< فهرست دروس

درس تفسیر آیت الله سبحانی

93/04/29

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: سوره ی زمر آیات 30
﴿إِنَّكَ مَيِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَيِّتُونَ * ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ عِنْدَ رَبِّكُمْ تَخْتَصِمُونَ[1]
خداوند در آیه ی اول می فرماید: رسول خدا (ص) نیز مانند شما حیاتی موقت دارد و جاودانه در این دنیا باقی نمی ماند. کما اینکه هیچ کس تا آخر در این دنیا زنده نخواهد ماند. بعد در آیه ی دوم می فرماید: که در روز قیامت با یکدگر به جدل می پردازید.
ارتباط این دو آیه با آیات قبل در این است که آیات قبل در مورد کوبیدن شرک بود. خداوند در آیه ی قبل در مورد کسانی که مشرک هستند و خود را تحت سیطره ی خدایان مختلف می بینند و کسانی که موحد هستند مثالی زد.
مشرکان همواره با رسول خدا (ص) در حال جدل بودند ولی نمی توانستند براهین روشن و واضح قرآن را رد کنند بر این اساس امید داشتند که وقتی رسول خدا (ص) از دنیا رفت، ندای او نیز خاتمه یابد زیرا فرزندی ندارد که کار او را ادامه دهد. این همان است که در آیه ای دیگر می خوانیم: ﴿أمْ يَقُولُونَ شاعِرٌ نَتَرَبَّصُ بِهِ رَيْبَ الْمَنُونِ[2]
در تاریخ آمده است که هنگامی که رسول خدا (ص) ندای توحید را در مسعی سر داد و دین خود را برای مردم بازگو کرد. مشرکان برای مخالفت با او چند برنامه چیدند:
ابتدا به تهمت روی آوردند. غالبا اگر مصلحی در صدد اصلاح کار بر آید، کسانی که این برنامه بر ضرر آنها است سعی می کنند که او را متهم کنند. در میان ما نیز این اتفاق بارها افتاده است مثلا اگر کسی به انجام کار خیری همت می کرد مخالفین او را متهم می کردند که به بیگانگان وابسته است. مشرکان نیز تهمت های بسیاری به رسول خدا (ص) زدند و او را ساحر، کاهن، کاذب، مجنون و شاعر نامیدند و یا گفته اند
این را از دیگران گرفته است: ﴿وَ قالُوا أَساطيرُ الْأَوَّلينَ اكْتَتَبَها فَهِيَ تُمْلى‌ عَلَيْهِ بُكْرَةً وَ أَصيلاً[3] این تهمت ها چند روزی اثر می کرد ولی بعد از مدتی بی فایده می شد در نتیجه به برنامه ی دوم روی آوردند.
در مرحله ی بعد پیروان پیامبر اکرم (ص) را ایذاء و اذیت و شکنجه می کردند. مثلا برخی از یاران ایشان را می گرفتند و بر روی سنگ های داغ مکه می گذاشتند و سنگ سنگینی بر روی او می نهادند. اینجا بود که برخی از یاران حضرت مانند جعفر بن ابی طالب با هفتاد و چند نفر به حبشه مهاجرت کردند. این برنامه هم تا حدی اثرگذار بود ولی دوام نداشت.
در مرحله ی بعد به سراغ محاصره ی اقتصادی روی آوردند و هر گونه داد و ستد و ارتباط با حضرت و یاران را ممنوع کرده بودند. آنها در طول سال فقط چهار ماه می توانستند بیرون بیایند و آوردن غذا به آنجا و خرید و فروش با آنها ممنوع بود و فقط افرادی به صورت قاچاق و مخفیانه غذا به آنجا می رساندند. این محاصره ی اقتصادی سه سال به طول انجامید و رسول خدا (ص) و یارانش در شعب ابی طالب به سر بردند. حصر اقتصادی دقیقا همان چیزی است که بعد از گذشت هزار و چند سال توسط دشمنان دین اسلام علیه ما صورت می گیرد و عینا همان تاریخ تکرار شده است.
بعد تصمیم گرفتند که شبانه رسول خدا (ص) را به قتل برسانند که آن هم به نتیجه نرسید.
در مرحله ی آخر گفتند که او چون فرزندی ندارد وقتی از دنیا رفت ندایش نیز خاموش می شود و راحت می شویم. اینجاست که خداوند می فرماید: ای رسول! تو می میری و آنها هم می میرند ولی خیال نکنند که کار تمام شده است بلکه در روز قیامت موحدین را مشرکان مخاصمه می کنند و همان گونه که در این دنیا مشرکان با براهین موحدین محکوم شدند در آن روز هم محکوم می شوند و وقتی محکوم شدند واضح است که چه بر سر آنها می آید.
سپس خداوند باری دیگر از شیوه ی تقابل استفاده کرده و می فرماید: ﴿فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَذَبَ عَلَى اللَّهِ وَ كَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جاءَهُ أَ لَيْسَ في‌ جَهَنَّمَ مَثْوىً لِلْكافِرين[4]
مشرک کسی است که بر خدا دروغ می بندد و می گوید که در کنار خدا، خدایان دیگری هم هست. همچنین صدق که قرآن را رسول خدا (ص) است را تکذیب می کند.
مقابل این آیه در آیه ی بعد آمده است: ﴿وَ الَّذي جاءَ بِالصِّدْقِ وَ صَدَّقَ بِهِ أُولئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ[5]‌ یعنی کسی که با شریعت درست آمده است که رسول خدا (ص) است.
﴿وَ صَدَّقَ بِهِ﴾ هرچند مفرد است ولی هم پیامبر اکرم (ص) را شامل می شود و هم همه ی مسلمانان را زیرا خداوند بعد از آن به ضمیر جمع اشاره کرده می فرماید: ﴿أُولئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ
به هر حال، انسان گاه به یک فرد دروغ می بندد و گاه به آفریدگار زمین و آسمان دروغ می بندد و راستی که قرآن را رسول اکرم یا شریعت اوست دروغ می بندد. اینجاست که خداوند می فرماید: ﴿أَ لَيْسَ في‌ جَهَنَّمَ مَثْوىً لِلْكافِرين﴾ و ﴿مَثْوىً﴾به معنای جایگاه است.
سپس در آیه ی بعد که سخن از تصدیق کنندگان است می فرماید: ﴿أُولئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ
بنا بر این خداوند ابتدا در مورد تکذیب کنندگان و بعد در مورد جایگاه ایشان سخن می گوید و بعد، تصدیق کنندگان و جایگاه معنوی ایشان را متذکر می شود.
جالب اینجاست که رسول خدا (ص) که بیش از 27 جنگ و حدود 55 بار افرادی را برای جنگ فرستاده است و مزاحم های بسیاری در میان کفار و یهود داشته است چگونه منظم سخن می گوید.
سپس خداوند در آیه ی بعد می فرماید: ﴿لَهُمْ ما يَشاؤُنَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذلِكَ جَزاءُ الْمُحْسِنينَ[6]
این آیه ادامه ی طائفه ی دوم است که متقون هستند یعنی اینها وقتی وارد بهشت شدند در آنجا هیچ محدودیتی برای آنها وجود ندارد.
هر نوع جایزه ای در دنیا محدود است ولی جایزه ی الهی نامحدود می باشد.
بعد در خاتمه ی آیه اضافه می کند که این جزاء برای همگان نیست بلکه این جزائی برای محسنین و نیکوکاران است. یعنی علاوه بر اعتقاد صحیح، باید عمل صالح هم انجام دهد. این در مقابل بعضی از فرق است که می گویند: صرف اینکه قلب انسان پاک باشد کافی است. این سخن اشتباه است بلکه باید علاوه بر اعتقاد صحیح، عمل صالح هم در کنارش باشد. به همین دلیل در قرآن غالبا بعد از ایمان، عمل صالح ذکر شده است.
کسانی که تصور می کنند صرف ایمان کافی است هم عقیده با کسانی هستند که در قرن اول به وجود آمدند که مرجئه نام داشند که می گفتند ایمان را می توان به تنهایی داشت و عمل را به تأخیر انداخت و ایمان و صفای قلب کافی است حتی اگر عمل مخالف با آن باشد.
به همین دلیل در روایت آمده است:
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ عُمَرَ بْنِ عَبْدِ الْعَزِيزِ عَنْ رَجُلٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ وَ غَيْرِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ بَادِرُوا أَوْلَادَكُمْ بِالْحَدِيثِ قَبْلَ أَنْ يَسْبِقَكُمْ إِلَيْهِمُ الْمُرْجِئَةُ[7]
یعنی مراقب فرزندانتان باشید قبل از اینکه مرجئه عقیده ی آنان را فاسد کنند.
امروزه نیز ماهواره ها در صدد از بین بردن اخلاق و عقیده است.




BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo