< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله سبحانی

قواعد فقهیه

93/06/19

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: القواعد الفقهية الجارية في الأمور العبادية
سال گذشته قواعدي را خوانديم که مربوط به معاملات بود، ولي در سال تحصيلي جاري مي‌خواهيم قواعدي را بخوانيم که مربوط به عبادات است، البته قواعداي که راجع به معاملات مي‌باشد، خيلي بيشتر از قواعدي است که در باره عبادات مي باشد، اما در عين حال عبادات هم براي خود قواعدي دارند، قواعد مربوط به عبادات را به ترتيب کتاب هاي فقهيه شروع مي کنيم، اولين کتابي که ما راجع به عبادت داريم کتاب طهارت است، چون بخشي از طهارت مربوط به عبادت است و بخشي عبادت نيست، بنابر اين، طبق کتب فقهي شيعه قواعد فقهيه عبادات را شروع مي کنيم.
1: قاعده امکان
اولين قاعده‌اي که در کتاب طهارت مطرح شده ، قاعده امکان است و آنهم در مورد حيض، آقايان مي گويند:«کل ما أمکن أن يکون حيضاً فهو حيض»، آيا اين قاعده اين همه گستردگي دارد، يا اين قاعده از نظر مجاري محدوود است؟
به عقيده من از نظر مجاري محدود است، يعني به اين گستردگي نيست که:« کلّ ما أمکن أن يکون حيضاً فهو حيض»، بلکه يک مجراي خاصي دارد، منتها نمي شود قبل از مطالعه کلمات فقها و دقت در روايات نظر داد.
تعريف دم حيض
ما نخست مي خواهيم دم حيض را تعريف کنيم که دم حيض چيست؟
فقها دم حيض را اين گونه تعريف مي‌کنند: دمي است که حرارت دارد و با فشار مي آيد و رنگش هم تيره يا سرخ است و قرمز، اين علائم دم حيض است.
إنّ الشارع حدّ دم الحيض بشروط و أوصاف، و أنّه الدّم السائل الذ يقذفه الرحم، و في الأغلب يکون أسود غليظاً حارّاً يخرج بحرقة ( با سوزش بيرون مي آيد) و له شروط و قيود باعتبار سنّ المرأة.
بايد دانست که اقل ايام حيض ثلاثه (سه روز) است، يعني سه روز، اکثرش هم عشره ، يعني ده روز مي باشد، کمتر از سه روز، امکان ندارد که حيض باشد (لا يمکن أن يکون حيضاً)، بيشتر از ده روز هم امکان ندارد که حيض باشد (لا يمکن أن يکون حيضاً) .
بنابراين، بايد مجراي امکان را پيدا کنيم، و الا در کمتر از سه روز امکان حيض نيست و همچنين در بيشتر از ده روز هم امکان حيض بودن نيست، بايد امکانش را در نظر بگيريم و ببينيم که کجا ممکن است؟
عباراتي که من از فقها نقل کرده ام، امکان حيض فقط در ايام عادت است، يعني قاعده امکان فقط مال ايام عادت مي باشد.
چطور؟ فرض کنيد طرف (زن) مبتدئه است، يعني اولين بار است که خون مي بيند، پنج روز اول خون ديد و علائم دم حيض را هم داشت، يعني اسود و غليظ بود و با سوزش هم بيرون مي‌آمد، ولي بعد از پنج روز، رنگش روشن شد، اصفر و کدر شد، اگر از ده روز تجاوز نکرد و سر ده روز قطع شد، فقها مي‌گويند: اين دم حيض است، يعني پنج روز دوم هم حيض است. چرا؟ چون امکان حيض بودن را دارد (أمکن أن يکون حيضاً).
به بيان ديگر قاعده امکان مقدم بر صفات است، صفات مي‌گويد که اين مستحاضه است، اما قاعده امکان مقدم بر صفات مي باشد.
اما اگر مبتدئه نيست، يعني سالهاست که خون مي بيند، مثلاً هفت روز يا هشت روز در هر ماه خون مي بيند، ولي اين بار پنج روز خون ديد به رنگ حيض، اما بعد از پنج روز، رنگش، رنگ استحاضه شد، منتها سر ده روز قطع شد، اگر ما به صفات مراجعه کنيم، بايد بگوييم اين دم، دم استحاضه است، اما آقايان در اينجا به صفات مراجعه نمي‌کنند، به قاعده امکان مراجعه مي‌کنند (کلّ ما أمکن أن يکون حيضاً فهو حيض).
تمام عباراتي که من از علما نقل کرده‌ام، همين دو صورت است، يعني در ايام عادت است، يا عادت مبتدئه يا غير مبتدئه، بخشي را به صورت حيض مي‌بيند، بخش ديگر را به صورت استحاضه مي‌بيند، اما سر ده روز قطع مي‌شود، علما مي‌گويند در اينجا قاعده امکان مقدم بر صفات است. البته صفات هم خودش يکي از امارات است، منتها قاعده امکان مقدم بر صفات مي‌باشد.
نقل کلمات فقها
نخست کلام مرحوم شيخ طوسي از کتاب خلاف نقل مي‌کنيم:
قال الشيخ في الخلاف: الصفرة و الکدرة في أيّام في أيام الحيض حيض، و في أيام الطهر طهر- ايام طهر، يعني ايام استحاضه، مثل اينکه خون از ده روز تجاوز کند- سواء کانت أيام العادة - يعني پنج روز اول، مثلاً ايام عادتش پنج روز است - أو الأيام الّتي يمکن أن يکون الدّم فيها حيض – پنج روز دوم- ثمّ استدل علي ذلک بإجماع الفرقة و أنّ إجماعهم حجة.[1]
و قال في المبسوط: الصفرة و الکدرة في أيّام في أيام الحيض حيض، و في أيّام الطهر طهر، سواء کانت أيام حيضها الّتي جرت عادتها أن تحيض فيها – پنج روز اول - أو الأيّام الّتي يمکن أن تکون حائضاً، مثال ذلک: أن تکون المرأة المبتدأة إذا رأت الدم مثلاً خمسة أيام ثم رأت إلي تمام العشرة أيام صفرة أو کدرة، فالجميع حيض لأنّه في أيام الحيض، و کذلک إن جرت عادتها أن تحيض کلّ شهر خمسه أيام ثمّ رأت في بعض الشهور خمسة أيام دماً ثمّ رأت بعد ذلک إلي تمام العشرة أو کدرة، حکمنا بأنّه حيض.
و قال ابن ادريس: فأمّا غير المبتدأة فهي الّتي لها عادة فلتلتزم عادتها إذا تجاوز دمها العشر و أمّا إذا لم يتجاوز دمها العشر فأيّ دم رأته بعد عادتها و قبل تجاوز العشر فهو دم حيض لقولهم (عليه السلام‌): (الکدرة و الصفرة في أيام الحيض حيض و في أيام الطهر طهر[2])[3]. يعنون بأيام الحيض العشرة الأيام التي هي حدّ الأکثر.[4] .مثلاً اگر زني عادتش پنج روز است، اتفاقاً بعد از پنج روز کدر شد و رنگ استحاضه به خود گرفت و از ده روز هم تجاوز کرد، خون هاي بعد از پنج روز همه‌اش طهر حساب مي‌شود، يعني استحاضه حساب مي‌شود و بايد اعمال مستحاضه را انجام بدهد.
فمصبّ کلامهما هو أيام العادة لکن صارت العادة الواحدة مختلفة الصفات أو کانت العادة الثانية مختلفة مع الماضي في العدد والوصف علي ما مرّ.
و قال ابن حمزة: والصفرة و الکدرة في أيّام الحيض أو فيما يمکن أن يکون حيضاً حيض، و في أيام الطهر طهر، فإذا رأت الدّم بعد انقضاء تسع سنين و لم يشتبه عليها أو اشتبه و کان محکوماً عليه بالحيض، ترکت الصلاة و الصوم و لها أربعة أحوال.[5]
و قال الحقق: و ما تراه من الثلاثة إلي العشرة مما يمکن أن يکون حيضاً فهو حيض سواء تجانس (همه‌اش اسود وسياه باشد، يا مختلف بشود، يعني پنج روز اول اسود باشد، اما پنج روز آخر اصفر و زرد بشود، يعني رنگ استحاضه بخود بگيرد. - أو اختلف.[6]
والشاهد في قوله: أو اختلف، بأن کان صفرة بعد ما کان حمرة. و هذا أيضاً خص القاعدة بأيام الحيض أي العشرة.
قال العلاّمة في القواعد: و کلّ دم يمکن أن يکون حيضاً فهو حيض و إن کان أصفر أو غيره، فلو رأت ثلاثة ثمّ انقطع عشرة ثم رأت ثلاثة فهما حيضان، و لو استمرّ ثلاثة و انقطع ورأته قبل العاشر و انقطع علي العاشر فالدمان و ما بينهما حيض، و لو لم ينقطع عليه فالحيض هو الأول خاصّة.[7]
تري أنّه خصّ القاعدة بأيام الحيض حيث إنّها إذا رأت ثلاثة ثم انقطع عشرة ثم رأت ثلاثة فحکمت علي الثاني بأنّه حيض لوجود الفاصل الزماني بين الحيضين أعني العشرة.
قال المحقق الکرکي في شرح قول العلّامة: «و کلّ دم يمکن أن يکون حيضا فهو حيض»: المراد بالإمکان عدم الامتناع عند الشارع فلو رأت دماً بشرائط الحيض کلها لکن تقدّمه دم کذلک و لم يتخلل بينها أقل الطهر امتنع أن يکون حيضاً، و کذا ما بين العادة و العشرة مع التجاوز (فلا يمکن عدّ الزاعد علي العادة من الحيض) و لا يقدح عدم ظهور الحال قبل بلوغ العشرة لأنّ الحکم بکونه حيضاً و عدمه عند الشارع واقع، و انکشافه عهندما موقوف علي التجاوز و عدمه، و لا يعتبر في إمکان کون الدم حيضاً أن يکون بصفة دم الحيض کما صرّح به المصنّف في المنتهي و غيره و کذا غيره. [8] و ذلک لإنّ الصفر، و الکدر في أيام الحيض، فأمارية العادة مقدمة علي التمييز بالصفات.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo