< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله سبحانی

97/06/13

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: فقه القرآن

 

«فَإِذَا قَضَيتُمُ الصَّلَاةَ فَاذْكُرُوا اللَّهَ قِيامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِكُمْ فَإِذَا اطْمَأْنَنْتُمْ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ كَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتَابًا مَوْقُوتًا»[1]

بحث ما در باره صلات خوف است، نحوه خواندن صلات خوف را بیان کردیم، این آیه کریمه در واقع می‌خواهد یکنوع جبران کند، نه اینکه انسان صلات خوف را می‌خواهد در واقع یکنوع نقصی دارد، اما چاره‌ای نیست، برای جبران نقص می‌فرماید هر موقع نماز شما تمام شد، یاد خدا را داشته باشید، علت اینکه روی این مسئله اصرار دارد، کأنّه جبران نقصی است که در صلات خوف است، البته این نقص لابدّ منه و ضروری است،‌ اما در عین حال نقص است، مثلاً آدمی که نمازش را با تیمم می‌خواند، مسلّماً یکنوع کاستی دارد که آن کاستی در نماز طهارت مائیه نیست، ‌کأنّه جبران آن نقص است، می‌فرماید: « فَإِذَا قَضَيتُمُ الصَّلَاةَ» هنگامی که نماز را خواندید و انجام دادید «فَاذْكُرُوا اللَّهَ قِيامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِكُمْ » یعنی هنگامي که نماز را به پايان رسانديد، خدا را ياد کنيد؛ ايستاده، و نشسته، و در حالي که به پهلو خوابيده‌ايد!

در این آیه سه حالت را بیان کرده: ايستاده، و نشسته و به پهلو (سمت دست راست و چپ)، اما دراز کش را گفته، البته آن هم بالأولیة فهمیده می‌شود، تا اینجا نماز خوف تمام شد، بعداً قرآن یک مطلب دیگری را بیان می‌کند و می‌فرماید که خیال نکنید نماز خوف همیشه است، صلات خوف مقید به خوف است «فَإِذَا اطْمَأْنَنْتُمْ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ كَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتَابًا مَوْقُوتًا» و هرگاه آرامش يافتيد (و حالت ترس زايل گشت)، نماز را (به طور معمول) انجام دهيد، زيرا نماز، وظيفه ثابت و معيني براي مؤمنان است! یعنی هر موقع به شهر خود باز گشتید و مطئمن شدید که دشمنی در کار نیست « فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ» أی أتمّوا الصلاة، کلمه «َأَقِيمُوا» در اینجا به معنای اتمام است، «إِنَّ الصَّلَاةَ كَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتَابًا مَوْقُوتًا» زيرا نماز، وظيفه ثابت و معيني براي مؤمنان است! یعنی دارای وقت است.

الآیة خطاب لمن صلّ صلاة الخوف و تفرض (فاعل تفرض آیه است) علیهم أن لا ینسوا ذکر الله بعد أداء الصلاة، بل یذکرونه فی عامّة الحالات قائمین، قاعدین، مضطجعین، «أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»[2] ، یقول سبحانه: « فَإِذَا قَضَيتُمُ الصَّلَاةَ» أی فرغتم من صلاة الخوف أیها المؤمنون و أنتم فی نفس الموقف لا تنسوا ذکر الله « فَاذْكُرُوا اللَّهَ قِيامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِكُمْ» و لعلّ قوله: « جُنُوبِكُمْ» کنایة عن الحالات الثلاث بعد ترک القعود فیشمل المستلقی (مُستَلقِی، کسی که به پشت خوابیده است).

ثمّ إنّه سبحانه یُحدِّد صلاة الخوف بظروف خاصّة و هی فیما لواشتدت الأزمّة (بُحران) و خیف من هجوم العدوّ و لم تطئمن القلوب آنذا و أمّا إذا زال الخوف و حصلت الطمأنیة فعند ذلک تُتِمُّون الصلاة بقوله سبحانه: « فَإِذَا اطْمَأْنَنْتُمْ» أی زال لاخوف ... و بما أنّه یقابل قوله سبحانه:‌ « وَإِذَا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ» فأرید به الرجوع إلی الأوطان فعندئذ یخاطبهم سبحانه بقوله: « فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ» أی أتمّوها « إِنَّ الصَّلَاةَ كَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتَابًا مَوْقُوتًا» فقوله: « مَوْقُوتًا» دارای وقت است، یعنی صبح، ظهر و عصر، مغرب و عشاء.

یحتمل وجهین:

1: أی فریضة مؤقنة منجّمة (پخش) تؤدی فی أوقاتها و نجومها.

2: أی موجوداً مفروضاً لا یسقط بحال حتّی و جبت فی الخوف و الوجیل، و أمر الناس بإقامتها علی وضع خاص، ما هذا إلّا لأنّ الصلاة واجبة لا تسقط أبداً، ‌و لیس کالصوم حیث یسقط بالفدیة.

یعنی ممکن است، «مَوْقُوتًا» را «مفروضاً» معنی کنیم، نماز مثل روزه نیست، در روزه اگر انسان مریض بود، گرفتنش لازم نیست، اما نماز را باید به هر قیمتی که شده خواند حتی صلات غرقا»

مطلب دوم اینکه اگر اطمینان پیدا کردید، یعنی در شهر خود آمدید، یا دشمن معرکه را ترک کرد، نماز را باید چهار رکعت خواند نه دو رکعت، به شرط اینکه در حال سفر نباشد و فقط خوف سبب بشود، چون اگر خوف همراه با سفر باشد، نماز قصر بخاطر سفر سر جای خودش باقی است.

نکته، باید توجه داشت که من آیاتی که در قرآن آ‌مده و در باره صلات است و از آنها می‌شود حکم شرعی را استفاده کرد، بحث می‌کنم، ‌اینکه می‌گویند آیات الأحکام پانصد تاست، درست نیست، آیات الأحکام که بشود از آنها حکم شرعی را استنباط کرد، خیلی کم است.

صلاة المطاردة فی الذکر الحکیم

«حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَى وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِينَ ( * ) فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجَالًا أَوْ رُكْبَانًا فَإِذَا أَمِنْتُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَمَا عَلَّمَكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ»[3]

ترجمه آیه: در انجام همه نمازها، (به خصوص) نماز وسطي [= نماز ظهر] کوشا باشيد! و از روي خضوع و اطاعت، براي خدا بپاخيزيد!

و اگر (به خاطر جنگ، يا خطر ديگري) بترسيد، (نماز را) در حال پياده يا سواره انجام دهيد! اما هنگامي که امنيت خود را بازيافتيد، خدا را ياد کنيد! [= نماز را به صورت معمولي بخوانيد!] همان‌گونه که خداوند، چيزهايي را که نمي‌دانستيد، به شما تعليم داد.

باز بر می‌گردد به آیات قبلی،آیه قبلی در باره مطارده نیست، بلکه دشمن در دو کیلومتری ما قرار گرفته و فعلاً اشتباکی در کار نیست، «‌اشتباک» یعنی بزن بزن،‌ فعلاً‌ بزن بزنی در کار نیست، اما اگر صحنه، صحنه بزن بزن است، باز هم انسان باید نمازش را بخواند و به این نماز می‌گویند:« صلات المطاردة» یعنی حتی در این حالت هم نماز از انسان ساقط نیست، منتها در یک چنین حالتی نمی‌شود نماز جماعت را تشکیل داد، بلکه باید هر کسی نماز خود را فرادی بخواند، اما ایماءً بخواند، گاهی به صلاة المطاردة، صلاة المسایفه می‌گویند، یعنی از هر طرف سیف و شمشیر رد و بدل می‌شود، می‌گویند آقا أمیر المؤمنین در لیلة الهریر در جنگ صفّین، حضرت پنج نماز را با ایماء خوانده، نوافل را هم در نظر بگیرید، در یک چنین وضعیت و حالتی، حتی مسئله رو به قبله بودن هم ساقط است.

«فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجَالًا (پیاده، یعنی پیاده نظام) أَوْ رُكْبَانًا (سواره، سواره نظام) فَإِذَا أَمِنْتُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَمَا عَلَّمَكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ» وقتی مطارده و بزن بزن تمام شد، باید نماز را کامل بخوانید.

«حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَى وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِينَ» أی مطعین، قنت، أی ‌أطاع، البته کلمه «قنت» به معنای عبادت هم آمده، باز به معنای اطاعت است، چون عبادت یکنوع اطاعت می‌باشد.

فی البدء نوضح معانی مفردتین، ثمّ الآیة:

1: « فَرِجَالًا»: الرجال: جمع راجل، و هو الکائن علی رِجلِه، واقفاً کان أو ماشیاً.

2:« رُكْبَانًا»: جمع راکب کالفرسان جمع فارس، و کلّ شیء علا شیئاً فقد رکبه.

الآیة ناظرة إلی صورة شدّة الخوف، و ذلک عند التحام القتال (تنور جنگ گرم بشود) و عدم التمکّن من ترکه لأحد، أو اشتدّ الخوف و إن لم یلتحم القتال، فلم یأمنوا أن یهجموا علیهم لو ولّو عنهم أو انقسموا، فیصلّون رجالاً و مشاةً علی الأقدام و رکباناً مستقبلی القبلة واجباً مع التمکّن، و غیر مستقبلها مع عدمه علی حسب الإمکان، فإن تمکّنوا من استیفاء الرکوع و السجود وجب، و إلّا أومأوا لرکوعهم و سجودهم، و یکون السجود أخفض من الرکوع، ولو تمکّنوا من أحدهما وجب، و یتقدّمون و یتأخرون، لقوله تعالی: « فَإِنْ خِفْتُمْ» أی یمکنکم أن تقوموا قانتین موفین الصلاة حقّها لخوف عرض لکم « فَرِجَالًا أَوْ رُكْبَانًا» و عن النبی ص قال:« مستقبلی القبلة و غیر مستقبلیها»

و قال الفاضل المقداد: « الخوف إذا انتهی إلی حال لا یمکن معه الاستقرار و إیقاع الأفعال، بل إلی المسابقة و المعانقة، صلی الناس فرادی بحسب إمکانهم»[4]

إذاعلم ذلک فلندخل فی تفسیر الآیة.

و الآیة تؤکّد علی المحافظة علی الصلاة و أنّها لا تسقط بحال، حتی الخوف من العدوّ و اللصّ و السبع، فیصلّی مهما أمکن، کما یقول: « فَإِنْ خِفْتُمْ» من العدو و غیره «فَ»صلّوا « رِجَالًا» أی راجلین أو علی أرجلکم « أَوْ رُكْبَانًا» علی ظهور دوابکم، و الآیة إشارة إلی صلاة الخوف من العدوّ، و هی رکعتان فی السفر و الحضر، إلّا المغرب فإنّه ثلاث رکعات.

‌روی الطبرسی: « أنّ علیّاً (ع) صلّی لیلة الهریر خمس صلوات بالإیماء، و قیل بالتکبیر، و أنّ النبی صلّی الله علیه و آله صلّی یوم الأحزاب إیماءً»[5]

هذا کلّه إذا ساد الخوف – ساد الخوف، یعنی حکومت کند خوف، یعنی خوف در آنجا حاکم باشد و صحنه، صحنه خوف باشد - و أمّا فی حالة الأمن فیصلّون حسب ما تعلّموا، یقول تعالی: « فَإِذَا أَمِنْتُمْ» من العدو، و غیره « فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَمَا عَلَّمَكُمْ» أی صلّوا علی السنّة المعروفة فی الأمن باتمام القیام و الاستقبال والرکوع و السجود.

لیلة الهریر

«لَیلَةُ الهَریر» به شبی از شب‌های جنگ صفین گفته می‌شود. در این شب درگیری شدیدی بین سپاه امام علی(ع) و معاویه رخ داد و از طرفین بسیاری کشته شدند. به دلیل صدای ناله زخمی‌ها تا صبح، این شب را لیلةُ الهریر گویند. با توجه به تعداد کشتگان، بهانه‌ای به دست عمروعاص آمد تا قرآن‌ها را به نیزه کند و نیز بهانه‌ای به دست گروهی از سپاه حضرت علی(ع) آمد تا حکمیت را بر امام تحمیل کنند. شبی در جنگ قادسیه را نیز لیلة الهریر گویند.

در لغت به زوزه سگ در شب‌های سرد زمستانی هریر گفته می‌گویند. علامه مجلسی در علت نام‌گذاری این شب می‌نویسد: «به دلیل سر و صدای زیاد جنگجویان و تحت فشار قرار گرفتن معاویه و ترسیدن او از شدت درگیری و پیروزی سپاه عراق، هریر نام گرفته است؛ چرا که هریر به ناله سگ در سرمای سخت گویند.

 


[3] سوره بقره، ‌آیه239 -238.
[4] کنز العرفان، فاضل مقداد، ج1، ص188.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo