< فهرست دروس

درس مهدویت استاد طبسی

95/10/19

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: یاران امام زمان # در دوران ظهور

شعیب بن صالح

مقدمه:

دو روایت، یکی از امام صادق × و دیگری از امام رضا × نقل کردیم که هر دو بیان کننده این بود که شعیب بن صالح از علامات ظهور است. به بررسی سند روایت اول پرداختیم و بیان شد که جعفر بن محمد بن مالک مشکلی ندارد و شخص دیگری هم که مورد اشکال باشد در طریق آن وجود ندارد؛ در طریق روایت دوم هم علی بن عاصم می‌باشد که مورد بررسی قرار می‌دهیم و ایشان هم مورد اشکال نمی‌باشد و شخص دیگری هم که مورد اشکال باشد در طریق روایت وجود ندارد لذا هر دو روایت در مورد شعیب بن صالح مورد اشکال سندی نمی‌باشد لذا می‌توان علامیت ایشان را پذیرفت البته نه به عنوان علامت حتمی بلکه به عنوان یکی از علائم قبل از ظهور که ممکن است، اتفاق بیافتد.

ادامه بررسی سند روایت بیست و دوم:

علی بن عاصم:

دو علی بن عاصم وجود دارد: یکی علی بن عاصم کوفی است و دیگری علی بن عاصم بن صهیب

علی بن عاصم کوفی امام حسن عسگری × را درک کرده است بلکه دوران غیبت صغری را هم درک کرده است، لذا توقیعاتی از امام زمان # نقل می‌کند. علی بن عاصم بن صهیب در دوران امام رضا × (201ه) از دنیا رفته است.

علی بن عاصمی که در سند روایت امام رضا × است، هر دوی آن‌ها می‌تواند باشد چون ابن صهیب هم دوران امام رضا × را درک کرده است.

امّا اگر علی بن عاصم کوفی باشد، شکی در وثاقت ایشان نیست:

نظر مرحوم خوئی:[1]

روى علي بن الحسن الدقاق و إبراهيم بن محمد قالا سمعنا علي بن عاصم الكوفي يقول: خرج في توقيعات صاحب الزمان (ع): ملعون ملعون من سماني في محفل من الناس، كمال الدين: الباب 49 في ذكر التوقيعات الواردة عن القائم ع، الحديث 1. و روى عن محمد بن علي الجواد ع و روى عنه محمد بن علي بن عبد الصمد الكوفي، العيون: الجزء 1، باب النصوص على الرضا بالإمامة في جملة الأئمة الاثني عشر ع (6)، الحديث 29. وصفه الشيخ بالمحدث تقدم في أحمد بن محمد بن عاصم و قال إنه ابن أخت علي بن عاصم المحدث. و قال الشيخ يوسف البحراني في كشكوله، الجزء 1، ص 180: و قال أبو غالب الزراري في رسالته و كان جدنا الأدنى الحسن بن الجهم من خواص سيدنا و مولانا أبي الحسن الرضا ع و له كتاب معروف، قد رويته عن أبي عبد الله أحمد بن محمد العاصمي، لأنه كان ابن أخت علي بن عاصم رحمه الله و كان علي بن عاصم شيخ الشيعة في وقته و مات في حبس المعتضد (انتهى)

أقول: لا ريب في جلالة الرجل إلا أنه لم تثبت وثاقته. ثم إنه تخيل بعضهم اتحاد علي بن عاصم هذا مع علي بن عاصم بن صهيب الذي حكاه الميرزا في الوسيط عن التقريب و الذهبي و هذا خيال فاسد، فإن ذاك على ما ذكراه مات سنة (201) و هذا روى عن الجواد ع و بقي إلى زمان الغيبة على ما عرفت.

روایت شده که علی بن حسن دقاق و ابراهیم بن محمد گفتند: شنیدیم که علی بن عاصم کوفی می‌گوید: یکی از توقیعاتی که از صاحب الزمان × بیرون آمد این بود: از رحمت خدا دور باد از رحمت خدا دور باد کسی که نام مرا در جمع ببرد. و از امام جواد × هم روایت نقل کرده است و در باب عیون در مورد امامت ائمه‌ی اثنا عشر هم روایت نقل کرده است.

شیخ طوسی از ایشان تعبیر محدث کرده است، در شرح حال احمد بن محمد بن عاصم گفته است: او فرزند خواهر علی بن عاصم محدث است.

شیخ یوسف بحرانی گفته است: علی بن عاصم بزرگ و مرجع شیعه در زمان خود بود و در زندان معتضد از دنیا رفت.

گویم: هیچ شکی در جلالت ایشان نیست مگر اینکه وثاقت او نزد ما ثابت نیست.

ولی به نظر ما کسی که بزرگ و مرجع شیعه است، فوق وثاقت است مگر اینکه بگوئیم منظور مرحوم خوئی این است که در مورد ایشان کلمه‌ی ثقه بیان نشده است.

پس بعضی گمان کردند که علی بن عاصم کوفی با علی بن عاصم بن صهیب که میرزا در وسیط از تقریب التهذیب عسقلانی و کتاب ذهبی نقل کرده است، یکی است.[2] و این گمان فاسدی است چون علی بن عاصم بن صهیب سال 201 هجری از دنیا رفته است امّا ایشان از امام جواد × روایت نقل کرده و تا زمان غیبت صغری باقی بوده است.

نظر مرحوم شوشتری:[3]

قال: حكي عن رسالة أبي غالب: أنّه كان‌ شيخ‌ الشيعة في‌ وقته‌، و مات في حبس المعتضد، و كان حمل من الكوفة مع جماعة من أصحابه، فحبس من بينهم بالمطامير، فمات على سبيل ماء، و اطلق الباقون؛ و سعى به رجل يعرف بابن أبي الدوابّ، و له قصّة طويلة. و قال الوحيد: و مرّ في أحمد بن محمّد بن عاصم: أنّه ابن اخت عليّ بن عاصم المحدّث. و عن المشارق في خبر: أنّه كان مكفوفا، فمسح العسكري × على عينه، فصار بصيرا هذا، و روى الإكمال مسندا عن عليّ بن عاصم الكوفي: خرج في توقيعات الصاحب × «ملعون ملعون من سمّاني في محفل من الناس» و عن أمان الأخطار: أنّ عليّ بن عاصم الزاهد كان يزور الحسين × قبل عمارة مشهده بالناس، فدخل سبع إليه فلم يهرب منه؛ و رأى كفّ السبع منتفخة بقصبة قد دخلت فيها، فأخرج القصبة منه و عصر كفّ السبع و شدّه ببعض عمامته، و لم يقف من الزّوار لذلك سواه‌[4] . و عن تقريب ابن حجر: عليّ بن عاصم بن صهيب الواسطي التيمي مولاهم، صدوق يخطئ و يصيب، و رمي بالتشيّع، من التاسعة، مات سنة 201. و قال الذهبي: روى عن يحيى البكّاء و حصين و عطاء بن السائب، و روى عنه أحمد و الذهلي و عبد الحرث بن أبي اسامة، و امم ضعّفوه، و كان عنده مائة ألف حديث، و عاش بضعا و تسعين سنة، مات سنة 201.

أقول: عليّ بن عاصم نفران: أحدهما إماميّ شيخ الشيعة في وقته، و مات في أيّام المعتضد- كما ذكره أبو غالب في أوّل رسالته-[5] و الثاني عامّي، ذكره ابن حجر و الذهبي، و الأصل في النقل عنهما الوسيط لكن في الأوّل «يخطئ و يصرّ» لا كما نقل. و ذكره الخطيب مبسوطا، و قال: إنّه مولى «قريبة» بنت محمّد بن أبي بكر، و مات في أوّل أيّام المأمون‌[6] و المصنّف خلط بينهما.[7]

ابو غالب زراری در رساله‌اش از ایشان یاد کرده است و گفته است:

در زمان خود بزرگ و مرجع شیعه بود و در زندان معتضد از دنیا رفت و ایشان را همراه عده‌ای از شاگردانش از کوفه بردند و در مطامیر[8] حبس کردند پس بر مسیر آب از دنیا رفت و بقیه را رها کردند و ابن ابی دواب سعایت کرد و قصه‌ی او طولانی است.

مرحوم وحید بهبهانی هم از ایشان تعبیر محدث می‌کند.

در مورد ایشان در مشارق انوار یقین نقل شده است: ایشان نابینا بود، خدمت امام حسن عسگری × آمد، امام × چشمان او را مسح کردند پس بینا گشت.

مرحوم ابن طاوس در امان الاخطار نقل می‌کند: علی بن عاصم هنوز مرقد شریف امام حسین × ساخته نشده بود که به زیارت امام × می‌رفت و شیری بر او وارد شد، همه فرار کردند امّا او فرار نکرد پس نگاهی به شیر انداخت، دید دست او باد کرده است و خاری در آن رفته است، دست شیر را گرفت و خار را از آن خارج کرد و جای زخم را فشرد و با عمامه خود آن را بست، زوار همه فرار کردند و فقط ایشان ماند.

ابن حجر گفته است: صدوق است و گاهی خطا و گاهی صواب می‌کرد و متهم به تشیع در طبقه نهم است.

ذهبی می‌گوید: او ضعیف است و نزد او صد هزار حدیث بود و نود و اندی زندگی کرد و در سال 201 از دنیا رفت.

از این مطالب معلوم می‌شود این کسی که عامه معرفی می‌کنند آن کسی نیست که در سند روایت امام رضا × بود.

سپس ایشان می‌فرماید: این‌ها دو نفر هستند، یکی از آن دو امامی و بزرگ شیعه در زمان خود بود (همان کوفی) که در ایام معتضد از دنیا رفت همانطور که او را ابو غالب ذکر کرد (همین است که در زندان معتضد فوت شد) دومی عامی است که ابن حجر و ذهبی او را نقل کردند و اصل در این نقل همان کتاب وسیط ما است لکن در مورد اولی که خطا می‌کرد و اصرار بر خطا می‌کرد نه اینکه اینطور نقل کرده باشند بعد هم روایت ایشان از امام رضا × نقل می‌کند که مراد کوفی است.

نتیجه:

دو علی بن عاصم وجود دارد و در این روایت بیان نشده است که کدام یک مراد است. اگر علی بن عاصم کوفی باشد که به نظر ما فوق وثاقت است و اگر علی بن عاصم بن صهیب باشد، در مورد ایشان مطلبی نیافتیم البته از اینکه دو متعصب (ذهبی و ابن حجر عسقلانی) در مورد او گفتند که او متهم به تشیع است می‌توان حسن حال او را استفاده کرد.

پس نسبت به روایت امام رضا × اگر تصحیح سند نشد، علامیت هم برای شعیب بن صالح ثابت نمی‌شود امّا اگر تصحیح سند شد، تنها علامت بودن (آن هم نه از علائم حتمی) شعیب بن صالح استفاده می‌شود و دیگر مثبت بودن یا جزء یاران یا فرماندهان بودن از آن استفاده نمی‌شود.


[2] تقریب التهذیب عسقلانی و ذههبی برای او اشکال نقل کردند: مرمی بالتشیع هو الذی اجتمع فی مجلسه اکثر من ثلاثین ألفا او متهم به تشیع است، او کسی است که در کلاس‌های درس او بیش از سی هزار نفر می‌نشستند؛ عامه در مورد ایشان اختلاف دارند، نکته اساسی که به ایشان اشکال شده این است که ایشان اغلاط زیادی دارد و بر غلط اسرار دارد و از چیزی که اشتباه شده، حاضر نیست برگردد، گفتند که یا سوء حفظ است یا اشتباهات دارد.
[4] الأمان من أخطار الأسفار و الأزمان: 127.
[5] رسالة في آل أعين: 9.
[6] تاريخ بغداد: 11/ 446.
[7] شوشترى، محمد تقى، قاموس الرجال، 12جلد، جماعة المدرسين في الحوزة العلمية بقم، مؤسسة النشر الإسلامي - ايران - قم، چاپ: 2، 1410 ه.ق.
[8] زندان زیر زمینی را گویند.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo