< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله سبحانی

97/10/02

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تنبیهات استصحاب

تنبیه اول[1] را که ما بر تنبیهات شیخ اضافه کرده بودیم در کلمات محقق آشتیانی هم وجود دارد.

به هر حال، بحث در تنبیه دوم[2] است که گفتیم یقین و شک باید فعلی باشد و اگر تقدیری باشد فایده ندارد. اکنون چند فرع[3] را مطرح می کنیم تا بر این تنبیه تطبیق دهیم.

الفرع الاول:[4] اذا احدث و غفل ثم صلی و شک فی انه هل تتطهر بعد الحدث او لا.

ما در اینجا با محقق خراسانی اختلاف داریم و ما معتقدیم که اینجا مجرای استصحاب است ولی محقق خراسانی قائل است که قاعده ی فراغ جاری می شود. اگر قاعده ی فراغ جاری باشد بر استصحاب حاکم است. (همان گونه که قاعده ی ید بر استصحاب قائم است.)

نقول: ارکان استصحاب در اینجا وجود دارد زیرا از عبارت «احدث» استفاده می شود که یقین سابق وجود دارد که همان حدث است. بعد که شک می کند آیا قبل از نماز وضو گرفته است یا نه ارکان استصحاب تکمیل می شود. همچنین یقین و شک هر دو فعلی می باشند. نتیجه ی جریان استصحاب این است که نماز او باطل است.

محقق خراسانی می گوید استصحاب در اینجا جاری نیست بلکه قاعده ی فراغ جاری است و نماز فرد صحیح است. زیرا شک او بعد از نماز است و باید قاعده ی فراغ جاری شود.

ما می گوییم: در جریان قاعده ی فراغ شرط است که حالت شک با حالت عمل از لحاظ تذکر و یادآوری متفاوت کند و با هم یکسان نباشد. یعنی در حال عمل «اذکر» و هوشیارتر باشد همان گونه که امام علیه السلام می فرماید: هُوَ حِینَ یتَوَضَّأُ أَذْکرُ مِنْهُ حِینَ یشُک[5] ولی در ما نحن فیه حال عمل و حال شک با هم یکسان است زیرا او نه در حال یقین هشیار است و نه در حالت شک لذا قاعده ی فراغ جاری نمی شود.
ه ی فراغ است و حال آنکه نیست.

فرع اول: کسی انگشتری به دست داشت و هنگام غسل آن را تکان می داد تا آب زیر آن برود. ولی من مطمئنم که در غسل اخیر یقینا انگشترم را تکان ندادم. در اینجا قاعده ی فراغ جاری نیست زیرا حالت شک با حالت عمل از لحاظ هشیاری یکسان است. هم موقع عمل یقین دارم انگشتر را تکان ندادم و هم الآن. بنا بر این اگر کسی بداند که انگشترش را تکان نداده و احتمال دهد که آب نفوذ کرده باشد در اینجا قاعده ی فراغ جاری نمی شود.

فرع دوم: دو آب در اختیار من بود یکی مضاف و دیگری مطلق. من بدون توجه وضو گرفتم و بعد شک کردم که آیا وضوی من با آب مضاف بود یا آب مطلق. در اینجا هرچند شک بعد از عمل است ولی قاعده ی فراغ جاری نمی شود زیرا حالت عمل و حالت شک از لحاظ تذکر و هشیاری یکسان است.

ما نحن فیه نیز از همین قبیل است.

الفرع الثانی:[6] اذا احدث ثم شک ثم غفل ثم صلی ثم شک.

این مانند فرع سابق است با این تفاوت که در اینجا دو شک وجود دارد.

محقق خراسانی که در فرع قبل قاعده ی فراغ را جاری می کرد و قائل بود که نماز فرد صحیح است در اینجا قائل است که استصحاب جاری می شود و نماز فرد باطل است. زیرا احدث به معنای یقین سابق است و شک بعدی هم رکن دیگر استصحاب را تکمیل کرده است. بنا بر این قبل از اینکه فرد نماز بخواند استصحاب حدث جاری می شود.

ان قلت: نماز گذار بعد از نماز هم شک کرده است چرا به دلیل این شک قاعده ی فراغ جاری نباشد.

قلت: این به ظاهر شک جدید است ولی در واقع همان شک اول است که برای او دوباره تکرار شده است.

الفرع الثالث:[7] این فرع همانند فرع دوم است با این فرق که به جای حدث، طهارت می آوریم و می گوییم: توضأ ثم غفل ثم صلی ثم شک فی بقاء الطهارة فی حال الصلاة.

در اینجا استصحاب طهارت جاری می شود زیرا قبل از نماز، هم یقین داشت و هم شک. اشکال نشود که بعد از نماز هم شک کرده است زیرا این شک شک جداگانه ای نیست بلکه عبارت از همان شک اول می باشد.

در اینجا قاعده ی فراغ جاری نمی شود هرچند با استصحاب هماهنگ است و نتیجه ی هر دو صحت نماز است زیرا با وجود استصحاب نیازی به قاعده ی فراغ نداریم.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo