< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله سبحانی

کتاب الحدود و التعزیرات

91/07/08

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: دیه اسنان و دندان ها
 بحث در باره دیات اعضاست، اگر در جلسات گذشته کمی در باره دیات منافع هم بحث کردیم به صورت گذرا بود و الا بحث منافع در آینده خواهد آمد.
 تا کنون راجع به دیات چند عضو بحث نمودیم، مثلاً دیه شعر، فم، لسان، شفتین و أذن را بحث نمودیم، در این جلسه می خواهیم راجع به دیه اسنان و دندان ها بحث کنیم.
 در اسنان و دندان ها دیه کامله است، در اینکه دیه دندان ها دیه کامله است در میان شیعه اختلافی نیست، اگر یکنوع اختلاف هم باشد در ارزش هر تک تک دندان هاست، مثلاً دندان‌های جلو با دندان‌های عقب از نظر دیه متفاوتند، و الا در اینکه در مجموع دیه کامله است، جای بحث نیست، در حقیقت داخل است تحت روایت عبد الله بن سنان، یعنی هر چیزی که در اسنان متعدد باشد، یعنی بیش از واحد باشد، در مجموعش دیه کامله است، اما اسنان از نظر موقعیت و کار سازی فرق می کند،اسلام هم آمده دیه اینها را مختلف کرده، مجموع دندان ها من حیث المجموع دیه‌اش ده هزار درهم یا هزار دینار است، اما تک تک قیمت شان فرق می‌کند.
  اولاً تعداد دندان ها بیست و هشت‌(28) دانه می‌شمارند، یعنی اگر دندان های عقل را که عرب به آنها می‌گویند: «النواجذ»، حساب نکنیم،‌مجموع دندان های انسان بیست و هشت دانه است،‌در مقام بیان دیه،‌نواجذ را (که همان دندان های عقل است) حساب نمی‌کنند، چرا؟ چون ضابطه ندارد، زیرا برخی از انسان ها دندان عقل در می‌آورند، بعضی هم اصلاً نواجذ و دندان عقل در نمی‌آورند.
 بلی، اگر دندان عقل (نواجذ) در آورد، دیه دارد که در آینده بحث می‌کنیم
 دندان های جلوی انسان دوازده تاست، ثنیتان، دوتای آن در جلو لب پایین قرار گرفته و دوتا دیگر در جلو لب بالا، رباعیتان، چهار تا پایین و چهار تای دیگر در بالا قرار گرفته‌اند، رباعی هستند،در بالا و پایین دهان قرار گرفته‌اند.
 خلاصه اینکه دندان ها قیمت شان فرق می‌کند، دیه هر یک از نظر اسلام خمسون دینار است،‌که مجموع می‌شود ششصد دینار، اینها علاوه براینکه، در اکل و خوردن فعالیت دارند، زیبائی انسان هم بستگی به همین ها دارد، مثلاً اگر دندان‌های عقب بیفتد، چندان لطمه‌ای به زیبائی انسان نمی‌زند،‌اما اینها فوق العاده در زیبائی انسان مدخلیت دارد ولذا اگر دندانش بیفتد و جایگزین نکند، یکنوع حالت زنندگی پیدا می‌کند، شانزده تا مآخیر الفم، که در واقع عقب های دهان است، در آنجا هم می‌فرماید. شانزده تاست.یعنی هشت تا بالا و هشت تای دیگر هم در پایین دهان قرار گرفته‌اند.
 دوازده به اضافه شانزده می‌شود بیست و هشت تا، بیست و هشت حرف تهجی داریم، حروف ما هم بیست و هشت تاست، دندان هایی که دیه مستقل و معین دارد،‌آنها هم بیست و هشت تاست، ولی قیمت اینها مثل آنها نیست، قیمت اینها کمتر است، هر کدام بیست و پنج دینار است، آنها هر کدام پنجاه دینار بود، این هر کدام بیست و پنج دینار است،‌ولی چون عددش بالاست،یعنی شانزده تاست، می‌شود چهار صد تا، شما شانزده تا را ضرب در بیست و پنج کنید، می‌شود چهار صد، چهار صد به علاوه ششصد، می‌شود هزار، این حاصل فرمایش متن است، و تقریبا این مسئله مورد اتفاق است، کسی در این مسئله اختلافی ندارد، البته معارض داریم، روایات معارض دارد، اما فتوای مشهور همین است.
 حاصل اینکه بیست و هشت دندان داریم،‌دوازده تا در جلو دهان قرار گرفته که هر کدام خمسون دینار دیه دارند، شانزده تا هم در عقب که هر طرف چهار تاست،بالا و پایین،‌می‌شود بیست و هشت، اولی قیمتش ششصد دینار است،‌دومی قیمتش بیست و پنج، علت اینکه بالاست،‌چون عددش بالاست، شانزده تاست، ضرب در بیست و پنج می‌ شود چهار صد،‌جمعش با ششصد می‌شود هزار.
 این مسئله اتفاقی است، روایت هم داریم، عبارت شیخ مبسوط این است.
 عبارت شیخ در مبسوط
 قال الشیخ فی المبسوط:
 دیة الأسنان عندنا فی جمیعها الدّیة کاملة، و فی اثنی عشر المقادیم ستّمائة دینار، کلّ خمسون ، خمسون ، و فی ستة عشر فی مواخیر الفم ، أربعمائة ، فی کلّ واحدة خمسة و عشرون دیناراً. المبسوط: 7/137.
 و یظهر من قوله: (( عندنا )) أنّ المسألة اتفاقیة.
 بیان شیخ طوسی در کتاب خلاف
  و قال الشیخ فی الخلاف : الأسنان کلّها فیها الدّیة بلا خلاف و عندنا أنّها ثمانیة و عشرون سنّاً الأصلیة إثنا عشر فی مقادیم الفم، و ستة عشر فی مواخیره، ففی الّتی فی مقادیم الفم فی کل واحدة خمس من الإبل- چون دیه کامل یکصد شتر است،‌هر کدام از اینها اگر خمس ابل داشته باشد، باید شصت (60) تا می‌شود، یعنی دوازده ضرب در پنج می‌شود شصت تا- أو خمسون دیناراً و فی الّتی فی مواخیره فی کلّ واحدة خمسة و عشرون دیناراً الجمیع ألف دینار. آنگاه سراغ فتوای شافعی می‌رود که شافعی می‌گوید: تعداد دندان ها 32تاست، نواجذ را هم حساب کرده و حال آنکه در روایات ما نواجذ حساب نشده، زیرا نواجذ در بعضی از انسان‌ها بیرون می‌آید در بعضی هم اصلاً بیرون نمی‌آید، دندان اصلی آن دندان هایی است که در همه‌ی انسان ها باشد.
 أدله‌ی مسئله از نظر شیخ
 دلیلنا إجماع الفرقة و أخبارهم و أیضاً ما قلنا مجمع علی وجوبه، ما زاد علیه لا دلیل علی وجوبه و الأصل براءة الذّمة. الخلاف:5/243،
 بیان علامه در کتاب ر تحریر
 و قال العلّامة فی التحریر حیث قال: الأسنان الدّیة کاملة إجماعاً و تقسّم علی ثمانیة و عشرین سنّاً، إثنا عشر مقادیم و ستة عشرة مآخیر. التحریر:5/602،
 تا اینجا مسئله را خواندیم که در میان ما اختلافی نیست، حالا می‌خواهیم دلیلش را بخوانیم.
 روایات
 روایت حکم بن عتیبه
 1: محمد بن یعقوب، عن محمّد بن یحیی، عن أحمد بن محمّد- مرحوم سید ابو الحسن اصفهانی در سال: 1325شمسی فوت کرد، از نجف برای امتحان آقای بروجردی که اعلم است یا اعلم نیست، ده تا فرع فرستادند،‌یعنی ده تا سوال، یکی از سوال ها یک مشت روایاتی بود که سندش را دست برده بودند، استاد را کرده بودند شاگرد، شاگرد کرده بودند استاد، خلاصه در اسانید دست برده بودند و فرستادند، که آقا جواب بدهد،‌تا باز کردند خدمت آقا، فرمود که در این اسانید دست برده‌اند، استاد را شاگر و شاگرد را استاد کرده‌اند، سند را در خود مجلس تصحیح کرد و فرمود این سند باید چنین باشد، اتفاقاً هم همینطور بود، یعنی وقتی که با کتاب تطبیق کردند،‌دیدند که همان گونه بود که ایشان تصحیح کردند،‌ این سوال ها چاپ شده-،عن أحمد بن محمّد‌ (که مردد است بین خالد و بین عیسی- این یک سند بود، سند دوم: در اینجا حرف «واو» آورد که به آن می‌گویند حیلولة، چون سند عوض می‌شود، یعنی کلینی سند دیگری هم دارد- و علیّ بن ابرهیم، عن أبیه جمیعاً، عن ابن محبوب، هر دو سند به حسن بن محبوب می‌رسد- عن هشام بن سالم ، عن زیاد بن سوقة، عن الحکم بن عتیبة- حکم زیدی مذهب است، زیدی ها نسبت به امام صادق علیه السلام مختلف بودند،‌برخی از آنان نسبت به امام صادق علیه السلام علاقمند نبودند،‌برخی علاقمند بودند،‌حسن بن عتیبه عامی نیست،‌زیدی است و بطری- قال: قلت لأبی جعفر(علیه السلام) : بعض الناس فی فیه- در دهانش- إثنان و ثلاثون سنّأ، و بعضهم له ثمانیة و عشرون سنّاً ، فعلی کم تقسّم دیة الأسنان- بر 28 یا 32،؟ فقال:« الخلقة إنّما هی ثمانیة و عشرون سنّأ اثنی عشرة فی مقادیم الفم و ستّة عشرة فی مواخیره فعلی هذا قسمة دیة الأسنان، فدیة کلّ سنّ من المقادیم إذا کسرت حتّی تذهب خمسمائة درهم- یعنی پنجاه دینار-، فدیتها کلّها ستة آلاف درهم- یعنی ششصد دینار-، و فی کلّ سنّ من المواخیر إذا کسرت حتّی تذهب فانّ دیتها مائتان و خمسون درهماً و هی ستّة عشرة سنّاً چه بگویید250 درهم، چه بگویید:25 دینار، هردو یکی است- فدیتها کلّها أربعة آلاف درهم، فجمیع دیة المقادیم و المواخیر من الأسنان عشرة آلاف درهم، و إنّما وضعت الدیة علی هذا ، فما زاد علی ثمانیة و عشرین سنّاً فلادیة له و ما نقص- اگر کسی 25 دندان دارد مثلاً، به اندازه 25 دندان دیه دارد- فلا دیة له، هکذا و جدناه فی کتاب علی (ع) الحدیث.الوسائل: 19 ، الباب 38 من أبواب دیات الأعضاء ، الحدیث2.
 ضمناً چرا امام علیه السلام کلمه «هکذا وجدناه فی کتاب علیّ علیه السلام) را گفت؟ چون راوی حکم بن عتبیه،و ایشان زیدی مذهب است و بعد از امام حسین علیه السلام،حتی امام زین العابدین را هم به زحمت قبول کرده‌اند،تابع زید بن علیّ هستند، امام باقر علیه السلام بخاطر اینکه او قبول کند،‌مصدر را هم نشان می‌دهد و می‌گوید این مصدرش است،‌ولی یک نکته است که ممکن است کسی آن را قبول نکند، امام باقر در 114 به شهادت رسیده و زید بن علیّ‌ هم در سال 121 شهید شده، معلوم می‌شود که حکم بن عتیبه در آن زمان هم زیدی به آن معنا نبوده، اما امامی هم نبوده، البته در آخر عمر خودش زیدی شده،‌ولی در موقع نقل روایت زیدی نیست، چون امام باقر (علیه السلام) در سال:114 به شهادت رسیده، زید بن علیّ‌ در سال:121شهید شده، زیدی نبود،‌اما امامی هم نبوده، ولذا حضرت مدرک را نشان می‌دهد و می‌فرماید:« هکذا وجدناه فی کتاب علیّ‌ علیه السلام« تا طرف قبول کند.
 2: محمد بن علیّ بن الحسین باسناده إلی قضایا أمیر المؤمنین (ع):« أنّه قضی فی الأسنان الّتی تقسّم علیها الدّیة أنّها ثمانیة و عشرون سناً، ستة عشر فی مواخیر الفم، و اثنی عشر فی مقادیمه، فدیة کلّ سنّ من المقادیم إذا کسر حتّی یذهب خمسون دیناراً یکون ذلک ستّمائة دینار ، و دیة کلّ سنّ من المواخیر إذا کسر حتی یذهب علی النصف من دیة المقادیم خمسة و عشرون دیناراً فیکون ذلک أربعمائة دینار فذلک ألف دینار ، فما نقص فلا دیة له ، و مازاد فلا دیة له» الوسائل: 19 ، الباب 38 من أبواب دیة الأعضاء ، الحدیث 1 ،.
  أقول: حمله الصدوق علی ما إذا اُصیبت الزائدة مع الأسنان الأصلیة لا منفردة لمایأتی.
  قال مصنّف هذا الکتاب علیه السلام فی الأسنان إذا أصیب الأسنان کلّها فما زاد علی الخلقة المستویة و هی ثمانیة و عشرون سنّاً فلا دیة لها و إذا أصیبت الزائدة مفردة عن جمیعها ففیها ثلث دیة الّتی تلیها».
 بیان محقق اردبیلی
 محقق اردبیلی می‌گوید اینکه صدوق می‌فرماید: «قال مصنّف هذا الکتاب» معلوم می‌شود این جزء روایت قبلی است،‌چون اگر جزء روایت قبلی نبود،‌نباید می‌گفت: قال مصنّف هذا الکتاب، می‌گوید جزء روایت قبلی است، یعنی روایت قبلی است که می‌فرماید: قضی أمیر المؤمنین علیه السلام فی الأسنان، البته صاحب وسائل نیاورده و در سند هم عبد الله بن سنان است.
 بیان صاحب مفتاح الکرامة
 و قال فی مفتاح الکرامة بعد نقل کلام الأردبیلی، قلت: الظاهر أنّها مرسلة.
 مرحوم اردبیلی می‌گوید: قال مصنّف هذا الکتاب که می‌گوید،‌معلوم می‌شود که این ذیل روایت قبلی است، مفتاح الکرامة می‌گوید این روایت مرسلة‌ است.
 علی ای حال دو روایت داشتیم، یکی روایت حکم بن عتیبه، دیگری هم روایت صدوق علیه الرحمه، قضی أمیر المؤمنین علیه السلام،‌در مقابل روایات مخالف داریم.
 روایات مخالف
 1: و باسناده عن أحمد بن محمّد، عن الحسن بن محبوب نحوه، عن عبد الله بن سنان عن أبی عبد الله علیه السلام قال: «الأسنان کلّها سواء فی کلّ سنّ خمسمائة درهم» الوسائل: 19، الباب8 من أبواب دیات الأعضاء، الحدیث 3،
 کلام امام باقر علیه السلام، غیر از کلام امام صادق علیه السلام شد،امام باقر علیه السلام فرمود جلوی ها قیمتش خمسون است،‌عقبی ها قیمت شان کمتر است، یعنی 25 است،‌ولی امام صادق علیه السلام فرمود می‌فرماید همه شان یکسانند.
 روایت از دو امام است نه از یک امام، امام اول فرّق بینها، امام دوم (امام صادق علیه السلام) سوّی بینهما،‌حال چه کنیم، این روایات را چکنیم؟
 جوابش این است که این روایت:« الأسنان کلّها سواء فی کلّ سنّ خمسمائة درهم» قابل عمل نیست، زیرا با قواعد وضوابط تطبیق نمی‌کند، اگر شما 28 تا را ضرب در 500 کنید، چهارده هزار درهم می‌شود.مگر اینکه حمل بر تقیه کنیم، چون فتوای شافعی بر تساوی بود،معلوم می‌شود که این روایت علی التقیه است، اولاً با ضوابط تطبیق نمی‌کند، چون اگر هر کدام پانصد تا شد، 25تا ضرب در پانصد،‌می‌شود چهارده هزار دینار و حال آنکه دیه انسان یا ده هزار درهم است یا هزار دینا.
 روایت ظریف
  2: ما رواه ظریف عن أمیر المؤمنین علیه السلام قال: «و فی الأسنان فی کلّ سنّ خمسون دیناراً، و الأنسان کلّها سواء»
  و ظاهره کلّ الأسنان، و حمله علی المقادیم خلاف الظاهر، و الظاهر منها لا یصلح للمعارضة.
 اگر کسی بگوید که این روایات مقادیم را می‌گوید، یعنی آن دوازده تا را می‌گوید، نه مآخیر را، ولی این حرف با کلمه‌ی کلّها نمی‌سازد
 و الظاهر منها لا یصلح للمعارضة،‌لأنّ نتیجة ضرب ثمانیة و عشرین فی خمسین یساوی أربعة عشر دیناراً.
 نعم روی العامة عن النبیّ صلّی الله علیه و آله أنّه کتب لعمر بن حزم:«و فی السنّ خمس من الأبل، و روی أصحابنا مثل ذلک»
 این روایت هم صحیح نیست،‌چون اگر بنا باشد که برای هر داندان پنج شتر بدهیم،‌می‌شود یکصد و چهل شتر. خلاصه این روایات، روایاتی است که نمی‌شود به آنها عمل کرد،‌زیرا اصحاب از آنها اعراض کرده‌اند، بالأخص که آنها خلاف ضابطه هستند، آن ضابطه مسلمی که می‌گوید ده هزار درهم یا هزار دینار، اینها از آن ضابطه بالاتر هستند،‌ما به همان مبنای خود عمل می‌کنیم،دوازده تای اول پنجاه است، شانزده تای عقب بیست و پنج است،‌ فلذا مجموع یا باید بشود هزار، یا مجموع بشود ششصد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo