< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله سبحانی

89/12/01

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: میزان در تجاوز در غیر

بحث در این است که در اجرای قاعده ی تجاوز آیا دخول در غیر معتبر است یا نه.

کسانی که قائل هستند که فرد شاک حتما باید به عمل غیر مشکوک وارد شود به دو روایت استدلال می کنند یک روایت زراره است و دیگری هم روایت روایت اسماعیل بن جابر. در روایت زراره چنین آمده است:

باب 23 از ابواب خلل

ح 1: مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع رَجُلٌ شَكَّ فِي الْأَذَانِ وَ قَدْ دَخَلَ فِي الْإِقَامَةِ قَالَ يَمْضِي... قَالَ يَمْضِي عَلَى صَلَاتِهِ ثُمَّ قَالَ يَا زُرَارَةُ إِذَا خَرَجْتَ مِنْ شَيْ‌ءٍ ثُمَّ دَخَلْتَ فِي غَيْرِهِ فَشَكُّكَ لَيْسَ بِشَيْ‌ءٍ در این روایت عبارت دخول در غیر دو بار تکرار شده است یکی در صدر روایت (و قد دخل فی الاقامة) و دومی در ذیل روایت (ثم دخلت فی غیره)

در روایت اسماعیل بن جابر نیز آمده است:

باب 13 از ابواب رکوع

ح 4: ِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ جَابِرٍ قَالَ (قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع) إِنْ شَكَّ فِي الرُّكُوعِ بَعْدَ مَا سَجَدَ فَلْيَمْضِ وَ إِنْ شَكَّ فِي السُّجُودِ بَعْدَ مَا قَامَ فَلْيَمْضِ كُلُّ شَيْ‌ءٍ شَكَّ فِيهِ مِمَّا قَدْ جَاوَزَهُ وَ دَخَلَ فِي غَيْرِهِ فَلْيَمْضِ عَلَيْهِ

اما کسانی که قائل هستند دخول در غیر شرط نیست به دو دلیل تمسک کرده اند:

دلیل اول: نکتة التشریع: و آن اینکه در یک روایت آمده است: (هو حین العمل اقرب الی الحق) و یا (هو حین یتوضا اذکر منه حین یشک) از این رو همین انسان عاقل که فارغ البال است که هنگام عمل حواسش جمع باشد کافی است و دیگر دخول در غیر شرط نیست و به عبارت دیگر، میزان این است که هنگام عمل، اقرب الی الحق باشد چه در غیر وارد شده باشد یا نه.

دلیل دوم هم دلیل روایی است و آن اینکه در بعضی از روایات مانند روایت ابن ابی یعفور آمده است (انما الشک فی شیء لم تجزه) از این رو مشخص می شود که میزان تجاوز و عدم تجاوز است.

ان شاء الله باید این قول را بررسی کنیم.

نقول: میزان تجاوز است ولی تجاوز کل شیء بحسبه از این رو در شک در وجود چون در اصل عمل شک داریم تجاوز محقق نمی شود مگر اینکه در عمل غیر وارد شده باشیم و اگر در عمل غیر وارد نشده باشیم شک، در محل می باشد و تجاوز صورت نگرفته است. ولی در شک در صحت دخول در غیر شرط نیست.

با این بیان جواب کسانی که به روایت زراره و اسماعیل بن جابر تمسک کرده اند داده می شود و آن اینکه در آن دو روایت مورد از قبیل شک در وجود است و باید در غیر داخل شوند تا تجاوز صورت گیرد.

از این رو این دو روایت اخص از مدعا است زیرا مدعی این است که مطلقا (چه در شک در وجود و چه در شک در صحت) دخول در غیر شرط است ولی این دو روایت فقط صورت شک در وجود را شامل می شود نه شک در صحت را.

اما جواب از روایت ابن ابی یعفور: بعد روایت ابن ابی یعفور را دوباره مورد بررسی قرار می دهیم و خواهیم گفت که در اثناء طهارات ثلاث قاعده ی تجاوز جاری نمی شود از این رو وجه اینکه حضرت در روایت فوق دخول در غیر را ذکر نکرده است و فقط فرموده است: (انما الشک فی شیء لم تجزه) به دلیل این است که اگر در اثناء شک کند حتما باید طهارت را از سر بگیرد چه شک در وجود باشد و چه شک در صحت (هر چند غالبا در اثناء عمل شک در صحت است) و بعد از عمل هم غالبا شک در صحت است و در شک در صحت مجرد فراغ کافی است.

ثم ان ههنا بحثا: این بحث فرضی است و آن اینکه کسانی که قائل هستند مطلقا دخول در غیر شرط است چه شک در اصل وجود باشد و چه شک در صحت آنها چه تعریفی از غیر ارائه می دهند.

ههنا احتمالات اربعة:

الاحتمال الاول: قیاس مقام شک بالنسیان

اگر کسی در نماز چیزی را فراموش کند او باید برگردد و آن را دوباره انجام دهد مگر اینکه وارد رکن شده باشد. بعد از رکن فرد دیگر نمی تواند برگردد زیرا اگر مثلا فرد وارد رکوع شده باشد و بفهمد که قرائت را کامل انجام نداده است دیگر نمی تواند بگردد زیرا اگر برگردد و دوباره بعد از اصلاح قرائت به رکوع رود این از باب زیادی در رکن می شود که مبطل نماز است.

هکذا اگر کسی در سوره ی شک کند و وارد قنوت شده باشد باید برگردد و سوره را کامل کند و بعد دوباره وارد قنوت شود بخلاف اینکه وارد رکوع شود و شک کند که در این صورت از محل گذشته است و نباید اعتنا کند.

الاحتمال الثانی: مراد از غیر واجبات بعدی نماز است (نه مستحبات نماز و نه مقدمات واجب)

مثلا اگر کسی حمد شک کرد و وارد سوره شده است نباید اعتنا کند ولی اگر در رکوع شک کند در حالی که در حال هوی به سمت سجود است او باید برگردد زیرا به سمت سجده رفتن واجب اصلی نیست بلکه مقدمه ی سجده است.

الاحتمال الثالث: غیر اعم از واجب است و مستحب ولی مستحبی که مترتب بر واجب باشد. بنابراین اگر من در حال قنوت شک کنم که سوره را به جا آورد ام یا نه نباید اعتنا کنم زیرا قنوت مستحب است و مترتب بر واجب است که سوره است.

فخرج مستحبی که اصلا بر واجب مترتب نیست مانند اذکار مستحبی در نماز مانند اینکه فرد در اثناء نماز می تواند بگوید الحمد لله رب العالمین. از این رو اگر کسی در سوره شک کرده است و بعد الحمد الله را گفته است در این حال دخول، در غیر صدق نمی کند.

الاحتمال الرابع: این قول همان قول سوم است ولی کمی دایره را تنگ کرده است و آن اینکه این قید را اضافه کرده است که غیر باید به گونه ای باشد که صحت تکلیف موقوف بر این مشکوک باشد و صحت این مشکوک هم موقوف بر قبلی باشد.

بنابراین سبق قبلی شرط صحت بعدی است و صحت بعدی هم شرط صحت قبلی می باشد (دو عمل قبل و بعد باید هر کدام صحتشان متوقف بر صحت بعدی باشد.)

علی هذا اگر من در وسط حمد هستم و شک دارم بسم الله را گفته ام یا نه در اینجا نباید اعتنا کنم. زیرا صحت اهدنا الصراط المستقیم بر صحت بسم الله متوقف است زیرا من باید ابتدا بسم الله را بگویم و اگر نگویم نماز باطل است. کما اینکه وجود اهدنا الصراط المستقیم شرط صحت بسم الله است و الا اگر کسی بسم الله را بگوید و ما بقی را نگوید بی فایده است.

خرج جایی که صحتش مشروط نباشد و آن سلام آخر نماز است مثلا من شک دارم که السلام علیکم را گفته ام و مشغول کاری از نماز هستم در این حال باید به شک خود اعتنا کنم زیرا غیر در اینجا عملی نیست که صحت سلام نماز بر آن متوقف باشد از این رو این غیر بی فایده است و باید به شک اعتنا کرد.

بنابراین اگر کسی در آخر وضو شک کند و وارد نماز شود این شک کافی نیست زیرا هرچند صحت نماز متوقف بر وضو است ولی صحت وضو متوقف بر وجود صلاة نیست.

اذا عرفت هذا فلندرس هذه الاقوال الاربعة:

اما القول الاول: دلیلی بر این قول نیست و صرف قیاس مقام شک بر نسیان دلیل بر تشابه حکم نمی شود.

مضافا بر اینکه در روایات سخنی از رکن به میان نیامده است مانند اذا شک فی الاذان بعدما اقام و هکذا.

اما القول الثانی: مراد از غیر واجبات بعدی نماز است (نه مستحبات نماز و نه مقدمات واجب)

مرحوم شیخ بر این قول با روایت اسماعیل بن جابر استدلال کرده است و گفته است حضرت در مقام تحلیل می فرماید: (اذا شک فی الاقامة بعد ما کبرت) (اذا شک فی التکبیر بعد ما دخل فی القرائة) (اذا شک فی القرائة بعد ما رکعت) از اینها معلوم می شود که غیرها باید واجب باشد و از همه بالاتر فرموده است (اذا شک فی الرکوع بعدما سجدت) که علامت این است که بین رکوع و سجود غیری وجود ندارد و الا اگر غیری وجود داشت مانند رفتن به سمت سجده، حضرت می بایست آن را متذکر می شد. هکذا در (اذا شک فی السجود بعدما قام) که علامت این است که بین سجود و قیام، غیری متصور نیست.

نقول: ما باید بقیه ی روایات را بررسی کنیم و ببینیم قانونی که شیخ ارائه می دهد عمومیت دارد یا نه. به نظر ما کلام ایشان صحیح نیست و ما ان شاء الله در جلسه ی بعد این کلام را بررسی می کنیم.

حدیث اخلاقی:

به مناسبت سالروز میلاد با سعادت پیامبر گرامی و امام صادق علیه السلام روایتی از رسول الله نقل می کنیم که در کتاب الشهاب فی الحکم و الآداب آمده است که می فرماید: ثلاثة تخرق الحجب و تنهی الی ما بین یدی الله: صریر اقلام العلماء، وطء اقدام المجاهدین و صوت مغازل المحسنات

سه چیز است که حجاب ها را پاره می کند و به مقام رضایت خداوند می رساند. این حجب همان موانع اجابت است و الا خداوند در نقطه ی خاصی نیست که بین ما و او حجاب های مادی باشد. مثلا در روایت است اگر کسی بر تربة حسین علیه السلام سجده کن این سجده هفت حجاب را پاره می کند.

اولین مورد صدای قلم های دانشمندان است. سابقا که با قلم نی می نوشتند صدایی از آنها بر می خواست. در این روایت آمده است که این صدا برای خدا محبوب است چه رسد به خود قلم و چه رسد به محتوای قلم. این نشان می دهد که رسول خدا به بخش فرهنگی اهمیت ویژه ای می داد.

امروز هم پشتوانه ی عقائد ما کتب شیخ مفید و صدوق است که در آن زمان در حال غربت فقه و عقائد شیعه را تنظیم کرده اند.

گاه هم می گویند مداد العلماء افضل من دماء الشهداء. این روایت به معنای کم ارزش کردن شهدا نیست بلکه معنای آن این است که اگر شهید این درجات را درک می کند به واسطه ی علم علماء است.

(بخش دوم مربوط به مسئلة نظامی است یعنی صدای کوبیدن پا بر زمین در میدان جهاد برای خدا محبوب است و بخش سوم مربوط به مسائل اقتصادی است یعنی صدای چرخ ریسی زنانی در خانه برای خدا محبوب است زیرا پشتوانه ی اقتصاد خانه است که بشر را از فقر نجات دهد.)

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo