< فهرست دروس

درس خارج  اصول حضرت آیت الله سبحانی

88/01/23

بسم الله الرحمن الرحیم

 گفته بودیم که عنوان تجری که عنوانی انتزاعی است حرام و فعل متجری به هم بر همان حکم اولیه ی خود باقی است و حکم او با نیت من عوض  نمی شود فقط فردی که مرتکب این عمل می شود قبح فاعلی دارد (یعنی حسن سریرة ندارد)

جمعی خواستند با تمسک به آیات قرآن بگویند که تجری حرام است و ما از آن آیات جواب دادیم.

سپس آنها که قائل هستند تجری حرام است به روایات تمسک کرده اند و طائفه ی اول را خوانید و جواب آن را هم عرض کردیم.

صنف دوم: جمع الناس بالرضا و السخط.

روي عن أمير المؤمنين ـ عليه السَّلام انّه قال: (أيّها النّاس إنّما يجمع الناس الرضا و السخط، و إنّما عَقَر ناقَة ثمود رجل واحد فعمّهم اللّه بالعذاب (و برای انها صیغه ی جمع می آورد) لما عمّوه بالرضى فقال سبحانه: (فَعَقَرُوها فَأَصْبَحُوا نادِمين( (نهج البلاغة خطبه ی 221)

این روایت تصریح می کند که آنچه موجب می شود افرادی تحت یک چتر کنار هم گرد آیند عنوان راضی و یا ناراضی بودن از فعل فرد دیگر است مثلا اگر مؤمنی عمل خوبی را انجام دهد و افرادی باشند که به عمل او رضایت داشته باشند آنها هم در ثواب با او شریکند و هکذا در مورد سخط و عدم رضایت که فردی گناهی انجام می دهد که انسان نسبت به عمل او سخط دارد از این رو در جرم او شریک نیست.

مستدل می گوید که تجری هم نوعی نیت معصیت و رضایت به معصیت است.

یلاحظ علیه: اولا: این حدیث ارتباطی به بحث تجری ندارد زیرا این حدیث در مورد رضا و سخط نسبت به فعل فرد دیگر است و ارتباطی به فعل نفس ندارد که فردی آبی را به نیت شراب بخورد.

ثانیا: رضا و سخط خود معصیت و ثواب مستقلی محسوب می شوند و از باب تجری نیست مانند اشاعه ی فاحشه که بحثش قبلا گذشت.

صنف سوم: نیت کافر از عملش بدتر است.

روى السكوني عن أبي عبد اللّه ـ عليه السَّلام ـ أنّه قال: قال رسول اللّه صلَّى اللّه عليه و آله و سلَّم: نيّة المؤمن خير من عمله و نيّة الكافر شرٌّ من عمله و كلّ عامل يعمل على نيّته.

اگر این روایت صحیح باشد باید عقاب فرد متجری از فرد عاصی بیشتر باشد.

و ایضا مشکلی که در این روایت است این است که این روایت غرابت دارد و در علم الحدیث می گویند که وجود غرابت در مضمون حدیث موجب ضعف حدیث می شود یعنی چگونه می شود که نیت از خود عمل بالاتر باشد.

برای توجیه این حدیث دو تفسیر وارد شده است:

تفسیر اول: گفته اند که مراد از (خیر) در این حدیث به معنای اکثریت است یعنی نیت مؤمن و کافر از عملی که مرتکب می شوند بیشتر است زیرا مؤمنی فقط می تواند پنج نفر را دعوت کند ولی در نیت خود می گوید که ای کاش می توانست پنجاه نفر را دعوت کند. و هکذا کافر چند گناه را انجام می دهد ولی آرزو می کرد که ایکاش می توانست بیشتر خدا را معصیت کند.

روایت ذیل هم می تواند شاهد این تفسیر باشد: روى الحسن بن حسين الأنصاري، عن بعض رجاله، عن أبي جعفر ـ عليه السَّلام ـ أنّه كان يقول: نيّة المؤمن أفضل من عمله ذلك لأنّه ينوي من الخير ما لا يدركه و نيّة الكافر شرٌّ من عمله و ذلك لأنّ الكافر ينوي الشر و يأمل من الشر مالا يدركه. (وسائل باب 1 از ابواب مقدمه ی عبادات ح 17)

تفسیر دوم این است که نیت از خود عمل بالاتر است زیرا در نیت نمی توان ریا کرد چون نیت امری است باطنی و غیر قابل رؤیت است و ریابردار نیست ولی در عمل می توان ریا کرد.

روایت ذیل می توان شاهد این تفسیر باشد: روى زيد الشحام، قال: قلت لأبي عبد اللّه ـ عليه السَّلام ـ : إنّي سمعتك تقول: نيّة المؤمن خير من عمله فكيف تكون النية خيراً من العمل؟ قال: «لأنّ العمل ربما كان رياء للمخلوقين والنية خالصةً لربِّ العالمين، فيعطي عزّ وَجَلّ على النية مالا يعطي على العمل) (عملی که مقرون به ریا باشد) همان مدرک ح 15

این توجیه کامل نیست زیرا فقط نیست مؤمن را تصحیح کرد به خلاف نیت کافر.

صنف چهارم: خلود اهل بهشت در بهشت و اهل آتش در جهنم بخاطر نیتشان.

روى أبو هاشم المدني قال: قال أبو عبد اللّه ـ عليه السَّلام ـ :«انّما خُلِّد أهل النار في النار لأنّ نيّاتهم كانت في الدنيا أن لو خلدوا فيها أن يعصوا اللّه أبداً و إنّما خُلِّد أهل الجنة في الجنة لأنّ نيّاتهم كانت في الدنيا أن لو بقوا فيها، ان يطيعوا اللّه أبداً فبالنيات خُلِّد هؤلاء و هؤلاء ثمّ تلا قوله تعالی: قُلْ كُلٌّ يعْمَلُ عَلى شاكِلَتِهِ قال: على نيّته. (وسائل همان مدرک ح 4.)

به تعبیر حقوق دانان کیفر باید همسنگ با گناه باشد و فردی حدود هفتاد سال گناه کرده است ولی در آتش جنهم مخلد است که امام می فرماید خلود به دلیل نیت آنها بوده است که اگر آنها نیت داشتند که تا در دنیا هستند خدا را عصیان کنند و هکذا در مورد اهل بهشت.

این روایت هم سندش مجهول است (بدلیل منقری و احمد بن یونس) و هم غرابت دارد. زیرا بسیاری از افراد هستند که عمری را در اطاعت گذراندند ولی سرآخر مرتد شدند و عاقبت به خیر نشدند و هکذا بر عکس.

اگر این روایت درست بود می توانست دلیل بر حرمت تجری باشد ولی سند این روایت مشکل دارد.

نکتة: اگر این روایت صحیح نیست پس جواب سؤال سائل در خلود اهل نار در جهنم و اهل بهشت در بهشت چه باید گفت؟

ما جواب آن را مفصلا در کتاب (الهیات علی هدی الکتاب و السنة) ذکر کرده ایم.

صنف پنجم: یکتب فی حال المرض ما عمل فی حال الصحة.

روى جابر، عن أبي جعفر قال: قال لي: يا جابر: يكتب للمؤمن في سقمه من العمل الصحيح ما كان يكتب في صحّته و يكتب للكافر في سقمه من العمل السيّئ ما كان يكتب في صحّته ثمّ قال: يا جابر ما أشدّ هذا من حديث.

این حدیث را می توان به شکلی توجیه کرد که ارتباطی به تجری نداشته باشد به این بیان که این روایت در مورد صدقات جاریة باشد به این معنا که اعمال صالحی از فردی سر زده ولی به صورت سنت حسنه در آمده است مثلا کسی در زمان سلامت پلی را ساخته است و الان که مریض است (و هکذا بعد از مرگش) ثواب آن به او می رسد و هکذا در مورد عمل سیئه ای که سنت شده باشد.

مضافا بر اینکه در این حدیث غرابت است و اما هم خود در آخر این حدیث می فرماید: (يا جابر ما أشدّ هذا من حديث.) یعنی این روایت عجیبی است.

طائفه ی دوم: در مقابل این روایات طائفه ی دیگری است که می گوید نیت عمل زشت تا به عمل نرسد گناهی بر فرد نوشته نمی شود.

روى الكليني عن زرارة، عن أحدهماعليمها السَّلام ، قال: (إنّ اللّه تبارك وتعالى جعل لآدم في ذريته انّ من همَّ بحسنة فلم يعملها كتب له حسنة ،ومن همّ بحسنة وعملها كتبت له عشراً ;و من همّ بسيئة لم تكتب عليه، ومن همّ بها وعملها كتبت علیه سیئة) (وسائل باب 6 از ابواب مقدمه ی عبادات ح 6)

روایات 7، 8، 21، 22 و 24از همین باب بر این مطلب دلالت دارد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo