< فهرست دروس

درس خارج فقه آيت‌الله سیدموسی شبیری‌زنجانی

كتاب الصوم

89/10/12

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: طرق اثبات هلال/ اعتبار حکم حاکم در اثبات هلال/

 

رؤیت هلال قبل از زوال در یوم الشک - بررسی روایات

در این جلسه طی بررسی حکم رؤیت هلال در قبل از زوال در یوم الشک، پس از بررسی شهرت در مسأله، به ذکر روایات مورد استدلال برای قول به عدم ثبوت هلال در فرض مذکور می‌پردازیم.

ادامه بررسی حکم رؤیت هلال در قبل از زوال

کلام مرحوم حکیم: ایشان چنین تعبیر می‌کند که «علی المشهور شهرة عظیمة یمکن تحصیل الإجماع معها»[1] یعنی شهرت عظیمی که امکان تحصیل اجماع با آن هست، قائم است بر اینکه رؤیت هلال در قبل از ظهر، دلالتی بر اینکه شب قبلی، شب اول ماه بوده است، ندارد.

و تعبیر به اجماع در کلام ابوالمکارم ابن زهرة، در غنیة[2] آمده است، علامه[3] هم در بعضی از کتاب‌هایش دعوای اجماع را دارد. و همین‌طور در کتب دیگری هم شبیه به اجماع و شهرت‌های خیلی قوی ذکر شده است و رأی مخالف را به شذوذ نسبت داده‌اند.

عدم تمامیت شهرت در مسأله

گفتیم که در مسأله شهرتی وجود ندارد تا چه رسد به دعوای اجماع؛ چرا که این مسأله قبل از شرایع در بسیاری از کتب اصلاً عنوان نشده است مثلاً ابن ابی عقیل، علی بن بابویه، صاحب فقه رضوی؛ که مؤلفش معلوم نیست، مفید، ابن حمزه، سلار و ابن ادریس اصلاً این مسأله را عنوان نکرده‌اند و اما کسانی که مسأله را عنوان کرده‌اند؛ آن تعدادی که

ما پیدا کردیم عبارتند از: ابن جنید[4] که در مورد اول شوّال و افطار تصریح می‌کند که اگر قبل از ظهر یا بعد از ظهر ماه دیده شود، حق افطار ندارند و اما در مورد ماه رمضان چیزی نمی‌گوید. شیخ طوسی[5] اولین کسی که فتوای روشنی دارد عبارت از شیخ است که در کتبش دارد که هلال باید در شب دیده شود و اگر در روز دیده شود، اثبات نمی‌کند که اول ماه است. ابوالصلاح حلبی[6] هم ظاهر کلامش همین‌طور است. و اما جماعتی از فقهاء حتی مانند ابن براج که خیلی جاها تابع شیخ است، اصلاً مسأله را عنوان نکرده‌اند. و اما سایر فقهایی که مسأله را عنوان کرده‌اند یا بالصراحة و یا بالظهور خلاف این قول را می‌گویند و ایشان عبارتند از: کلینی[7] که فقط روایتی را که دال بر این است که اگر ماه در قبل از ظهر دیده شود، حکم به اول ماه می‌شود، روایت نموده است. صدوق در مقنع[8] و در فقیه[9] به این قول فتوا داده است. البته در فقیه یک تکه‌ای از عبارت هست که بعضی‌ها تردید کرده‌اند؛ که آیا متمم روایت است و یا کلام خود صدوق است. ولی ظاهراً کلام صدوق است؛ چون همان را کلینی که روایت کرده است، چنین ذیلی را ندارد. و خیلی لزومی هم ندارد که آن ذیل به دنبال قسمت قبلی بیاید. به علاوه اینکه اگر هم از روایت باشد، ظاهر صدوق در اینجا که این روایت را نقل نموده و روایت صریحی در خلاف آن را نقل نکرده است این است که این قول را پذیرفته است.

سید مرتضی هم در ناصریات[10] این قول را پذیرفته و مسأله را به اصحاب و اجماع نسبت داده است. این در بین قدماء بود.

اقوال متأخرین

و اما در متأخرین مرحوم صاحب شرایع، در کتاب شرایع[11] خود فتوای به عدم ثبوت داده است ولی در دو کتاب بعدی خود؛ که مختصر نافع[12] و شرح آن به نام معتبر[13] است، در مسأله تردید کرده است.

علامه هم در مختلف[14] قائل به تفصیل بین ماه رمضان و ماه شوال شده است و در مورد ماه رمضان قائل به ثبوت هلال با رؤیت آن در قبل از ظهر شده است. و اما در مورد ماه شوال قائل به عدم ثبوت شده است. فاضل مقداد[15] هم کلام علامه را نقل نموده و آن را با تعبیر «هو حسن» قبول کرده است.

در بین بعدی‌های از متأخرین هم عده‌ای هستند که یا بر طبق قول به ثبوت اول ماه با رؤیت هلال در قبل از ظهر فتوا داده‌اند و یا به آن متمایل شده‌اند که عده‌ای از آنها عبارتند از:

صاحب معالم در منتقی[16] متمایل به این قول است. فیض در مفاتیح[17] صریحا فتوا داده است که اصحّ عبارت از این است که ثابت می‌شود. و در وافی[18] کلام شیخ را که می‌گوید ثابت نمی‌شود، رد کرده است و ظاهرش این است که این را پذیرفته است و از مجموع کلام او اگر کسی مراجعه نماید استفاده می‌شود که تمایل به ثبوت دارد. فاضل سبزواری

هم در کفایه[19] و ذخیره[20] با «اقرب» حکم به ثبوت کرده است. و عده دیگری هم از بزرگان هستند که به این قول قائل شده‌اند، اسم ایشان را بعداً ذکر خواهم کرد. و یکی از کسانی که در درجه بالایی از تحقیق است و به این قول قائل است، مرحوم سید بحرالعلوم[21] است که این را به طور مفصل بحث نموده و قائل به ثبوت شده است.

خلاصه

این‌طور نیست که یک شهرت عظیمه‌ای که «کاد ان یکون اجماعا» در بین باشد؛ تا اینکه اگر خلاف آن را ترجیح بدهیم، مانعی در بین باشد. کما اینکه مرحوم حکیم تقریباً به همین جهت از این قول دست برداشته است و موافق مشهور قائل شده است.

تمسک دو طرف به روایات «صُمْ لِلرُّؤْیَةِ وَ أَفْطِرْ لِلرُّؤْیَةِ»[22]

به روایات «صُمْ لِلرُّؤْیَةِ وَ أَفْطِرْ لِلرُّؤْیَةِ» ـ که می‌شود گفت که متواتر هستند ـ عده‌ای برای اثبات قول به عدم ثبوت هلال با رؤیت قبل از ظهر تمسک کرده‌اند و چنین استدلال کرده‌اند که صوم حقیقی، صوم از طلوع فجر تا غروب است و اما صوم‌های دیگر، صوم الحاقی هستند و اما صوم درست و کامل از طلوع فجر تا غروب است. پس اگر هلالی بخواهد که منشأ صوم آمده در «صُمْ لِلرُّؤْیَةِ» بشود، با توجه به اینکه صوم عبارت از صوم از طلوع فجر تا غروب است، آن هلال باید قبل از وقت دیده بشود و اما اگر بعد از فجر دیده بشود، چنین موضوعی درست نمی‌شود.

از طرف دیگر هم عده‌ای مثل علامه به همین روایات برای اثبات قول به ثبوت هلال با رؤیت آن در قبل از ظهر چنین استدلال نموده‌اند که با توجه به اینکه در صورت عذر، اگر نیت صوم تا قبل از ظهر از شخص متمشی بشود صوم او صحیح می‌شود، پس اطلاق این روایات اقتضاء می‌کند که «صُمْ لِلرُّؤْیَةِ» معنایش این باشد که آن صومی را که شما مأمور به آن هستید را انجام دهید و این فرقی نمی‌کند که به عنوان اولی مأمور به باشد و یا به عنوان ثانوی؛ که شخص فراموش کرده بود؛ هر دو را شامل است. خلاصه این دو نظریه در

مقابل هم در استدلال به این روایات هست و انصاف این است که نه نسبت به ظهور اطلاقی و نه نسبت به ظهور تخصیصی؛ هیچ طرفش را نمی‌توان ظهور مورد اطمینانی برایش در نظر گرفت. پس باید تک تک روایات را مورد بررسی قرار بدهیم.

ذکر روایات مورد استدلال برای عدم اعتبار رؤیت قبل الزوال

1ـ صحیحه محمد بن قیس: که از ابی جعفر حضرت باقر علیه السلام نقل می‌کند که «قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع إِذَا رَأَیْتُمُ الْهِلَالَ فَأَفْطِرُوا أَوْ شَهِدَ عَلَیْهِ عَدْلٌ مِنَ الْمُسْلِمِینَ وَ إِنْ لَمْ تَرَوُا الْهِلَالَ إِلَّا مِنْ وَسَطِ النَّهَارِ أَوْ آخِرِهِ فَ‌ أَتِمُّوا الصِّیٰامَ إِلَی اللَّیْل»[23] . گفته‌اند که بنابر تحقیق نهار عبارت است از طلوع فجر تا استتار قرص و یا ذهاب حمره، در نتیجه وسط نهار عبارت می‌شود از مقداری قبل از ظهر. و طبق این روایت حضرت می‌فرمایند که اگر ماه دیده نشود مگر از وسط روز یا آخر روز، در این صورت نباید افطار کنید و باید روزه را تا شب به اتمام برسانید. پس این روایت دلالت می‌کند بر اینکه اگر هلال در قبل از زوال رؤیت بشود، حکم به اول ماه شوّال نمی‌شود.

2ـ مکاتبه محمد بن عیسی: «جُعِلْتُ فِدَاکَ رُبَّمَا غُمَّ عَلَیْنَا هِلَالُ شَهْرِ رَمَضَانَ فَیُرَی مِنَ الْغَدِ الْهِلَالُ قَبْلَ الزَّوَالِ وَ رُبَّمَا رَأَیْنَاهُ بَعْدَ الزَّوَالِ فَتَرَی أَنْ نُفْطِرَ قَبْلَ الزَّوَالِ إِذَا رَأَیْنَاهُ أَمْ لَا وَ کَیْفَ تَأْمُرُنِی فِی ذَلِکَ فَکَتَبَ ع تُتِمُّ إِلَی اللَّیْلِ فَإِنَّهُ إِنْ کَانَ تَامّاً رُئِیَ قَبْلَ الزَّوَالِ»[24] . در این مکاتبه از حضرت سؤال می‌کند که گاهی هلال قبل از زوال دیده می‌شود و گاهی بعد از زوال، در این صورت‌ها چه وظیفه‌ای داریم؟ حضرت می‌فرمایند باید روزه‌اتان را تا شب به اتمام برسانید؛ چرا که وقتی که ماه کامل باشد ممکن است که ماه بعدی در قبل از زوال دیده بشود؛ یعنی در ماه‌های سی روزه که ماه مدتی طولانی از محاق خارج شده است، قهراً ممکن است که قبل از ظهر هم دیده بشود. و این امر در روز بیست و نهم نمی‌شود ولی در روز سی‌ام امکانش هست.

البته این روایت کلام علامه را رد نمی‌کند، اما به طور فی الجمله این را اثبات می‌کند که هلال ماه شوال باید در شب شوّال ثابت بشود و اگر در روز قبل دیده شود به درد

نمی‌خورد و روزه آن روز را باید گرفت؛ چه قبل از ظهر دیده شود و چه بعد از ظهر دیده شود. و قدر مسلم این است که قبل از ظهرش دیده شود فایده‌ای ندارد.

شبهه دلالی روایت و حلّ آن

مشکلی که در روایت هست این است که ظاهر صدر روایت این است که تردید در ثبوت هلال ماه رمضان است چون می‌گوید «غُمَّ عَلَیْنَا هِلَالُ شَهْرِ رَمَضَانَ» ولی در ذیل روایت ظاهرش این است که تردید در ثبوت هلال شوّال است چون حضرت می‌فرماید باید آن روز را روزه بگیرد و ماه وقتی که سی روزه باشد امکان دیده شدن هلال در قبل از زوال هست.

مرحوم حکیم برای حل این تنافی بین صدر و ذیل می‌گوید: «بناء علی ان المراد من هلال شهر رمضان هلال شوال»[25] . ولی این حرف مشکل تهافت در روایت را حل نمی‌کند؛ چون در صدر قرینه هست برای اینکه هلال رمضان مراد است و در ذیل قرینه هست که هلال شوال مراد است و این دو با هم تعارض می‌کنند و با این حرف این تهافت رفع نمی‌شود. جواب دیگری که داده شده است و ایشان آن را ذکر نکرده است، این است که این حدیث را مرحوم شیخ در استبصار هم نقل کرده است و در آنجا این اضطرابی که در نقل تهذیب هست، وجود ندارد؛ چون عبارت صدر این است که: «رُبَّمَا غُمَّ عَلَیْنَا الْهِلَالُ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ»[26] که مقصود این می‌شود که ماه رمضان است، هوا ابری شده است و هلال شوّال هنوز دیده نشده است و ما نمی‌دانیم که چه باید بکنیم.

یک معنای دیگری هم ممکن است برای روایت بکنیم که حتی بنابر نقل تهذیب هم مشکلی نباشد و آن این است که با دیده شدن هلال در شب اول ماه رمضان به جهت اینکه اول ماه رمضان در این صورت معین می‌شود، در صورت شک در آخر ماه رمضان و اول شوّال به کار می‌آید؛ چون روز بیست و نهم و سی‌ام ماه رمضان مشخص می‌شود، و قهراً فردای روز سی‌ام می‌شود ماه شوّال. و اما در صورتی که در اول ماه رمضان هوا ابری باشد و ماه دیده نشده باشد به جهت معین نبودن روی سی‌ام ماه رمضان، تشخیص اول

شوّال هم مشکل می‌شود و لذا گرفتگی آسمان در اول ماه رمضان مقدمه می‌شود برای اینکه ما الآن نمی‌دانیم که آیا این روز را روزه بگیریم یا نه.

(پاسخ به سؤال) بله با توجه به عبارت «فَنَرَی مِنَ الْغَدِ الْهِلَالَ»[27] این اضطراب متن فقط با نقل استبصار درست می‌شود و با این معنایی که الان گفتیم، حل نمی‌شود.

و در صورت تردید در اینکه کلام نقل صحیح است و اینکه در اینجا آیا نقل تهذیب صحیح است یا استبصار، اصالة الصحه که برای موارد دوران امر بین اینکه صحیح هست یا فاسد، جاری می‌شود، در اینجا می‌آید و حکم می‌کند که شخص ضابط که عمداً خلاف را نقل نمی‌کند و اینکه اشتباه برای شخص ضابط شده باشد، اصل عدم است و لذا ما باید همان نقل استبصار را مقدم بداریم.

3ـ روایت جرّاح مدائنی: قال ابوعبدالله علیه السلام: «مَنْ رَأَی هِلَالَ شَوَّالٍ- بِنَهَارٍ فِی رَمَضَانَ فَلْیُتِمَّ صِیَامَهُ»[28] این روایت می‌گوید اگر هلال ماه شوال را در روز ماه رمضان ببیند باید روزه‌اش را کامل کند. و اطلاق هم دارد شامل دیدن هلال در بعد از ظهر هم می‌شود. با اینکه ممکن است که قبل از غروب هلال ماه دیده شود و با چنین رؤیتی که در خیلی از مواقع پیش می‌آید، ماه هم اثبات می‌شود. و لذا این اطلاق با ادله دیگر تقیید می‌خورد.

4ـ و المرسل عن الفقیه عن امیرالمؤمنین علیه السلام: «إِذَا رَأَیْتُمُ الْهِلَالَ أَوْ رَآهُ ذَوَا عَدْلٍ نَهَاراً فَلَا تُفْطِرُوا حَتَّی تَغْرُبَ الشَّمْسُ کَانَ ذَلِکَ فِی أَوَّلِ النَّهَارِ أَوْ فِی آخِرِهِ»[29] .

این روایت هم در مورد ماه شوّال است و می‌گوید با دیده شدن هلال در روز ماه شوال ثابت نمی‌شود. ولی این روایت هم قول علامه را که این مسأله را درباره هلال رمضان پذیرفته است، نفی نمی‌کند.

در مقابل این روایات، روایات دیگری وجود دارد که آن روایات صریح در ثبوت هلال با رؤیت آن در قبل از ظهر هستند و غیر قابل تأویل هستند و لذا عده‌ای طبق آنها فتوا داده‌اند و گفته‌اند که این روایاتی که ذکر شد، دارای دست‌انداز هستند و درست کردن آنها تکلف دارد و لذا صلاحیت معارضه با آنها را ندارند.


[1] . مستمسك العروة الوثقى، ج8، ص: 465.
[2] . غنية النزوع إلى علمي الأصول و الفروع، ص: 134، «إذا رأى الهلال قبل الزوال أو بعده فهو لليلة المستقبلة، بدليل الإجماع المتردد، لأن من خالف من أصحابنا في ذلك لم يؤثر خلافه في دلالة الإجماع، ..».
[3] . منتهى المطلب في تحقيق المذهب، ج9، ص: 247، «و لا اعتبار برؤيته قبل الزوال. و الذي أختاره مذهب أكثر علمائنا..».
[4] . مجموعة فتاوى ابن جنيد، ص: 115، «و قال ابن الجنيد: و رؤية الهلال يوم ثلاثين من رمضان أيّ وقت كان إذا لم يصحّ أنّ الليلة الماضية قد رئي فيها لا يوجب الإفطار له، فاذا صحّت الرؤية فيها أفطر أيّ وقت يصحّ ذلك عنده من نهار يوم ثلاثين».
[5] . الخلاف، ج2، ص: 171، «إذا رأى الهلال قبل الزوال أو بعده فهو لليلة المستقبلة دون الماضية. و به قال جميع الفقهاء ».
[6] . الكافي في الفقه، ص: 181، «علامة دخوله رؤية الهلال، و بها يعلم انسلاخه، و يقوم مقامها شهادة رجلين عدلين في الغيم و غيره من العوارض، و في الصحو و انتفاءها اخبار خمسين رجلا، فان تعذر الأمران وجب تكميل شعبان ثلاثين يوما».
[7] . الكافي (ط - الإسلامية)، ج4، ص: 78، «عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا رَأَوُا الْهِلَالَ قَبْلَ الزَّوَالِ فَهُوَ لِلَيْلَتِهِ الْمَاضِيَةِ وَ إِذَا رَأَوْهُ بَعْدَ الزَّوَالِ فَهُوَ لِلَيْلَتِهِ الْمُسْتَقْبَلَةِ».
[8] . المقنع (للشيخ الصدوق)، ص: 185، «قال أبو عبد الله- عليه السلام-: إذا رؤي الهلال قبل الزوال فذلك اليوم من شوال، و إذا رؤي بعد الزوال فذلك اليوم من شهر رمضان ».
[9] . من لا يحضره الفقيه، ج2، ص:169، «وَ إِذَا رُئِيَ هِلَالُ شَوَّالٍ بِالنَّهَارِ قَبْلَ الزَّوَالِ فَذَلِكَ الْيَوْمُ مِنْ شَوَّالٍ 1 وَ إِذَا رُئِيَ بَعْدَ الزَّوَالِ فَذَلِكَ الْيَوْمُ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ».
[10] . المسائل الناصريات، ص: 291، «إذا رئي الهلال قبل الزوال فهو لليلة الماضية.هذا صحيح و هو مذهبنا، ..».
[11] . شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام، ج1، ص: 181، «لا برؤيته يوم الثلاثين قبل الزوال...».
[12] . المختصر النافع في فقه الإمامية، ج1، ص: 69، « و في العمل برؤيته قبل الزوال تردد.».13.المعتبر في شرح المختصر، ج2، ص: 689، «فقوة هاتين الروايتين أوجب التردد بين العمل بهما، ..».
[13]  .
[14] . مختلف الشيعة في أحكام الشريعة، ج3، ص: 494، « و الأقرب اعتبار ذلك في الصوم دون الفطر.».
[15] . التنقيح الرائع لمختصر الشرائع، ج1، ص: 379، « و العلامة جعله في مختلفه لليلة الماضية في الصوم دون الفطر...».
[17] 17. مفاتيح الشرائع، ج1، ص: 257‌، « و ان كانت في يومه قبل الزوال على الأصح...».
[18] 18. الوافي، ج11، ص: 147‌، باب17 رؤية الهلال قبل الزوال‌.
[19] . كفاية الأحكام، ج1، ص: 262، « و الأقرب عندي قول السيّد(سیدمرتضی)...».
[20] . ذخيرة المعاد في شرح الإرشاد، ج2، ص: 533، « الأقرب عندي القول الثاني لما رواه ...».
[22] . تهذيب الأحكام، ج4، ص: 164، ح36.
[23] . تهذيب الأحكام، ج4، ص: 158، ح12.
[24] . تهذيب الأحكام، ج4، ص: 177، ح62.
[25] . مستمسك العروة الوثقى، ج8، ص:466.
[26] . الاستبصار فيما اختلف من الأخبار، ج2، ص: 73، ح1.
[27] . الاستبصار فيما اختلف من الأخبار، ج2، ص: 73، ح1.
[28] . تهذيب الأحكام، ج4، ص: 178، ح64.
[29] . دعائم الإسلام، ج1، ص: 280.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo