< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله سبحانی

قواعد فقهیه

93/03/05

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: إذا شکّ بین الإثنین و الثلاث، ثم الشک فی أنّ الرکعة التی بیده آخر صلانه أو أولی صلاة الاحتیاط؟
بحث ما در باره خلل در مورد فروع علم اجمالی است، مرحوم سید بعد از آنکه در خلل بحث می کند، شصت و چهار فرع دیگر ذکر می‌کند که نامش فروع علم اجمالی است، غالباً علمای ما بعد از مرحوم سید این شصت و چهار مسأله را بحث کرده‌اند و در باره آن کتاب هم نوشته‌اند، برخی حتی بر این شصت و چهار فرع، فروع دیگری را هم افزوده‌اند.
مسأله نهم
مسأله نهم این است که این آدم (در حال قیام) بین دو رکعت و سه رکعت شک کرد، بنا را بر اکثر گذاشت و گفت انشاء الله این رکعت سوم است، یا سر از سجده برداشت، شک کرد که این رکعت دوم است یا رکعت سوم؟ گفت انشاء الله رکعت سوم است، یعنی بنا را بر اکثر گذاشت، فلذا به عنوان رکعت چهارم بلند شد و آن را بجای آورد، در عین حال یک شک دیگر هم پیدا کرد.
به بیان دیگر این آدم در این نماز دوتا مشکل دارد، یک مشکلش همین است که بین دو رکعت و سه رکعت شک کرد و بنا را بر اکثر نهاد و گفت انشاء الله این رکعت سوم است فلذا بلند شد و رکعت چهارم را هم بجای آورد، یک شک دیگر هم کرد، یعنی در همان موقعی که نماز می‌خواند، شک کرد که آیا این رکعت ظهر من است یا رکعت اول صلات احتیاط من، چون یک رکعت نماز احتیاط بر گردنش بود؟ در همان موقع یک شک دیگری هم کرد که آیا این رکعت، رکعت اخیر ظهر است یا چهار رکعت را خوانده‌ام و این یک رکعت من،‌ نماز احتیاط است؟
پس این آدم نمازش دو مشکل دارد:
الف؛ یک مشکلش این است که بین دو رکعت و سه رکعت شک کرد، شارع مقدس فرمود: «انشاء‌الله» سه رکعت است، فلذا بلند شد که رکعت چهارم را بخواند، شرع او را ملزم کرد که بعداً یک رکعت نماز احتیاط هم بخواند.
ب؛ مشکل دوم اینکه در همان موقعی که داشت نماز می‌خواند، یک شک دیگر هم کرد آیا این رکعتی که می‌خوانم، چهارم بنایی ظهر من است یا رکعت اول صلات احتیاط من؟
ما قبلاً نظیر این مسأله را خواندیم که آیا این رکعت من آخر ظهر است یا اول عصر، سابقا سید فرمود بنا بگذارد که أنّه ظهر و نماز را تمام می‌کند.
تکالیف سه گانه
در اینجا مرحوم سید برای ما سه تکلیف معین می‌کند:
اولاً؛ باید بگوید این رکعت، آخرین رکعت نماز ظهر من است نه اولین رکعت صلات احتیاط.
ثانیاً؛ باید نماز احتیاط بخواند.
ثالثاً؛‌ باید این نماز را اعاده کند.
دو حکمش خیلی روشن است، در اینکه این را آخرین رکعت نماز ظهر قرار بدهد، خیلی روشن است. چرا؟ چون اصل این است که من نماز ظهر را نخوانده‌ام، فلذا ‌اشتغال یقینی برائت یقینی می‌خواهد، باید این یک رکعت را پای ظهر حساب بکنم‌ تا یقین پیدا کنم که نماز ظهر را خوانده‌ام، اگر در واقع این یک رکعت مال نماز ظهر است که ظهر است، و اگر ظهر را خوانده‌ای، این می‌شود یک رکعت زاید و به درد نخور.
اما اینکه باید نماز احتیاط بخواند، چون شک کرد بین دو رکعت و سه رکعت، شرع مقدس فرمود بنا را بر سه بگذار و یک رکعت هم نماز احتیاط بجای بیاور، این دو حکمش خیلی روشن است، یعنی اینکه این رکعت را پای ظهر حساب بکند، چون اصل این است که نماز ظهر را نخوانده است، در اینکه باید نماز احتیاط بخواند، باز هم مطلب روشن است چون نماز احتیاط بخاطر شک قبلی است.
اعاده چرا؟
اما اینکه چرا باید نماز را اعاده کند؟ ظاهراً برای اعاده نماز وجهی نیست. چرا؟ چون اگر جنابعالی نماز ظهر را تکمیل نکرده بودی، این یک رکعت تکمیل می‌کند و اگر نماز ظهر را خوانده بودی، این یک رکعتی که پای ظهر حساب کرده بودی، یک چیز زایدی می‌شود،‌این سبب نمی‌شود که نماز ظهر را اعاده کنی.
پس معلوم شد که چرا من نماز ظهر را تکرار کنم؟ اگر نماز من از اول ناقص بود، این یک رکعت وصله و پینه می‌کند و ‌اگر نماز ظهر من کامل بوده، این یک رکعت را که بعداً خواندم و جای ظهر حساب کردم،‌یکون أمراً لغواً، با این وجود چرا من نماز ظهر را اعاده کنم؟
«اللهم» کسی بگوید علت اعاده‌اش این است که فاصل افتاده بین نماز و بین صلات احتیاط. چرا؟ اگر در واقع نماز این آدم تمام بود، یعنی ظهرش تمام بود،‌این رکعت صار فاصلاً بین صلات ظهر و بین صلات احتیاط، این یک رکعتی که جای ظهر حساب کرد، اگر ظهرش ناقص بود که هیچ! یعنی مشکلی نیست، اما اگر ظهرش کامل بوده، این یک رکعت صار فاصلاً بین صلات تامه و بین صلات احتیاط، مگر کسی این حرف را بزند و این هم خودش محل بحث است که آیا زیادی رکن، ‌مبطل است یا مبطل نیست،‌چون نقیصه‌اش حتماً مبطل است، اما زیاده‌اش هم مبطل است یا نه؟ محل بحث است. تم الکلام فی الصورة الأولی.
پس صورت اولی این شد که:« شکّ بین الأثنین و الثلاث» شرع مقدس فرمود بنا را بر سه بگذار و یک رکعت دیگر بیاور،‌باید برای این نماز یک رکعت نماز احتیاط حتماً بخواند، یک شک دیگر هم پیدا کرد که:« أنّ ما بیده آخر الظهر أو أوّل صلاة الإحتیاط»، اینجا یجعله جزءً للظهر، چرا؟ چون اشتغال یقینی برائت یقینی می‌خواهد،‌بعداً (بخاطر شک اولش) یک رکعت نماز احتیاط می‌خواند، آنگاه نماز را اعاده می‌کند.
ولی ‌ما گفتیم وجهی برای اعاده نیست. چرا؟ چون اگر نماز ظهرش ناقص بوده، این یک رکعت نماز احتیاط، آن را تکمیل می‌کند و اگر نماز ظهرش کامل بوده، این یک رکعت نماز احتیاط ضرر به نماز قبلی نمی‌زند مگر اینکه بگوییم بین نماز ظهر و بین صلات احتیاط، این یک رکعت پنجاه درصد احتمال دارد فاصله باشد. چرا؟ چون اگر ناقص باشد،‌ حائل نیست، ولی اگر تام باشد، این یک رکعت حائل است ولذا گفتم پنجاه درصد، اگر نمازش تام بوده،‌این حائل است و اگر ناقص بوده، حائل نیست و این در واقع ظهر بوده نه احتیاط، ولذا پنجاه درصد فصل بین اصل نماز و بین صلات احتیاط وجود دارد و شاید همین سبب اعاده شود.
صورت دوم
صورت اولی شک بین دو رکعت و سه رکعت بود، ولی صورت دوم شک بین سه رکعت و چهار رکعت است، این از کجا استفاده می‌شود؟ از متن مسأله: إذا شک بین الإثنین و الثلاث – أو غیره من الشکوک الصحیحة – ثمّ شکّ فی أنّ الرکعة الّتی بیده آخر صلاته أو أولی صلاة الاحتیاط – از این جمله «أو أولی صلاة الاحتیاط» فهمیده می‌ شود که شک باید بین دو رکعت و چهار رکعت باشد و الا اگر شک بین دو رکعت و سه رکعت باشد، یک رکعت است، از اینکه می‌گوید:«أو أولی صلاة الاحتیاط» معلوم می‌شود که نماز احتیاط این آدم دو رکعت است نه یک رکعت- جعلها آخر صلاته و أتمّ، ثمّ أعاده – احتیاطاً – بعد الاتیان بصلاة الاحتیاط.
این نماز دوتا مشکل دارد، یک مشکلش این است که بین دو رکعت و چهار رکعت شک کرد و بنا را بر چهار گذاشت و باید دو رکعت نماز احتیاط بخواند، بعدً یک مشکل دیگر پیدا کرد و آن اینکه آیا این رکعت (که من ایستاد‌ه‌ام) آخرین رکعت ظهر من است یا این اولین رکعت از دو رکعت نماز احتیاط من می‌باشد؟
« الکلام الکلام» أی یجعلها جزءً من الظهر. چرا؟ چون اشتغال یقینی برائت یقینی می‌خواهد، ‌تو باید از ظهر یقیناً خارج بشوی و حال آنکه یقیناً خارج نشدی،‌ باید این یک رکعت را ظهر حساب بکنی تا یقین پیدا کنی که ظهر را خواندی، علاوه براین، باید نماز احتیاط بخوانی. چرا؟ نه بخاطر مشکل دوم، بلکه بخاطر مشکل اول، مشکل اول این بود که بین دو رکعت و چهار رکعت شک کردی فلذا باید دو رکعت نماز احتیاط بخوانی.
بنابراین،‌نماز احتیاط مربوط است به آن شک اول، و ‌ارتباطی به شک دوم ندارد ولذا شک اول سر جای خودش محکم ایستاده و اثری ندارد.
پس اولاً باید «ما بیده» را جزء نماز ظهر حساب بکند. چرا؟ چون اشتغال یقینی برائت یقینی می‌خواهد، باید نماز احتیاط بخواند. چرا؟ بخاطر شک اولش.
علاوه براینها، باید نماز را اعاده کند. چرا؟ اگر این رکعت،‌ واقعاً‌ رکعت ظهر بود، نماز احتیاط بلا فاصله چسبیده، اما اگر این یک رکعت، رکعت ظهر نبوده، رکعت احتیاط بود، منتها ناچار شد که این را پای ظهر حساب بکند، در واقع یلزم الفصل برکعتین بین الصلاة الظهر و صلاة الاحتیاط،‌البته این صد درصد نیست، بلکه پنجاه درصد است. چطور؟ اگر نمازش واقعاً‌ ناقص بوده، یعنی در واقع چهار بوده، اول احتیاط نبوده، نمازش تمام است و نماز احتیاط هم بلا فاصله می‌خواند.
اما اگر این آدم از نماز ظهر فارغ شده بود،‌بعداً‌ این یک رکعت را پای ظهر حساب کرد، یقع الفصل بین الظهر و بین الصلاة الاحتیاط برکعتین ولذا می‌گوید نماز ظهر را هم اعاده کند. تمام عنایت بر این است که این پنجاه درصد احتیاط است نه صد درصد، چون اگر این «ما بیده» مال ظهر بوده، فصلی واقع نشده، اما اگر «ما بیده» نماز احتیاط بوده و پای ظهر حساب کرده، یلزم الفصل بین الظهر و صلاة الاحتیاط برکعتین.
بیان آیت الله حکیم
مرحوم آیت الله حکیم می‌فرماید دراینجا حتماً‌ باید ظهر را اعاده کند، من گفتم اعاده کردن ظهر حتمی نیست، بلکه پنجاه درصد است، چون اگر نمازش کامل نبوده و این جزء ظهر بوده، فصلی واقع نشده، بله! اگر نماز ظهرش کامل بوده، آن چهارمی بنایی، واقعی بوده، این یک رکعت را که پای ظهر حساب کرد، وقع حائلاً بین الظهر و صلاة الاحتیاط، پنجاه درصد است نه صد درصد.
ولی مرحوم آیت الله حکیم (أعلی الله مقامه) می‌فرماید حتماً‌ باید اعاده کند. چرا؟ چون علم اجمالی دارد، یعنی اجمالی دارد که باید دو رکعت نماز احتیاط بخواند یا باید این نماز را اعاده کند، قبل از خواندن نماز احتیاط، علم اجمالی پیدا می‌کند که یا باید نماز احتیاط بخواند یا باید این نماز را اعاده کند. چرا؟ بخاطر همان حیلوله یک رکعت بین نماز ظهر و بین صلات احتیاط، البته این حیلوله در تمام حالات نیست،‌ بلکه در یک حالت است.
یلاحظ علیه
ما در جواب ایشان عرض می‌کنیم که شما در علم اصول خواندید که:« یشترط فی تنجیز العلم الاجمالی أن یکون محدثاً للتکلیف علی کل تقدیر» اگر علم اجمالی علی تقدیر ایجاد تکلیف بکند و علی تقدیر ایجاد تکلیف نکند، چنین علم اجمالی منجز نیست.
مثال
فرض کنید دو کاسه مایع در جلوی من بود که در یکی از آنها خون بود و در دیگری آب پاک و زلال، سگی از آنجا عبور کرد و دهانش را به یکی از این دو کاسه زد،‌ یا به کاسه خون و یا به کاسه آب، ‌این علم اجمالی منجز نیست. چرا؟ چون اگر به کاسه خون زده باشد،‌احداث تکلیف نکرده. چرا؟ چون از اول نجس بوده، اما اگر بر کاسه پاک دهان زده باشد، احداث تکلیف کرده، پنجاه درصد احداث تکلیف کرده، پنجاه درصد دیگر احداث تکلیف نکرده است.
یا اینکه بچه‌ای از آنجا عبور کرد و دستش هم نجس بود و به یکی از آن دو کاسه دست زد، نمی‌دانیم که دست خود را به کاسه خون زد یا به کاسه آب؟ می‌گویند این علم اجمال منجز نیست. چرا؟ «لأنّه یشترط فی تنجیز العلم الاجمالی أن یکون محدثاً للتکلیف علی کلّ‌ تقدیر»، اینجا این قاعده نیست. چرا؟ چون یک طرف حکمش منجز است، کدام طرف؟ صلات احتیاط، صلات احتیاط قطعی است،‌آن طرف باشد یا نباشد، صلات احتیاط قطعی است، ‌اما اگر نماز احتیاط بخواند. چرا؟ بخاطر شک اول، ولذا گفتم نماز این آدم دوتا مشکل دارد، مشکل اولش شک بین دو رکعت و چهار رکعت است، مشکل دومش این است که آیا این یک رکعت مال نماز ظهر است یا مال نماز احتیاط؟
بنابراین، در اینکه نماز احتیاط بخواند، حکم قطعی است، ‌این طرف می‌شود مشکوک، آقایان می‌گویند:« ینحلّ العلم الاجمالی إلی علم تفصیلی - حتماً‌ باید نماز احتیاط را بخواند- و شک بدوی» ‌که آیا من نماز ظهر را اعاده بکنم یا اعاده نکنم؟
باید توجه داشت که نماز ظهر پنجاه در صد آسیب می‌بیند، ‌کی؟ اگر تمام بوده باشد، یعنی چهارمش باشد، چهارمش را خوانده باشم، واقعاً این یک رکعت نماز احتیاط باشد، ‌در اینجا صدمه می‌بیند، اما اگر نماز ظهر کامل نبوده و این رکعت من،‌رکعت ظهر بوده نه رکعت احتیاط، اصلاً‌ دراینجا لطمه نمی‌بیند، چون پنجاه درصد است فلذا علم اجمالی منحل می‌شود، این طرف قطعی است. کدام طرف؟ نماز احتیاط. اما اعاده صلات امر مشکوک است.
پس از اول درس تا اینجا معلوم شد که مسأله ما دو حالت دارد، گاهی بین دو رکعت و سه رکعت شک می‌کند و گاهی بین دو رکعت و چهار رکعت شک می‌نماید،‌ هیچکدام شان فرق نمی‌کند،‌ مشکل برای اعاده نماز، همان یک رکعتی است که ممکن است جزء ظهر باشد، ضرر به احتیاط نمی‌زند. اما ممکن است جزء احتیاط باشد و من ول کردم، این ضرر به ظهر بزند،« یکون حائلاً بین الظهر و صلاة الاحتیاط».

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo