< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله سبحانی

97/07/16

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: فقه القرآن

ما معنای «انصات» را مجمل گذاشتیم و رد شدیم، یعنی معلوم نشد که آیا «انصات» به معنای استماع است یا به معنای سکوت، آنگاه یک روایت آوردیم که در آن روایت، کلمه «‌انصات» به معنای سکوت است، از پیغمبر (ص) سوال کردند:‌ما حقّ العلم؟ حضرت فرمود:« الانصات له» قرینه است که مراد از« انصات» همان سکوت است، من دو روایت پیدا کردم که در آن دو روایت، کلمه « انصات» به معنای سکوت است، البته اهل بیت عصمت (ع) منهای اینکه امام معصوم (ع) هستند، اهل لغت نیز هستند.

و ظاهر بعض الروایات یؤیّد هذا القول:

1: ففی صحیحة عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ وَهْبٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:« سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يَؤُمُّ الْقَوْمَ وَ أَنْتَ لَا تَرْضَى بِهِ فِي صَلَاةٍ يُجْهَرُ فِيهَا بِالْقِرَاءَةِ فَقَالَ إِذَا سَمِعْتَ كِتَابَ اللَّهِ يُتْلَى فَأَنْصِتْ لَه‌»[1]

2: فی روایة عَمْرُو بْنُ الرَّبِيعِ النَّصْرِيُّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ (ع): « أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ الْقِرَاءَةِ خَلْفَ الْإِمَامِ فَقَالَ إِذَا كُنْتَ خَلْفَ إِمَامٍ تَتَوَلَّاهُ وَ تَثِقُ بِهِ فَإِنَّهُ يُجْزِيكَ قِرَاءَتُهُ وَ إِنْ أَحْبَبْتَ أَنْ تَقْرَأَ فَاقْرَأْ فِيمَا يُخَافِتُ فِيهِ فَإِذَا جَهَرَ فَأَنْصِتْ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى- وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ»[2]

این دو روایت بهترین دلیل است که «أَنْصِتُوا» به معنای سکوت است، « وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ»[3]

افراد زیاد هستند در عین حالی که قرآن را گوش می‌دهند، حرف هم می‌زنند، در روایات می‌خوانیم که بعضی از اصحاب پیغمبر، درعین حالی که به آنحضرت اقتدا کرده بودند، اگر کسی می‌آمد و از آنها سوال می‌کرد که آقا در رکعت چندم است، جواب می‌دادند که در رکعت دوم است (مثلاً)، در عین حالی که اقتدا کرده بودند، در اثنای نماز حرف هم می‌زدند، قرآن می‌فرماید: « وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ» کلمه «أَنْصِتُو» در این آیه مبارکه به معنای سکوت است، «أَنْصِتُو» یعنی سکوت کنید.

آیا سکوتی که به آن امر شده، مخصوص حال نماز است یا اعم از حال نماز و غیر نماز می‌باشد؟

آیا سکوتی که در آیه مورد نظر به آن امر شده (خواه واجب باشد یا مستحب،) ‌مخصوص حال نماز است و معنایش این است که هر موقع امام جماعت نماز می‌خواند، مامومنین باید سکوت کنند؟

از بعضی از روایات استفاده می‌شود که این آیه مبارکه مربوط به حال صلات است و غیر حال صلات را شامل نمی‌شود، کدام روایت؟

ثمّ إنّ ظاهر الآیة وجوب الاستماع و الانصات، و للمفسرین أقوال:

1: إنّ مورد الآیة هو الصلاة خاصّة خلف الإمام الذی یُؤتَمُّ به إذا سمعت قراءته و فی المجمع: روی ذلک عن أبی جعفر (ع) قالوا: و کان المسلمون یتکلّمون فی صلاتهم، و یُسلّم بعضهم علی بعض، و إذا دخل داخل فقال لهم: کم صلّیتم؟ أجابوه، فنهوا عن ذلک، و أُمروا بالاستماع.

روی السیوطی عن ابن عباس قال: صلّی النبیّ فقرأ خلفه قوم، فنزلت: « وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ»[4]

بنابراین، این آیه مبارکه ناظر به امام جماعت است، یعنی وقتی امام جماعت آیه را می‌خواند، شما باید سکوت کنید.

2: أرید به الخطبة حیث أمروا بالإنصات و الاستماع إلی خطبة الإمام یوم الجمعة.

3: إنّه فی الخطبة و الصلاة جمیعاً.

4: و عن الظاهریة، الانصات و الاستماع مطلقاً.

از میان این اقوال چهارگانه، همان قول اول مورد توجه است، اما بقیه اقوال چندان درست نیست، ولذا من همان قول اول را انتخاب کردم، چنانچه جناب شیخ طوسی نیز آن را انتخاب کرده است.

«هذه من وجه» یعنی این آیه دلالت کرد که این آیه مبارکه ربطی به مجالس قرآنی ما ندارد، فقط آیه ناظر است به حال جماعت، امام جماعت که در صلوات جهریه، قرآئت را می‌خواند، مامومین باید سکوت کنند، و چنانچه قبلاً بیان گردید، در این زمینه روایت نیز داریم:

1: ففی صحیحة عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ وَهْبٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:« سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يَؤُمُّ الْقَوْمَ وَ أَنْتَ لَا تَرْضَى بِهِ فِي صَلَاةٍ يُجْهَرُ فِيهَا بِالْقِرَاءَةِ فَقَالَ إِذَا سَمِعْتَ كِتَابَ اللَّهِ يُتْلَى فَأَنْصِتْ لَه‌» از این روایت استفاده می‌شود که مخصوص نماز است.

2: عَمْرُو بْنُ الرَّبِيعِ النَّصْرِيُّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ (ع) أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ الْقِرَاءَةِ خَلْفَ الْإِمَامِ فَقَالَ إِذَا كُنْتَ خَلْفَ إِمَامٍ تَتَوَلَّاهُ وَ تَثِقُ بِهِ فَإِنَّهُ يُجْزِيكَ قِرَاءَتُهُ وَ إِنْ أَحْبَبْتَ أَنْ تَقْرَأَ فَاقْرَأْ فِيمَا يُخَافِتُ فِيهِ فَإِذَا جَهَرَ فَأَنْصِتْ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى- وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ»

از این دو روایت استفاده می‌شود که سکوت فقط مال حالت نماز است و غیر حالت نماز را شامل نمی‌شود.

 

ولی از بعضی روایات استفاده می‌شود که اعم است و اختصاص به حال نماز ندارد، یعنی هر موقع کسی شروع به قرائت قرآن کرد، افراد باید سکوت کنند.

مثلاً، امیرالمؤمنین (ع) در کوفه شروع به خواندن نماز کرد، هنگامی که نماز می‌خواند، ابن کواء (رئیس خوارج) در آخر مسجد نشسته بود، شروع کرد به خواندن این آیه مبارکه:« وَ لَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَ إِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ»[5] ، حضرت علی (ع) سکوت کرد، وقتی که او (ابن کواء) ساکت شد، دو مرتبه حضرت به قرائت نماز شروع کرد، ابن کواء ‌دو مرتبه همان آیه را خواند، باز حضرت علی‌ (ع) سکوت کرد، معلوم می‌شود که این آیه مبارکه جنبه عمومی دارد و اختصاص به حال نماز ندارد، بار سوم که او (ابن کواء) آیه را خواند، حضرت این آیه را خواند:« فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ لا يَسْتَخِفَّنَّكَ الَّذِينَ لا يُوقِنُونَ » [6] ، وقتی این را خواند، دیگر اعتنا نکرد و نماز را ادامه داد.

ابن أبی حدید می‌گوید اینکه آقا امیر المؤمنان (ع) در این حالت، به این آیه توجه کرده و این خودش اعجاز است، در آن حالی که دشمن از پشت سرش او را فحش می‌دهد، او یک آیه مناسب را می‌خواند.

از این آیه مبارکه استفاده می‌شود که مربوط به مطلق است و اختصاص به نماز ندارد، حال چه کنیم، آن دو روایت می‌گوید مال نماز است، این عمل حضرت می‌گوید اعم است؟

ولی می‌گویند عمل لسان ندارد، یعنی عمل حضرت دلیل بر وجوب نیست، اعم از وجوب و استحباب است، ولذا باید جمع کنیم و بگوییم در حال نماز واجب است، اما در حال غیر نماز مستحب است.

نعم یظهر من بعض الروایات وجوب السکوت مطلقاً و یدلّ علیه ما روی َ:« إِنَّ عَلِيّا أنّ علیّاً ع كَانَ فِي صَلَاةِ الصُّبْحِ فَقَرَأَ ابْنُ الْكَوَّاءِ وَ هُوَ خَلْفَهُ- وَ لَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَ إِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ - فَأَنْصَتَ عَلِيٌّ ع تَعْظِيماً لِلْقُرْآنِ حَتَّى فَرَغَ مِنَ الْآيَةِ ثُمَّ عَادَ فِي قِرَاءَتِهِ ثُمَّ أَعَادَ ابْنُ الْكَوَّاءِ الْآيَةَ فَأَنْصَتَ عَلِيٌّ ع أَيْضاً ثُمَّ قَرَأَ فَأَعَادَ ابْنُ الْكَوَّاءِ فَأَنْصَتَ عَلِيٌّ ع ثُمَّ قَالَ- فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ لا يَسْتَخِفَّنَّكَ الَّذِينَ لا يُوقِنُونَ - ثُمَّ أَتَمَّ السُّورَةَ ثُمَّ رَكَعَ»[7]

ولی در علم اصول گفته‌اند که عمل لسان ندارد و لذا ما نمی‌توانیم وجوب را در همه جا استفاده کنیم.

ولکن فی دلالته أیضاً علی الوجوب تأمّل، لأنّ الفعل أعمّ من الوجوب لاحتمال کونه مستحباً.

روایت دیگر نیز داریم که مطلق را تایید می‌کند.

عن زرارة قال:« سمعت أبا عبد الله ع يقول يجب الإنصات للقرآن في الصلاة و في غيرها، و إذا قرئ عندك القرآن وجب عليك الإنصات و الاستماع‌»[8]

مقتضی الجمع، حمل ما یستظهر منه الوجب علی الاستحباب خصوصاً بمقتضی الإجماع المدّعی علی عدم الوجوب و السیرة المستمرة.

سیره براین است که در جماعت، ماموم ساکت است.

 

و قد ورد فی کثیر من الروایات الّتی جمعها السیوطی فی الدر المنثور اختصاص الآیة بحال الصلاة»[9]

و التفصیل بین حال الصلاة و غیرها هو الأقرب، للسیرة العملیة علی عدم الوجوب فی غیر حال الصلاة، مضافاً إلی شأن النزول.

سجود التلاوةالأیة الأولی

قال قال سبحانه:« إِنَّمَا يؤْمِنُ بِآياتِنَا الَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُوا بِهَا خَرُّوا سُجَّدًا وَسَبَّحُوا بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَهُمْ لَا يسْتَكْبِرُونَ »[10]

تنها کساني که به آيات ما ايمان مي‌آورند که هر وقت اين آيات به آنان يادآوري شود به سجده مي‌افتند و تسبيح و حمد پروردگارشان را بجا مي‌آورند، و تکبر نمي‌کنند.

الآیة الثانیة

قال سبحانه:« وَمِنْ آياتِهِ اللَّيلُ وَالنَّهَارُ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ لَا تَسْجُدُوا لِلشَّمْسِ وَلَا لِلْقَمَرِ وَاسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَهُنَّ إِنْ كُنْتُمْ إِياهُ تَعْبُدُونَ »[11]

و از نشانه‌هاي او، شب و روز و خورشيد و ماه است؛ براي خورشيد و ماه سجده نکنيد، براي خدايي که آفريننده آنهاست سجده کنيد اگر مي‌خواهيد او را بپرستيد!

الآیة الثالثةوَتَضْحَكُونَ وَلَا تَبْكُونَ *** وَأَنْتُمْ سَامِدُونَ ***

فَاسْجُدُوا لِلَّهِ وَاعْبُدُوا ***[12]

ترجمه آیات

و مي‌خنديد و نمي‌گرييد،

و پيوسته در غفلت و هوسراني به سر مي‌بريد؟!

حال که چنين است همه براي خدا سجده کنيد و او را بپرستيد!

 

ما دراینجا با «اهل سنت» اختلاف فاحش داریم، روایات ما می گویند که سجود التلاوة بیش از چهارتا نیست، بقیه جاها در روایات اسمش آمده، همه‌اش استحباب است، یعنی نصّ و روایت داریم که:« یختصّ سجود التلاوة بسور الأربع» در غیر این چهار سوره، سجده کردن واجب نیست.

اما اهل سنت غالباً مستحب می‌دانند، یعنی مستحب مؤکد می‌دانند، کمتر کسی است که واجب بداند، می‌گویند:« سنّة المؤکّدة»، آنها (اهل سنت) قائل به وجوب نیستند. چرا؟ می‌گویند چون خود پیغمبر اکرم (ص) سوره حم، سجده را در نماز خواند، و حال آنکه سجده نکرد، اهل سنت الآن هم در روز‌های جمعه مقیدند که در نماز صبح شان، سوره‌ حم سجده را بخوانند، می‌خوانند بدون اینکه سجده کنند ( با اینکه مستحب مؤکد می‌داند، ولی سجده نمی‌کنند)، ولی ما قائلیم که سجده در این چهار سوره واجب است، بقیه مستحب است.

تضافرت الروایات عن أئمة أهل البیت ع علی وجوب سجود العزیمة فی السور الأربع

1: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ جَمَاعَةٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي‌ عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:« إِذَا قَرَأْتَ شَيْئاً مِنَ الْعَزَائِمِ الَّتِي يُسْجَدُ فِيهَا فَلَا تُكَبِّرْ قَبْلَ سُجُودِكَ وَ لَكِنْ تُكَبِّرُ حِينَ تَرْفَعُ رَأْسَكَ وَ الْعَزَائِمُ أَرْبَعَةٌ- حم السَّجْدَةُ وَ تَنْزِيلٌ وَ النَّجْمُ وَ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّك‌»[13]

2: مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ فِي الْخِصَالِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ الْبَزَنْطِيِّ عَنْ دَاوُدَ بْنِ سِرْحَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:« إِنَّ الْعَزَائِمَ أَرْبَعٌ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ- وَ النَّجْمُ وَ تَنْزِيلُ السَّجْدَةُ وَ حم السَّجْدَةُ »[14]

3: وَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:« الْعَزَائِمُ الم تَنْزِيلٌ وَ حم السَّجْدَةُ وَ النَّجْمُ- وَ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ وَ مَا عَدَاه فِي جَمِيعِ الْقُرْآنِ مَسْنُونٌ وَ لَيْسَ بِمَفْرُوضٍ »[15]

وأمّا الأمر بالسجود فی السور التالیة: «الأعراف، الرعد، النحل، الإسراء، مریم، و الحج فی موضعین، و الفرقان، و النحل، و ص، و الإنشقاق» فالسجود فیها مندوب حسب الروایات السابقة

عدم جواز قراءة أحدی سور العزائم فی الفریضة

اتفقت کلمة فقهاء الإمامیة علی حرمة قراءة سورة من العزائم فی الفریضة، و هذه الروایة تدلّ علی حرمتها فی الفریضة:

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ عُرْوَةَ عَنِ ابْنِ بُكَيْرٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ:« لَا تَقْرَأْ فِي الْمَكْتُوبَةِ بِشَيْ‌ءٍ مِنَ الْعَزَائِمِ- فَإِنَّ السُّجُودَ زِيَادَةٌ فِي الْمَكْتُوبَةِ»[16]

مطلب دیگر که عرض کنم این است که خواندن سورعزائم، و دارای سجده واجبه، در حال نماز حرام است، چون ما نمی‌توانیم این چهار سوره را در نماز بخوانیم. چرا؟ چون اگر بخوانیم، باید سجده کنیم و سجده زیادی رکن در نماز شمرده می‌شود.

 


[9] الدر المنثور، سوطی، .
[10] سوره سجده، ‌ آیه15.
[11] سوره فصّلت، ‌آیه37.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo