< فهرست دروس

درس خارج فقه آيت‌الله سیدموسی شبیری‌زنجانی

كتاب الصوم

89/08/01

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: موارد جواز افطار روزه ماه مبارک رمضان/ حامل مقرب/ مرضعه قلیل اللبن/ وجوب تصدق بر حامل و مرضع

 

بررسی وجوب تصدق یا عدم آن بر حامل مقرب و مرضعه در صورت خوف بر خود

کلام مرحوم حکیم درمورد وجوب تصدق بر حامل و مرضع

بحث در موارد عدم وجوب روزه ماه مبارک رمضان بود. در این جلسه، استاد دام ظله، بحث حامل مقرب و مرضعه قلیل اللبن را پی می‌گیرند.

«الرابع الحامل المقرب التی یضرها الصوم أو یضر حملها فتفطر و تتصدق من مالها بالمد أو المدین و تقضی بعد ذلک»[1] .

مرحوم حکیم[2] درباره «و تتصدق» می‌فرماید دو صورت در مسئله هست، یکی است که خوف بر ولد حامل مقرب است که در این مورد بلا خلاف بین علماء که تصدق لازم است، اما ضرر بر خود حامل مورد بحث قرار گرفته است.

اشکال کلام مرحوم حکیم

این که ایشان فرمود که مسلم است و خلافی نیست که در خوف بر ولد همه قائل به کفاره هستند، اینطور نیست، مرحوم قطب راوندی در فقه القرآن می‌فرماید: «قال أهل العراق (که ابو حنیفه و اتباع او مراد است) الحامل و المرضع اللتان یخافان علی ولدیهما یفطران و لا یقضیان یوما مکانه و لا صدقة علیهما و لا کفارة و به قال قوم من أصحابنا»[3] . یکی از شاگردان مرحوم محقق حلی فاضل آبی است که تألیف او کشف الرموز است و چاپ شده، آنجا می‌فرماید: «الحامل المقرب، و المرضع القلیلة اللّبن، إذا خافتا علی ولدیهما، تفطران و

تقضیان، و لا کفارة»[4] . مرحوم علامه در تلخیص المرام می‌فرماید: «ذو العطاش (یتصدق) مع عدم البرء، و یقضی معه، و لا کفّارة علی رأی (مرحوم فخر المحققین می‌فرماید این تعبیر «علی رأی» حاکی از این است که مسئله خلافی است و فتوای پدرم این است) و کذا الحامل و المرضع علی رأی»[5] . مرحوم ابو الصلاح حلبی در کفایه می‌فرماید، عبارت کفایه با حذف برخی کلمات این است: «الحامل و المرضع إذا أضربهما الصوم أفطرتا و کفرتا ... و قضتا»[6] ، و مرحوم شیخ طوسی در نهایه عین همین تعبیر را دارد: «الحامل المقرب و المرضع القلیلة اللّبن لا بأس أن تفطرا، إذا أضرّ بهما الصّوم و تتصدّقا عن کلّ یوم و تقضیا ذلک»[7] ، در این مورد کفاره و قضا را اثبات کرده‌اند اما در مورد اینکه ضرر بر ولد داشته باشد، اصلاً مسئله را عنوان نکرده‌اند، احتمالاً نظر مرحوم قطب راوندی که می‌گوید «و به قال قوم من أصحابنا» به مرحوم شیخ و مرحوم ابو الصلاح حلبی باشد، به خاطر اینکه قاعدتاً می‌بایست این مسئله را ذکر کنند که در صورت ضرر بر ولد کفاره دارد یا ندارد، این را اصلاً عنوان نکرده‌اند و فقط ضرر حامل مقرب و مرضعه قلیلة اللبن را ذکر کرده‌اند که فدیه و قضا دارد، شاید ایشان نیز از همین عبارت استظهار کرده که درباره خوف علی الولد هیچکدام از اینها نیست، اینها نیز مطابق نظر اهل العراق و سنی‌ها گفته‌اند، پس، مسئله درباره خوف علی الولد از نظر فتوا چندان مسلم نیست و از نظر روائی نیز چندان مسلم نیست و جای بحث دارد.

و درباره ضرر به مادر ولد ماتن می‌گوید کفاره دارد، اما شهید ثانی[8] ادعا کرده که خوف بر ولد باشد، کفاره دارد و خوف بر خود مانند سایر مرضی کفاره ندارد و این را به مشهور نسبت داده است.

اشکال صاحب مدارک به کلام شهید ثانی در نسبت شهرت عدم کفاره در خوف بر خود

مرحوم صاحب مدارک[9] اینجا به جد خود اشکال می‌کند، البته به جای جد، شارح تعبیر می‌کند، به خاطر اینکه شارح شرایع است، مطالبی را که از مسالک نقل می‌کند، از شهید ثانی شارح تعبیر می‌کند، می‌گوید از کلام شارح تعجب می‌کنم که دعوای شهرت کرده، در حالی که قبل از ایضاح و من تأخر از او چنین تفصیلی بین خوف بر ولد و خوف بر خود نیست، بله، عبارتی در منتهی و تذکره هست که موهم این تفصیل است، به خاطر اینکه اول در تذکره[10] و منتهی[11] نسبت به ضرر به خود نفی کفاره کرده و بعد اثبات کفاره کرده است.

اشکال صاحب حدائق به صاحب مدارک

مرحوم صاحب حدائق[12] اینجا گفته که اشکال مرحوم صاحب مدارک به جد خود وارد نیست، به خاطر اینکه در منتهی به این تصریح کرده که در ضرر به خود کفاره ندارد و شهید اول[13] و مرحوم محقق کرکی[14] نیز تصریح کرده‌اند که در ضرر به خود کفاره ندارد.

اشکال به کلام صاحب مدارک

از مرحوم صاحب مدارک و مرحوم صاحب حدائق تعجب است، اما نسبت به مرحوم صاحب مدارک به خاطر اینکه اشخاص بسیاری کفاره را به خوف علی الولد کفاره را منحصر کرده‌اند، عبارت‌ها را خواندیم، از قدیم و جدید، از مرحوم ابن جنید و مرحوم شیخ مفید[15] و مرحوم سید مرتضی در جمل[16] و مرحوم ابن براج در شرح جمل که دعوای اجماع نیز دارد

و مرحوم شیخ طوسی در الجمل و العقود[17] و در اقتصاد[18] و مرحوم ابن ادریس در سرائر[19] و مرحوم ابن براج در مهذب[20] و مرحوم حلبی در اشارة السبق[21] و مرحوم محقق در شرایع[22] و نافع[23] و معتبر[24] و مرحوم علامه در همه کتاب‌های خود[25] مگر قواعد[26] و مرحوم یحیی بن سعید در جامع[27] و مرحوم ابن زهره در غنیه[28] و مرحوم قمی سبزواری در جامع الخلاف[29] کفاره را در خصوص خوف علی الولد ذکر کرده‌اند، جای تعجب از مرحوم صاحب مدارک[30] است که می‌گوید قبل از مرحوم فخر المحققین کسی قائل نشده است.

اشکال به کلام صاحب حدائق

و تعجب بیشتر از مرحوم صاحب حدائق است، اولاً، قسمتی را که مرحوم صاحب مدارک نقل کرده، مرحوم صاحب حدائق نقل نکرده، اول می‌گوید اگر ضرر بر خود شد لا کفارة، و بعد می‌گوید الصدقة علیها واجبة، ایشان این قسمت دوم را نقل نمی‌کند و فقط لا کفاره را نقل کرده و گفته ایشان قائل به تفصیل است، و ثانیاً، مرحوم علامه قبل از ایضاح است اما شهید اول که شاگرد مرحوم فخر المحققین، بعد از ایشان است، و مرحوم محقق کرکی

یکصد و شصت و نه سال بعد از مرحوم فخر المحققین فوت کرده و در بسیاری از موارد در نقل اقوال و بعضی از مطالب از ایضاح مرحوم فخر المحققین تبعیت می‌کند، اینها که ایشان ذکر کرده، متأخر از ایضاح و مرحوم فخر المحققین هستند، اصلاً اصولاً مرحوم صاحب حدائق در بسیاری از موارد به مدارک اشکال دارد و در کلام مدارک دقت نکرده، مرحوم صاحب مدارک محقق است و مرحوم صاحب حدائق خوش ذوق است و فهم مفاد روایات ایشان و جمع بین روایات ایشان قابل تقدیر و مهم است اما عمق کلام ایشان در حد عمق کلام اصولیین متمحض نیست. البته این عبارت چندان دخالت در اصل بحث ندارد اما به دلیل اینکه در مباحث دیگر اشباه و نظائر آن پیش می‌آید، عرض کردم.

بیان تناقض در کلام علامه نسبت به وجوب تصدق در خوف بر خود

چرا در کلمات مرحوم علامه تناقض وجود دارد؟ عبارت مرحوم علامه در تذکره که عین همان در منتهی نیز هست، در مسئله 151 تذکره می‌گوید: «الحامل المقرب و المرضعة القلیلة اللبن إذا خافتا علی أنفسهما، أفطرتا، و علیهما القضاء بلا خلاف بین علماء الإسلام، و لا کفّارة علیهما، لما رواه العامة عن النبی صلّی اللّٰه علیه و آله، قال: (إنّ اللّٰه وضع عن المسافر شطر الصلاة و عن الحامل و المرضع الصوم). و من طریق الخاصة: ما رواه محمد بن مسلم- فی الصحیح- قال: سمعت الباقر علیه السلام، یقول: «الحامل المقرب و المرضع القلیلة اللبن لا حرج علیهما أن تفطرا فی شهر رمضان لأنّهما لا تطیقان الصوم، و علیهما أن تتصدّق کلّ واحدة منهما فی کلّ یوم تفطر بمدّ من طعام، و علیهما قضاء کلّ یوم أفطرتا فیه تقضیانه بعد». إذا عرفت هذا، فالصدقة بما تضمّنته الروایة واجبة»[31] ، کسی نگوید که این «بما تضمّنته الروایة» صورت خوف علی الولد را می‌خواهد بگوید که بعضی همین را استظهار کرده‌اند، در چند سطر بعد که خوف علی الولد را عنوان می‌کند، می‌گوید «و من طریق الخاصة: ما تقدّم من حدیث محمد بن مسلم عن الباقر علیه السلام، فإنّه علیه السلام سوّغ لهما الإفطار مطلقا، و أوجب علیهما القضاء و الصدقة، و هو یتناول ما إذا خافتا علی الولد کما یتناول ما إذا خافتا علی أنفسهما»[32] . خوف علی نفس را روشن‌تر بیان کرده و خواسته بگوید که در خوف بر ولد را نیز این روایت شامل است و اختصاص به آن ندارد،

ایشان در تذکره و منتهی اثبات کفاره کرده اما در صدر دعوای عدم کفاره کرده و همین‌ها را دلیل می‌آورد و بعد از دلیل نیز می‌گوید صدقة واجب است، چگونه بین اینها جمع می‌شود؟ مرحوم صاحب مدارک نیز می‌گوید موهم است که می‌خواهد تفصیل بدهد و کفاره را واجب نداند.

بیان احتمالات رافع تناقض کلام علامه

در اینجا دو احتمال هست:

احتمال اول: این است که مراد کفاره ماه مبارک رمضان و کفاره عقوبتی باشد، عبارت مرحوم قطب راوندی را خواندم، می‌گوید اهل عراق گفته‌اند که اگر خوف بر ولد باشد، قضا ندارد «و لا صدقة و لا کفارة»، در بعضی موارد کفاره در مقابل صدقة قرار می‌گیرد و مراد این است، اینجا نیز که می‌خواهد استدلال کند و روایت از عامه و روایت از خاصه محمد بن مسلم را دلیل آورده، قبلاً گفته که افطار می‌کند و قضا دارد «و لا کفارة»، بعد اینها را دلیل آورده با اینکه دلیل صدقه اثبات کرده، معلوم می‌شود که مراد از کفاره غیر از صدقه است، احیاناً مقابل این ذکر می‌شود و در عبارت مرحوم قطب راوندی نیز مقابل ذکر شده بود، باید مراجعه کنم ببینم که آیا اصطلاح عامه در کفاره عموماً همان کفاره عقوبت است و صدقه مقابل است، اما این که احیاناً مقابل قرار می‌گیرد، قابل تردید نیست، بنابراین، ایشان می‌گوید کفاره ندارد، به خاطر اینکه مجاز بوده و گناهی نکرده تا کفاره ماه مبارک رمضان داشته باشد، از طریق عامه و خاصه مجاز بودن اثبات می‌شود، منتها «الصدقة بما تضمّنته الروایة واجبة» و کفاره ماه رمضان نیست،پس، در نتیجه، ایشان قائل است که صدقه برای کسی که بر او ضرر دارد، واجب است، و همینطور که در این جهت مرحوم صاحب مدارک می‌گوید قبلی‌ها نگفته‌اند، این نیز نگفته، در کتاب‌های دیگر غیر از قواعد که شبهه کرده، گفته که اگر ضرر بر خود و ضرر بر ولد داشت، کفاره و قضا دارد و فرق نگذاشته، فقط در قواعد[33] «فیه اشکال» دارد، و در مسائل مرحوم ابن طی[34] نیز «فیه اشکال»

هست، و به نظر می‌رسد که شهید اول در دروس[35] تردید داشته باشد، می‌گوید روایت مطلق است اما اصحاب به خوف بر ولد اختصاص داده‌اند، کأنه تردید دارد، عبارت روشن نیست که ایشان در دروس چه می‌خواهد بفرماید، این یک احتمال است که مراد از کفاره در مقابل صدقه باشد، البته به صدقه نیز کفاره زیاد اطلاق می‌شود، مقداری که می‌گذرد، خود مرحوم علامه در مورد صدقه کفاره به کار برده، مواردی که صدقه هست و فدیه هست، هر دو جور تعبیر هست، به دلیل اینکه عامه کفاره تعبیر کرده‌اند، همان تعبیر عامه را به کار برده‌اند، عمده فقهاء الاسلام عامه هستند.

احتمال دوم، مراد از «و لا کفارة علیهما» عند العامه است، یکی از تعبیراتی که در مبسوط مرحوم شیخ بسیار زیاد است و در تذکره زیاد است و شاید در منتهی نیز همینطور باشد، به دلیل اینکه این کتب را از کتب عامه برداشته‌اند و فروع را مطابق مبانی امامیه آورده‌اند و کیفیت تنظیم را از کتب عامه اخذ کرده‌اند، در بسیاری از موارد بدون اینکه اسمی از عامه ببرند، نظر آنها را می‌گویند و بعد نظر خود را که مخالف نظر آنها است، می‌گویند، کأنه تعبیرات آنها را متن قرار می‌دهند و ما بعد را نظر خود قرار می‌دهند، اشخاص خیال می‌کنند که در کلام فقهاء تناقض هست، مرحوم محقق حلی که مرحوم ابن ادریس نیز اینگونه است، در بسیاری از موارد مطلبی را ذکر می‌کند و بعد می‌گوید و قیل اینطور و بعد این قیل را می‌پذیرد، حرف اول را که بدون اینکه اسم ببرد، نقل می‌کند، نظر مرحوم شیخ طوسی است، به خاطر اینکه در آن دوره‌ها فتوای مشهور فتوای مرحوم شیخ طوسی بوده، آن را متن قرار می‌دهد و بعد نظر خود را که مخالف آن است، ذکر می‌کند، این نیز یک احتمال است که «لا کفارة علیهما» می‌گوید عامه و فقهاء اسلامی که غیر امامیه هستند، نفی کفاره کرده‌اند اما روایت محمد بن مسلم کفاره یعنی صدقه را اثبات کرده، «فالصدقة بما تضمنته الروایة واجبة»، باید قائل شویم، پس، این جمع بین این عبائر اینها است.

(سؤال و پاسخ استاد دام ظله): می‌گوید «یوهم ذلک»، می‌خواهد بگوید که لا کفارة ایهام دارد که ایشان می‌خواهد تفصیل قائل شود، اما کأنه مختار ایشان نیز این است که

مرحوم علامه نیز نمی‌خواهد فرق بگذارد و نمی‌خواهد تفصیل قائل شود اما این عبارت غلط انداز هست، عبارت مدارک از این ناحیه کاملاً تمام است.

«مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِینٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع یَقُولُ الْحَامِلُ الْمُقْرِبُ وَ الْمُرْضِعُ الْقَلِیلَةُ اللَّبَنِ لَا حَرَجَ عَلَیْهِمَا أَنْ یُفْطِرَا فِی شَهْرِ رَمَضَانَ لِأَنَّهُمَا لَا تُطِیقَانِ الصَّوْمَ وَ عَلَیْهِمَا أَنْ یَتَصَدَّقَ کُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا فِی کُلِّ یَوْمٍ یُفْطِرُ فِیهِ بِمُدٍّ مِنْ طَعَامٍ وَ عَلَیْهِمَا قَضَاءُ کُلِّ یَوْمٍ أَفْطَرَتَا فِیهِ تَقْضِیَانِهِ بَعْدُ»[36]

بیان ادله وجوب تصدق در صورت خوف بر خود

حالا ببینیم ادله مسئله چیست، دلیل برای صورت ضرر بر خود که کفاره دارد یا ندارد که عرض کردم که بین دو صورت تفصیل زیاد است و مطلق نیز زیاد است، بین طرفین شهرت هست، از بیست و یک کتاب تفصیل استظهار می‌شود و از سی و شش کتاب اطلاق استفاده می‌شود که در هر دو صورت کفاره هست، در دلیل برای ثبوت کفاره گفته‌اند روایت محمد بن مسلم اثبات کفاره کرده و حتی عقیده بعضی این است که این روایت فقط ضرر علی نفسه را می‌خواهد بگوید، ظهور ابتدائی آن نیز همین است، «لأنّهما لا تطیقان الصوم»، ضرر به نفس از این عبارت اظهر است و ضرر بر ولد را با توجیهی باید بگوئیم، لذا گفته‌اند یا خصوص این و یا اعم، بالاخره درباره ضرر بر نفس روایت محمد بن مسلم دال است.

کلام مرحوم حکیم در نفی قیاس ما نحن فیه به کل من خاف علی نفسه و اشکال به آن

منتها در مقابل این چیز دیگری هست، عین عبارت مستمسک را می‌خوانم: «و کیف کان فلیس له وجه ظاهر (برای تفصیل) فی قبال إطلاق الصحیح (بعد جوابی می‌خواهد بدهد و می‌گوید از طرفی دیگر دلیلی دیگری نیز هست که کفاره ندارد). و انتفاء الکفارة فی المریض و کل من خاف علی نفسه، لا یکفی فی قیاس المقام علیه»[37] . بحث این است که مسئله قیاس نیست، اگر عامی نبود و در مورد خاصی نفی کفاره شده بود، می‌گفتیم چرا در این موردی که بحث می‌کنیم، قیاس می‌کنید و نفی کفاره می‌کنید؟ آن در جای خودش

کفاره نداشته باشد و اینجا کفاره داشته باشد، اما بحث این است که آن عامی است و از آن عمومات استفاده می‌شود که «کل من خاف علی نفسه لا کفارة علیه»، و صحیحه محمد بن مسلم می‌گوید حامل مقرب علیها الکفارة چه خاف علی نفسها باشد یا نباشد، نسبت بین این دو دلیل عامین من وجه می‌شود و در من خاف علی نفسه آن عمومات می‌گوید لا کفاره و این اطلاق می‌گوید علیه الکفارة، بنابراین، نسبت به مجمع عنوانین که عبارت از خوف علی نفسه است، برای ثبوت کفاره دلیلی نداریم، باید برائتی شویم، مرحوم آقای خوئی[38] همینطور بحث کرده و درست نیز هست، من تعجب می‌کنم که ایشان به قیاس تعبیر کرده، نباید آنجا را به اینجا قیاس کرد، بحث در قیاس نیست و بحث در اخذ به عموم است.

 


[1] . العروة الوثقى (للسيد اليزدي)، ج2، ص: 222.
[2] . مستمسك العروة الوثقى؛ ج8، ص: 449 لا خلاف ظاهر فيه إذا كان الخوف على الولد.
[3] . فقه القرآن (للراوندي)، ج1، ص: 183.
[4] . كشف الرموز في شرح مختصر النافع، ج1، ص: 313.
[5] . تلخيص المرام في معرفة الأحكام، ص: 54.
[6] . الكافي في الفقه، ص: 182.
[7] . النهاية في مجرد الفقه و الفتاوى، ص: 159.
[8] . مسالك الأفهام إلى تنقيح شرائع الإسلام؛ ج2، ص: 86أما لو خافتا على أنفسهما فالمشهور أنهما تفطران و تقضيان و لا كفارة كالمريض، .
[9] ، مدارك الأحكام في شرح عبادات شرائع الإسلام؛ ج6، ص: 299 من العجب أن الشارح- قدس سره- جعل هذا التفصيل هو المشهور.
[10] . تذكرة الفقهاء (ط - الحديثة)؛ ج6، ص: 216 عليهما القضاء بلا خلاف بين علماء الإسلام، و لا كفّارة عليهما، .
[11] . منتهى المطلب في تحقيق المذهب؛ ج9، ص: 413 عليهما القضاء- و هو قول فقهاء الإسلام- و لا كفّارة عليه.
[12] . الحدائق الناضرة في أحكام العترة الطاهرة؛ ج13، ص: 428 بذلك يظهر لك ما في اعتراض صاحب المدارك هنا على جده.
[13] . الدروس الشرعية في فقه الإمامية؛ ج1، ص: 291تجب الفدية على الحامل المقرب و المرضعة القليلة اللبن إذا خافتا على الولد مع القضاء.
[14] . جامع المقاصد في شرح القواعد؛ ج3، ص: 77الأصحّ أنّهما كالمريض، لأصالة براءة الذّمة من وجوب الكفارة عليهما، .
[15] . المقنعة (للشيخ المفيد)؛ ص: 351 الحامل و المرضع إذا خافتا على ولديهما من الصيام أفطرتا و تصدقتا.
[16] . جمل العلم و العمل؛ ص: 93و الحامل و المرضع إذا خافتا ولديهما [3] من الصوم الضرر أفطرتا و تصدقتا عن كل يوم بمدّ من طعام.
[17] . الجمل و العقود في العبادات؛ ص: 123 - الحامل المقرب التي تخاف على الولد.
[18] . الاقتصاد الهادي إلى طريق الرشاد (للشيخ الطوسي)؛ ص: 294الحامل المقرب التي تخاف على الولد.
[19] . السرائر الحاوي لتحرير الفتاوى؛ ج1، ص: 400لقليلة اللبن، إذا خافتا على ولدهما من الصوم الضرر، أفطرتا، و تصدقتا عن كل يوم بمد من طعام.
[20] . المهذب (لابن البراج)؛ ج1، ص: 196خافتا من ان يضر الصوم بولديهما و أفطرتا.
[21] . إشارة السبق إلى معرفة الحق؛ ص: 117 كذا حكم صوم الحامل المقرب و المرضع مع خوفهما على ولديهما.
[22] . شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام؛ ج1، ص: 191تقضيان مع الصدقة عن كل يوم بمد من طعام.
[23] . المختصر النافع في فقه الإمامية؛ ج1، ص: 72 الحامل المقرب و المرضع القليلة اللبن، لهما الإفطار، و يتصدقان عن كل يوم بمد و يقضيان.
[24] . المعتبر في شرح المختصر؛ ج2، ص: 719 و يتصدقان جزاء لإخلالهما مع الطاقة، و إمكان الصوم.
[25] . مختلف الشيعة في أحكام الشريعة؛ ج3، ص: 548تخاف المرأة أن يضر بولدهامنتهى المطلب في تحقيق المذهب؛ ج9، ص: 413 عليهما القضاء- و هو قول فقهاء الإسلام- و لا كفّارة عليهما.تذكرة الفقهاء (ط - الحديثة)؛ ج6، ص: 216الحامل المقرب و المرضعة القليلة اللبن إذا خافتا على أنفسهما، أفطرتا.
[26] . قواعد الأحكام في معرفة الحلال و الحرام؛ ج1، ص: 379لو خافتا على أنفسهما ففي إلحاقهما بالخوف على الولد أو بالمريض إشكال.
[27] . الجامع للشرائع؛ ص: 164 لقليلة اللبن، تفطران و تتصدقان بذلك و تقضيان.
[28] . غنية النزوع إلى علمي الأصول و الفروع؛ ص: 140 الحامل و المرضع إذا خافتا على ولديهما، أفطرتا و كفرتا.
[29] . بررسی شود: جامع الخلاف و الوفاق؛ ص: 164الحامل و المرضع إذا خافتا أفطرتا و تصدّقتا بمدّين أو مدّ من الطعام و عليهما القضاء.
[30] . مدارك الأحكام في شرح عبادات شرائع الإسلام؛ ج6، ص: 299 من العجب أن الشارح- قدس سره- جعل هذا التفصيل هو المشهور.
[31] . تذكرة الفقهاء (ط - الحديثة)، ج6، ص: 216.
[32] . تذكرة الفقهاء (ط - الحديثة)، ج6، ص: 217.
[33] . قواعد الأحكام في معرفة الحلال و الحرام؛ ج1، ص: 379 و لو خافتا على أنفسهما ففي إلحاقهما بالخوف على الولد أو بالمريض إشكال.
[34] . مسائل ابن طي - المسائل الفقهية؛ ص: 179لو خافتا على أنفسهما ففي إلحاقهما بالخوف على الولد أو المريض إشكال.
[35] . الدروس الشرعية في فقه الإمامية؛ ج1، ص: 292 لكنّ الأصحاب قيّدوا بالولد.
[36] . الكافي (ط - الإسلامية)؛ ج4، ص: 117.
[37] . مستمسك العروة الوثقى، ج8، ص: 450.
[38] . المستند في شرح العروة الوثقى؛ الصوم، ص: 56فلا ريب ان النسبة بين هذه الصحيحة و بين ما دل من الكتاب و السنة على أن المريض لا يجب عليه إلا القضاء عموم من وجه، .

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo