإمام الخوئي، ج21، ص: 481، و التحقيق: أنّه لا معارضة بين الطائفتين على نحو تستوجب الرجوع إلى المرجّحات.
[3] . وسائل الشيعة، ج10، ص: 188، أَقُولُ: هَذَا وَ مَا وَافَقَهُ مَحْمُولٌ عَلَى الْخُرُوجِ بَعْدَ الزَّوَالِ و ص189، أَقُولُ: هَذَا مَحْمُولٌ أَيْضاً عَلَى تَبْيِيتِ نِيَّةِ السَّفَرِ لَيْلًا جَمْعاً.
[4] . الاستبصار فيما اختلف من الأخبار، ج2، ص: 99، ح323 و وسائل الشيعة، ج10، ص: 188، ح13185.
[5] . تهذيب الأحكام، ج4، ص: 228، ح670 و وسائل الشيعة، ج10، ص: 188، ح13184.
[6] . مستمسك العروة الوثقى، ج8، ص: 416.
[7] . المعتبر في شرح المختصر، ج2، ص: 716.
[8] . منتهى المطلب في تحقيق المذهب، ج9، ص: 290.
[9] . تهذيب الأحكام، ج4، ص: 228، ح668.
[10] . الاستبصار فيما اختلف من الأخبار، ج2، ص: 98.
[11] . روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه، ج3، ص: 401.
[12] . مختلف الشيعة في أحكام الشريعة، ج3، ص: 472.
[13] . موسوعة الإمام الخوئي، ج21، ص: 482، يتوقّف ذلك على رواية الصحيحة بلفظ: حين يصبح، لا: حتّى يصبح.
[14] . وسائل الشيعة، ج10، ص: 186، ح13177 « مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ يَعْنِي الْوَشَّاءَ عَنْ رِفَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ- يَعْرِضُ لَهُ السَّفَرُ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ حِينَ يُصْبِحُ- قَالَ يُتِمُّ صَوْمَهُ يَوْمَهُ ذَلِكَ الْحَدِيثَ».
[15] . سوره بقرة، آیة 9.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo