< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله سبحانی

95/02/07

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اصل عملی در دوران امر بین واجب نفسی و غیری

بحث در این است که اگر امر دائر شود بین وجوب نفسی و غیری چه باید کرد یعنی اگر ندانیم که واجب خودش مستقلا واجب است یا اینکه مقدمه ی واجب دیگری است که چه باید کرد.

در جلسه ی قبل مقتضای اطلاق دلیل[1] را بررسی کردیم.

امروز به سراغ مقتضای اصل عملی[2] می رویم یعنی اگر کسی مانند محقق عراقی و شیخ انصاری اطلاق را قبول نداشت[3] و یا دستش از اطلاق به هر دلیلی کوتاه شد مثلا دلیل مجمل شده باشد او باید به سراغ اصل عملی رود.

در اینجا سه صورت وجود دارد:

الصورة الاولی: گاه علم به وجوب ذی المقدمه داریم. مانند نماز میّت که باید خوانده شود ولی نمی دانیم وضو که واجب است نفسی است که در نتیجه ربطی به نماز میّت ندارد یا اینکه وجوب وضو به سبب نماز میّت است.

الصورة الثانیة: اذا احتمل وجوب الغیر یعنی ذی المقدمه محتمل الوجوب است مثلا صیحه ی آسمانی ای آمده است و نمی دانم آیا نوع مردم ترسیدند که در نتیجه نماز آیات واجب است یا نترسیدند. در اینجا شک در غیر و در نتیجه شک در نماز آیات داریم. از آن سو وضو ممکن است واجب نفسی باشد و ارتباطی به نماز آیات نداشته باشد و ممکن است وجوب غیری داشته باشد.

الصورة الثالثة: اذا علم عدم وجوب الغیر یعنی می دانیم ذی المقدمه واجب نیست. مثلا زن حائض یقین دارد بعد از ظهر نماز بر او واجب نیست ولی نمی داند وضو واجب غیری است که در نتیجه نباید وضو بگیرد یا اینکه واجب نفسی است در نتیجه باید وضو بگیرد.

 

اما الصورة الاولی[4] : در این صورت حتما باید وضو گرفته شود چه واجب نفسی باشد و چه غیری. منتها اگر نفسی باشد هم قبل از صلاة میّت می توانم وضو بگیرم و هم بعد از صلاة ولی اگر غیری باشد حتما باید قبل از صلاة وضو بگیرم.

در این صورت، اشتغال یقینیة برائت یقینیة می خواهد در نتیجه حتما باید وضو بگیریم و حتما باید قبل از نماز میّت وضو بگیرم تا برائت یقینیه حاصل شود.

ثم ان المحقق النائینی[5] قال فی هذه الصورة باجراء البرائة. از آنجا که وضو حتما باید گرفته شود برائتی که او جاری می کند از تقدم وضو بر نماز میّت است. او می فرماید: من شک دارم که آیا نماز میّت مقید به وضو هست یا نه و این از قبیل اقل و اکثر ارتباطی است در نتیجه با مقراض برائت، تقید نماز میّت را با وضو قطع می کنیم. بنا بر این وجوب غیری بودن از بین می رود و وضوی نفسی باقی می ماند در نتیجه هم قبل از نماز میّت و هم بعد از نماز میّت می توان وضو گرفت.

یلاحظ علیه[6] :

اولا: اصل مثبت حجّت نیست و حال آنکه محقق نائینی به اصل مثبت عمل کرده است. او که غیریت را نفی کرده است لازمه ی عقلی آن نفسیت است نه لازمه ی شرعی آن.

ثانیا: در اطراف علم اجمالی نمی توانیم اصل جاری کنیم. مثلا من علم اجمالی دارم که وضو یا واجب نفسی است یا غیری و در آن نمی توان در یک طرف اصل برائت جاری کرد. جریان آن در شبهات بدویه است نه در اطراف علم اجمالی.

نتیجه اینکه ما در این قسم قائل به اشتغال هستیم و هم باید وضو گرفت و هم باید آن را قبل از نماز میّت گرفت.

 

اما الصورة الثانیة[7] : اذا احتمال وجوب الغیری.

در اینجا وجوب نماز آیات محتمل است ولی نمی دانم وضو واجب غیری است یا نفسی اگر غیری باشد لازم نیست وضو بگیریم زیرا ذی المقدمه مشکوک است و وجوب آن ثابت نیست تا مقدمه اش واجب باشد و اگر وضو نفسی باشد باید حتما وضو بگیرم.

در این قسم بر خلاف قسم سابق، علم تفصیلی به وجوب وضو نداریم در نتیجه وضو واجب نیست زیرا شک در اصل وجوب وضو دارم چه مقدم بر نماز آیات باشد و چه مؤخر بنا بر این وجوب آن را با مقراض برائت حذف می کنیم.

 

اما الصورة الثالثة[8] : اذا علم عدم وجوب الغیر

در این قسم هم قائل به برائت هستیم. وقتی در قسم دوم که احتمال وجوب غیر بود قائل به برائت شدیم در این قسم به طریق اولی قائل به برائت هستیم.

امام قدس سره در این صورت قائل به احتیاط شده است و این به سبب مثالی است که ایشان می زند و آن اینکه می فرماید: انسانی است که در ساعت یازده که ظهر نشده است یقین دارد نماز ظهر بر او واجب نیست ولی شک دارد که آیا وضو واجب نفسی است یا غیری. اگر نفسی باشد باید وضو بگیرد و اگر واجب غیری باشد باید تا بعد از وجوب نماز صبر کند. در اینجا او علم اجمالی دارد که وضو بر او واجب است اگر نفسی باشد قبل و بعد از صلاة می تواند وضو بگیرد ولی اگر غیری باشد حتما باید قبل از صلاة وضو بگیرد. بنا بر این یقین دارد که وضو بر او واجب است ولی نمی داند قبل از صلاة و بعد از آن کافی است یا حتما باید قبل از نماز باشد.

یلاحظ علیه: کلام ایشان در این مثلا صحیح است زیرا این از قبلی علم اجمالی در تدریجیات است و علم اجمالی در آن منجز است. مثلا اگر ندانم یا اینکه کاسه نجس است یا کاسه ای که فردا به آن مبتلا هستم باید از هر دو اجتناب کنم و علم اجمالی در آن منجز است.

ولی در مثالی که خود در مورد حائض زدیم چنین نیست.

 

تنبیهان[9] : صاحب کفایه در اینجا دو تنبیه ذکر می کند.

التنبیه الاول: ترتّب الثواب علی الامتثال الامر الغیری

التنبیه الثانی: الطهارات الثلاث

 

اما التنبیه الاول: این مسأله کلامی است و جایش در علم اصول نیست با این حال محقق خراسانی آن را ذکر کرده است. در کشف المراد در مبحث معاد این بحث ذکر شده است.

لا شک که در امتثال اوامر نفسی چه تعبدی باشد و چه توصلی ثواب داده می شود. اگر تعبدی باشد قصد قربت لازم است و ترتّب ثواب در آن مشخص می باشد زیرا قصد قربت در تعبدیات روح عبادت است. در توصلیات هم ثواب است (مانند شستن ثوب) البته اگر قصد قربت در آن وجود داشته باشد.

انما الکلام در اوامر غیریه است. مثلا مولی گفته است: ایها العبد اذهب الی السوق و اشتر اللحم. واجب غیری رفتن به بازار است و واجب نفسی خریدن گوشت می باشد. آیا برای رفتن به بازار نیز ثواب می دهند. یا مثلا جهاد و دفاع بر انسان واجب است و با قصد قربت ثواب دارد آیا انجام مقدمات مانند حرکت به سمت جهاد هم ثواب داده می شود؟

ظاهرا بر اساس آیه ی قرآن تمامی مقدمات فعل عبادی ثواب دارد: ﴿ذلِكَ بِأَنَّهُمْ لا يُصيبُهُمْ ظَمَأٌ وَ لا نَصَبٌ وَ لا مَخْمَصَةٌ في‌ سَبيلِ اللَّهِ وَ لا يَطَؤُنَ مَوْطِئاً يَغيظُ الْكُفَّارَ وَ لا يَنالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَيْلاً إِلاَّ كُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صالِحٌ إِنَّ اللَّهَ لا يُضيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنينَ[10]

بنا بر این تشنگی، خستگی، گرسنگی راه رفتن به سوی جبهه و تیر انداختن همه ثواب دارد.

 

ان شاء الله بحث کلامی[11] آن را در جلسه ی بعد مطرح می کنیم.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo