< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله سبحانی

96/06/15

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: نهی از قطع و مبحث تجری

بحث در این است که آیا شرع مقدس می تواند از عمل به قطع نهی کند و بگوید: «لا تعمل بقطعک بالخمر»؟

همه می گویند که شارع نمی تواند چنین نهیی داشته باشد زیرا وقتی کسی یقین پیدا کرده است که مایع مزبور خمر است یقین دارد که شرب آن حرام است و اگر شارع او را از عمل به قطع نهی کند این یا موجب تناقض در لسان شارع است و یا تناقض در ذهن قاطع. اگر قطع او مطابق واقع باشد تناقض در واقع لازم می آید زیرا هم شارع خمر را حرام می داند و هم الآن جواز شرب می دهد. اما اگر قطع او مطابق واقع نباشد و مایع مزبور آب باشد، نهی شارع موجب تناقض در ذهن فرد می شود زیرا او به شارع بدبین می شود و تصور می کند که شارع متناقض صحبت کرده است.

تمام این مطالب در جایی که قطع، طریقی باشد صحیح می باشد. قطع طریقی قطعی است که قطع در آن مدخلیتی در حکم ندارد و فقط جنبه ی واقع گرایی دارد.

اما اگر قطع، موضوعی باشد دست شارع باز است و می تواند بگوید که فقط قطعی را حجت می داند که از کتاب و سنت باشد ولی اگر از راه رمل و جفر و امثال آن به دست آمده باشد نباید مطابق آن عمل کرد. شارع در قطع موضوعی می تواند در موضوع اطاعت یا استنباط، قطع خاصی را در نظر بگیرد. یا مثلا شارع مقدس بگوید که قطعی را حجت می داند که از قیاس و استحسان به دست نیامده باشد. بنا بر این اگر کسی مانند ابو حنیفه از قیاس یقین پیدا کند که این حکم مانند حکم مقیس علیه است او نباید به قطع خود عمل کند.

 

الامر الخامس: تقسیم الحکم الی اقسام اربعة: الاقتضاء، الانشاء، الفعلیة و التنجز

اقتضاء: ملاکات احکام است مثلا خمر مفسده دارد و نماز مصلحت دارد. به نظر ما این از مراتب حکم نیست بلکه از مقدمات حکم است ولی اصولیون آن را از مراتب حکم می دانند.

انشاء: در مرحله ی انشاء دو نظر است. یک نظر مربوط به امام قدس سره است و یک نظر مربوط به سایرین.

اصولیون می گویند که حکم انشائی حکمی است که شرایطش موجود نباشد مانند: بلوغ، استطاعت، عقل و سایر شرایط عامه

اما امام قدس سره قائل بود که احکام انشائیه احکامی است که تشریع شده است ولی به دست ما نرسیده است. روایاتی دلالت دارد که یک سری از احکام وجود دارد که در دست امام زمان (عج) است و بعدا به دست ما می رسد.

فعلیت: حکم فعلی آن است که شارع مقدس آن را بیان کرده است و به دست عده ای رسیده ولی به دست من نرسیده است. بنا بر این هم حکم فعلی است و هم بیان آن تام است ولی من از آن خبر ندارم. چنین حکمی فعلی است ولی منجز نیست.

تنجز: منجز حکمی است که هم فعلی است و هم به دست من رسیده باشد.

 

محقق خراسانی در اینجا بحثی را مطرح می کند که ما آن را مطرح نمی کنیم. بحث او در مورد جمع بین حکم واقعی و ظاهری است. یعنی راویان حدیث از آنجایی که معصوم نیستند گاه ممکن است احکامی را به اشتباه برای ما نقل کنند و گاه بعضی از راویان عمدا دروغ می گویند. در اینجا است که بحث جمع بین حکم ظاهری و واقعی مطرح می شود. ما این بحث را بعدا در مقصد سابع که در مورد حجج شرعیه است مطرح می کنیم. صاحب کفایه نیز در آنجا این بحث را به شکل مفصل بیان کرده است.

تم الکلام فی الجهة الاولی

 

الجهة الثانیة: فی التجری

در این جهت چند امر را باید بحث کرد.

الامر الاول: التجری لغة و اصطلاحا (همین بحث را در نقطه ی مقابل تجری که انقیاد است باید مطرح کنیم و آن را در لغت و اصطلاح توضیح دهیم).

تجری در لغت به عملی گفته می شود که در آن عبد بر مولی جرأت پیدا کند. مثلا فرد یقین پیدا کرده است که مایع مخصوص خمر است و در عین حال، آن را سر کشیده است. چه مطابق واقع باشد و یا نباشد. البته اگر مطابق واقع باشد معصیت می باشد.

انقیاد در لغت به این معنا است که فرد احتمال وجوب می دهد و در عین حال، آن را انجام می دهد چه مطابق واقع باشد و یا نباشد. البته اگر مطابق واقع باشد اطاعت می باشد.

تجری در اصطلاح در جایی است که فرد جرأت بر مولی پیدا کند ولی خوشبختانه مطابق واقع نباشد. مثلا یقین به خمر داشته باشد و آن را بنوشد ولی مایع مزبور آب یا شربت باشد.

انقیاد هم در اصطلاح در جایی است که فرد احتمال وجوب می دهد و آن را انجام می دهد ولی مطابق واقع در نمی آید.

 

الامر الثانی: هل المسألة فقهیة، او کلامیة او اصولیة

بحث در این است که تجری تحت کدام یک از عناوین بالا گنجانده می شود.

پاسخ این است که بستگی دارد مسأله ی تجری را از کدام زاویه مطالعه کنیم.

اگر از این زاویه بررسی کنیم که آیا تجری حرام است یا نه در این صورت از مسأله ی فقهی بحث کرده ایم.

اما اگر به این گونه بحث کنیم که عقلا، عمل تجری قبیح است یعنی همان گونه که جرأت واقعی قبیح است این جرأت غیر واقعی هم قبیح است. در این صورت بحث ما اصولی است.

اما اگر از این دیدگاه بحث کنیم که آیا تجری عقاب دارد یا نه مسأله کلامی می شود زیرا علم کلام از ثواب و عقاب بحث می کند.

آیت الله حائری (مؤسس حوزه) در کتاب خود به نام «فوائد الاصول» قائل است که بحث تجری هم فقهی است و هم کلامی و اصولی.

به نظر ما مسأله فقهیه است ولی اگر از جنبه ی اصولی به آن نگاه کنیم یعنی بگوییم آیا تجری قبیح است یا نه این از باب استدلال بر حرمت است. مثلا اگر بگوییم که تجری حرام است برای استدلال آن می گوییم که تجری نزد عقل قبیح است. آیت الله حائری، دلیل مسأله را با خود مسأله یکی فرض کرده است. همچنین اگر به تجری از جنبه ی کلامی نگاه کنیم و اینکه آیا عقاب دارد یا نه این از آثار مسأله می باشد نه خود مسأله.

 

الامر الثالث: آن موقع که ما رسائل تدریس می کردیم تفهیم این امر برای شاگردان سنگین بود. بحث در این است که ما دو مسأله داریم: یکی اینکه حکم تجری چیست و دوم اینکه حکم المتجرَی به (آنی که تجری با آن انجام گرفته) چه می باشد.

شیخ انصاری در رسائل، ابتدا تجری را بحث می کند و بعد به سراغ حکم دومی می رود و در آنجا با صاحب فصول اختلاف پیدا می کند.

فرق این دو در این است که در اول خود تجری که قائم با نفس است بحث می شود. اما در دومی بحث در آب است که آن آب که من به عنوان خمر خورده ام آیا حکم همان آب را دارد که مباح است یا اینکه حکمش عوض می شود. بنا بر این در اولی در امر نفسانی که همان جرأت بر مولی که مظهرش آن عمل است بحث می شود که آیا حرام است یا حلال. اما در دومی بحث در حکم متجری به است که همان آب است که آیا حکم آن عوض می شود یا نه.

 

الامر الرابع: اقسام التجری

شیخ انصاری در رسائل برای تجری شش قسم ذکر می کند و ما فقط سه تای آن را ذکر می کنیم زیرا سه تای دیگر فعلا برای ما مطرح نیست.

اول اینکه فرد نیّت کرده است که نعوذ بالله خمر مقطوع را بخورد و بعد تصمیمش عوض می شود و آن را نمی خورد.

نیّت کرده است که خمر مقطوع را بخورد و مقدمات آن را نیز انجام داده است مثلا ظرف و سایر وسائل را نیز مهیا کرد ولی آن را نمی خورد.

هم نیّت کرده است و هم مقدمات را انجام داده و هم مایع مزبور را نوشیده است و بعد متوجه شده است که مایع مزبور خمر نبوده است.

آنی که محل بحث است سومی است و الا اولی و دومی واضح است که حرام نمی باشد. اما اولی که نیّت معصیت است اشکالی ندارد زیرا می گویند که «نیة المعصیة لا تکتب» و دومی نیز حرام نیست.

 

به هر حال در جلسه ی آینده ان شاء الله این بحث را مطرح می کنیم که دلائل شیخ انصاری بر حلیت تجری و دلائل محقق خراسانی بر حرمت تجری چیست. ما نیز با شیخ موافق هستیم.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo