< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله سبحانی

91/02/31

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:ثمرات بحث مقدمه ی واجب و تأسیس اصل

بحث در ثمره ی ششم است که عبارت است از اینکه: اگر قائل به وجوب مقدمه شویم صغری (و موضوع) برای باب اجتماع امر و نهی درست می شود.

محقق خراسانی به این ثمره سه اشکال وارد کرده است. دو اشکال اول را دیروز مطرح و رد کردیم اما اشکال سوم ایشان اشکال خوبی است:

الاشکال الثالث للمحقق الخراسانی:

ایشان در کفایة می فرماید:

و ثالثا: ان الاجتماع و عدمه لا دخل له فی التوصل بالمقدمة المحرمة و عدمه اصلا.

به نظر ما عبارت (ان الاجتماع و عدمه) صحیح نیست بلکه باید می فرمود: ان وجوب المقدمة و عدمها لیس لها تأثیر فی الحکم الشرعی.

یعنی اصلا وجوب مقدمه و عدمه تأثیری در غرض از ایجاب مقدمه ندارد.

زیرا واجب بر سه قسم است:

گاهی واجب، توصلی است که قصد قربت در آن شرط نیست مانند کفن و دفن میت.

گاهی واجب تعبدی است و باید به قصد قربت آورده شود. در این صورت اگر امر و نهی جمع شود (مانند وضو با آب غصبی) در این صورت باید به مبنای خود در مبحث اجتماع امر و نهی مراجعه کنیم. اگر امتناعی شدیم (غالبا امتناعی ها نهی را مقدم می کنند) در این صورت اگر نهی را مقدم کنیم، اصلا مقدمه ی مزبور وجوبی ندارد. اما اگر اجتماعی شدیم و گفتیم در مورد مزبور هم وجوب هست و هم نهی در این حال مرکب امر و نهی دو چیز جداگانه می شود در این صورت صحت مقدمه از دو راه ثابت می شود:

راه اول این است که بگوییم مقدمه واجب است و چون واجب است صحیح می باشد.

راه دیگر این است که بگوییم وضو را می آورم چون ملاک مقدمیت در آن وجود دارد (هرچند واجب نباشد.)

بنابراین حتی اگر مقدمه واجب نباشد باز راه برای تصحیح آن وجود دارد. بنابراین وجوب مقدمه امری کاملا مهمل و بی اثر خواهد شد.

مثالی دیگر: در بحث ضد اگر کسی اول وقت وارد مسجد شود و ببیند گوشه ای از مسجد نجس است چون وجوب ازاله مضیق و اهم می باشد باید نماز را رها کرد و به ازاله پراخت. از این رو نماز خواندن باطل می باشد.

محقق خراسانی در اینجا می فرماید: هرچند وجوب نماز ساقط است ولی ملاک در نماز مزبور وجود دارد به این بیان که این نماز با نماز دیگری که در مسجد طاهر خوانده شود در ملاک مساوی است از این رو حتی اگر امر به صلاة نباشد به سبب وجود ملاک می توان نماز را تصحیح کرد.

الثمرة السابعة: فی الطهارات الثلاث

وقت نماز داخل شده است و فرد می خواهد وضو بگیرد. اگر مقدمه ی واجب واجب باشد من می توانم وضو را به عنوان وجوب غیری بیاورم. (حتی مطابق مبنای امام قدس سره قبل از وقت هم می توان به نیت وجوب غیری وضو گرفت به این بیان که هرچند وجوب مقدمه تابع وجوب ذی المقدمة است ولی از آن ناشی نیست وجوب مقدمه برای خودش مبادی دارد که بر اساس آن مقدمه می تواند وجوب غیری داشته باشد

ان قلت: امر غیری نمی تواند مقرب باشد زیرا امری مقرب است که متعلق آن محبوب مولی باشد. مقدمه فی نفسه محبوب مولی نیست و جنبه ی وسیله بودن دارد، آنی که محبوب مولی است ذی المقدمة است.

قلت: ما در تقرب دنبال محبوبیت و عدم آن نیست بلکه تابع حرکتی هستیم که الهی باشد. همین که فرد برای نماز تیمم می کند و یا وضو می گیرد این حرکت نفسانی نیست بلکه الهی می باشد و همین مقدار در تقرب کافی می باشد.

این هفت ثمره مربوط به وجوب اصل مقدمه بود نه خصوص مقدمه ی موصلة

فصل فی تأسیس الاصل:

اگر در ادله ی آینده ادله ی اجتهادیة دال بر وجوب مقدمه ی واجب بود و یا عدم آن مشکلی نیست ولی اگر از ادله ی اجتهادیة نتیجه ای نگرفتیم اصلی که در این مقام تأسیس می کنیم به کار می آید.

از این رو باید دید که در صورت شک از اصول اربعه ی عملیة کدام یک جاری می شود:

محقق خراسانی قائل است در ما نحن فیه اصلی جاری نمی شود:

البیان الاول: اصل جاری نیست چون بحث ما در مسائل اصولیة است و در مسائل اصولیة جای برائت، اشتغال و احتیاط و تخییر نیست. لاجرم فقط باید استصحاب جاری شود که آن هم نمی تواند جاری شود زیرا استصحاب در جایی است که مستصحب دو طرف وجود داشته باشد مثلا نمی دانم وضو دارم یا نه. ولی در ما نحن فیه احدی التعلق است یعنی اگر واقعا بین وجوب مقدمة و وجوب ذی المقدمة ملازمه باشد از ابتدا تا انتها در هر زمان این ملازمه وجود دارد و اگر ملازمه نیست در همه ی احوال و ازمان ملازمه نیست بنابراین در هر دو صورت قابل نقض نمی باشد.

مثلا ملازمه بین زوجیت و اربعه از همین قسم است که ملازمه چه باشد و چه نباشد قابل نقض نمی باشد. استصحاب در این موارد جاری نمی باشد.

البیان الثانی: استصحاب مزبور (اصالة عدم الملازمة بین وجوب ذی المقدمة و وجوب المقدمة) مثبت می باشد و محقق خراسانی قائل است متیقن غیر از مشکوک است لان المستصحب قضیة سالبة محصلة و القضیة المشکوکة موجبة معدولة المحمول.

به این بیان که مستصحب سالبه ی محصلة و از باب سلب موضوع می باشد یعنی وقتی زمین و زمان خلق نشده بود و نماز واجب نبود مقدمه اش هم واجب نبود (از باب سالبه به انتفاء موضوع) ولی مشکوکه در مورد چیزی است که نماز واجب است و نمی دانیم مقدمه اش واجب است یا نه.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo