< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله سبحانی

97/01/28

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: آیا ابتلاء شرط تکلیف است؟

سه[1] مسأله وجود دارد که باید آنها را بحث کرد:

     مسأله ی اول این است که اگر شک کنیم ابتلاء شرط تکلیف هست یا نه چه باید کرد؟

     مسأله ی دوم این است که فرض می کنیم ابتلاء شرط تکلیف است اما شبهه ی مصداقیه داریم.

     مسأله ی سوم این که فرض می کنیم ابتلاء شرط تکلیف است اما شبهه ی مفهومیه داریم.

اگر کسی قائل به قول امام قدس سره شود که قائل هستند ابتلاء شرط تکلیف نیست جایی برای بحث در این سه مسأله وجود ندارد. زیرا امام قدس سره بین خطابات شخصی و قانونی فرق می گذارد، ابتلاء در خطابات شخصی شرط است ولی در خطابات قانونی شرط نمی باشد. بنا بر این آن سه مسأله را بنا بر مبنای شیخ انصاری و دیگران که ابتلاء را شرط تکلیف می دانند بحث می کنیم:

اما المسألة الاولی:[2] اگر شک کردیم که آیا ابتلاء شرط برای صحت خطاب هست یا نه چه باید کرد آیا از اناء باید اجتناب کرد یا نه؟ فرض این است که یک اناء در منزل داریم و یک اناء هم در منزل صدر اعظم که محل ابتلاء من نیست. اگر ابتلاء شرط باشد حتما باید از انائی که در منزل ماست اجتناب کنیم و الا لازم نیست (البته امام قدس سره شک ندارد که ابتلاء شرط نیست در نتیجه من باید از انائی که در منزل خود دارم اجتناب کنم و شیخ انصاری نیز شک ندارد که شرط هست و لازم نیست از انائی که در منزل است اجتناب کنم ولی سخن در این است که اگر کسی در این مسأله به نتیجه نرسید چه باید کند.)

شیخ انصاری[3] می فرماید: مرجع هنگام شک، احتیاط است زیرا خطابات شارع مقید به ابتلاء نیست. شارع فرموده است: «اجتنب عن الخمر» و این کلام شارع مطلق است و مقید به «ابتلاء» نیست در نتیجه از انائی که در خانه دارم باید اجتناب کنم هرچند اناء دیگر که در هند است محل ابتلاء من نباشد.

سپس اضافه می کند: شک در اینکه خطاب کردن به صورت منجز قبیح است یا نه سبب نمی شود که ما برائت را جاری بدانیم.

محقق خراسانی[4] می فرماید: اگر در مسأله ی اصولیه شک کنیم مرجع برائت است زیرا بحث ما در اصل اطلاق نیست. ما هم قبول داریم که کلام مطلق است ولی با اطلاق کاری نداریم بلکه در صحت خطاب شک داریم. اگر قائل شویم ابتلاء شرط نیست خطاب صحیح است ولی اگر قائل شویم که ابتلاء شرط است خطاب در اینجا صحیح نیست. شک ما در صحت خطاب است در نتیجه از باب شک در تکلیف و از باب شبهه ی بدویه می باشد و در آن برائت جاری می شود.

توضیح ذلک: گاه اطلاق مسلَّم است و صحت خطاب هم مسلَّم است مثلا مولی می فرماید: «اعتق رقبة» و نمی دانم رقبه باید مؤمنه باشد یا نه در اینجا به اطلاق تمسک می کنیم.

گاه اطلاق هست ولی شک ما در صحت خطاب است یعنی آیا عقلا مولی می تواند به شکل منجز خطاب کند یا نه در این صورت مورد از باب شک در تکلیف می شود و باید برائت را جاری کرد.

 

المسألة الثانیة: [5] (این مسألة و مسأله ی بعد در کفایه نیست بلکه شیخ در رسائل به آن پرداخته است.)

در این مسأله فرض بر این است که ابتلاء شرط صحت تکلیف است ولی شک در مصداق داریم و آن اینکه انائی در منزل ما هست و علم اجمالی داریم که یا این اناء نجس است و یا اناء دیگر که نمی دانیم در شهر قم و محل ابتلاء من است یا در تهران که محل ابتلاء من نباشد.

شیخ انصاری در اینجا نیز قائل می شود که باید به اطلاق «اجتنب عن النجس» تمسک کرد و باید گفت که از انائی که در منزل ماست باید اجتناب کرد. در نتیجه باید قائل به احتیاط شد.

یلاحظ علیه: به نظر ما باید قائل به برائت[6] شد. در جلد اول کفایه گفتیم که تمسک به عام در شبهات مصداقیه جایز نیست. مثلا مولی می فرماید: «اکرم العلماء» و شش ماه بعد می گوید: «لا تکرم العالم الفاسق». حال ما در مورد زید می دانیم عالم است ولی نمی دانیم فاسق هست یا عادل است. گفتیم در این موارد نمی توانیم به عام تمسک کنیم زیرا: ان المخصِّص و ان لم یتصرف فی العام بالارادة الاستعمالیة و انما تصرف فیه بالارادة الجدیة. (البته این قانون مأخوذ از کفایه است)

یعنی مخصص منفصل نمی تواند در ظاهر عام تصرف کند زیرا از لحاظ زمانی با عام فاصله دارد ولی در اراده ی جدیه تصرف می کند. موضوع هرچند ظاهرا عالم است ولی بالارادة الجدیة موضوع «العالم غیر الفاسق» است و ما هرچند عالم بودن را احراز کردیم ولی غیر فاسق بودن را احراز نکردیم. این از باب شک در موضوع است و در آن به حکم تمسک نمی کنند.

در ما نحن فیه نیز همین گونه است مثلا شارع فرموده است: «اجتنب عن النجس» بعد عقل ما از باب مخصص منفصل می گوید: «در صحت خطاب، ابتلاء شرط است.» بنا بر این بر اساس اراده ی استعمالیه، موضوع فقط نجاست است اما بر اساس اراده ی جدیه موضوع مرکب است: «اجتنب عن النجس المبتلی به» و من نجس بودن را احراز کرده ام ولی «مبتلی به» بودن را احراز نکرده ام از این رو نمی توان به عام تمسک کرد و مورد از باب شبهه ی بدویه می شود و در آن برائت جاری می شود از این رو اجتناب از انائی که در منزل داریم لازم نیست.

المسألة الثالثة: [7] در این مسأله فرض بر این است که ابتلاء شرط صحت تکلیف است ولی شک در مفهوم داریم مثلا نمی دانم این اناء نجس است یا آن گوشه از زمین خانه که ممکن است روزی بر آن سجده کنم. در این مثال نمی دانم نجس بودن زمین آیا در صدق کردن ابتلاء کافی است یا اصلا ابتلائی وجود ندارد. (در مفهوم ابتلاء شک داریم.) آیا این مقدار از ابتلاء مصحح خطاب هست یا نه.

شیخ انصاری قائل است که در اینجا نیز باید به اطلاق[8] تمسک کرد و قائل به احتیاط شد و از اناء باید اجتناب کرد زیرا خطاب «اجتنب عن النجس» مطلق است و مقید به ابتلاء نیست و هم معلوم به تفصیل را شامل می شود هم معلوم به اجمال را.

ما به کلام شیخ چند اشکال داریم. اولین اشکال این است که این مثال از باب شبهه ی مصداقیه است و اصلا در ابتلاء نمی توان شبهه ی مفهومیه را تصور کرد.

 

ان شاء الله در جلسه ی آینده این بحث را ادامه می دهیم.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo