< فهرست دروس

درس مهدویت استاد طبسی

90/12/22

بسم الله الرحمن الرحیم

زمان نداء
بحث راجع به زمان نداء بود که بالاخره این ندا شب است یا روز؟
گفته شد که روایات دو گونه است، مضمون بعضی از روایات این است که ندا در روز است و مضمون برخی دیگر این است که ندا در شب است. ظاهرا ایندو دسته روایت با یکدیگر متعارضند. برای رفع تعارض بر فرض صحت سند هر دو دسته توجیهاتی بیان شده است:
توجیه اول:
جمع بین روایات ندا از طریق روایاتی که همانندی و يكسان بودن روز قدر با شب قدر را بیان می‌کنند، که گفتیم این وجه جمع درست نیست، زیرا مراد روایت، همانندی روز و شب در فضیلت است و ربطی به اطلاق شب بر روز ندارد.
توجیه دوم:
این بود که گفته شد این نداء در طلوع فجر واقع می‌شود و طلوع فجر جامع بین شب و روز است. این وجه هم زمانی قابل اعتناست که در روایات اللیل آمده باشد، در حالیکه در برخی روایات تصریح شده که ندا اول اللیل است.
توجیه سوم:
اینکه در برخی روایات لیل آمده و در برخی دیگر نهار، به حسب اختلاف امکنه است، یعنی روایاتی که در آنها کلمه لیل آمده نظر به مناطقی دارد که وقتی ندای جبرئیل سر داده می‌شود در آنجا لیل است و روایاتی که در آنها نهار آمده جائی را می‌گویند که ندا مصادف با روز شده است، زیرا ما مناطقی داریم که 12 ساعت یا بیشتر با ما اختلاف ساعت دارند.
این توجیه هم قابل قبول نیست، زیرا روایات نوعا بر امکنه صدور حمل می‌شوند، به عبارتی روایات در هر جا که صادر شده باید بر همان جا هم حمل شود. علاوه بر اینکه این چنین مسائل در آن زمان اصلا معهود نبوده است.
توجیه چهارم:
اینکه بگوئیم این اختلاف در زمان ندا به خاطر تکرارست که یکی در اول روز و دیگری در اول شب است. و استناد به روایتی از کتاب تاویل می‌کنند:
روى عمرو بن شمر عن جابر بن يزيد عن أبي جعفر علیه‌السلام قال قوله عز و جل فَإِذا نُقِرَ فِي النَّاقُورِ قال: الناقور هو النداء من السماء ألا إن وليكم فلان بن فلان القائم بالحق ينادي به جبرئيل في ثلاث ساعات من ذلك اليوم فَذلِكَ يَوْمَئِذٍ يَوْمٌ عَسِيرٌ عَلَى الْكافِرِينَ غَيْرُ يَسِيرٍ يعني بالكافرين المرجئة الذين كفروا بنعمة الله و بولاية علي بن أبي طالب علیه‌السلام..[1]
این ثلاث ساعات زمان ندا را می‌خواهد بیان کند یعنی سه ساعت از طلوع آفتاب گذشته است. نه اینکه سه دفعه تکرار می‌کند. زیرا وقتی می‌خواهند به یک عرب بگویند، سه ساعت از آفتاب گذشته این‌گونه تعبير می‌شود.
توجیه پنجم:
اینکه بگوئیم اختلاف روایات به خاطر مضمون ندا بوده، زیرا دو ندا با دو مضمون وجود دارد، چون روایتی که لیل دارد یک مضمون و روایتی که نهار دارد مضمونی دیگر دارد و شما با دقت در روایت به این معنا خواهید رسید. زیرا مضمون روایت نهار تاکید بر حقانیت امیر المومنین علیه‌السلام است که می‌گوید: الحق فی علی علیه‌السلام و شیعته؛ که در آخر همان روز ندائی در مقابل این خواهد بود که تاکید بر حقانیت شجره ملعونه است. اینرا نیز باید بحث کرد که آیا مراد خود شیطان است یا اینکه کنایه از شیطان یا شیاطین است؟ و وقتی گفته می‌شود حق در شیعیان فلانی است، حال آیا واقعا نیاز به این دارند؟ به عبارتی آیا ائتلاف گسترده ای بین جریان تکفیری و به عنوان مثال آمریکا و دیگران حاصل می‌شود؟ و چه زمینه ای برای پذیرش ولایت حضرت علی علیه‌السلام پدید می‌آید که آنها در مقابل آن، ولایت و حكومت ديگران را مطرح می‌کنند. به نظر ما این توجیه قابل قبول است و حق این است که دو ندا با دو مضمون وجود دارد.
بررسی مضمون روایات ندای در شب و ندای در روز:
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِي جَمِيلَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْحَلَبِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام يَقُولُ...قُلْتُ وَ كَيْفَ النِّدَاءُ قَالَ يُنَادِي مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ أَوَّلَ النَّهَارِ أَلَا إِنَّ عَلِيّاً وَ شِيعَتَهُ هُمُ الْفَائِزُونَ قَالَ وَ يُنَادِي مُنَادٍ فِي آخِرِ النَّهَارِ أَلَا إِنَّ عُثْمَانَ وَ شِيعَتَهُ هُمُ الْفَائِزُونَ[2] این روایت را قبلا بحث کردیم.
أخبرنا أحمد بن محمد بن سعيد ابن عقدة قال حدثني أحمد بن يوسف بن يعقوب أبو الحسن الجعفي من كتابه قال حدثنا إسماعيل بن مهران قال حدثنا الحسن بن علي بن أبي حمزة[3] عن أبيه و وهيب بن حفص عن أبي بصير عن أبي جعفر محمد بن علي علیه‌السلام أنه قال:... ثم قال الصيحة لا تكون إلا في شهر رمضان لأن شهر رمضان شهر الله و الصيحة فيه هي صيحة جبرئيلإلى هذا الخلق ثم قال ينادي مناد من السماء باسم القائم عج‌الله‌تعالی فرجه الشریف فيسمع من بالمشرق و من بالمغرب لا يبقى راقد إلا استيقظ و لا قائم إلا قعد و لا قاعد إلا قام على رجليه فزعا من ذلك الصوت فرحم الله من اعتبر بذلك الصوت فأجاب فإن الصوت الأول هو صوت جبرئيل الروح الأمين علیه‌السلام ثم قال علیه‌السلام يكون الصوت في شهر رمضان في ليلة جمعة ليلة ثلاث و عشرين فلا تشكوا في ذلك و اسمعوا و أطيعوا و في آخر النهار صوت الملعون إبليس ينادي ألا إن فلانا قتل مظلوما ليشكك الناس و يفتنهم فكم في ذلك اليوم من شاك متحير قد هوى في النار فإذا سمعتم الصوت في شهر رمضان فلا تشكوا فيه أنه صوت جبرئيل و علامة ذلك أنه ينادي باسم القائم و اسم أبيه حتى تسمعه العذراء في خدرها فتحرض أباها و أخاها على الخروج و قال لا بد من هذين الصوتين قبل خروج القائم عج‌الله‌تعالی فرجه الشریف صوت من السماء و هو صوت جبرئيل باسم صاحب هذا الأمر و اسم أبيه و الصوت الثاني من الأرض و هو صوت إبليس اللعين ينادي باسم فلان أنه قتل مظلوما يريد بذلك الفتنة فاتبعوا الصوت الأول و إياكم و الأخير أن تفتنوا به[4]
أحمد بن إدريس عن علي بن محمد بن قتيبة عن الفضل بن شاذان عن الحسن بن محبوب عن أبي حمزة الثمالي قال قلت لأبي عبد الله علیه ‌السلام إن أبا جعفر علیه ‌السلام كان يقول:...فقال أبو عبد الله علیه ‌السلام و اختلاف بني فلان من المحتوم و قتل النفس الزكية من المحتوم و خروج القائم من المحتوم قلت و كيف يكون النداء قال ينادي مناد من السماء أول النهار يسمعه كل قوم بألسنتهم ألا إن الحق في علي و شيعته ثم ينادي إبليس في آخر النهار من الأرض ألا إن الحق في عثمان و شيعته فعند ذلك يرتاب المبطلون[5]
این مضمون ندای روز است، اما مضمون ندای جبرئیل در شب این نیست بلکه تاکید بر امامت امام زمان عج ‌الله ‌تعالی فرجه ‌الشریف است.
أخبرنا أحمد بن محمد بن سعيد ابن عقدة قال حدثني أحمد بن يوسف بن يعقوب أبو الحسن الجعفي من كتابه قال حدثنا إسماعيل بن مهران قال حدثنا الحسن بن علي بن أبي حمزة عن أبيه و وهيب بن حفص عن أبي بصير عن أبي جعفر محمد بن علي علیه ‌السلام أنه قال:... ثم قال الصيحة لا تكون إلا في شهر رمضان لأن شهر رمضان شهر الله و الصيحة فيه هي صيحة جبرئيل علیه ‌السلام إلى هذا الخلق ثم قال ينادي مناد من السماء باسم القائمفيسمع من بالمشرق و من بالمغرب لا يبقى راقد إلا استيقظ و لا قائم إلا قعد و لا قاعد إلا قام على رجليه فزعا من ذلك الصوت فرحم الله من اعتبر بذلك الصوت فأجاب فإن الصوت الأول هو صوت جبرئيل الروح الأمينثم قاليكون الصوت في شهر رمضان في ليلة جمعة ليلة ثلاث و عشرين فلا تشكوا في ذلك و اسمعوا و أطيعوا و في آخر النهار صوت الملعون إبليس ينادي ألا إن فلانا قتل مظلوما ليشكك الناس و يفتنهم فكم في ذلك اليوم من شاك متحير قد هوى في النار فإذا سمعتم الصوت في شهر رمضان فلا تشكوا فيه أنه صوت جبرئيل و علامة ذلك أنه ينادي باسم القائم و اسم أبيه حتى تسمعه العذراء في خدرها فتحرض أباها و أخاها على الخروج و قال لا بد من هذين الصوتين قبل خروج القائمصوت من السماء و هو صوت جبرئيل باسم صاحب هذا الأمر و اسم أبيه و الصوت الثاني من الأرض و هو صوت إبليس اللعين ينادي باسم فلان أنه قتل مظلوما يريد بذلك الفتنة فاتبعوا الصوت الأول و إياكم و الأخير.[6]
این روایت مشکل سندی دارد.
أخبرنا أحمد بن محمد بن سعيد قال حدثنا علي بن الحسن التيملي قال حدثنا عمرو بن عثمان عن الحسن بن محبوب عن عبد الله بن سنان قال كنت عند أبي عبد الله ع: فسمعت رجلا من همدان يقول له إن هؤلاء العامة[7] يعيرونا و يقولون لنا إنكم تزعمون أن مناديا ينادي من السماء باسم صاحب هذا الأمر و كان متكئا فغضب و جلس ثم قال لا ترووه عني و ارووه عن أبي و لا حرج عليكم في ذلك (به حضرت گفتند که به ما ایراد و اشکال می‌کنند که از شما نقل روایت می‌کنیم حضرت فرموند از پدرم نقل کن) أشهد أني قد سمعت أبييقول و الله إن ذلك في كتاب الله عز و جل لبين حيث يقول إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِمْ مِنَ السَّماءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْناقُهُمْ لَها خاضِعِينَ فلا يبقى في الأرض (همه ایمان می‌آورند) يومئذ أحد إلا خضع و ذلت رقبته لها فيؤمن أهل الأرض إذا سمعوا الصوت من السماء ألا إن الحق في علي بن أبي طالب‌ علیه ‌السلام و شيعته قال فإذا كان من الغد صعد إبليس في الهواء حتى يتوارى عن أهل الأرض ثم ينادي ألا إن الحق في عثمان بن عفان و شيعته (حال چه جریانی حاكم است که ابلیس در آن دوران به کمک آن جریان می‌رود؟) فإنه قتل مظلوما فاطلبوا بدمه‌...[8]
در این روایت ندارد که ندا صبح است یا شب؟ ولی این مضمون با روایاتی که اول النهار را بیان می‌کند، مطابقت دارد.
أخبرنا أحمد بن محمد بن سعيد قال حدثني علي بن الحسن عن علي بن مهزيار عن حماد بن عيسى عن الحسين بن المختار قال حدثني ابن أبي‌ يعفور قال قال لي أبو عبد الله ع: أمسك بيدك هلاك الفلاني اسم رجل من بني العباس و خروج السفياني و قتل النفس و جيش الخسف و الصوت قلت و ما الصوت أهو المنادي فقال نعم و به يعرف صاحب هذا الأمر ثم قال الفرج كله هلاك الفلاني من بني العباس.[9]
این صوت و این ندا مضمونش معرفی حضرت صاحب الامر است نه تاکید بر حقانیت امیر المومنین علیه ‌السلام است.
حدثنا أحمد بن محمد بن سعيد قال حدثنا القاسم بن محمد بن الحسن بن حازم قال حدثنا عبيس بن هشام الناشري عن عبد الله بن جبلة عن عبد الصمد بن بشير عن أبي عبد الله جعفر بن محمد علیه ‌السلام و قد سأله عمارة الهمداني فقال له: أصلحك الله إن ناسا يعيرونا و يقولون إنكم تزعمون أنه سيكون صوت من السماء فقال له لا ترو عني و اروه عن أبي كان أبي يقول هو في كتاب الله إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِمْ مِنَ السَّماءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْناقُهُمْ لَها خاضِعِينَ فيؤمن أهل الأرض جميعا للصوت الأول فإذا كان من الغد صعد إبليس اللعين حتى يتوارى من الأرض‌ في جو السماء ثم ينادي ألا إن عثمان قتل مظلوما فاطلبوا بدمه...[10]
حدثنا أحمد بن محمد بن سعيد قال حدثني أحمد بن يوسف بن يعقوب أبو الحسن الجعفي قال حدثني إسماعيل بن مهران قال حدثنا الحسن بن علي بن أبي حمزة عن أبيه و وهيب عن أبي بصير عن أبي جعفر علیه ‌السلام قال: يقوم القائم علیه ‌السلام في وتر من السنين... فلا يزالون بتلك الحال حتى ينادي مناد من السماء فإذا نادى فالنفير النفير فو الله لكأني أنظر إليه بين الركن و المقام يبايع الناس بأمر جديد و كتاب جديد و سلطان جديد من السماء أما إنه لا يرد له‌ راية أبدا...
با توجه به روایاتی که ذکر گردید، این توجیهی که برخی بیان نموده اند توجیه بدی نیست، زیرا روایاتی که تاکید بر امامت حضرت امیرعلیه السلام می‌کنند، برخی از آنها مطلق بوده و در آنها عبارت نهار یا لیل نیست و برخی دیگر مقیدند. لذا بعید نیست که این روایات را بر روایتی که از نظر سند مشکل ندارد و مرحوم مجلسی نیز سندشان را تقویت می‌کند، حمل کنیم، اما روایاتی که تاکید بر امامت حضرت مهدی عج‌الله ‌تعالی‌فرجه‌الشریف دارند بعضي از آن مقید به لیل شده و برخی دیگر مطلق است. پس دو سنخ روایت داریم و باید روایات مطلق را حمل بر روایات مقید کنیم اگر قابل حمل باشند زیرا برخی از آنها متناقض و متعارضند. به هر حال به نظر ما این جمع، جمع خوبی است.
این قبیل روایات به صراحت به تعدد نداها اذعان دارد در حالی که مرحوم صدر می‌فرماید: یک ندا بیشتر نیست.
أخبرنا أحمد بن محمد بن سعيد قال حدثنا علي بن الحسن عن أبيه عن أحمد بن عمر الحلبي عن الحسين بن موسى عن فضيل بن محمد مولى محمد بن راشد البجلي عن أبي عبد الله علیه ‌السلام أنه قال: أما إن النداء من السماء باسم القائم في كتاب الله لبين فقلت فأين هو أصلحك الله فقال في طسم تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ الْمُبِينِ قوله إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِمْ مِنَ السَّماءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْناقُهُمْ لَها خاضِعِينَ قال إذا سمعوا الصوت أصبحوا و كأنما على رءوسهم الطير.[11]
أخبرنا أحمد بن محمد بن سعيد قال حدثني علي بن الحسن التيملي قال حدثنا محمد و أحمد ابنا الحسن عن علي بن يعقوب الهاشمي عن هارون بن مسلم عن عبيد بن زرارة عن أبي عبد الله علیه ‌السلام أنه قال: ينادى باسم القائم فيؤتى و هو خلف المقام فيقال له قد نودي باسمك فما تنتظر ثم يؤخذ بيده فيبايعقال قال لي زرارة الحمد لله قد كنا نسمع أن القائم7 يبايع مستكرها فلم نكن نعلم وجه استكراهه فعلمنا أنه استكراه لا إثم في[12]
این ندا به نام حضرت است و غیر از ندائی است که حقانیت را بیان میکند این روایت اشاره دارد به ندائی که همزمان است با اعلان ظهور زیرا ما چند ندا داریم لذا این ندا آن ندای مورد بحث نیست.
حدثنا أحمد بن محمد بن سعيد قال حدثني أحمد بن يوسف بن يعقوب قال حدثنا إسماعيل بن مهران قال حدثنا الحسن بن علي عن أبيه و وهيب بن حفص عن ناجية القطان أنه سمع أبا جعفر علیه ‌السلام يقول: إن المنادي ينادي أن المهدي من آل محمد فلان بن فلان باسمه و اسم أبيه فينادي الشيطان إن فلانا و شيعته على الحق يعني رجلا من بني أميه[13]
أخبرنا أحمد بن محمد بن سعيد قال حدثنا علي بن الحسن عن العباس بن عامر بن رباح الثقفي عن عبد الله بن بكير عن زرارة بن أعين قال سمعت أبا عبد الله علیه ‌السلام يقول: ينادي مناد من السماء إن فلانا هو الأمير و ينادي مناد إن عليا و شيعته هم الفائزون قلت فمن يقاتل المهدي بعد هذا فقال إن الشيطان ينادي إن فلانا و شيعته هم الفائزون لرجل من بني أمية قلت فمن يعرف الصادق من الكاذب قال يعرفه الذين كانوا يروون حديثنا و يقولون إنه يكون قبل أن يكون و يعلمون أنهم هم المحقون الصادقون.[14]
أخبرنا أحمد بن محمد بن سعيد بهذا الإسناد عن هشام بن سالم قال سمعت أبا عبد الله علیه ‌السلام يقول: هما صيحتان صيحة في أول الليل و صيحة في آخر الليلة الثانية قال فقلت كيف ذلك قال فقال واحدة من السماء و واحدة من إبليس فقلت و كيف تعرف هذه من هذه فقال يعرفها من كان سمع بها قبل أن تكون.[15]
سند این دو سنخ روایت مشکل ندارد، لذا جمع بین ایندو روایت به این است که بگوئیم دو ندا با دو مضمون وجود دارد، یکی در اول النهار که تاکید بر حقانیت امیر المومنین علیه ‌السلام است و روایت دیگر که عبارت اللیل را دارد، تاکید بر امامت امام زمان عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف است.
والسلام علیکم و رحمة الله وبرکاته



[1]. تاويل الايات ص 708.
[2]. کافي ج8 ص310.
[3]. راجع به علي ابن ابي حمزه بطائني کرارا گفته شده که هرچند مورد اختلاف نظر است ولي نمي توان از کنار رواياتش گذشت زيرا تقريبا 700 مورد در کتب اربعه از او روايت نقل شده است. آنهم با توجه به مقدمه اي که مثلا مرحوم صدوق دارد که هر چه نقل مي کنم حجت است بيني و بين الله و يا با توجه به مقدمه مرحوم کليني در مقدمه که مي گويد: همه روايات اين کتاب را براي دقت و براي عمل جمع نموده ام. لذا کثيرالرواية بودن اشخاص يکي از قرائن و شواهد در اثبات وثاقت است.
[4]. الغيبةللنعماني ص : 253.
[5]. الغيبةللطوسي ص : 435.
[6]. الغيبة للنعماني ص 253.
[7]. تعبير عامه در روايات آمده و اصطلاح فقهاي ما نيست.
[8]. لغيبةللنعماني ص 260.
[9]. الغيبة للنعماني ص 257.
[10]. الغيبةللنعماني ص : 261.
[11]. الغيبة للنعماني ص263.
[12]. الغيبةللنعماني ص : 263.
[13]. الغيبة للنعماني ص 264.
[14]. الغيبة للنعماني ص 265.
[15]. الغيبةللنعماني ص : 265.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo