< فهرست دروس

درس تفسیر آیت الله سبحانی

93/04/09

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تفسیر آیه ی اول و دوم سوره ی زمر
﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ‌ تَنْزيلُ الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزيزِ الْحَكيمِ[1]
گفتیم سوره های قرآن برای خود هدف بارزی را دنبال می کنند که همان روح سوره محسوب می شود هرچند در هر سوره یک بحث های جانبی هم مطرح می شود ولی آن بحث ها نیز کم و بیش به همان هدف اصلی ارتباط دارد. مفسر ابتدا باید آیات یک سوره را بررسی کند و آن موضوع اصلی را بیابد. به نظر ما هدف اصلی این سوره توحید و مبارزه با بت پرستی و غیر خداپرستی است و در جلسه ی قبل به یک سری از این آیات اشاره کردیم.
﴿تَنْزيلُ الْكِتابِ﴾ اضافه در این عبارت از قبیل اضافه ی صفت به موصوف است و تنزیل به معنای منزّل است و صفت کتاب می باشد یعنی الکتاب المنَزَّل (کتابی که نازل شده است.) در لغت عرب، اضافه ی صفت به موصوف بسیار دیده می شود.
بعد خداوند می فرماید: ﴿مِنَ اللَّهِ﴾ این قید برای رفع تهمت هایی است که به رسول خدا (ص) زده می شد کما اینکه می خوانیم: ﴿وَ قالُوا أَساطيرُ الْأَوَّلينَ اكْتَتَبَها فَهِيَ تُمْلى‌ عَلَيْهِ بُكْرَةً وَ أَصيلاً[2] یعنی کفار می گفتند که این قرآن را بر رسول خدا (ص) املاء کرده اند و او هم نوشته است و یا آن را از روی یک نسخه ی دیگر استنساخ کرده و کتابت کرده است. این در حالی است که آیات قرآن می گوید که رسول خدا (ص) امی بوده است.
اکنون نیز کسانی که قائل به پلورایسم (تعدد مذهب) می باشند می گویند رسول خدا (ص) از جانب خداست ولی بعد از آن هرچه هست حاصل افکار خودش می باشد. آیه ی فوق آن را نفی می کند و می گوید که قرآن از جانب خداوند بر او نازل شده است.
آیه ی فوق در اول سوره های جاثیه و احقاف نیز تکرار شده است و همین علامت آن است که در قرآن هیچ اختلاف و تباینی نیست.
﴿الْعَزيزِ الْحَكيمِ
عزیز به معنای کسی است که مقهور نمی شود: الذی لا یُقهَر
حکیم نیز به کسی می گویند که افعالش عاقلانه و از روی حکمت است.
در دو صفت فوق دو احتمال است یعنی اینکه صفت الله باشد زیرا در کنار الله آمده است. یعنی خداوند دارای آن دو صفت می باشد.
احتمال دیگر این است که صفت کتاب باشد یعنی کتاب خداوند دارای آن دو صفت است یعنی در میدان مبارزه کسی نمی تواند کسی مانند آن را بیاورد. در بعضی از آیات، این دو صفت برای کتاب آمده است. کما اینکه در سوره ی یس می خوانیم: ﴿وَ الْقُرْآنِ الْحَكيمِ[3] و در جایی دیگر می خوانیم: ﴿وَ إِنَّهُ لَكِتابٌ عَزيزٌ[4]
به هر حال احتمال اول ارجح است زیرا این دو صفت به الله نزدیک تر اند.
تنزیل به جایی اطلاق می شود که نزول چیزی تدریجی باشد. علت اینکه قرآن تدریجا آمده است (بر خلاف تورات که یک جا نازل شده است) این است که همان طور که خداوند می فرماید: ﴿وَ قالَ الَّذينَ كَفَرُوا لَوْ لا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً واحِدَةً كَذلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤادَكَ وَ رَتَّلْناهُ تَرْتيلاً[5]
ان قلت: اگر تنزیل به معنای نزول تدریجی است و انزال هم به معنای نزول دفعی و آیه ی فوق می گوید که قرآن تدریجا نازل شده است چرا در آیه ی دوم سوره ی زمر از کلمه ی انزال استفاده شده است: ﴿إِنَّا أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ[6]
قلت: تنزیل که نزول تدریجی است ناظر به بیست و سه سال است که قرآن بر رسول خدا (ص) نازل شده است و انزال که نزول دفعی است یعنی همه ی قرآن یک جا بر قلب رسول خدا (ص) نازل شده است و این در شب قدر اتفاق افتاده است: ﴿إِنَّا أَنْزَلْناهُ في‌ لَيْلَةِ الْقَدْرِ[7]
معنای ﴿بِالْحَقِّ﴾:
باء در کلمه ی فوق الصاق است کتابی که بر رسول خدا (ص) نازل شده است مقرون و همراه با حق است یعنی هرگز باطلی در آن وجود ندارد از این رو قرآن از ابتدا تا انتها کلام خداوند است و از جایی دیگر نیامده است.
﴿بِالْحَقِّ﴾ یا قید کتاب است و یا قید انزلناه و در هر حال فرقی ندارد و معنای آن یکی است با این حال اگر قید کتاب باشد بهتر است.
بعد خداوند می فرماید: ﴿فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ﴾ یعنی حال که این کتاب از ناحیه ی خداوند است و بر حق است هم خدا را عبادت کنید و هم در کنار او کس دیگری را اطاعت نکنید. مشرکان هم می گفتند که ما خدا را عبادت می کنیم ولی آنها چند خدا را پرستش می کردند.
دین در آیه ی فوق به معنای اطاعت است یعنی اطاعت را خالصانه برای خداوند انجام دهید. ما در عالم یک نفر را اطاعت می کنیم که همان خداوند است و اگر رسول خدا (ص) و ائمه و مراجع دینی را اطاعت می کنیم به سبب این است که اطاعت از آنها شاخه ای از اطاعت از خداوند است کما اینکه خداوند می فرماید: ﴿مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّه‌[8]
عمل خالص بسیار مشکل است به این معنا که هرچند خلوص دارای مراتب و درجات است ولی عمل صد در صد خالصانه کار بسیار سختی است.
به عنوان نمونه در روایتی می خوانیم:
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا ع أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ص كَانَ يَقُولُ طُوبَى لِمَنْ أَخْلَصَ لِلَّهِ الْعِبَادَةَ وَ الدُّعَاءَ وَ لَمْ يَشْغَلْ قَلْبَهُ بِمَا تَرَى عَيْنَاهُ (آنچه می بیند قلبش را مشغول نکند) وَ لَمْ يَنْسَ ذِكْرَ اللَّهِ بِمَا تَسْمَعُ أُذُنَاهُ (آنچه با گوشش می شنود سبب نسیان نشود) وَ لَمْ يَحْزُنْ صَدْرَهُ بِمَا أُعْطِيَ غَيْرُهُ (غصه ی این را نخورد که آنچه دیگری دارد من ندارم).[9]
کسانی که در مرتبه ی عالی از سلوک هستند وقتی با کسی صحبت می کنند و او را می بینند در دل از یاد خدا غافل نیستند.
در روایت دیگر می خوانیم: ان الاخلاص اشد من العمل الْإِبْقَاءُ عَلَى الْعَمَلِ حَتَّى يَخْلُصَ أَشَدُّ مِنَ الْعَمَل وَ الْعَمَلُ الْخَالِصُ الَّذِي لَا تُرِيدُ أَنْ يَحْمَدَكَ عَلَيْهِ أَحَدٌ إِلَّا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ‌[10]
مثلا ساختن مسجد و بیمارستان برای بعضی بسیار راحت است ولی اینکه برای خداوند باشد بسیار سخت است. مثلا به سازنده ی مسجد بگویند که اسم شما را در بالاسر مسجد نمی نویسند، آیا قبول می کند؟
همچنین گاه انسان در ابتدای کار، عمل را برای خداوند انجام می دهد ولی بعد کم کم نفسانیت را در کار خود داخل می کند و به تدریج از اخلاص خارج می کند.
سابقا توده ای ها شعار می دادند که نان، برق و همه چیز برای همه باشد ولی ما می گفتیم که همه باید فقط برای خدا باشد.
امام قدس سره می فرمود که دوست نداشته است نامش در اول کتاب کشف الاسرار مندرج شود در نتیجه آن را بدون نام منتشر کرد بعد اضافه می کرد که ولی خداوند بر عکس نیّت من همه را از اینکه این کتاب توسط من نوشته شده است باخبر کرد.
علامت اینکه بفهمیم کار برای خدا است نه غیر او این است که انسان در انجام کار خوب انتظار از کسی نداشته باشد که او را بستاید و فقط این انتظار را از خدا داشته باشد.
این همان است که در مورد امیر مؤمنان علی علیه السلام در جریان کشتن عمرو بن عبدود نقل شده است که وقتی که حضرت می خواست او را بکشد، او آب دهانی بر صورت حضرت انداخت. حضرت بلند شده و مقداری قدم زد و بعد او را کشت. علت را از ایشان پرسیدند و در جواب فرمود آن لحظه خشمگین شده بودم و اگر او را می کشتم شاید به سبب خشمم بود، اندکی قدم زدم خشمم فروکش کند که او را فقط به خاطر خداوند بکشم.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo