< فهرست دروس

«درس طب در روایات»

استاد تبریزیان

94/11/28

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: جذام

 

در جلسه قبل گفته شد که اگر چیزی از جذام پیشگیری کند چه‌بسا از سایر بیماری‌های میکروبی و ژنتیکی نیز پیشگیری کند.

دو قسم پیشگیری وجود دارد، یک قسم پیشگیری‌ها اختیاری و یک قسم پیشگیری‌های غیر اختیاری است و در این جلسه به ادامه معرفی پیشگیری‌های اختیاری می‌پردازیم.

 

پنجمین پیشگیری از جذام پوشیدن خُف است، در روایت آمده: «إدمان لبس الخف أمان من الجذام، قال قلت في الشتاء أم في الصيف ؟ قال شتاء كان أو صيفا.»[1] یعنی «(امام صادق (ع) فرمودند) پوشیدن مداوم خف ایمنی از جذام است، راوی از امام پرسید در زمستان یا تابستان؟ امام فرمودند چه زمستان و چه تابستان (تفاوتی ندارد).» خف نوعی کفش است شبیه به چکمه و بوت امروزی که قسمتی از ساق پا را می‌پوشاند. با توجه به این روایت شاید بتوان گفت که انتقال بیماری‌های میکروبی و جذام می‌تواند از پا صورت بگیرد و یا اینکه مراد صرفاً آلودگی باشد به این شکل که اگر پا آلوده شود این آلودگی به دیگر نقاط بدن منتقل و درنهایت از طریق دهان وارد بدن می‌شود.

 

ششمین پیشگیری شانه کردن ابروها است، امام صادق (ع) می‌فرمایند: «تسريح الحاجبين امان من الجذام»[2] یعنی «شانه کردن ابرو‌ها ایمنی از جذام است.» در روایات آمده اولین جایی که میکروب‌ها می‌نشینند روی مو‌ها است و میکروب زیر موها مخفی می‌شود. در روایات توصیه‌شده که هرگاه دهان را شستید با دست مرطوب، ابروها را مسح کنید همچنین توصیه‌شده به شانه کردن ابروها زیرا این کار میکروب‌ها را برطرف می‌کند. همچنین گفته‌شده که این کار سبب پیشگیری از بیماری چشم است ازاین‌رو می‌توان گفت که تمیز کردن و شانه کردن موها و ابروها اختصاص به پیشگیری از جذام ندارد و کل بیماری‌های میکروبی را شامل می‌شود. در روایات بیشتر به شانه عاج فیل توصیه‌شده ولی در آن زمان شانه چوبی معمول بوده و به‌طورکلی شاید بهتر است جنس شانه طبیعی باشد و شاید شانه پلاستیکی ضرر داشته باشد.

 

هفتمین پیشگیری نوشیدن آب از ظرف عمومی است، پیامبر (ص) می‌فرمایند: «شرب الماء من الكوز العام آمن من البرص والجذام.»[3] یعنی «نوشیدن آب از ظرف عمومی سبب ایمنی از پیسی و جذام است.» شاید فایده این کار شبیه به همان واکسیناسیون باشد. در واکسینه کردن میکروب ضعیف شده یک بیماری را وارد بدن می‌کنند و بدن به علت ضعیف بودن میکروب به‌راحتی بر آن غلبه می‌کند و در برابر ابتلا به آن بیماری ایمن می‌شود. احتمال دارد نوشیدن آب از یک ظرف عمومی به علت انتقال مقدار کمی میکروب، اثری شبیه به واکسن داشته باشد.

 

هشتمین پیشگیری حوک است، حوک همان بادروج یا ریحان کوهی است که برگ آن از ریحان معمولی ریزتر است و تخم آن به‌عنوان تخم شربتی در بازار موجود است. امام صادق (ع) می‌فرمایند: «الحوك بقلة الأنبياء أما إن فيه ثمان خصال: يمرئ، ويفتح السدد، ويطيب الجشاء، ويطيب النكهة، ويشهي الطعام، ويسل الداء، وهو أمان من الجذام إذا استقر في جوف الانسان قمع الداء كله.»[4] یعنی «حوک سبزی پیامبران است و هشت خاصیت دارد، غذا را هضم می‌کند و راه بسته‌شده را باز می‌کند و آروغ را خوش‌بو می‌کند و دهان و بدن را خوش‌بو می‌کند و اشتهاآور است و بیماری را از بدن بیرون می‌کشد و ایمنی از جذام است و زمانی که در بدن انسان مستقر شود همه بیماری‌ها را سرکوب می‌کند.»

 

نهمین پیشگیری برگ چغندر است، امام صادق (ع) می‌فرمایند: «أكل السلق يؤمن من الجذام.»[5] یعنی «خوردن برگ چغندر سبب ایمنی از جذام است.» توجه شود که خود چغندر در روایات نهی شده و برگ آن توصیه‌شده است.

 

دهمین پیشگیری سنا مکی است، پیامبر (ص) می‌فرمایند: «لو علم الناس ما في السنا لقابلوا كل مثقال منه بمثقالين من ذهب ، أما ، إنه أمان من البهق والبرص والجذام والجنون والفالج واللقوة.»[6] یعنی «اگر مردم بدانند در سنا مکی چه خاصیتی وجود دارد همانا در مقابل هر مثقال سنا دو مثقال طلا می‌دادند، این ایمنی از بهک و پیسی و جذام و جنون و فلج و لقوه.» سنا اصلی از مکه است و ازنظر تأثیر بهتر از دیگر انواع است. به‌غیراز سنا مکی، سنا هندی و پاکستانی و ایرانی هم وجود دارد. سنا مکی کمیاب است و بعد از سنا مکی، سنا هندی خوب است ولی متأسفانه این سنا که امروزه در بازار رایج است سنا پاکستانی است که تأثیر کمی دارد. سنا ایرانی کم است و آن‌قدر نیست که در بازار عرضه شود و نیز در کتاب‌ها دیده‌ام که اگر بوته سنا کوچک باشد سمی است و سنا ایرانی بوته کوچکی دارد. سنا را می‌توان آسیاب کرد یا دم کرد و مصرف نمود، البته دم‌کرده تأثیر بیشتری دارد. نباید سنا را هرروز مصرف کرد زیرا ممکن است سبب یبوست شود ولی می‌توان هر سه روز یا هر هفته یا هر دو هفته استفاده کرد. سنا مسهل است و شاید چون مواد زائد را خارج می‌کند مفید است.

 

یازدهمین پیشگیری استعمال حنا بعد از نوره است، در روایات به استفاده از نوره توصیه‌شده و بهترین حالت این است که به کل بدن نوره مالیده شود و اگرنه به‌جاهایی که مو دارد نوره مالیده شود. نوره پاک‌کننده است و میکروب‌ها و قارچ‌ها را از بین می‌برد و درمانی برای بیماری‌های پوستی است. همچنین توصیه‌شده که بعد از نوره، حتماً سرتاسر بدن حنا مالیده شود و نیاز نیست حنا را غلیظ درست کنید یا آن‌قدر صبر کنید تا بدن رنگ بگیرد، پنج تا ده دقیقه کافی است. این کار علاوه بر شادابی پوست اثرات درمانی هم دارد.

پیامبر (ص) می‌فرمایند: «من دخل الحمام فأطلى ثم أتبعه بالحناء من قرنه إلى قدمه كان أمانا له من الجنون والجذام والبرص و الآكلة إلى مثله من النورة.»[7] یعنی «کسی که وارد حمام شود و از نوره استفاده کند سپس از فرق سر تا نوک پا را حنا بمالد، این ایمنی از جنون و جذام و پیسی و خوره است تا زمان نوره بعدی.» البته باید از نوره طبیعی استفاده کرد. متأسفانه نوره رایج در بازار شیمیایی است و ضرر دارد.

امام کاظم (ع) می‌فرمایند: «إنه من أخذ (من) الحناء بعد فراغه من إطلاء النورة من قرنه إلى قدمه أمن من الادواء الثلاثة: الجنون والجذام والبرص.»[8] یعنی «کسی که حنا استفاده کند بعد از استفاده از نوره، از فرق سر تا نوک پا، ایمن می‌شود از جنون و جذام و پیسی.»

پیامبر (ص) می‌فرمایند: «من أطلى واختضب بالحناء آمنه الله تعالى من ثلاث خصال : الجذام والبرص والآكلة إلى طلية مثلها.»[9] یعنی «کسی که نوره بمالد و بعد حنا بمالد خداوند او را ایمن می‌کند از سه چیز، جذام و پیسی و خوره تا زمان استعمال نوره بعدی.» بهترین فاصله برای استعمال نوره پانزده روز است و برای بانوان حداکثر فاصله بین استعمال نوره بیست روز است و برای مردان حداکثر چهل روز است. در روایت آمده: «من أتت عليه أربعون يوما ولم يتنور فليس بمؤمن ولا مسلم ولا كرامة.»[10] یعنی «کسی که چهل روز بگذرد و از نوره استفاده نکند مؤمن و مسلمان نیست و ارزشی ندارد.»

البته برای برطرف کردن موی زائد می‌توان از تیغ هم استفاده کرد و استعمال نوره الزامی نیست.

 

دوازدهمین پیشگیری تسبیح و حوقله است، در روایت آمده: «قبیصه وارد بر پیامبر (ص) شد و پیامبر (ص) بر او سلام کرد و به او خوشامد گفت، سپس فرمودند ای قبیصه چطور شد که آمدی؟ قبیصه گفت ای رسول خدا پیر شده‌ام و سنم بالا رفته و ضعیف شدم و خانواده‌ام دیگر تحمل مرا ندارند (برای آن‌ها بی‌ارزش شدم)، اهل عمل و عبادت بودم ولی الآن عاجز شدم، چند کلمه‌ای به من یاد بده تا برای من نفع داشته باشد و کم باشد چون من فراموش‌کار شدم، پیامبر (ص) فرمودند چه گفتی (تکرار کن)؟ قبیصه دوباره تکرار کرد و پیامبر (ص) دوباره فرمودند چه گفتی؟ و قبیصه برای سومین بار تکرار کرد، سپس پیامبر (ص) فرمودند اطراف تو سنگ و گیاه و گِلی نمانده مگر اینکه به حال تو گریست، ای قبیصه از من حفظ کن برای دنیای خود، بعد از نماز صبح سه مرتبه بگو سبحان الله وبحمده، سبحان الله العظيم وبحمده و لا حول ولا قوة إلا بالله، اگر این‌ها را بگویی ایمن می‌شوی از کوری و جذام و پیسی و فلج ...»[11]

 

سیزدهمین پیشگیری کارهایی است که بعد از حجامت انجام می‌شود، در روایت آمده: «فإذا اغتسلت من الحجامة فخذ خرقة مرعزيا فالقها على محاجمك، أو ثوبا لينا من قز أو غيره، وخذ قدر حمصة من الترياق الاكبر وامزجه بالشراب المفرح المعتدل وتناوله أو بشراب الفاكهة، وان تعذر ذلك فشراب الاترج، فان لم تجد شيئا من ذلك فتناوله بعد عركه ناعما تحت الاسنان، واشرب عليه جرع ماء فاتر، وان كان في زمان الشتاء والبرد فاشرب عليه السكنجبين العنصلي العسلي، فانك متى فعلت ذلك امنت من اللقوة والبرص والبهق والجذام، باذن الله تعالى.»[12] یعنی «زمانی که غسل می‌کنی (بدنت را می‌شویی) از حجامت، پارچه‌ای مرعزی را بینداز روی محل حجامت یا پارچه نرم از ابریشم یا غیرازآن و به‌اندازه یک نخود تریاق اکبر بگیر و در شربت امام رضا (ع) حل کن و بخور و یا با آب‌میوه مصرف کن و اگر نبود با آب اترج (بالنگ یا پرتغال یا مرکبات) و اگر هیچ‌کدام را نداشتی اول این تریاق را زیر دندان له کن و با آب ولرم بخور و اگر زمستان بود این تریاقی که زیر دندان نرم کردی آن را با سکنجبین عنصلی عسلی بخور، اگر این کار را کردی ایمن می‌شوی از لقوه و پیسی و بهک و جذام به اذن خدای متعال.»

اینکه تریاق چیست محل بحث است، احتمال دارد همان تریاک باشد و نیز احتمال دارد که نوعی دارو به نام تریاق باشد که در آن از گوشت مار هم استفاده‌شده است. عنصل نوعی پیاز صحرایی است که کشیده و تند است و از آن سرکه هم درست می‌کنند، اگر از سرکه عنصل و عسل سکنجبین درست کنند به آن سکنجبین عنصلی می‌گویند. با توجه به این روایت سرکه خواص عسل را از بین نمی‌برد و فقط طعم آن را تغییر می‌دهد.

 

چهاردهمین پیشگیری شستن پای عروس است، پیامبر (ص) در وصیت خود به حضرت امیرالمؤمنین می‌فرمایند: «يا علي إذا دخلت العروس بيتك فاخلع خفها حين تجلس واغسل رجليها و صب الماء من باب دارك إلى أقصى دارك فإنك إذا فعلت ذلك أخرج الله من دارك سبعين نوعاً من الفقر، ... وتأمن العروس من الجنون والجذام والبرص وأن لا تصيبها ما دامت في تلك الدار»[13] یعنی «ای علی زمانی که عروس داخل خانه‌ات شد کفش او را دربیاور تا بنشیند و پاهایش را بشوی و آب آن را جمع کن و این آب را از دم در تا انتهای خانه بریز، اگر این کار را کردی هفتاد نوع فقر از خانه خارج می‌شود ... و عروس ایمن می‌شود از جنون و جذام و پیسی و تا وقتی‌که در آن خانه است مبتلا به این بیماری‌ها نمی‌شود.»

 

پانزدهمین پیشگیری گشادی یقه (گریبان) است، امام صادق (ع) می‌فرمایند: «سعة الجنب والشعر الذي يكون في الانف امان من الجذام.»[14] یعنی «گشادی پهلو (کنار یا طرف پیراهن) و موی بینی ایمنی از جذام است.» و در روایت دیگر آمده: «سعة الجربان ونبات الشعر في الانف أمان من الجذام ثم قال: أما سمعت قول الشاعر: ولا ترى قميصي إلا واسع الجيب واليد.»[15] یعنی «(امام صادق (ع) فرمودند) گشادی یقه و روییدن مو در بینی ایمنی از جذام است، سپس فرمودند آیا سخن شاعر را نشنیدی؟ که می‌گوید نمی‌بینی پیراهنم مگر اینکه یقه و آستین آن گشاد است.»


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo