< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله سبحانی

91/03/09

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ادله ی اشاعره بر جبر

بحث در انواع جبر بود و به جبر اشعری رسیده بودیم. دلیل اول ایشان که تمسک به آیات قرآن بود را بیان کردیم اما بیان شبهه ی دوم ایشان:

 

شبهه ی دوم ایشان عبارت است از اینکه خداوند قبل از اینکه انسان را بیافریند علم داشت که انسان در زندگی اش چه کارهایی را انجام می دهد. علم خداوند هم ازلی است و از قبل از آفرینش ما وجود داشته است و هم علم او خطاپذیر نیست. (باید به هر دو مقدمه توجه داشتیم باشیم: ازلی بودن و خطاپذیر نبودن) بنابراین من که در دنیا زندگی می کنم باید افعالی که متعلق علم خداوند است را انجام دهم چه بخواهم و چه نخواهم.

بنابراین اگر فرعون اسلام می آورد و یا سلمان کافر می شد معنایش این بود که علم خداوند خلل پذیر بوده است. هکذا تمامی جزئیات اعمال ما باید همانطوری باشد که بوده است.

فخر رازی استدلال مزبور را مطرح می کند و می گوید اگر ثقلین جمع شوند نمی تواند جواب آن را بدهند.

نقول: برای جواب باید دو مقدمه را مطرح کنیم:

مقدمه ی اولی: افعالی که از انسان سر می زند بر دو نوع است:

گاه افعال او افعال طبیعی است و اراده ی انجام آن در اختیار انسان نیست. مثلا هضم غذا، ضربان قلب، پلک زدن غیر اختیاری از این موارد است.

گاه افعالی هست که از انسان بعد از اراده کردن سر می زند و تا انسان اراده نکند محل است از انسان سر بزند. آمدن پای درس، حرکت دادن دست و موارد بسیاری دیگر همه از این قبیل است.

مولوی می گوید:

این که گویی این کنم یا آن کنم این دلیل اختیار است از صنم

اگر کسی کاری از این امور را انجام دهد و بگویم که بدون اراده بوده است او در واقع با وجدان خودش بازی کرده است.

مقدمه ی ثانیة: باید دید علم خداوند بر چه چیزی تعلق می گیرد آیا علم خداوند بر صدور فعل تعلق می گیرد یا اینکه علاوه بر صدور بر کیفیت و خصوصیات آن هم تعلق می گیرد. (مراد از کیفیت همان افعال طبیعی است که بدون اختیار از انسان سر می زند. مثلا هضم غذا ویژگی اش این است که بدون اختیار باشد ولی آمدن به مسجد ویژگی اش این است که با اختیار باشد.)

اگر کسی بگوید که علم خداوند به اصل صدور تعلق می گیرد نه بر کیفیت آن، خدای نکرده او خداشناس نیست. بنابراین علم خداوند از ازل بر این تعلق گرفت که هضم غذا بدون اختیار من باشد و آمدن من به مسجد با اختیار خودم باشد.

به قول امام قدس سره (به نقل از صدر المتالهین و غیره) علم ازلی نه تنها مایه ی جبر نیست بلکه مؤکد اختیار می باشد زیرا علم خداوند تعلق گرفته است که درس خواندن و یا کفر کافر و یا اسلام فرد مسلمان همه از روی اختیار باشد بنابراین اگر این کارها را نتوانیم از روی اختیار انجام دهیم در این حال علم خداوند خطاپذیر می شود.

و ههنا جواب آخر: خواجه از این اشکال جوابی نقضی داده گفته است علم پیشین سبب جبر نمی شود. مثلا معلم می داند که فلان شاگردش امسال در امتحان قبول می شود و شاگر دیگرش مردود خواهد شد. زیرا اولی درس را به خوبی خوانده است ولی دومی نخوانده است. حال موقع امتحان یکی قبول شد و دیگری مردود. آیا کسی که مردود شده است نمی تواند گریبان معلم را بگیرد و بگوید: علم تو مایه ی مردود شدن من شده است.

علم پیشین سبب جبر نمی شود. او شعر خیام را دید که می گفت:

می خوردن من حق ز ازل می دانست

گر می نخورم علم خدا جهل بود.

و در جواب گفت:

علم ازلی علت عصیان بودن

پیش عقلاء ز غایت جهل بود.

نقول: این جواب علمیت ندارد زیرا بین علم خداوند و علم معلم که فردی عادی است فرق است. علم خداوند عین ذات اوست و در طریق اسباب قرار داده است به خلاف علم معلم که علمی انفعالی است و از خارج نقشه برداری شده است و دیده است یکی درس خوانده و دیگری تنبلی کرده است. علم معلم جزء اسباب و مسببات نیست ولی علم خداوند عین ذات است و همه چیز هم به ذات او بر می گردد ذات او هم منشأ کلیه ی اسباب و مسببات در عالم است. بنابراین علم او هم در مسیر اسباب و مسببات قرار دارد.

تم الکلام فی الدلیل الثانی

 

الدلیل الثالث: دلیل سوم اشاعره بر جبر بدین گونه است که به جای عبارت علم از عبارت اراده استفاده می کند و می گوید: اراده ی خداوند به افعال انسان تعلق گرفته است و اراده ی خداوند تخلف پذیر نیست.

اشکال اینها مبنی بر این است که هر چه در عالم تکوین است که ذوات ما باشد و چه افعال ما همه متعلق اراده ی خداوند است. (البته بعضی از متکلمین می گویند: ذات ما مورد تعلق اراده ی خداوند هست ولی افعال ما نه)

ما ان شاء الله فردا می گوییم: اراده ی خداوند هم بر ذات ما تعلق گرفته است و هم بر افعال ما.

به هر حال این استدلال و جوابی که مطرح کرده ایم همانند استدلال و جوابی است که در دلیل دوم خواندیم.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo