< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله سبحانی

97/01/05

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تسامح در ادله ی سنن

بحث در تسامح در ادله ی سنن است. محقق خراسانی این مسأله را در اینجا عنوان کرده است زیرا بحث در احتیاط در عباداتی است که امری ندارد. به عبارت دیگر عباداتی است که محتمل العبادیة است و بحث است که آنها را چگونه باید انجام داد. چهار احتمال در آن بود و یکی از آنها این بود که احتمال امر در آنها کافی است و لازم نیست علم به امر باشد (و بر همین اساس در صحرا که قبله را نمی دانیم به چهار طرف نماز می خوانیم و حال آنکه در آنها علم به امر نداریم) و از اینجا بود که بحث در تسامح در ادله ی سنن مطرح شد و محقق خراسانی می خواهد به وسیله ی این روایات برای محتمل العبادیة امر درست کند (و این در واقع پاسخ پنجم می باشد.)

احْمَدُ بْنُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِی فِی الْمَحَاسِنِ عَنْ عَلِی بْنِ الْحَكَمِ (الزبیری که ثقة است) عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ بَلَغَهُ عَنِ النَّبِی ص شَی‌ءٌ مِنَ الثَّوَابِ فَعَمِلَهُ كَانَ أَجْرُ ذَلِكَ لَهُ وَ إِنْ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَمْ یقُلْهُ[1]

محقق خراسانی اگر بخواهد با این روایات امر درست کند باید قائل شود که روایات تسامح، آن عمل را مستحب نفسی می کند. مثلا اگر دعاء هنگام رؤیت هلال محتمل العبادیة باشد روایات تسامح، نه تنها امر درست می کند بلکه دعاء مزبور را مستحب نفسی می کند. زیرا کلمه ی «اجر» در روایت فوق به احتیاط بر نمی گردد بلکه به عمل بر می گردد و این نشانه ی آن است که عمل مزبور مستحب نفسی می باشد.

محقق خراسانی هرچند قائل است که روایات تسامح در ادله ی سنن دلالت بر استحباب نفسی دارد ولی این روایات به درد مسأله ی ما نمی خورد زیرا موجب خروج از بحث می شود زیرا ما درصدد این هستیم که عمل هایی که احتیاطی است را بیاوریم ولی با روایات تسامح در ادله ی سنن، اعمال ما معلوم الاستحباب می شود و دیگر جزء اعمال احتیاطی نخواهد بود و به عبارت دیگر، عمل در این صورت محتمل العبادیة نخواهد بود بلکه قطعی العبادیة می باشد و عمل به عنوان امر واقعی آورده می شود.

بحث دیگر این است که آیا از روایات تسامح در ادله ی سنن فقط ثواب استفاده می شود یعنی اگر کسی عملی را آورد که روایت ضعیفی دلالت بر ثوابی که مترتب بر آن عمل باشد وجود دارد آیا فقط ثواب آن عمل به انسان می رسد یا اینکه عمل نیز فی نفسه مستحب می شود.

شیخ انصاری قائل است که فقط ثواب مزبور را به انسان می دهند ولی خود عمل مستحب نمی شود.

محقق خراسانی در مقابل قائل است که از این روایات، استحباب نفسی استفاده می شود زیرا ضمیر اشاره در «ذلک» به «عمل» می خورد. بنا بر این روایات تسامح در ادله ی سنن کارخانه ی مستحب سازی است.

ان قلت: کسی که عمل را می آورد آن را به داعی احتمال می آورد بنا بر این ثواب مربوط به احتمال است نه مربوط به خود عمل. بنا بر این کلام شیخ انصاری صحیح است.

قلت: محقق خراسانی در پاسخ می فرماید: دواعی هرگز نمی تواند قید برای عمل باشد یعنی موجب نمی شود که عمل هم به قید داعویت انجام گیرد تا گفته شود که ثواب مال داعی است.

ان قلت: در بعضی از روایات تسامح آمده است «عمل ذلک طلبا لقول النبی ص» بنا بر این عمل را به داعی طلب کردن آنچه پیغمبر اکرم (ص) فرموده است می آورند.

قلت: «طلبا لقول النبی ص» جنبه ی داعویت دارد و پاسخ همان است که در ان قلت قبلی بیان کردیم.

 

اینکه کلام شیخ انصاری را بپذیریم یا کلام محقق خراسانی را دارای آثار شرعی متعددی است و ما این بحث را مستقلا در «الرسائل الاربع» به شکل مفصل ذکر کردیم و آثار شرعی این دو قول را نیز آوردیم.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo