< فهرست دروس

درس مهدویت استاد طبسی

95/06/27

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:یاران امام زمان × در دوران ظهور

ادامه بررسی روایات مربوط به حضرت عیسی×

روایت 5

الف) متن روایت

أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الدِّينَوَرِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحَسَنِ الْكُوفِيُ‌ قَالَ حَدَّثْتَنَا عَمِيرَةُ بِنْتُ أَوْسٍ‌ قَالَتْ حَدَّثَنِي‌ جَدِّي الْحُصَيْنُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ ضَمْرَةَ عَنْ كَعْبِ الْأَحْبَارِ أَنَّهُ قَالَ: إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ حُشِرَ الْخَلْقُ عَلَى أَرْبَعَةِ أَصْنَافٍ صِنْفٌ رُكْبَانٌ وَ صِنْفٌ عَلَى أَقْدَامِهِمْ يَمْشُونَ وَ صِنْفٌ مُكِبُّونَ وَ صِنْفٌ عَلَى وُجُوهِهِمْ‌ صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَعْقِلُونَ‌ وَ لَا يُكَلِّمُونَ‌ وَ لا يُؤْذَنُ لَهُمْ فَيَعْتَذِرُونَ‌ أُولَئِكَ الَّذِينَ‌ تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَ هُمْ فِيها كالِحُونَ‌ فَقِيلَ لَهُ يَا كَعْبُ مَنْ هَؤُلَاءِ الَّذِينَ يُحْشَرُونَ عَلى‌ وُجُوهِهِمْ‌ وَ هَذِهِ الْحَالُ حَالُهُمْ فَقَالَ كَعْبٌ أُولَئِكَ كَانُوا عَلَى الضَّلَالِ وَ الِارْتِدَادِ وَ النَّكْثِ فَبِئْسَ‌ ما قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنْفُسُهُمْ‌ إِذَا لَقُوا اللَّهَ بِحَرْبِ خَلِيفَتِهِمْ وَ وَصِيِّ نَبِيِّهِمْ وَ عَالِمِهِمْ وَ سَيِّدِهِمْ وَ فَاضِلِهِمْ وَ حَامِلِ اللِّوَاءِ وَ وَلِيِّ الْحَوْضِ وَ الْمُرْتَجَى وَ الرَّجَا دُونَ هَذَا الْعَالَمِ وَ هُوَ الْعَلَمُ الَّذِي لَا يُجْهَلُ‌ وَ الْمَحَجَّةُ الَّتِي مَنْ زَالَ عَنْهَا عَطِبَ‌ وَ فِي النَّارِ هَوَى ذَاكَ عَلِيٌّ وَ رَبِّ كَعْبٍ أَعْلَمُهُمْ عِلْماً وَ أَقْدَمُهُمْ سِلْماً وَ أَوْفَرُهُمْ حِلْماً عَجِبَ كَعْبٌ مِمَّنْ قَدَّمَ عَلَى عَلِيٍّ غَيْرَهُ وَ مِنْ نَسْلِ عَلِيٍّ الْقَائِمُ‌ الْمَهْدِيُّ الَّذِي يُبَدِّلُ الْأَرْضَ‌ غَيْرَ الْأَرْضِ‌ وَ بِهِ يَحْتَجُّ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ × عَلَى نَصَارَى الرُّومِ وَ الصِّينِ إِنَّ الْقَائِمَ الْمَهْدِيَّ مِنْ نَسْلِ عَلِيٍّ أَشْبَهُ النَّاسِ بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ خَلْقاً وَ خُلُقاً وَ سَمْتاً وَ هَيْبَةً يُعْطِيهِ اللَّهُ جَل‌ وَ عَزَّ مَا أَعْطَى الْأَنْبِيَاءَ وَ يَزِيدُهُ وَ يُفَضِّلُهُ إِنَّ الْقَائِمَ مِنْ وُلْدِ عَلِيٍّ × لَهُ غَيْبَةٌ كَغَيْبَةِ يُوسُفَ وَ رَجْعَةٌ كَرَجْعَةِ عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ثُمَّ يَظْهَرُ بَعْدَ غَيْبَتِهِ مَعَ طُلُوعِ النَّجْمِ الْأَحْمَرِ وَ خَرَابِ الزَّوْرَاءِ وَ هِيَ الرَّيُّ وَ خَسْفِ الْمُزَوَّرَةِ وَ هِيَ بَغْدَادُ وَ خُرُوجِ السُّفْيَانِيِّ وَ حَرْبِ وُلْدِ الْعَبَّاسِ مَعَ فِتْيَانٍ أَرْمِينِيَّةٍ وَ آذَرْبِيجَانَ تِلْكَ حَرْبٌ يُقْتَلُ فِيهَا أُلُوفٌ وَ أُلُوفٌ كُلٌّ يَقْبِضُ عَلَى سَيْفٍ مُحَلَّى تَخْفِقُ عَلَيْهِ رَايَاتٌ سُودٌ تِلْكَ حَرْبٌ يَشُوبُهَا الْمَوْتُ الْأَحْمَرُ وَ الطَّاعُونُ الْأَغْبَر[1]

عبد اللَّه بن ضمرة از كعب الأحبار نقل كرده كه او گفت: «چون روز قيامت فرا رسد بندگان به صورت چهار دسته محشور مى‌شوند: دسته‌اى سواره، دسته‌اى بر گامهاى خويش قدم برمى‌دارند، دسته‌اى به زمين خورده و به زانو درآمده، و دسته‌اى به روى درافتاده و كر و لال و كورند، آنان چيزى نمى‌فهمند و سخن نمى‌گويند و به آنان‌

اجازه داده نمى‌شود كه پوزش بخواهند، آنان كسانى باشند كه آتش صورت‌هایشان را بريان مى‌كند و در اين حال كه لبهايشان سوخته، كريه المنظر مى‌شوند. به كعب گفته شد: اى كعب، اينان كه به روى در افتاده مشحور مى‌شوند و حالشان چنين است چه كسانى‌اند؟

كعب گفت: آنان بر گمراهى و ارتداد و پيمان‌شكنى بوده‌اند، پس بد چيزى است آنچه براى خويشتن از پيش فرستاده‌اند روز ديدار خدا كه با خليفه و وصى پيامبرشان و عالم و سرور و فاضل خود و پرچمدار و صاحب حوض و مورد اميد و اميدوارى در غير اين عالم (يعنى در دنيا) به جنگ پرداخته‌اند، او همان علمى است كه ناشناخته نمى‌ماند، و شاهراهى است كه هر كه از آن بركنار رود هلاك مى‌شود و در آتش واژگون مى‌گردد، قسم به خداى كعب آن على × است كه دانشمندترين آنان از حيث علم و پيشقدم‌ترين ايشان در اسلام و سرشارترين‌شان از نظر بردبارى است، كعب در شگفت است از كسى كه ديگرى را بر على × مقدّم مى‌دارد.

و آن مهدى قائم × از تبار علىّ × است كه زمين را به زمين ديگرى دگرگون مى‌سازد، و با وجود اوست كه عيسى بن مريم × بر نصاراى روم و چين احتجاج مى‌كند، همانا مهدى قائم × خود از نسل علىّ × است كه از حيث آفرينش و خوى و آراستگى قيافه و ظاهر و وقار و شكوه شبيه‌ترين مردم به عيسى بن مريم × است[2] ، خداى عزّ و جلّ آنچه به همه‌

پيامبران بخشيده به او عطا مى‌فرمايد بلكه بيشتر و برتر از آن به او ارزانى خواهد داشت، همانا قائم × از فرزندان على × داراى غيبتى است همچون غيبت يوسف ×، و بازگشتى همانند بازگشت عيسى بن مريم ×، پس از غيبتش با طلوع ستاره سرخ آشكار خواهد شد همزمان با ويرانى زوراء كه شهر رى است[3] ، و فرو رفتن مزوره كه همان بغداد باشد، و خروج سفيانىّ، و جنگ فرزندان عبّاس با جوانان ارمنستان و آذربايجان چنان جنگى كه هزاران و هزاران نفر در آن كشته مى‌شوند، هر جنگجو شمشيرى زيور يافته به دست مى‌گيرد، پرچمهاى سياه بر آن به اهتزاز در مى‌آيد، آن جنگى است كه به مرگ سرخ و طاعون بسيار خطرناك آميخته است».

ب) منابع روایت

1. الغیبة نعمانی، باب 10، حدیث4، ص146 از ابن عقده نقل کرده است.

2. نوادر الاخبار، مرحوم فیض، ص268 از غیبة نعمانی

3. اثبات الهدات، مرحوم حر عاملی، ج3، ص532

4. بحار الانوار، ج52، ص225 از غیبة نعمانی با کمی اختلاف

5. منتخب الاثر، آیة الله صافی از غیبة نعمانی

6. معجم الاحادیث المهدی ×

ج) سند روایت

أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الدِّينَوَرِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحَسَنِ الْكُوفِيُ‌ قَالَ حَدَّثْتَنَا عَمِيرَةُ بِنْتُ أَوْسٍ‌ قَالَتْ حَدَّثَنِي‌ جَدِّي الْحُصَيْنُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ ضَمْرَةَ عَنْ كَعْبِ الْأَحْبَارِ أَنَّهُ قَالَ:

ابن عقده

زیدی است ولی فوق وثاقت است.

کعب الاحبار:

احبار جمع حبر است و حبر عالم نصارا را می‌گویند. او از علمای بزرگ نصارا بود و معلومات زیادی داشت و اطلاعات فراوانی از کتاب‌های خودشان داشت. نصارا کتمان و تحریف کردند با اینکه پیامبر | را می‌شناختند، همانطور که فرزندان خود را می‌شناختند. اگر این روایت از کعب باشد، شاید از کتاب‌های خودشان نقل کرده باشد.

نظر مرحوم شوشتری[4] :

قال: قال ابن ابی الحدید روی جماعة من اهل السیر ان علیا کان یقول فی کعب انه الکذاب و کان منحرفا عن علی.

مرحوم مامقانی فرموده است: ابن ابی الحدید گوید: عده‌ای از اهل تاریخ گفته‌اند که علی × نسبت به کعب فرمودند: او کذاب است و او از علی × منحرف بود، کعب با حضرت ابو ذر در مجلس عثمان نزاعی پیدا کرد، کعب فتوائی به نفع حکومت داد، حضرت ابو ذر هم با عصا بر سر او زد. ابو ذر گفت: ای یهودی زاده آیا دین ما را به ما تعلیم می‌دهی؟ نکته سومی که مرحوم شوشتری نقل می‌کند، موضع صریح امام باقر × است که فرمودند کذب الکعب؛ کعب دروغ گفته است.

این اشاره است به روایتی که در کافی شریف نقل شده است:

عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ مُحَمَّدُ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِيعاً عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: كُنْتُ قَاعِداً إِلَى جَنْبِ أَبِي جَعْفَرٍ × وَ هُوَ مُحْتَبٍ‌ مُسْتَقْبِلُ الْكَعْبَةِ فَقَالَ أَمَا إِنَّ النَّظَرَ إِلَيْهَا عِبَادَةٌ فَجَاءَهُ رَجُلٌ مِنْ بَجِيلَةَ يُقَالُ لَهُ عَاصِمُ بْنُ عُمَرَ فَقَالَ لِأَبِي جَعْفَرٍ × إِنَ‌ كَعْبَ‌ الْأَحْبَارِ كَانَ‌ يَقُولُ‌ إِنَّ الْكَعْبَةَ تَسْجُدُ لِبَيْتِ الْمَقْدِسِ فِي كُلِّ غَدَاةٍ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ × فَمَا تَقُولُ فِيمَا قَالَ كَعْبٌ فَقَالَ صَدَقَ الْقَوْلُ مَا قَالَ كَعْبٌ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ × كَذَبْتَ وَ كَذَبَ كَعْبُ الْأَحْبَارِ مَعَكَ وَ غَضِبَ قَالَ زُرَارَةُ مَا رَأَيْتُهُ اسْتَقْبَلَ أَحَداً بِقَوْلِ كَذَبْتَ غَيْرَهُ ثُمَّ قَالَ مَا خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بُقْعَةً فِي الْأَرْضِ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْهَا ثُمَّ أَوْمَأَ بِيَدِهِ نَحْوَ الْكَعْبَةِ وَ لَا أَكْرَمَ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْهَا لَهَا حَرَّمَ اللَّهُ الْأَشْهُرَ الْحُرُمَ فِي كِتَابِهِ‌ يَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ‌ ثَلَاثَةٌ مُتَوَالِيَةٌ لِلْحَجِّ- شَوَّالٌ وَ ذُو الْقَعْدَةِ وَ ذُو الْحِجَّةِ وَ شَهْرٌ مُفْرَدٌ لِلْعُمْرَةِ وَ هُوَ رَجَبٌ.[5] [6] [7]

زراره می‌گوید: خدمت امام باقر × در مسجد الحرام نشسته بودم و ایشان خود را جمع کرده، مقابل کعبه نشسته بودند بعد امام × به من فرمود: نظر به کعبه عبادت است در این بین شخصی از بجیله به نام عاصم بن عمر خدمت امام آمد و عرض کرد: کعب الاحبار می‌گوید: کعبه هر روز به بیت المقدس سجده می‌کند، امام × فرمود: نظر تو در مورد آنچه او می‌گوید چیست؟

گفت: آنچه کعب گفته درست است. امام × فرمود: تو و او هر دو دروغگو هستید و امام × عصبانی شد. زراره می‌گوید: در مدتی که با امام باقر × بود ندیده بودم با کسی اینطور برخورد کند. بعد امام × فرمودند: زمینی را خداوند عز وجل محبوبتر از کعبه برای خود خلق نکرده است و با کرامت‌تر از کعبه نیست، به خاطر همین کعبه است که چهار ماه را حرام قرار داد در کتاب خود در روزی که آسمان‌ها و زمین را خلق کرد، سه ماه متوالی ذی العده و ذی الحجه و محرم و ماه مفرد برای عمره و آن رجب است.

از این روایت استفاده می‌شود که کعب مشکل دارد اما معنای آن این نیست که هر کس که مشکل داشته باشد، باید همه‌ی روایات او را کنار بگذاریم، بلکه روایات فضائل و اقاریر آنان را می‌پذیریم، ابو هریره نقل کند: (الحسن و الحسین سید شباب اهل الجنه) یا پسر عمرو بن عاص هم به امام حسین × اشاره بکند و بگوید: (هذا احب اهل الارض الی اهل السماء) حسین بن علی × محبوبترین انسان‌ها نزد ملائکه است، باید روایات آنان را بپذیریم چون اقرار است.

در دورانی که ابو ذر را از صحبت منع می‌کردند، از کعب خواسته بودند که قبل از نماز جمعه صحبت کند و در زمان خلیفه‌ی سوم مدت زمان صحبت کعب دو ساعت شد.

بیان مرحوم مجلسی در مورد این روایت:

حسن کالصحیح. قوله عليه السلام:" ما خلق الله عز و جل بقعة" اعلم: أنه اختلف‌ في‌ أشرف‌ البقاع‌. فقيل: هي موضع الكعبة. و قيل: موضع قبر رسول الله صلى الله عليه و آله و بعده مواضع قبور الأئمة صلى الله عليه و آله. و قال الشهيد (ره) في الدروس: مكة أفضل بقاع الأرض ما عدا موضع قبر رسول الله | و روي في كربلاء على ساكنها السلام مرجحات. و الأقرب أن مواضع قبور الأئمة علیهم‌السلام كذلك إلا البلدان التي هم بها فمكة أفضل منها حتى من المدينة.[8]

این روایت، حسن کالصحیح است. ایشان می‌فرماید: قول امام ×: " ما خلق الله عز و جل بقعة" بدان که در اینکه اشرف بقاع کجا است اختلاف شده است. پس گفته شده است: آن کعبه است. و گفته شده است: موضع قبر رسول الله | و بعد آن موضع قبور ائمه علیهم‌السلام (نظر عامه) شهید رحمه‌الله در دروس فرمودند: مکه افضل بقاع زمین است غیر از موضع قبر رسول الله | و روایت شده در کربلا که سلام بر ساکنین آن، مرجحاتی است. و اقرب آن است که مواضع قبور ائمه علیهم‌السلام این چنین است. به غیر از زمین‌هائی که ائمه علیهم‌السلام در آن‌ها هستند پس مکه از آن‌ها حتی از مدینه افضل است.


[2] تنها در این روایت امام زمان × به حضرت عیسی × تشبه شده، روایات دیگر حضرت را شبیه‌ترین فرد به رسول الله معرفی می‌کند.
[3] اینکه زوراء ری است، معلوم نیست از خود راوی باشد و اگر از راوی هم باشد قبول نداریم و مراد از زوراء بغداد است.
[6] قاموس الرجال، ج4، ص240.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo