< فهرست دروس

درس خارج اصول حضرت آیت الله سبحانی

88/12/23

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: علم اجمالی در شبهات غیر محصورة

البحث الثانی: دلیل بر اینکه علم اجمالی در شبهه‌ی غیر محصورة حجت نیست چیست؟

دلیل اول: اجماع. اجماعات مستفیضه ای نقل شده است مبنی بر اینکه علم اجمالی در شبهات غیر محصوره منجز نیست.

یلاحظ علیه: این اجماعات مدرکی است زیرا به احتمال قوی دلیل مجمعین همان روایاتی است که در ابواب مختلف در مورد این نوع علم اجمالی وارد شده است که آن را منجز نمی داند.

دلیل دوم: تمسک به قاعده‌ی لا حرج. به این بیان که اگر قرار باشد از اطراف شبهه‌ی غیر محصورة اجتناب کنیم دچار مشقت و حرج می شویم و دلیل لا حرج جلوی آن را می گیرد.

یلاحظ علیه: میزان در حرج شخصی است و ما حرج نوعی ندارم. (بله میزان در معاملات ضرر نوعی است.) مثلا در میان دو نفر اگر برای یکی شکستن یخ و وضو گرفتن ضرر داشته باشد این امر برای او حرجی است ولی اگر برای فرد دیگری این امر مشکلی ایجاد نمی کند برای او حرجی نیست و ما نمی توانیم به دلیل اینکه برای اولی حرجی بگوئیم که دومی هم نباید با آب یخ وضو بگیرد.

ان قلت: میزان در حرج نوعی است بدلیل روایت (لو لا ان اشق علی امتی لامرتهم بالسواک) که اگر مسواک زدن واجب بود نوع مردم در حرج می افتادند.

قلنا: این روایت در جایی است که اگر حکم جعل شود حکمش حرجی می باشد در آنجا می گویند که میزان نوع مردم است ولی در ما نحن فیه حکمی به نام اجتنب عن النجس جعل شده است حال اگر بخواهند حکم موجود را از بین ببرند میزان حرج شخصی است نه حرج نوعی.

ان شئت قلت: حدیث حرج (ما جعل علیکم فی الدین من حرج) حدیثی است که از باب امتنان و منت گذاشتن بر امت جعل شده است از این رو رفع حرج در آن نوعی است و اگر ما بخواهیم در مورد یک شخص که اجتناب از اطراف برای او حرجی نیست باز حکم به جواز ارتکاب اطراف دهیم این امر خلاف امتنان می شود زیرا او به راحتی می تواند از اطراف اجتناب کند و اگر ما به او اجازه‌ی ارتکاب دهیم این امکان وجود دارد که او حرامی را در این میان است مرتکب شود که این خود خلاف امتنان است.

دلیل سوم: غالبا در شبهات غیر محصورة همه‌ی اطراف محل ابتلاء نیست مثلا من که در قم هستم همه‌ی بقالی های قم محل ابتلای من نیستند.

یلاحظ علیه: اگر میزان این باشد چرا بین محصوره و محصورة فرق می گذارید حتی در محصوره هم همه (بجز حضرت امام) می گویند که اگر یک طرف از محل ابتلاء بیرون باشد ارتکاب اطراف بلا مانع است (البته حضرت امام قائل بود که خروج از محل ابتلاء دلیل بر عدم تنجز علم اجمالی نیست.)

دلیل چهارم و هو للمحقق النائینی: ایشان می فرماید: همان طور که ما در تعریف غیر محصوره گفته بودیم شبهه‌ی غیر محصورة در جائی است که فرد عادة نتواند همه‌ی اطراف را مرتکب شود از این رو چون عادة نمی تواند مخالفت قطعیة کرد پس موافقت قطعیة هم واجب نیست و وقتی چنین شد از این رو مخالفت احتمالیة هم اشکال ندارد و فرد می تواند تعدای از اطراف را مرتکب شود. (البته تا جائی که همه‌ی اطراف را مرتکب نشوم)

یلاحظ علیه: این فتوا عجیب است و ما در دنیای فقه جائی ندیدم که اگر کسی نتواند مخالفت قطعیة کند از این رو مخالفت احتمالیة جایز است. مثلا کسی چهار زوجه دارد و می داند که یکی از آنها در عادت ماهانه به سر می برد ولی نمی داند کدام یک است. حال او توان ندارد که در یک شب با همه‌ی آنها آمیزش کند آیا می توان به او که توان مخالفت قطعیة ندارد اجازه داد که با یکی نزدیکی کند؟ واضح است که نمی شود.

دلیل پنجم: روایات

روایاتی که در این زمینه وارد شده است بر چهار گروه است.

دسته‌ی اول: روایات مربوط به جبن (پنیر)

وسائل ج 17 ابواب اطعمة المباحة باب 61 روایت 1

عن عبد اللّه بن سليمان قال: سألت أبا جعفر عن الجبن فقال لي: لقد سألتني عن طعام يعجبني (خوشم می آید.) ثمّ أعطى الغلام درهماً فقال: يا غلام ابتع لنا جبناً ثمّ دعا بالغداء (نهار) فتغدّينا معه فأتى بالجبن فأكل و أكلنا فلمّـا فرغنا من الغداء قلت: ما تقول في الجبن؟ قال: أو لم ترني آكله قلت: بلى ولكنّي أُحبّ أن أسمعه منك فقال: سأُخبرك عن الجبن و غيره كلّ ما كان فيه حلال و حرام فهو لك حلال حتّى تعرف الحرام بعينه فتدعه.

در سند این حدیث عبد الله بن سلیمان توثیق نشده است ولی قرائن متعددی بر وثاقت او وجود دارد.

در زمان سابق برای اینکه پنیر درست کنند از شیردان بزغاله استفاده می کردند. اگر بزغاله را ذبح شرعی کنند مشکلی نداشت ولی گاه بزغاله میتة بود و با این حال از انفحه‌ی او که نجس بود استفاده می کردند که در نتیجه پنیر نیز نجس می شد.

روایت 5 (همان مدرک): ما رواه أبو الجارود قال: سألت أبا جعفر عن الجبن فقلت له: أخبرني من رأى أنّه يجعل فيه الميتة، فقال: أ من أجل مكان واحد يجعل فيه الميتة حرّم في جميع الأرضين؟ إذا علمت أنّه ميتة فلا تأكله، و إن لم تعلم فاشتر و بع و كل، واللّه إنّي لأعترض السوق فأشتري بها اللحم و السمن و الجبن، واللّه ما أظن كلّهم يسمّون (فکر نمی کنم همه بسم الله بگویند یعنی بعضی بسم الله نمی گویند) هذه البربر و هذه السودان. (یعنی بربرها و سودانی ها در آن زمان بودند که عادت به تسمیه گفتن نداشتند)

در سند این روایت محمد بن سنان و ابی الجارود است که هر دو ضعیف هستند.

روایت 7: عن محمد بن ابی عبید یقطنی عن صفوان بن یحیی عن معاویة بن عمار عن رجل من اصحابنا: کنت عند ابی جعفر فسئلته رجل عن الجبن فقال ابو جعفر انه طعام یعجبنی و ساخبرک عن الجبن و غیره کل شیء فیه الحلال و الحرام فهو لک حلال حتی تعرف الحلال فتدعه بعینه.

مراد از فسئله رجل همان عبد الله بن سلیمان است که در روایت اول از او نام برده شد.

علاوه بر سه روایت فوق که از ابی جعفر علیه السلام است 5 روایت دیگر از امام صادق علیه السلام در همین مورد مورد که عبارتند از روایات 2، 3، 4، 6 و 8 از باب 61.

شیخ انصاری احتمال داده است که در این روایات شبهه‌ی بدویة مراد بوده است زیرا فرد شنیده بود که برخی از بقال ها برای تولید پنیر از انفحه‌ی نجس استفاده می کنند.

به نظر ما این روایات مربوط به شبهه‌ی غیر محصورة است به دلیل اینکه مراد از (کل شیء فیه حلال و حرام) حرام و حلال بالفعل است یعنی می دانم در بازار هر دو نوع پنیر وجود دارد. مضافا بر اینکه سائل خودش گفته بود که در بازار از انفحه‌ی مردار استفاده می کنند همچنین اضافه بر اینکه امام علیه السلام در روایت پنجم فرمود: (أ من أجل مكان واحد يجعل فيه الميتة حرّم في جميع الأرضين؟) معنای این کلام این است که در مکانی بالاخره از انفحه‌ی نجس استفاده می شد.

از این رو بسیار بعید است که این روایات را حمل بر شبهه‌ی بدویه نمود.

نکتة: انفحة از نظر فقهی مطلقا پاک است خواه از حیوان مذکی استخراج شود و خواه از میتة البته به شرط اینکه بزغاله علف خوار نباشد بلکه شیرخوار باشد. حال این سؤال مطرح می شود که با این حال چرا این همه روایات در مورد نجاست انفحة وارد شده و حضرت در هیچ روایت حضرت سخنی از پاک بودن انفحة به میان نیاورده است.

جواب این است که لعل چون اهل سنت انفحة را نجس می دانند امام علیه السلام از روی تقیه حکم ظاهری را بیان فرموده است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo