< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله سبحانی

93/09/02

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: دلالت صحیحه ی دوم زراره بر استصحاب[1] [2] [3]
بحث در صحیحه ی دوم زراره است. زراره در این روایت شش سؤال از امام علیه السلام می پرسد و سؤال ششم خود بر دو قسم تقسیم می شود. آنچه مهم است سؤال سوم و ششم است.
عَنْهُ (الحسین بن سعید الاهوازی) عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ قُلْتُ أَصَابَ ثَوْبِي دَمُ رُعَافٍ أَوْ غَيْرُهُ أَوْ شَيْ‌ءٌ مِنْ مَنِيٍّ فَعَلَّمْتُ أَثَرَهُ إِلَى أَنْ أُصِيبَ لَهُ مِنَ الْمَاءِ فَأَصَبْتُ وَ حَضَرَتِ الصَّلَاةُ وَ نَسِيتُ أَنَّ بِثَوْبِي شَيْئاً وَ صَلَّيْتُ ثُمَّ إِنِّي ذَكَرْتُ بَعْدَ ذَلِكَ قَالَ تُعِيدُ الصَّلَاةَ وَ تَغْسِلُهُ قُلْتُ فَإِنِّي لَمْ أَكُنْ رَأَيْتُ مَوْضِعَهُ وَ عَلِمْتُ أَنَّهُ قَدْ أَصَابَهُ‌ فَطَلَبْتُهُ فَلَمْ أَقْدِرْ عَلَيْهِ فَلَمَّا صَلَّيْتُ وَجَدْتُهُ قَالَ تَغْسِلُهُ وَ تُعِيدُ قُلْتُ فَإِنْ ظَنَنْتُ أَنَّهُ قَدْ أَصَابَهُ وَ لَمْ أَتَيَقَّنْ ذَلِكَ فَنَظَرْتُ فَلَمْ أَرَ شَيْئاً ثُمَّ صَلَّيْتُ فَرَأَيْتُ فِيهِ قَالَ تَغْسِلُهُ وَ لَا تُعِيدُ الصَّلَاةَ قُلْتُ لِمَ ذَلِكَ قَالَ لِأَنَّكَ كُنْتَ عَلَى يَقِينٍ مِنْ طَهَارَتِكَ ثُمَّ شَكَكْتَ فَلَيْسَ يَنْبَغِي لَكَ أَنْ تَنْقُضَ الْيَقِينَ بِالشَّكِّ أَبَداً قُلْتُ فَإِنِّي قَدْ عَلِمْتُ أَنَّهُ قَدْ أَصَابَهُ وَ لَمْ أَدْرِ أَيْنَ هُوَ فَأَغْسِلُهُ قَالَ تَغْسِلُ مِنْ ثَوْبِكَ النَّاحِيَةَ الَّتِي تَرَى أَنَّهُ قَدْ أَصَابَهَا حَتَّى تَكُونَ عَلَى يَقِينٍ مِنْ طَهَارَتِكَ قُلْتُ فَهَلْ عَلَيَّ إِنْ شَكَكْتُ فِي أَنَّهُ أَصَابَهُ شَيْ‌ءٌ أَنْ أَنْظُرَ فِيهِ قَالَ لَا وَ لَكِنَّكَ إِنَّمَا تُرِيدُ أَنْ تُذْهِبَ الشَّكَّ الَّذِي وَقَعَ فِي نَفْسِكَ قُلْتُ إِنْ رَأَيْتُهُ فِي ثَوْبِي وَ أَنَا فِي الصَّلَاةِ قَالَ تَنْقُضُ الصَّلَاةَ وَ تُعِيدُ إِذَا شَكَكْتَ فِي مَوْضِعٍ مِنْهُ ثُمَّ رَأَيْتَهُ وَ إِنْ لَمْ تَشُكَّ ثُمَّ رَأَيْتَهُ رَطْباً قَطَعْتَ الصَّلَاةَ وَ غَسَلْتَهُ ثُمَّ بَنَيْتَ عَلَى الصَّلَاةِ لِأَنَّكَ لَا تَدْرِي لَعَلَّهُ شَيْ‌ءٌ أُوقِعَ عَلَيْكَ فَلَيْسَ يَنْبَغِي أَنْ تَنْقُضَ الْيَقِينَ بِالشَّكِّ[4]
سؤال سوم عبارت است از اینکه اگر کسی در اول نماز شک کند و بعد نگاه کند و خونی نبیند و بعد از نماز آن را مشاهده کند نمازی که خوانده است صحیح است.
(قُلْتُ فَإِنْ ظَنَنْتُ أَنَّهُ قَدْ أَصَابَهُ وَ لَمْ أَتَيَقَّنْ ذَلِكَ فَنَظَرْتُ فَلَمْ أَرَ شَيْئاً ثُمَّ صَلَّيْتُ فَرَأَيْتُ فِيهِ قَالَ تَغْسِلُهُ وَ لَا تُعِيدُ الصَّلَاةَ(
اشکال شده بود که لا تنقض فقط دخول در نماز را برای ما درست می کند ولی عدم اعاده از آن استفاده نمی شود زیرا بعد از نماز یقین به خون دارد و این از باب نقض یقین به یقین است.
جواب این است که استصحاب در اول نماز جاری می شود نه در آخر آن. استصحاب طهارت که در اول نماز جاری می شود تا آخر نماز باقی می مانند بنا بر این صغری برای کبری درست شد زیرا شارع فرموده بود: صل فی طاهر و من هم با جریان استصحاب در لباس طاهر نماز خواندم و شرطیت طهارت اعم از طهارت واقعی و ظاهری بود.
احتمال دیگری هم بود که خلاف ظاهر بود و آن اینکه عبارت (فَرَأَيْتُ فِيهِ) به این معنا نباشد که همان خونی که از اول احتمال می داد را دیده است بلکه به این معنا باشد که خون جدیدی را دیده است. هرچند اگر این احتمال درست باشد اشکال فوق وارد نمی شود.
سؤال ششم: این سؤال بر خلاف سؤال سوم مربوط به اثناء نماز است نه بعد از نماز.
زراره می پرسد اگر من در اثناء نماز، نجس را دیدم حکمش چیست؟
(قُلْتُ إِنْ رَأَيْتُهُ فِي ثَوْبِي وَ أَنَا فِي الصَّلَاةِ قَالَ تَنْقُضُ الصَّلَاةَ وَ تُعِيدُ إِذَا شَكَكْتَ فِي مَوْضِعٍ مِنْهُ ثُمَّ رَأَيْتَهُ وَ إِنْ لَمْ تَشُكَّ ثُمَّ رَأَيْتَهُ رَطْباً قَطَعْتَ الصَّلَاةَ وَ غَسَلْتَهُ ثُمَّ بَنَيْتَ عَلَى الصَّلَاةِ لِأَنَّكَ لَا تَدْرِي لَعَلَّهُ شَيْ‌ءٌ أُوقِعَ عَلَيْكَ فَلَيْسَ يَنْبَغِي أَنْ تَنْقُضَ الْيَقِينَ بِالشَّكِّ)
امام علیه السلام در جواب می پرسد این بر دو صورت است:
1.اگر در اول نماز شک کردی که لباست طاهر است یا نه و در وسط نماز خون را دیدی باید نماز را قطع کنی. (زیرا این احتمال که شاید این خون وسط نماز روی لباس افتاده باشد وجود ندارد.)
2.ولی اگر در اول نماز چنین شکی نکردی و الآن خون را دیدی مشکلی ایجاد نمی شود زیرا احتمال دارد که آن خون در وسط نماز روی لباس ریخته باشد بنا بر این اگر به آب دسترسی داری آن را آب بکش و بعد نماز را ادامه بده (و این مکثی که در وسط نماز ایجاد شده است معفو می باشد.)
اشکالی به ذهن بعضی رسیده است و آن اینکه شق اول این سؤال با سؤال سوم فرقی ندارد زیرا فرد در هر دو مورد، شک در نجاست لباس داشت نماز را در لباس نجس خوانده است با این فرق که در صورت سوم فرد بعد از نماز متوجه خون می شود ولی در سؤال ششم در اثناء نماز. امام علیه السلام در موردی که خون را در آخر نماز ببیند حکم به صحت نماز می کند ولی در اثناء، حکم به عدم صحت.
علماء جواب های مختلفی از آن داده اند و ما نیز جواب کوتاهی داریم و آن اینکه ممکن است شارع مقدس بفرماید که طهارت ظاهری هنگامی کارآمد است که از اول تا آخر ادامه داشته باشد (مانند شق سوم) ولی اگر در اثناء عمل متوجه شود که آن طهارت ظاهری صحیح نبوده است شرط طهارت در نماز از بین می رود و نماز باطل است. شارع می تواند حکم کند که طهارت ظاهری که نیمه کاره است را قبول نمی کند و این اشکالی ندارد.
اما شق دوم از سؤال ششم: حکم این شق واضح است زیرا حضرت می فرماید: این احتمال هست که خون مزبور غیر از آن خونی باشد که ممکن بود در اول نماز روی لباس ریخته باشد و همین احتمال موجب می شود که نماز باطل نباشد.

کیفیة الدلالة علی الاستصحاب[5]: تا اینجا بحث ما در مورد فقه الحدیث[6] [7] و توضیح حدیث بود. اکنون به سراغ کیفیت دلالت این روایت بر استصحاب می رویم.
در سابق فرق بین استصحاب و قاعده ی یقین را بیان کردیم. در استصحاب، فعلیت یقین محفوظ بود مثلا زید در جمعه عادل بود و من شنبه در بقاء عدالت او شک کردم هرچند یقین دارم که جمعه عادل بوده است. ولی در قاعده ی یقین، یقین سابق از بین رفته است مثلا شک دارم که آیا زید در همان جمعه نیز عادل بوده است یا نه.
امام علیه السلام در سؤال سوم و در شق دوم از سؤال ششم از بحث عدم نقض یقین به شک را بیان کرده است. فنقول:
1.الیقین قبل ظن الاصابة ینطبق علی الاستصحاب. [8]
2.الیقین بعد ظن الاصابة ینطبق علی قاعدة الیقین.
در سؤال سوم زراره می پرسد: (ظَنَنْتُ أَنَّهُ قَدْ أَصَابَهُ وَ لَمْ أَتَيَقَّنْ ذَلِكَ فَنَظَرْتُ فَلَمْ أَرَ شَيْئاً ثُمَّ صَلَّيْتُ فَرَأَيْتُ فِيهِ) و امام علیه السلام در جواب می فرماید: (تَغْسِلُهُ وَ لَا تُعِيدُ الصَّلَاةَ... فَلَيْسَ يَنْبَغِي لَكَ أَنْ تَنْقُضَ الْيَقِينَ بِالشَّكِّ( مراد از یقین، یقین قبل از اصابت است که هنگام شکی که قبل از ورود به نماز ایجاد شده بود همچنان باقی بود. بنا بر این هنگام شک مزبور، یقین قبلی همچنان به قوت خود باقی بود.
اما اگر مراد از یقین، یقینی باشد که بعد از ظن به اصابه ایجاد شده است این دیگر ارتباطی به استصحاب ندارد.
اما شق دوم از سؤال ششم: امام علیه السلام در این شق می فرماید: (وَ إِنْ لَمْ تَشُكَّ ثُمَّ رَأَيْتَهُ رَطْباً قَطَعْتَ الصَّلَاةَ وَ غَسَلْتَهُ ثُمَّ بَنَيْتَ عَلَى الصَّلَاةِ لِأَنَّكَ لَا تَدْرِي لَعَلَّهُ شَيْ‌ءٌ أُوقِعَ عَلَيْكَ فَلَيْسَ يَنْبَغِي أَنْ تَنْقُضَ الْيَقِينَ بِالشَّكِّ)
فنقول: باید دید که این یقین کی حاصل شده و تا کجا ادامه یافته است.
1.الیقین قبل العزم[9] بالصلاة ینطبق علی الاستصحاب یعنی قبل از اینکه فرد تصمیم به نماز خواندن بگیرم یقین داشتم که لباسم پاک است و الآن هم که در اثناء نماز خون دیدم، آن یقین سابق به قوت خود باقی است.
2.الیقین بالعزم بالصلاة ینطبق علی قاعدة الیقین یعنی من هنگامی که نماز را شروع کردم خون را در لباس دیدم در این حال یقین سابق دیگر محفوظ نیست.
نتیجه اینکه یقینی بر استصحاب منطبق است که مربوط به قبل از عزم به نماز باشد که در نتیجه آن را به زمان شک می کشانیم ولی اگر مراد قاعده ی یقین باشد، یقین سابق محفوظ نمی باشد و معنا ندارد که حضرت بفرماید که یقین را با شک نقض نکن زیرا یقین سابق با یقین بعدی نقض شده است.

ان شاء الله در جلسه ی بعد به سراغ صحیحه ی سوم زراره می رویم که خود حاوی هفت یا هشت فقره است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo