< فهرست دروس

درس خارج فقه آيت‌الله سیدموسی شبیری‌زنجانی

كتاب الصوم

89/01/10

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: شرائط صحت روزه/ صوم نائم/ عبادات صبی

 

بحث در شرائط صحت صوم بود. در این جلسه، استاد دام ظله، ابتدا، مسئله صوم نائم را مورد بررسی قرار می‌دهند، و سپس، مسئله عبادات صبی را مطرح می فرمایند.

صـوم نائم

مسألة 1: «یصح الصوم من النائم و لو فی تمام النهار إذا سبقت منه النیة فی اللیل و أما إذا لم تسبق منه النیة فإن استمر نومه إلی الزوال بطل صومه و وجب علیه القضاء إذا کان واجبا و إن استیقظ قبله نوی و صح کما أنه لو کان مندوبا و استیقظ قبل الغروب یصح إذا نوی»[1]

«یصح الصوم من النائم و لو فی تمام النهار اذا سبقت منه النیة فی اللیل»، مرحوم آقای حکیم بیانی و مرحوم آقای خوئی بیانی دیگر دارد، و در ذهنم هست که مرحوم حاج آقا رضا همدانی نیز در اینجا بحثی دارد.

مرحوم آقای خوئی با این قسمت کلام مرحوم آقای حکیم موافق است که نیت و قصد قربتی که معتبر است، نیت فعلی نیست و نیت فاعلی است، عمل ارادی باید اختیاری باشد و ضروری الثبوت یا عدم مانند اشغال حیز و پرواز نکردن به آسمان نمی‌تواند ارادی باشد، در باب صوم لازم نیست در متروکات اختیاریت باشد و با نبود آب و غذا و سایر اسباب لذائذ و تمتعات نیز صوم محقق می‌شود، به دلیل اینکه عمل اختیاری نیست، نیت فعلی نیست، پس، آنچه که منشأ صحت صوم می‌شود، نیت فاعلی است و این به این معنا است که اگر آب و غذائی یافت شود، حالت امساک در او باشد، و لو فعلیت پیدا نکرده باشد، این شأنیت باید در شخص باشد، اینجا برای صحت صوم حسن فاعلی شرط

است، این را مرحوم آقای حکیم و مرحوم آقای خوئی در بحث‌های قبلی دارند و گویا مرحوم آقای حکیم در اینجا نیز به آن اشاره کرده است.

سابقاً عرض کردم که نیت فعلی است و نیت فاعلی به تنهائی کافی نیست، اگر شخصی اهل روزه است اما یوم یا أیامی از ماه مبارک رمضان بیآید و برود و اصلاً متوجه نشود اما خارجاً هیچیک از متروکات را مرتکب نشده باشد، این شرعاً یقیناً صائم نیست، به خاطر اینکه اضافه بر اجتناب از متروکات، در صوم قصد عنوان نیز معتبر است، برای قصد قربت حسن فاعلی کافی است، اما غیر از قصد قربت قصد عنوان نیز معتبر است، قصد عنوان از امور انشائی اختیاری است، انسان متروکاتی را که در دسترس او نیست، انجام نمی‌دهد و قصد عنوان می‌کند که این متروکات غیر اختیاری صوم حساب شود، لذا کسی که اصلاً به روز ماه مبارک رمضان توجه ندارد و با وجود حسن فاعلی خارجاً ترک کند، روزه به حساب نمی‌آید، به خاطر اینکه متوجه نبوده و قصد عنوان نکرده است، پس، نسبت به قصد عنوان نیت فعلی لازم است و نسبت به قصد قربت شأنی کافی است. حالا روزه کسی که نیت کند و تا غروب بخوابد، صحیح است، به خاطر اینکه این روزه حتی قربیت فعلی نیز دارد، بالفعل تحت اختیار او بود و می‌توانست نخوابد و غذا بخورد، اختیاریت قبلی برای ترتب ثواب و عقاب کافی است، لازم نیست که در ظرف عمل اختیاریت باشد، کسی که خود را از ارتفاع به پائین اندازد و کشته شود یا به قصد تشرف به مشاهد مشرفه سوار هواپیما می‌شود، به دلیل اختیاریت قبل از سقوط و سوار شدن مستحق عقاب و ثواب است، در این مطلب بین تروک و افعال فرقی نیست و اینطور نیست که در افعال به اراده آن به آن نیاز باشد، افعالی که طبعاً انسان آنها را انجام می‌دهد و اقتضای ثبوت دارد، زوال آنها نیاز به نیت دارد، و اموری که طبعاً باقی نمی‌ماند و و در اثر عامل طبیعی ترک می‌شود، انجام آنها نیاز به نیت دارد، بنابراین، در متروکاتی که در اثر خواب باشد و افعالی که در اثر اراده قبلی انجام شود و بعد سلب اختیار شود، اراده و نیت قبلی برای ایجاد یا عدم ایجاد قربیت و تعلق ثواب و عقاب کافی است.

مراد از «إذا سبقت منه النیة»

شب قبل نیز باید نیت داشته باشد، مراد از «إذا سبقت منه النیة فی اللیل»، استمرار نیت قبلی یا احداث نیت جدید است.

عدم قصد صوم قبل از خواب

«و أما إذا لم تسبق منه النیة فإن استمر نومه إلی الزوال بطل صومه و وجب علیه القضاء إذا کان واجبا و إن استیقظ قبله نوی و صح»، این نیز علی کلیته درست نیست، گاهی انسان عمداً قصد صوم نمی‌کند و می‌خوابد، این صحیح نیست، ظاهر این تعبیر این است که در ماه مبارک رمضان، اگر حتی در صورتی که لغیر عذر نیت نکند و قبل از ظهر بیدار شود و نیت کند، کافی است، در حالی که این در ماه مبارک رمضان کافی نیست و باید تصمیم روزه گرفتن داشته باشد، اگر کسی از اول قصد داشته باشد، اشکالی ندارد، معذور بوده و قبل از ظهر عذر برطرف شود و روزه بگیرد، اشکالی ندارد، اینجا ایشان قید لعذر را نیاورده، این قید باید ذکر شود، در روزه قضا و روزه‌های واجب دیگر، اگر قبل از ظهر نیت کند، اختیاراً جایز است، اما در ماه مبارک رمضان اختیاراً جایز نیست.

حکم مسئله در روزه استیجاری

حالا بعضی روزه‌ها مانند روزه استیجاری ممکن است کافی نباشد، ظواهر متعارف استیجار، صوم حقیقی کامل است و صوم تنزیلی نیست، در صوم نذری ممکن است متعلق نذر صوم کامل باشد و ممکن است اعم باشد، اصلاً معلوم نیست که معذور را استیجار کنند، حالا شاید این که روایت می‌گوید اگر سهواً یکی از متروکات را انجام داد، مجزی است، شامل استیجار نیز باشد، اما این که نیت نکرده و بخواهد قبل از ظهر نیت کند، ظاهر برای روزه استیجاری صحیح نباشد.

حکم مسئله در روزه قضائی

«کما انه لو کان مندوباً و استیقظ قبل الغروب یصح اذا نوی». سابقاً این مطلب گذشت که آقایان می‌گویند روزه قضائی تا ظهر محدود است و نیت در بعد از ظهر صحیح نیست، با اینکه در آنجا سه روایت هست که دلالت می‌کند که محدود به ظهر نیست و اگر مفطرات را انجام نداده باشد، تا غروب می‌تواند نیت کند؛ یکی صحیح و یکی مرسله

بزنطی[2] در حکم صحیح است و یکی جعفریات است که برای تأیید خوب است، بعضی توجیهاتی ذکر کرده‌اند که اصلاً عرفی نیست، یکی صحیحه عبد الرحمن بن حجاج است که اینگونه سؤال می‌کند که کسی مفطرات را مرتکب نشده و می‌خواهد روزه قضائی بگیرد، حضرت می‌فرمایند روزه بگیرد «و لو ذَهَبَ عَامَّةُ النَّهَار»[3] ، و مرسله بزنطی می‌گوید بعد العصر تصمیم می‌گیرد که روزه قضائی بگیرد، و در روایت جعفریات می‌گوید اعرابی نماز عصر را با پیامبر صلی الله علیه و آله خواند و عرض کرد که من تا حالا غذا نخورده‌ام، آیا می‌توانم این را روزه قضائی قرار دهم؟ و برای این روایات اصلاً معارض معتنابهی وجود ندارد، معارض روایت عمار ساباطی است که آن می‌گوید تا ظهر است، آقایان می‌گویند اگر روایت صحیحه با روایت فطحی‌ها تعارض کند، روایت صحیحه مقدم است، و علاوه، در اینجا متعارض نمی‌گیرند، همین روزه مستحبی که آقایان می‌گویند تا غروب ادامه دارد یا می‌تواند افطار کند، روایات صحاح معتبر هست که تا ظهر محدود کرده، آقایان می‌گویند جمعاً بین الادله اینها را به کراهت یا استحباب حمل می‌کنیم و می‌گوئیم تا غروب جایز است اما کراهت دارد که بعد از ظهر افطار کند یا نیت صوم قبل از ظهر استحباب دارد، درباره نافله اینگونه بین الادله جمع می‌کنند اما درباره روزه قضاء ماه مبارک رمضان اینگونه جمع نمی‌کنند و نمی‌گویند که در روزه قضائی نیت را برای بعد از ظهر نگذار، منافات ندارد که جمعاً بین الادله بگوئیم که تأخیر حزازت دارد و به اختلاف مرتبه حمل کنیم.

سوال و پاسخ

همه تسامح را قبول ندارند و جمع بین الادله می‌کنند، ظواهر ادله این است که اگر کسی نیت روزه مستحب کند، اگر تا ظهر ادامه پیدا کرد، باید تا غروب ادامه داد، اینجا دیگر تسامح در ادله سنن نیست، قانون تسامح که اقتضا نمی‌کند که بگوئیم تا غروب نیز باید ادامه داد، به وسیله دلیل دیگر که صریحاً می‌گوید می‌توان افطار کرد، این را حمل به

کراهت می‌کنند، خلاصه، این و لو اشتهار پیدا کرده، تمام نیست و جمع بین این ادله همین است که عرض کردم و آقایان نیز در جای دیگر می‌گویند.

سؤال و پاسخ

آن بحث دیگری است که درباره مستحب است و به نظر مختار از مجموع روایات استفاده می‌شود که اینکه می‌گویند مستحب بگیرد، به این معنا نیست که یک روز کامل حساب می‌شود، از مجموع روایات درباره مستحب استفاده می‌شود که سه مرحله هست؛ یکی این است که از شب نیت مستحب تا آخر کرده، این مستحب کاملی است و ثواب مرتبه بالا داده می‌شود، و دوم این است که قبل از ظهر نیت کرده، این یک روز حساب می‌شود اما ارزش روزه کامل را ندارد و ثواب کمتری دارد، و سوم این است که بعد از ظهر نیت کرده، اینجا ثواب صائم یوم داده نمی‌شود و ثواب آن چند ساعت داده می‌شود، اما علی کل تقدیر مشروعیت در آنجا هست.

سؤال و پاسخ

در مستحب انسان آزاد است اما قضا همیشه باری بر دوش انسان است، آنجا ممکن است توسعه قائل شده باشد، با آن جهات اعتباری نمی‌توان از صراحت این روایات صریح رفع ید کرد.

عبادات صبی

مسألة 2: «یصح الصوم و سائر العبادات من الصبی الممیز علی الأقوی من شرعیة عباداته و یستحب تمرینه علیها بل التشدید علیه لسبع من غیر فرق بین الذکر و الأنثی فی ذلک کله»[4] .

بحث درباره اینکه صوم صبی و سایر عبادات از صبی ممیز صحیح است، فی الجمله مفید است، به خاطر اینکه در نماز جماعت واسطه اتصال می‌شوند و در تکلیف کبار دخالت دارد و فقط جنبه استحبابی نیست. از قدیم مورد بحث بوده که آیا عمل صبی ممیز صحیح هست یا نیست، شرعی یا تمرینی است، صورت یا واقع عمل است، آقایان می‌گویند علی الاقوی عمل صحیح است.

مرحوم آقای حکیم می‌فرماید حدیث رفع وجوب را برداشته و اصل صحت را برنداشته و با اطلاقات حکم به صحت می‌کنیم.[5]

مرحوم آقای خوئی می‌فرماید مدعا درست است اما وجه آن این نیست، به خاطر اینکه در «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ»[6] دو جعل برای مشروعیت و وجوب وجود ندارد و بسیط است و فقط یک جعل هست و حدیث رفع این کتب را برمی‌دارد و دیگر برای اثبات مشروعیت دلیلی نیست.[7]

به نظر می‌رسد که اگر مرحوم آقای حکیم به «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَام» نظر داشته، اشکال مرحوم آقای خوئی درست است، اما روایات کلی درباره مطلوبیت صوم هست و «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَام» روزه ماه مبارک رمضان را الزام می‌کند، حدیث رفع الزام «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَام» را برمی‌دارد و اطلاقات مطلوبیت صوم مشروعیت را ثابت می‌کند، ظاهراً مراد مرحوم آقای حکیم این است.

مرحوم آقای خوئی مشروعیت را اینگونه اثبات می‌کند که امر به امر را از ناحیه مولی امر می‌دانیم، مولی به اولیاء امر کرده که فرزندان خود را به روزه امر کنید، قهراً مشروعیت اثبات می‌شود.

عرض می‌کنم که کلمه امر به معنای الزام است و به معنای مطلق ترغیب نیست، «لَوْ لَا أَنْ أَشُقَّ عَلَی أُمَّتِی لَأَمَرْتُهُمْ بِالسِّوَاکِ»[8] الزام است، اگر امر به امر، امر باشد، باید بگوئیم شارع نسبت به فرزندان نابالغ تکلیف الزامی کرده است، با اینکه برای فرزندان الزامی نیست و اولیاء را به تربیت فرزندان در انجام عبادات ملزم می‌کند، اما اگر فرزندان نابالغ انجام ندهند، در پیشگاه الهی مسئول نیستند، امر به امر، امر مولی به فرزندان نابالغ نیست، مولی محذور دارد که به نابالغ امر الزامی کند.

سؤال و پاسخ

بله، آن درست است، فرمایش مرحوم آقای خوئی را اینگونه می‌توان توجیه کرد که اینکه امر به امر، امر است، به اصطلاح واقعی امر نیست و مسامحه در تعبیر است، امر به امر ترغیب است اما ترغیب خودش نیز نیست و حتی خودش بعث نمی‌کند، منتها استفاده می‌شود که مولی دوست دارد که این حاصل شود و محبوب و مطلوب مولی است، اینجا تسامحی در تعبیر شده و امر به امر اظهار تمایلی از ناحیه مولی برای انجام عملی است، و مناقشه لفظی می‌شود که کلمه امر تعبیر نکنید.

 


[1] . العروة الوثقى (للسيد اليزدي)، ج2، ص: 216.
[2] . «أَبِي نَصْرٍ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ الرَّجُلُ يَكُونُ عَلَيْهِ الْقَضَاءُ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ يُصْبِحُ فَلَا يَأْكُلُ إِلَى الْعَصْرِ أَ يَجُوزُ لَهُ أَنْ يَجْعَلَهُ قَضَاءً مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ قَالَ نَعَمْ».( تهذيب الأحكام؛ ج4، ص: 188، حدیث 529 ـ 12).
[3] . «عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ مُوسَى ع عَنِ الرَّجُلِ يُصْبِحُ وَ لَمْ يَطْعَمْ وَ لَمْ يَشْرَبْ وَ لَمْ يَنْوِ صَوْماً وَ كَانَ عَلَيْهِ يَوْمٌ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ أَ لَهُ أَنْ يَصُومَ ذَلِكَ الْيَوْمَ وَ قَدْ ذَهَبَ عَامَّةُ النَّهَارِ فَقَالَ نَعَمْ لَهُ أَنْ يَصُومَ وَ يَعْتَدَّ بِهِ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ». تهذيب الأحكام، ج4، ص: 187، حدیث 526 ـ 9.
[4] . العروة الوثقى (للسيد اليزدي)، ج2، ص: 217.
[5] . مستمسك العروة الوثقى؛ ج8، ص: 423 من أن مقتضى إطلاق أدلة مشروعية العبادات.
[6] . سوره بقرة، آیة 183.
[7] . موسوعة الإمام الخوئي؛ ج21، ص: 502 و نحو ذلك غير شامل للصبيان.
[8] . الكافي (ط - الإسلامية)، ج3، ص: 22، حدیث.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo