< فهرست دروس

درس رجال آیت الله شبیری

جلسه 31

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: جواب از موارد نقض ابن ابی عمیر و بزنطی
سخن در موارد نقضی است که در مورد ابن ابی عمیر و بزنطی بیان شده است:
عبد الله محض: ظاهرا او یکی از مشایخ ابن ابی عمیر نیست چون عبد الله محض در سنه ی 145 مقتول شده است یعنی با وفات ابن ابی عمیر هفتاد و دو سال فاصله دارد و بسیار بعید است که ابن ابی عمیر بلا واسطه از او نقل حدیث کرده باشد.
سجاده: در محاسن روایتی است که ابن ابی عمیر از او نقل می کند.
جواب این است که سجاده عنوان عامی است که بر افراد مختلفی تطبیق می کند و معلوم نیست که مراد از سجاده در سند فوق، همان حسن بن علی بن ابی عثمان باشد که ضعیف می باشد.
همچنین اضافه می کنیم که حتی اگر سجاده در روایت فوق همان حسن بن علی بن ابی عثمان ضعیف باشد ظاهرا او معطوف به ابن ابی عمیر است یعنی ابن ابی عمیر و سجاده با هم از فرد بعدی نقل کرده اند. زیرا طبقه ی سجاده ی فوق که ضعیف است با مشایخ ابن ابی عمیر همخوانی ندارد. احمد بن ابی عبد الله برقی کتاب سجاده را نقل می کند و این احتمال هست که برقی هم از کتاب سجاده نقل کرده باشد و هم از ابن ابی عمیر.
عبد الله بن محمد شامی: صاحب کتاب مشایخ ثقات او را به عنوان نقض برای بزنطی نقل کرده است. در مورد او گفته شده است که جزء مستثنیات رجال محمد بن احمد بن یحیی می باشد. کتاب نوادر الحکمة قبل از کافی کتاب مرجع برای شیعه بوده است و مؤلف او محمد بن احمد بن یحیی بن عمران اشعری است. در مورد او گفته شده است که هرچند خودش ثقه است ولی از ضعاف نقل می کند و روایات مرسله نیز دارد. بعد در مورد او گفته اند که روایات او همه معتبر است مگر چند مورد که استثناء شده است. یکی از آن موارد که ضعفاء هستند و استثناء شده اند عبد الله بن محمد شامی است. با این حال بزنطی در سه جا از او روایت کرده است: کافی در[1] [2] و محاسن.[3]
جواب این است که عبد الله بن محمد الشامی که شیخ محمد بن احمد بن یحیی است غیر آنی است که شیخ بزنطی می باشد. کسی که محمد بن احمد بن یحیی از او نقل می کند و جزء مستثنیات است از نظر طبقه، دو طبقه عقب تر از بزنطی می باشد و از شیخ بزنطی سه طبقه عقب تر می باشد. زیرا عبد الله بن محمد الشامی از احمد بن محمد بن عیسی روایت می کند و احمد بن محمد بن عیسی از شاگردان بزنطی است و پنجاه سال بعد از بزنطی زنده بوده است.
عبد الله بن محمد الشامی شاگرد احمد بن محمد بن عیسی است. با این حال عبد الله بن محمد الشامی که بزنطی از او نقل می کند استاد بزنطی می باشد.
مثلا در عیون روایت است که محمد بن احمد بن یحیی بن عمران الاشعری عن عبد الله بن محمد الشامی عن الحسن بن موسی الخشاب عن علی بن اسباط. علی بن اسباط از نظر طبقه کمی از بزنطی متأخر است با این حال عبد الله بن محمد الشامی با واسطه از او نقل می کند و این در حالی است که علی بن اسباط از نظر طبقه کمی از بزنطی متأخر است. بنا بر این نمی توان گفت که عبد الله بن محمد الشامی با استاد بزنطی یکی باشد. بنا بر این صرف تشابه اسمی موجب این توهم شده است.
حتی ما اشتراک اسمی را نیز قبول نداریم زیرا در نسخه ای قدیمی از کافی که قدیمی ترین نسخه ای است که در دسترس است در مورد اول[4] به جای شامی، شبامی آمده است. شبام نام بطنی از قبیله ی حمدان است که از بطون عرب می باشد.
همچنین در مورد دوم از کافی در نسخه ی کافی که توسط شهید ثانی تصحیح شده است و ما آن را دیده ایم به جای شامی، شبامی آمده است.
بنا بر این در نسخ کافی که بیشتر مورد تصحیح قرار گرفته است در مورد فوق شامی ذکر نشده است.
این در حالی است که عبد الله محمد الشامی که استاد بزنطی بوده است دمشقی نام دارد.
یونس بن ذبیان: صاحب مشایخ الثقات این را از نقض های مسلم شمرده است و آیت الله خوئی نیز آن را ذکر می کند.
به نظر ما اگر به طبقه ی یونس توجه شود و با توجه به آنچه صاحب مستطرفات سرائر در جامع بزنطی به آن اشاره می کند، یونس بن ذبیان در زمان امام صادق علیه السلام از دنیا رفته است.
همچنین طبقه ی بزنطی نیز همین را اقتضاء می کند زیرا رواتی که از او نقل می کنند با طبقه ی ابن ابی عمیر همخوانی ندارند و همه غالبا جزء مشایخ ابن ابی عمیر هستند و ابن ابی عمیر با واسطه از او روایت می کند.
جواب دیگر چیزی است که در مورد یونس بن ذبیان و صبّاح مُزَنی وجود دارد سابقا هم ذکر کردیم و آن اینکه اگر در یک طبقه کسی که ابن ابی عمیر از او نقل می کند منحصر به یک نفر باشد آن فرد باید ثقه باشد و به همین دلیل مراسیل ابن ابی عمیر با مسانید او یکی است. ولی اگر در یک طبقه چند نفر باشند، اگر فقط یکی از آنها ثقه باشد کافی است. روایت ابن ابی عمیر از یونس بن ذبیان به این گونه است که در عرض یونس فرد ثقه ی دیگری به نام بُرید (و در بعضی از نسخ یزید) وجود دارد. اگر بُرید ثقه باشد کافی است و لازم نیست که علاوه بر او یونس که در عرض آن است هم ثقه باشد زیرا چه بسا ابن ابی عمیر برای تأیید، روایت یونس را هم ذکر کرده باشد.
در روایت صّباح مزنی نیز در عرض او چند نفر از ثقات وجود دارند: عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ الصَّبَّاحِ الْمُزَنِيِّ وَ سَدِيرٍ الصَّيْرَفِيِّ وَ مُحَمَّدِ بْنِ النُّعْمَانِ مُؤْمِنِ الطَّاقِ وَ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّه‌...


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo