< فهرست دروس

درس تفسیر آیت الله سبحانی

97/02/31

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: سوره ی برائت آیات 4 تا 6

در حدیثی از معصوم می خوانیم: أَحَبُ‌ إِخْوَانِي‌ إِلَيَ‌ مَنْ أَهْدَى إِلَيَّ عُيُوبِي.[1] بهترین دوستان انسان کسی است که لغزش انسان را گزارش دهد. ما در جلسه ی گذشته گفتیم که در ﴿يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ﴾ ﴿الْأَكْبَرِ﴾ صفت برای ﴿يَوْمَ﴾ است زیرا حج اکبر و اصغر ندارد. بعضی از دوستان تذکر دادند که ﴿الْأَكْبَرِ﴾ مجرور است و نمی تواند صفت برای ﴿يَوْمَ﴾ باشد و علت اینکه به آن حج اکبر می گویند این بود که در آن سال مؤمنین و مشرکین همه در آن روز جمع بودند.

در آیه ی چهارم می خوانیم: ﴿إِلاَّ الَّذينَ عاهَدْتُمْ‌ مِنَ الْمُشْرِكينَ ثُمَّ لَمْ يَنْقُصُوكُمْ شَيْئاً وَ لَمْ يُظاهِرُوا عَلَيْكُمْ أَحَداً فَأَتِمُّوا إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلى‌ مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقينَ[2]

﴿إِلاَّ﴾ استثناء از آیه ی قبل است یعنی استثناء از ﴿وَ أَذانٌ‌ مِنَ‌ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ[3] یا از ﴿بَرَاءَةٌ مِنَ‌ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ[4] می باشد. یعنی مگر آن مشرکینی که با آنها پیمان بسته اید و آنها پیمان شکنی نکرده اند. مادامی که زمان پیمان با آنها تمام شود به آنها مهلت دهید و بعد از آن نباید در سرزمین اسلام، مشرکی زندگی کند. این علامت عدالت اسلام است.

البته این مشروط به دو شرط است: ﴿ثُمَّ لَمْ يَنْقُصُوكُمْ شَيْئاً وَ لَمْ يُظاهِرُوا عَلَيْكُمْ أَحَداً﴾ یعنی هم نقض پیمان نکرده باشند و هم به ضرر شما به کسی کمک نکرده باشند. فرق این دو این است که اولی پیمان شکنی مستقیم است و دومی پیمان شکنی غیر مستقیم است زیرا کمک به دشمنان اسلام به شکل غیر مستقیم نوعی پیمان شکنی محسوب می شود.

زمانی که رسول خدا (ص) در حدیبیه پیمان بست گروه مشرک از خزاعة با رسول خدا (ص) پیمان بستن و تقاضای پناه کردند و رسول خدا (ص) نیز به آنان امان داد. اما کنانه که با مشرکان قریش هم پیمان بودند، با خزاعه وارد جنگ شدند و قریش کنانه را کمک کرد. این آیه ناظر به آن قضیه است.

سپس می فرماید: ﴿فَأَتِمُّوا إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلى‌ مُدَّتِهِمْ﴾ یعنی تا آخر زمان پیمان با این گروه همراه باشید.

آنگاه در آخر آیه می فرماید: ﴿إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقينَ﴾ «متقی» کسی است که اگر با کسی پیمانی بست پیمان خود را محترم بشمارد. به آخر آیات، فواصل آیات می گویند که با مضمون آیات هماهنگ است.

در آیه ی بعد می خوانیم: ﴿فَإِذَا انْسَلَخَ‌ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ خُذُوهُمْ وَ احْصُرُوهُمْ وَ اقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ فَخَلُّوا سَبيلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ[5]

مراد از ﴿الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ﴾ ماه های حرام نیست بلکه مراد همان چهار ماهی است که رسول خدا (ص) به آنها مهلت داده بود. بنا بر این ﴿الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ﴾ در قرآن به دو معنا می آید. یکی همین است که گفتیم و دیگری همان ماه های حرام است.

بعد از تمام شدن چهار ماه مهلت چند پیشنهاد ارائه می شود. اگر اسلام بیاورند و بت پرستی را رها کنند که در سایه ی اسلام به زندگی مسالمت آمیز خود ادامه می دهند و الا: یا کشته می شوند، یا اسیر می شوند و یا آنها را حبس می کنند: ﴿فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ خُذُوهُمْ وَ احْصُرُوهُمْ

البته بعد از آن سه گزینه، گزینه ی دیگری هم هست که ما آن را مستقلا حساب نمی کنیم: ﴿وَ اقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ﴾ یعنی در هر رصد و جایی که آنها رفت و آمد دارند بنشینید. ما این را مستقلا حساب نکردیم و قسم چهار به حساب نیاوردیم. به سبب اینکه این مورد، جامع بین آن سه مورد می باشد یعنی محل رفت و آمد آنها را رصد کنید و با یکی از آن سه طریق با آنها مقابله کنید.

در اینجا ممکن است روشن فکران تصور کنند که این شدت عمل برای چیست؟

پاسخ این است که مشرکان به شکل مستقیم و غیر مستقیم پیمان شکنی کردند و دشمنان اسلام را تقویت کردند. از این رو چگونه رسول خدا (ص) می تواند دست آنها را باز بگذارد. همچنین در کشوری که به نام «لا اله الا الله» تأسیس می شود نمی توان برای مشرک و بت پرست اصالت قائل شد. ابتدا باید برای مشرکین اتمام حجت کرد و اگر قبول نکردند مقابل آنها ایستاد.

شعار آزادی و حریت هرچند به جای خود صحیح است ولی مشروط بر این است که فرد بر ضد سعادت خود و دیگران قدم بر ندارد. مثلا اگر کسی بخواهد مواد مخدر مصرف کند کسی به او اجازه نمی دهد.

در غرب می گویند که حریت یک شرط دارد و آن اینکه مزاحم دیگران نباشد بنا بر این اگر کسی صدای بلندگو را زیاد کند و مزاحمت ایجاد کند جلوی او را می گیرند ولی در اسلام علاوه بر این شرط، انسان نباید علیه سعادت خود نیز اقدام کند.

همچنین اگر بیماری وبا (طاعون) وارد شهر شود، دولت همه را مجبور می کند که واکسینه و قرنطینه شوند. حال کسی هست که می گوید من اینها را قبول ندارم. در اینجا دولت او را مجبور می کند که واکسینه شود و هیچ کس این اجبار را تقبیح نمی کند.

البته خداوند در عین اینکه شدت به خرج می دهد نرمی نیز نشان می دهد آنجا که در ادامه می فرماید: ﴿فَإِنْ تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ فَخَلُّوا سَبيلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ﴾ یعنی اگر پشیمان شدند و توبه کردند یعنی از شرک توبه کردند و اسلام آوردند و به نماز و زکات روی آوردند آنها را آزاد بگذارید که همانا خداوند غفور و رحیم است.

در اینجا مطلبی فقهی وجود دارد و آن اینکه شافعی (‌متولد 150 قمری و متوفای 204 قمری که دو سال بعد از شهادت امام صادق متولد شده و در دوران امامت امام هشتم فوت شده است) معتقد است که اگر کسی نماز نخواند کافر است و به آیه ی محل بحث استشهاد می کند و آن اینکه صرف لا اله الا الله گفتن کافی نیست و حتما باید نماز بخواند و زکات هم بدهد و الا کافر می باشد.

این در حالی است که تارک الصلاة در میان مسلمانان فراوان است آیا می توان حکم به کفر همه ی آنها کرد؟ بله گاه فرد نماز را انکار می کند چنین کسی کافر است زیرا یکی از ضروریات دین را انکار می کند و انکار ضروریات دین مساوی با انکار رسالت است یعنی می گوید که رسول خدا (ص) صحیح نگفته است.

ولی گاه فرد فقط به نماز اهمیت نمی دهد چنین کسی را نمی توان کافر دانست.

در اینجا نکته ی دیگری وجود دارد و آن اینکه ممکن است فردی مشرک به ظاهر ادعا کند که توبه کرده است از کجا متوجه شویم که توبه ی او واقعی است. زیرا بعضی از زور شمشیر ایمان می آورند. فرعون هم هنگامی که در دریا در حال غرق شدن بود گفت: ﴿آمَنْتُ‌ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ الَّذي آمَنَتْ‌ بِهِ بَنُوا إِسْرائيلَ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمينَ[6]

و پاسخ شنید: ﴿آلْآنَ‌ وَ قَدْ عَصَيْتَ قَبْلُ وَ كُنْتَ مِنَ الْمُفْسِدين‌[7]

پاسخ این است که اگر در صف نماز جماعت مسلمانان حاضر شد و زکات مال خود را پرداخت کرد، این علامت آن است که تا نود درصد مسلمان شده است.

مسلم در صحیح خود می نویسد: رسول خدا (ص) دو نفر را فرستاد تا خیبر را فتح کنند و هردو شکست خوردند و برگشتند. رسول خدا (ص) سپس فرمود: لاعطین الرایة غدا رجلا که خیبر را فتح می کند. فردا پرچم را به دست علی بن ابی طالب داد. امیر مؤمنان ع چند قدم برداشته بود و بعد پرسید؟ تا چه زمانی با خیبریان بجنگم؟ رسول خدا (ص) فرمود: تا زمانی که شهادتین را ادا کنند. در آنجا رسول خدا (ص) نفرمود که حتما نماز هم باید بخوانند و زکات را ادا کنند. بعد فرمود: فاذا فعلوا ذلک فقد منعوا منک دمائهم و اموالهم الا بحقها و حسابهم علی الله.

مراد از «و حسابهم علی الله» این است که فقط خداوند از باطن باخبر است. آنها اگر ظاهرا شهادتین را بر زبان جاری کنند کافی است.

البته شهادتین فقط برای این است که پاک باشند و مالشان بر دیگران حرام باشد ولی اگر بخواهند نجات پیدا کنند باید بدانند که باید اهل عمل باشد و نماز و زکات را انجام دهند.

آنگاه خداوند در آیه ی ششم می فرماید: ﴿وَ إِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكينَ اسْتَجارَكَ فَأَجِرْهُ‌ حَتَّى يَسْمَعَ كَلامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَعْلَمُونَ[8]

     مشرکین گاه علیه اسلام مقاومت می کنند که خداوند حکم به قتل، اسارت و حبس آنها کرده است.

     گاه تسلیم می شوند و توبه کرده اهل نماز و زکات می شوند که توبه ی آنها پذیرفته می شود.

     در این آیه سخن از طائفه ی سوم است که مهلت می خواهند تا در مورد اسلام مطالعه کنند. ان شاء الله این قسم را در جلسه ی آینده توضیح می دهیم.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo