< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله سبحانی

97/08/23

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تنبیهات قاعده ی لا ضرر

التنبیه السادس: دخول الاحکام العدمیة تحت الروایة[1]

این تنبیه را در جلسه ی گذشته کمی توضیح دادیم و آن اینکه آیا لا ضرر همان گونه که احکام ایجابیه را شامل می شود احکام عدمیه را نیز شامل می شود یا نه.

البته تمامی احکام ما ایجابیه است و این متعلق است که گاه وجودی است و گاه عدمی و الا هر دو از باب انشاء است چه بگوییم: یضمن و یا بگوییم: لا یضمن. اولی از باب انشاء ضمان است و دومی از باب انشاء عدم ضمان.

مثلا مردی است که نفقه ی زوجه اش را نمی دهد و مسکن مناسب در اختیارش نمی گذارد و به وظائف خود عمل نمی کند و زن را طلاق هم نمی دهد. در اینجا حکم لا یجوز الطلاق الا بالزوج یک حکم عدمی و ضرری است.

یا مثلا مولایی هست که نسبت به عبد خود کم کاری می کند و عبد را به کارهای سخت می گمارد و به او نفقه نمی دهد و او را آزاد هم نمی کند. در اینجا حکم لا یجوز العتق الا باذن المولی حکمی عدمی و ضرری می باشد.

بنا بر این اگر حاکم شرع متوجه شود که چنین موردی پیش آمده است این دو حکم عدمی که ضرری است را حذف می کند و آن را تبدیل به «یجوز» می کند یعنی زن را طلاق می دهد و عبد را آزاد می کند.

البته این کار باید به دست حاکم شرع و ولیّ فقیه انجام شود زیرا «کل فعل لم یکن له مسؤول خاص و کان امرا مطلوبا للشارع ففعله علی ید حاکم الشرع».

شیخ انصاری در رسائل مثال های دیگری[2] [3] می زند:

لو امسک شاة فمات ولدها که آیا آن فرد ضامن هست یا نه.

لو امسک رجلا ففرّ دابة که آیا آن فرد ضامن دابه هست یا نه.

لو امسک حرّا و حال آنکه او هر روز درآمدی دارد آیا آن فرد ضامن مزد آن انسان هست یا نه.

نقول: [4] در دو مورد اول نیازی به لا ضرر نداریم بلکه قاعده ی «من اتلف مال الغیر فهو له ضامن» این دو مورد را شامل می شود.

اما در مثال سوم شیخ انصاری می فرماید: هناک وجهان

وجه اول این است که حبس کننده ضامن درآمد آن فرد نیست زیرا لا ضرر فقط احکام ایجابی را شامل می شود اما در مورد حرّ، شارع حکم به عدم ضمان نکرده است. به عبارت دیگر ما نحن فیه از باب عدم الحکم بالضمان است نه از باب الحکم بعدم الضمان.

وجه دوم این است که می گوییم: شرع مقدس باید تمامی ضررها را جبران کند حتی از جایی که از سکوت و عدم الحکم او ضرر تولید شود. بنا بر این در ما نحن فیه حبس کننده ضامن است.

یلاحظ علیه: سکوت شارع آیا به این معنا است که در این مورد حکم شرعی وجود ندارد؟ این بر خلاف روایت است که می فرماید: وَ اللَّهِ مَا مِنْ شَی‌ءٍ یقَرِّبُکمْ مِنَ الْجَنَّةِ وَ یبَاعِدُکمْ‌ مِنَ النَّارِ إِلَّا وَ قَدْ أَمَرْتُکمْ‌ بِهِ وَ مَا مِنْ شَی‌ءٍ یقَرِّبُکمْ مِنَ النَّارِ وَ یبَاعِدُکمْ مِنَ الْجَنَّةِ إِلَّا وَ قَدْ نَهَیتُکمْ‌ عَنْه‌[5] همچنین با ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ‌ لَكُمْ‌ دينَكُمْ﴾‌[6] سازگار نیست. بنا بر این باید سخنی گفته باشد.

اما وجه دوم ایشان خوب است ولی ما به این وجه نیازی نداریم زیرا ما قائل هستیم که شارع مقدس حکم به عدم کرده و این حکم اگر ضرری باشد باید آن را حذف کند. بنا بر این حبس کننده ضامن است.

سپس محقق نائینی[7] کلام شیخ را پردازش کرده و نکته ی جدیدی بر آن اضافه نکرده است. ولی او اصرار دارد ثابت کند که لا ضرر احکام عدمیه را نمی گیرد و برای این مدعا سه مثال می زند: لا یُضمن منافع الحر، لا یجوز الطلاق لغیر الزوج، لا یجوز العتق لغیر المولی و قائل است که لا ضرر این سه «لا» را نمی تواند از بین ببرد.

او سپس در مقام دلیل می گوید: لو وجب تدارک کل ضرر باید گفت که اگر آفتی بیاید و باغ را از بین ببرد و یا سیلی بیاید و جایی را خراب کند باید از بیت المال خسارت صاحب مال را جبران کرد.

یلاحظ علیه: [8] ما قائل نیستیم که تدارک هر ضرری باید جبران شود بلکه فقط در صورتی ضرر باید جبران شود که طبق نظر شیخ انصاری شارع با حکمی که صادر می کند ضرر بزند و یا طبق نظر ما، مردم به دیگری ضرر بزنند.

سپس در دلیل دوم می فرماید: همچنین اگر در مثال زوجه یا عتق عبد، اگر لا ضرر آن را شامل شود پس باید طلاق دهنده خود زوجه باشد و یا عتق کننده خود غلام باشد چرا باید حاکم شرع متصدی آن باشد؟ و حال آنکه مُطَلّق بودن زوجه و مُعتِق بودن غلام بر خلاف اجماع است.

یلاحظ علیه: ما نمی گوییم که حاکم شرع باید این کار را انجام دهد یا کسی دیگر. لا ضرر فقط می گوید که این ضرر باید از زوجه و غلام دور شود. ما از قواعد دیگری متوجه می شویم که این گونه کارها بر عهده ی حاکم شرع است.

اما در مورد دلیل سوم می گوید: اگر لا ضرر این مورد را شامل شود عقد نکاح باید خود به خود فسخ شود و یا غلام خود به خود آزاد گردد.

یلاحظ علیه: همان پاسخ را در اینجا تکرار می کنیم و آن اینکه لا ضرر فقط می گوید که ضرر باید از بین برود اما کیفیت آن را باید از دلیل دیگر استفاده کنیم.

 

بحث اخلاقی:

خداوند در قرآن می فرماید: ﴿وَ الَّذينَ جاهَدُوا فينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ‌ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنينَ[9] و وعده می دهد که کسانی در راه خدا قدم بگذارند و تلاش نمایند آنها را کمک می کند.

جهاد این است که انسان مقداری در فشار قرار گیرد زیرا این فشارها انسان را می سازد. هر چه آهن را در کوره ی آتش بگذارند زوائدش می ریزد و سفت تر می شود. بنا بر این انسان هر چه در فشار قرار گیرد و روزه بگیرد و نیمه شب نماز بخواند، غیبت نکند و حرام و حلال خدا را مراعات کند ایمانش قوی تر می شود و خداوند همراه با چنین افرادی است که احسان می کنند.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo