< فهرست دروس

«درس طب در روایات»

استاد تبریزیان

94/12/16

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ادامه‌ی بحث روغن مالی – انواع روغن ها (روغن بنفشه – روغن زیتون – روغن بان – روغن زنبق – روغن خیری– روغن کنجد)

 

صحبت راجع به روغن مالی در جهت اصلاح پوست و زیبایی صورت بود.

روایاتی خواندیم که روغن و روغن مالی برای زبری و نرمی و زیبایی و روشنی پوست خوب است.

برطرف کردن زشتی صورت

در روایتی از امام صادق(ع) آمده است:

الدُّهْنُ يَذْهَبُ‌ بِالسُّوء[1]

یعنی روغن مالی کردن سوء را برطرف می‌کند.

«سوء» در لغت به معنای بیماری می‌آید و به معنای پیسی هم می‌آید ولی بیشتر به معنای بیماری می‌آید و به معنای قُبح و زشتی هم می‌آید.

ظاهر این روایت این است که روغن مالی زشتی صورت را از بین می‌برد.

بیشترین معنای کلمه‌ی سوء، «زشتی» است، البته به معنای بیماری می‌آید ولی کمتر است.

در قرآن آمده است:

﴿وَ اضْمُمْ يَدَكَ إِلى‌ جَناحِكَ تَخْرُجْ بَيْضاءَ مِنْ غَيْرِ سُوءٍ آيَةً أُخْر﴾[2]

یعنی و دستت را به گريبانت ببر، تا سفيد و بى‌عيب بيرون آيد اين نشانه ديگرى (از سوى خداوند) است‌.

در روایت سوء به «پیسی» معنا شده است.

معلوم است وقتی روغن صورت را روشن می‌کند و زبری را برطرف می‌کند، صورت زیبا می‌شود.

درمان کردن ضعف پوست

پوستی که خیلی خشک و نازک شده است و چسبیده و تیره شده است را درمان می‌کند و باعث رشد و نمو و شادابی آن می‌شود.

در روایتی از امام صادق(ع) آمده است:

دَهْنُ‌ اللَّيْلِ‌ يَجْرِي فِي الْعُرُوقِ وَ يُرَوِّي الْبَشَرَةَ وَ يُبَيِّضُ الْوَجْهَ.[3]

یعنی روغن مالی در شب در رگ ها جاری می‌شود و باعث رشد و نمو و پرورش پوست می‌شود و صورت را سفید می‌کند.

البته روغن مالی به شب مقید شده است.

پوست را از نازکی و خشکی خارج می‌کند و مقداری زخیم و شاداب می‌شود.

نشان دهنده‌ی غناء و بی‌نیازی

اگر کسی روغن مالی کند و دیگری او را ببیند گمان می‌کند او پولدار و در ناز و نعمت است.

افرادی که در ناز و نعمت زندگی می‌کنند صورت های سفید و شاداب دارند.

خداوند در قرآن می‌فرماید:

﴿تَعْرِفُ في‌ وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعيم‌﴾[4]

یعنی در چهره‌هايشان طراوت و نشاط نعمت را مى‌بينى و مى‌شناسى‌.

فقر آثار خود را روی صورت می‌گذارد. شخص را می‌بینی که صورت خشکیده و چروکیده دارد و آثار نداری و محرومیت روی صورت ظاهر می‌شود.

اسلام از پولداری،‌ ظاهر آن را دوست دارد. انسان هرچند هیچ چیز ندارد ولی باید به ظاهر افراد پولدار ظاهر شود به همین جهت ائمه(ع) بهترین لباس ها را می‌پوشیدند و صورت باید به شکل صورت یک شخص مرفه باشد.

روغن این خصوصیت را دارد که باعث شادابی صورت می‌شود و دیگران فکر می‌کنند شخص خیلی مرفه است.

در روایت آمده است:

الدُّهْنُ‌ يُظْهِرُ الْغِنَى‌[5]

یعنی روغن مالی کردن بی نیازی را ظاهر می‌کند.

ممکن است شخص پولدار نباشد ولی روغن مالی کردن ظاهر آن شخص را مانند پولدار ها می‌کند.

شیخ صدوق هم این روایت را در خصال نقل کرده است.

این روایاتی که خواندیم و نوع روایات، مشخص نکرده اند که از چه روغنی باید استفاده کنیم. شاید این روایات تمام روغن ها را شامل بشود و ممکن است بگوییم هر روغنی این خصوصیات را دارد و اختصاص به روغن خاصی ندارد.

همچنین زمان و مکان و شرائط و محل روغن مالی هم بیان نشده است و صرفا گفته شده است روغن مالی خوب است.

می‌شود گفت از هر روغنی استفاده کرد و می‌شود گفت هر جایی را که قرار است تاثیر بگیرد و سفید و نرم و نازک و شاداب بشود، همانجا باید روغن مالی بشود. مثلا اگر بخواهیم صورت زیبا شود باید صورت را روغن مالی کنیم و اگر بخواهیم موها یا دست و پا ها یا بقیه‌ی بدن، همانجا روغن مالی می‌شود.

اگر بخواهیم بگوییم روغن مالی موهای سر، مثلا صورت را زیبا کند نیازمند دلیل است و اگر بخواهیم بگوییم روغن مالی صورت، صورت را زیبا می‌کند چیزی است که پذیرفتنی است و ظاهر هم به همین معنا دلالت دارد ولی اگر بخواهیم بگوییم روغن ریختن در ناف مثلا صورت را شاداب می‌کند دلیل می‌خواهد.

در این حد به دست می‌آید که روغن مالی هر قسمت همان قسمت را شاداب و سفید و زیبا می‌کند.

 

انواع روغن ها

روغن بنفشه

سید روغن ها،‌ روغن بنفشه است و بالاترین مدح و تعریف را دارد. در روایات اصرار و تاکید زیادی روی روغن مالی به طور کلی و روغن بنفشه به خصوص شده است.

مدح عجیبی در مورد روغن بنفشه وارد شده است. آمده است برتری روغن بنفشه بر دیگر روغن ها مانند برتری ما اهل بیت بر دیگر مردمان است. این چیزی نیست که قابل درک باشد.

برعکس آن هم آمده است. فرموده اند برتری ما اهل بیت بر مردمان دیگر مانند برتری روغن بنفشه بر دیگر روغن ها است. گویا مسئله‌ی برتری روغن بنفشه بر دیگر روغن ها پذیرفته شده است و قطعی است و گویا امام(ع) می‌خواهد از برتری روغن بنفشه، برتری خودشان را ثابت کنند و این خیلی عجیب است.

پیامبر(ص) فرمود:

فَضْلُنَا أَهْلَ‌ الْبَيْتِ‌ عَلَى سَائِرِ النَّاسِ كَفَضْلِ الْبَنَفْسَجِ عَلَى سَائِرِ الْأَدْهَانِ.[6]

یعنی برتری ما اهل بیت بر سائر مردم مانند برتری روغن بنفشه بر سائر روغن ها است.

پیامبر(ص) خودشان را با روغن بنفشه مقایسه می‌کنند بنابراین این روغن عظمت و ارزش زیادی دارد که پیامبر(ص) و ائمه (ع) خودشان را با آن مقایسه می‌کنند.

مردم نوعا از این نعمت غافل هستند. مگر می‌توان برتری اهل بیت(ع) بر دیگران را درک کنیم؟ قابل درک نیست چون آن ها وسیله‌ی ارتباط بین خالق و مخلوق است و یک طرف را می‌بینیم و آن طرفی است که ارتباط به مخلوق دارد و ارتباط با طرف خالق را نمی‌بینیم که عظمت آن ها را درک کنیم.

چون ائمه(ع) بیان نکرده اند،‌ گرفتن روغن بنفشه را باید به همان روش عرفی انجام داد.

روغن بنفشه خیلی از بیماری ها مانند ضربه‌ی مغزی را درمان می‌کند. باعث رشد مغز است و آسیب های مغزی را برطرف می‌کند.

در روایت دیگر آمده است:

عَلَيْكُمْ بِدُهْنِ‌ الْبَنَفْسَجِ‌، فَإِنَ‌ لَهُ فَضْلًا عَلَى الْأَدْهَانِ كَفَضْلِي عَلَى سَائِرِ الْخَلْق‌[7]

یعنی بر شما باد روغن بنفشه زیرا برتری آن بر دیگر روغن ها مانند برتری من بر سائر خلق است.

می‌شود کتابی در مورد روغن بنفشه نوشت که روغن بنفشه مانند خود پیامبر(ص) و در حد پیامبری ارزش دارد. روغن بنفشه پیامبر روغن ها است و چه فوائدی و مکانیزم و خواصی دارد که خیلی کار دارد و باید بررسی شود.

در روایت دیگر آمده است:

فَضْلُ الْبَنَفْسَجِ عَلَى الْأَدْهَانِ- كَفَضْلِ الْإِسْلَامِ عَلَى سَائِرِ الْأَدْيَان‌[8]

یعنی برتری روغن بنفشه بر دیگر روغن ها مانند برتری اسلام بر دیگر ادیان است.

اسلام دین کامل است. برتری دین اسلام بر دیگر دین ها قابل تصور نیست.

الان چون قیمت گل بنفشه بالا رفته است، همه رفته اند و گل بنفشه جمع کرده اند.

افرادی که ضربه‌ی مغزی می‌شوند و مثلا از طبقه‌ی دوم و سوم به زمین می‌خورند و حتی اگر با سر هم به زمین بخورند، اگر روغن بنفشه داخل بینی آن ها بریزند به زندگی بر می‌گردد.

در روایتی از پیامبر(ع) راز روغن بنفشه بیان شده است:

ادَّهِنُوا بِالْبَنَفْسَجِ‌- فَإِنَّهُ بَارِدٌ فِي الصَّيْفِ وَ حَارٌّ فِي الشِّتَاء[9]

یعنی با روغن بنفشه روغن مالی کنید زیرا در تابستان سرد و خنک است و در زمستان گرم است.

در روایت دیگر آمده است:

كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَدَخَلَ عَلَيْهِ مِهْزَمٌ فَقَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع ادْعُ‌ لَنَا الْجَارِيَةَ تَجِئْنَا بِدُهْنٍ وَ كُحْلٍ فَدَعَوْتُ بِهَا فَجَاءَتْ بِقَارُورَةِ بَنَفْسَجٍ وَ كَانَ يَوْماً شَدِيدَ الْبَرْدِ فَصَبَّ مِهْزَمٌ فِي رَاحَتِهِ مِنْهَا ثُمَّ قَالَ جُعِلْتُ فِدَاكَ هَذَا بَنَفْسَجٌ وَ هَذَا الْبَرْدُ الشَّدِيدُ فَقَالَ وَ مَا بَالُهُ يَا مِهْزَمُ فَقَالَ إِنَّ مُتَطَبِّبِينَا بِالْكُوفَةِ يَزْعُمُونَ أَنَّ الْبَنَفْسَجَ بَارِدٌ فَقَالَ هُوَ بَارِدٌ فِي الصَّيْفِ لَيِّنٌ حَارٌّ فِي الشِّتَاءِ.[10]

یعنی نزد امام صادق(ع) بودم مهزم نزد ایشان وارد شد امام (ع) به من فرمود برای ما کنیز را صدا بزن برای ما روغن و سرمه بیاورد و آن را صدا زدم و یک شیشه‌ی روغن بنفشه آورد و هوا زمستان و شدیدا سرد بود مهزم هم یک مقدار روغن روی دستش ریخت و عرض کرد این روغن بنفشه است و هوا شدیدا سرد است امام(ع) فرمود چه مشکلی دارد عرض کرد دکترهای ما در کوفه گمان می‌کنند روغن بنفشه سرد است فرمود روغن بنفشه در تابستان سرد است و در زمستان گرم است.

در تابستان چون هوا گرم است و نیاز به سردی وجود دارد، روغن بنفشه سرد است و در زمستان چون نیاز به گرمی وجود دارد، روغن بنفشه گرم است.

در جلد دوم خواندیم که بادمجان هم سرد و گرم می‌شود.

در روایت عجیبی آمده است:

إِنَّ الْبَنَفْسَجَ‌ حَارٌّ فِي‌ الشِّتَاءِ بَارِدٌ فِي الصَّيْفِ لَيِّنٌ لِشِيعَتِنَا يَابِسٌ عَلَى عَدُوِّنَا وَ لَوْ عَلِمَ النَّاسُ مَا فِي الْبَنَفْسَجِ لَقُيِّمَتْ أُوقِيَّةٌ بِدِينَار[11]

یعنی روغن بنفشه در زمستان گرم و در تابستان سرد است و برای شیعیان ما نرم و ملایم و برای دشمنان ما خشک است و اگر مردم می‌دانستند بنفشه چه خاصیتی دارد هر سی الی هفتاد گرم از آن را به یک مثقال طلا می‌خریدند.

این نسبیت است. یعنی روغن می‌شناسد شخص شیعه است یا دشمن اهل بیت(ع) است. اگر شیعه باشد برای او نرم می‌شود و باعث نرمی و شادابی پوست می‌شود و فوائدی که از آن انتظار می‌رود را برای شیعیان حتما خواهد داشت.

و اگر دشمن باشد برای او خشک می‌شود و باعث خشک شدن پوست بدن و ترک خوردگی و پوست اندازی می‌شود و حالت انتقامی از مخالفین دارد.

این روغن، ولایی است.

این ها چیزی نیست که عقل بشر برسد به این مطلب که چگونه این روغن مخالف و موافق را تشخیص می‌دهد.

ما یک سری داروهای طلائی داریم که قیمت آن ها با قیمت طلا برابری می‌کند. شنبلیله و روغن بنفشه و هلیله‌ی زرد از آن ها هستند و سناء هم دو برابر طلا قیمت دارد.

پایه‌ی روغن بنفشه برای استفاده برای ظاهر، زیتون است و برای استفاده درونی روغن کنجد است.

راجع به روغن پایه کنجد داریم که وقتی پیامبر(ص) مبتلا به میگرن می‌شدند در بینی روغن کنجد می‌ریختند به همین جهت می‌گوییم برای استفاده‌ی در بینی، پایه‌ی روغن بنفشه، روغن کنجد باشد زیرا خود روغن کنجد برای میگرن و بیماری های سر خوب است و زمانیکه بنفشه هم به آن اضافه شود فوائد اثرش مضاعف می‌شود.

روغن زیتون مو را تقویت می‌کند و جلوی بیماری های مو را می‌گیرد و اگر روغن وحشی باشد جلوی سفید شدن مو را می‌گیرد و سفیدی را سیاه می‌کند ولی جلوی ریزش مو را نمی‌گیرد.

اگر روغن وحشی باشد یک مدتی که استفاده بشود، موها از سفیدی خارج می‌شوند. خیلی ها پیغام فرستادند و تشکر کردند که بعد از استفاده از روغن زیتون وحشی موهای سفید طلائی مثلا یا مشکی شده است.

روغن بادام و فندق هم خوب است زیرا در روایات ذکر شده اند.

 

روغن زیتون

اصل روغن، روغن زیتون است. این روغن، روغن پیامبران است ولی روغن بنفشه، روغن خاتم پیامبران است.

در روایتی از امام صادق(ع) آمده است:

مَا كَانَ دُهْنُ‌ الْأَوَّلِينَ‌ إِلَّا زَيْت‌[12]

یعنی روغن گذشتگان غیر از روغن زیتون نبوده است.

قرآن هم به این مطلب تصریح دارد:

﴿وَ شَجَرَةً تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سَيْناءَ تَنْبُتُ بِالدُّهْنِ وَ صِبْغٍ لِلْآكِلين‌﴾[13]

یعنی و (نيز) درختى را كه از طور سينا مى‌رويد [درخت زيتون‌]، و از آن روغن و «نان خورش» براى خورندگان فراهم مى‌گردد (آفريديم).

«دهن» به معنای روغن مالی است به دلیل اینکه «صبغ» هم آمده است و «صبغ» به معنای خوراک است.

روغن اصلی برای روغن مالی،‌ روغن زیتون است.

در روایت دیگر پیامبر(ص) فرموده است:

الزَّيْتُ دُهْنُ‌ الْأَبْرَارِ وَ إِدَامُ الْأَخْيَارِ بُورِكَ فِيهِ مُقْبِلًا وَ بُورِكَ فِيهِ مُدْبِراً انْغَمَسَ فِي الْقُدْسِ مَرَّتَيْن‌[14]

یعنی روغن زیتون روغن نیکان است و خوراک برگزیدگان است و در اول و آخر فصل برکت دارد و در پاکی دو مرتبه فرو رفته است.

«بورک فیه مقبلا و بورک فیه مدبرا» یعنی چه؟

به طور کلی در مورد میوه آمده است:

عَلَيْكُمْ بِالْفَوَاكِهِ فِي‌ إِقْبَالِهَا فَإِنَّهَا مَصَحَّةٌ لِلْأَبْدَانِ مَطْرَدَةٌ لِلْأَحْزَانِ وَ أَلْقُوهَا فِي أَدْبَارِهَا فَإِنَّهَا دَاءُ الْأَبْدَان‌[15]

یعنی برشما باد مصرف کردن میوه ها در اول فصل آن ها زیرا برای بدن سلامتی می‌آورند و ناراحتی را می‌برند و از مصرف آن ها در آخر فصل خودداری کنید زیرا بیماری برای بدن هستند.

میوه وقتی اول فصل آن باشد شفاء است و آخر فصل خوردن آن ضرر دارد. میوه ها فقط در اول فصل برکت دارند و در آخر فصل برکت ندارند بلکه ضرر دارند.

ولی روغن زیتون در اول و آخر فصل مبارک است و در همه حال خوب است.

«قدس» به معنای پاکی و برکت است. یعنی روغن زیتون دو برابر مبارک است. اگر چیزهای دیگر مبارک هستند و برکت دارند، روغن زیتون دو برابر برکت دارند زیرا در قدس دو مرتبه فرو رفته است.

در زمستان میوه‌ی زمستان باید خورد.

قانون این است که هر فصلی میوه‌ی خود را دارد و مرکبات و سیب برای زمستان است.

در روایت دیگر آمده است:

ادَّهِنُوا بِالزَّيْتِ‌ وَ ائْتَدِمُوا بِهِ فَإِنَّهُ دُهْنَةُ الْأَخْيَارِ وَ إِدَامُ الْمُصْطَفَيْنَ مُسِحَتْ بِالْقُدْسِ مَرَّتَيْنِ بُورِكَتْ مُقْبِلَةً وَ بُورِكَتْ مُدْبِرَةً لَا يَضُرُّ مَعَهَا دَاء[16]

یعنی با روغن زیتون روغن مالی کنید و آن را با نان بخورید زیرا روغن اخیار است و خوراک برگزیدگان است و با پاکی و برکت دو بار مسح شده است در اول و آخر فصل مبارک است و هیچ آسیبی و بیماری با آن نمی‌رسد.

کلمه‌ی «زیت» در عربی به معنای روغن زیتون است. گاهی این کلمه برای روغن های دیگر استفاده می‌شود ولی با قرینه است.

اصل کلمه‌ی «زینت» به معنای روغن زیتون است.

روغن زیتون رازهای متعددی دارد ولی یکی از رازهای آن دور کردن میکروب و ویروس است.

شاید کسی فکر کند با روغن زیتون مالیدن مانند روغن ها و غذاهای دیگر میکروب جذب می‌شود ولی اینگونه نیست.

در وصیت پیامبر(ص) به حضرت علی (ع)‌ آمده است:

يَا عَلِيُّ كُلِ‌ الزَّيْتَ‌ وَ ادَّهِنْ بِهِ فَإِنَّهُ مَنْ أَكَلَ الزَّيْتَ وَ ادَّهِنْ بِهِ لَمْ يَقْرَبْهُ الشَّيْطَانُ أَرْبَعِينَ يَوْما[17]

یعنی ای علی روغن زیتون بخور و با آن روغن مالی کن زیرا کسی که روغن زیتون می‌خورد و روغن مالی می‌کند با آن،‌ شیطان چهل روز نزدیک او نمی‌شود.

پیامبر(ص) به حضرت امیر (ع) امر می‌کند تا روغن زیتون بخورد و این نشان می‌دهد روغن زیتون خیلی خاصیت و اهمیت دارد.

ما در جلد اول ثابت کردیم که شیطان همان میکروب و ویروس یا یکی از اقسام آن است. بنابراین در این روایت آمده است میکروب و ویروس تا چهل روز نزدیک انسان نمی‌شود.

بشر هنور در بحث میکروب و ویروس عقب است و خیلی جهل دارد. یکی از روش های دور کردن میکروب و ویروس از بدن خوردن و مالیدن روغن زیتون است.

البته هرکدام از خوردن یا مالیدن روغن زیتون، خصوصیت خاص خود را دارد و اگر به تنهایی هم انجام شوند خاصیت خود را دارد.

البته قرآن هم مالیدن و خوردن را با هم ذکر کرده است:

﴿وَ شَجَرَةً تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سَيْناءَ تَنْبُتُ بِالدُّهْنِ وَ صِبْغٍ لِلْآكِلين‌﴾[18]

یعنی و (نيز) درختى را كه از طور سينا مى‌رويد [درخت زيتون‌]، و از آن روغن و «نان خورش» براى خورندگان فراهم مى‌گردد (آفريديم).

بشر هنوز نفهمیده است که روغن زیتون میکروب را از بدن دور می‌کند و جلوی بیماری را می‌گیرد. خیلی از مسائل میکروب و ویروس و بحث های ژنتیک را بشر جهل دارد.

به جای استفاده از مواد شیمیایی و باکتری کش ها،‌ از روغن زیتون استفاده شود.

اگر کسی واقعا می‌خواهد مبتلا به التهابات و عفونت ها و بیماری ها نشود به جای استفاده از «سُربیتول» و «الکل» به عنوان تعقیم کننده و میکروب کش و ضد عفونت و التهاب، از روغن زیتون استفاده کند.

امروزه روغن زیتون را با فشار دادن می‌گیرند.

دو روش وجود دارد یک روش خانگی و سنتی و یک روش صنعتی وجود دارد.

دستگاه هایی وجود دارد مانند دستگاه آبلیموگیری است که اینجا کم است ولی در شام و در لبنان مغازه هایی است که مردم زیتون های خود را می‌آورند و داخل دستگاه می‌ریزند و همانجا از آن ها روغن گرفته می‌شود.

 

روغن بان

روغن بان در اینجا نیست و فقط در کشور عربستان است و شاید در کشورهای دیگر هم باشد.

اگر بشود بان را بیاورند و در مناطق گرمسیر بکارند خیلی خوب است.

در روایتی امام صادق(ع)‌ می‌فرماید:

نِعْمَ‌ الدُّهْنُ‌ الْبَان‌[19]

یعنی روغن بان چه خوب روغنی است.

البته مرتبه‌ی روغن بان بعد از روغن بنفشه است.

در روایت دیگر آمده است:

ذُكِرَتْ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع الْأَدْهَانُ فَذُكِرَ الْبَنَفْسَجُ وَ فَضْلُهُ فَقَالَ نِعْمَ الدُّهْنُ الْبَنَفْسَجُ ادَّهِنُوا بِهِ فَإِنَّ فَضْلَهُ عَلَى الْأَدْهَانِ كَفَضْلِنَا عَلَى النَّاسِ وَ الْبَانُ دُهْنُ ذَكَرٍ نِعْمَ‌ الدُّهْنُ‌ الْبَانُ‌ وَ إِنَّهُ لَيُعْجِبُنِي الْخَلُوق‌[20]

یعنی نزد امام صادق(ع) روغن ها یاد شدند و روغن بنفشه ذکر شد و برتری آن ذکر شد فرمود روغن بنفشه چه خوب روغنی است روغن مالی کنید با آن زیرا برتری آن بر دیگر روغن ها مانند برتری ما بر مردم است و روغن بان روغن نر است چه خوب روغنی است و از خلوق(یک نوع عطر) خوشم می‌آید.

اهمیت روغن بان در اینجا است که همراه روغن بنفشه ذکر شده است.

روغن ذکر بودن به چه معنا است؟ روغن بان خصوصیت مردانه دارد.

«بان» گیاهی است خودرو که در عربستان می‌روید و یک دانه هایی دارد که از آن ها روغن می‌گیرند.

در کتاب قاموس فیروز آبادی درباره‌ی روغن ذکر آمده است که نر بودن روغن به معنای این است که «روع» ندارد. خیلی معنای «روع» مشخص نیست. شاید روع به معنای ترس باشد.

از روایات معلوم می‌شود که به انسان شکل و قیافه ای می‌دهد که دیگران نسبت به انسان نظر مثبت خواهند داشت و از او یک حفظ می‌کنند.

روغن بان انسان را حفظ می‌کند حتی در روایات تعبیر شده است که روغن بان حرز است.

در روایت آمده است:

مَنِ ادَّهَنَ بِدُهْنِ‌ الْبَانِ‌ ثُمَّ قَالَ بَيْنَ يَدَيِ الشَّيْطَانِ لَمْ يَضُرَّهُ بِإِذْنِ اللَّهِ تَعَالَى عَزَّ وَ جَل‌[21]

یعنی کسی که با روغن بان روغن مالی کند سپس روبروی سلطان و پادشاه بایستد آسیبی به او نمی‌رساند به اذن خداوند.

همین روغن مالی چه کارهایی می‌کند. اگر سلطان بخواهد از کسی انتقام بگیرد و سرزنش کند و مشکل برای او درست کند و ضرری برساند اگر با روغن بان روغن مالی کند آن را برطرف می‌کند.

مکانیزم این اثرات را بشر نمی‌تواند برسد.

در روایت دیگر حضرت امیر(ع) می‌فرماید:

نِعْمَ الدُّهْنُ دُهْنُ الْبَانِ هُوَ حِرْزٌ وَ هُوَ ذَكَرٌ وَ أَمَانٌ مِنْ كُلِّ بَلَاءٍ فَادَّهِنُوا بِهِ فَإِنَّ الْأَنْبِيَاءَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ كَانُوا يَسْتَعْمِلُونَه‌[22]

یعنی چه خوب روغنی است روغن بان حرز است و نر است و ایمنی از هر بلائی است پس با روغن بان روغن مالی کنید زیرا پیامبران از روغن بان استفاده می‌کردند.

از درنده و از گزنده و از سلطان ایمن می‌کند.

هنوز این مطالب خام است و بحث نشده است. شاید خیلی چیزها را متعرض شدند و بحث کرده اند و مردم می‌فهمند ولی اینکه روغن بان به عنوان یک محافظ و یک حرز و یک ایمنی دهنده باشد مکانیزم معلومی ندارد.

بنده هنوز روغن بان ندیده ام.

به نظر من «لیس فیه روع» به معنای این است که اگر کسی روغن بان بمالد از طرف مقابل ترس نخواهد داشت. مثلا سلطان از شخصی که روغن بان بمالد ترس ضرر ندارد و به همین جهت به او آسیب نمی‌رساند.

می‌شود در این زمینه کار کرد.

 

روغن زنبق

روغن زنبق هم در روایات تاکید شده است و به عنوان درمان و دارو هم مطرح است.

در روایتی از پیامبر(ص) آمده است:

إِنَّهُ لَيْسَ شَيْ‌ءٌ خَيْراً لِلْجَسَدِ مِنْ‌ دُهْنِ‌ الزَّنْبَقِ‌ يَعْنِي الرَّازِقِي‌[23]

یعنی چیزی بهتر از روغن زنبق یعنی رازقی برای جسد نیست.

البته شاید مراد از جسد، بدن غیر از سر باشد.

به زنبق رازقی یا یاس رازقی هم می‌گویند.

رازقی گل های سفید و خیلی خوشبو و معطر است. در اینجا ندیدم و در عراق و خوزستان است.

ریشه‌ی رازقی درمانی است و بیشتر روغن و دارو ریشه‌ی آن است.

ریشه را باید آسیاب کنند و بجوشانند تا دو سوم آب آن از بین برود و بعد از آن روغن زیتون یا کنجد به آن اضافه کنند تا جائیکه روغن روی آن بیاید و دوباره روی آتش بگذارند تا کل آب های آن از بین برود و روغن به تنهایی بماند.

البته اول یک روز باید ریشه را در آب بخیسانند.

وقتی ریشه در آب خیسانده شود، پر از آب می‌شود و حالت اشباع پیدا می‌کند و به خود آب نمی‌گیرد.

به نظرم گل زنبق هم تاثیر داشته باشد. دیده ام که افرادی که عطر می‌فروشند، روغن رازقی هم می‌فروشند و به اسم رازقی است و به اسم زنبق نمی‌گویند.

بله، این روغن همان روغن ایرساء،‌ آسمانجونی، سوسن آسمانی است. در شهرهای مختلف اسم آن فرق می‌کند.

در روایت دیگری آمده است:

لَيْسَ شَيْ‌ءٌ خَيْراً لِلْجَسَدِ مِنَ الرَّازِقِيِّ قُلْتُ وَ مَا الرَّازِقِيُ‌؟ قَالَ الزَّنْبَق‌[24]

یعنی چیزی بهتر از رازقی برای بدن نیست عرض کردم رازقی چیست؟ فرمود زنبق

در روایت دیگر آمده است:

الرَّازِقِيُّ أَفْضَلُ مَا دَهَنْتُمْ بِهِ الْجَسَد[25]

یعنی بهترین چیزی که با آن جسد را روغن مالی می‌کنید روغن رازقی است.

روایاتی خواندیم که بهترین روغن، روغن بنفشه است و اینجا هم خواندیم که بهترین روغن، روغن زنبق است.

جمع بین این روایات چگونه است؟

یا تقیید می‌زنیم و می‌گوییم روغن رازقی از تمام روغن ها به جز روغن بنفشه بهتر است. چون هیچ روغنی قابل مقایسه با روغن بنفشه نیست.

یا اینکه روغن زنبق برای غیر از سر و روغن بنفشه برای سر و موها و بینی مفید است.

در اینکه کدام قسمت گیاه درمان است عرفی است. وقتی ائمه(ع) بیان نمی‌کنند به معنای این است که آنچه شایع است بین مردم درست است و اگر اشتباهی بوده ائمه(ع) بیان می‌کردند.

مثلا مردم و طبیبان در مورد روغن بنفشه می‌گفتند که طبع سرد دارد که در اینجا امام(ع) سکوت نکرده است و می‌فرماید این مطلب اشتباه است و روغن بنفشه در تابستان سرد و در زمستان گرم است.

برخورد ائمه(ع) با این قضایا به این شکل است. اگر آنچه بین مردم معروف است درست است به همان اکتفاء می‌کنند و اگر آنچه بین مردم اشتباه باشد، ائمه(ع) بیان می‌کنند.

بنابراین قسمت ریشه‌ی زنبق برای درمان است. الان هیچ عطاری و مغازه ای گل رازقی نمی‌دهد. اگر بگویی ایرساء، فورا ریشه را می‌دهد و بین تمام مردم دنیا این معروف است.

 

روغن خیری (شب بو)

در روایتی از امام صادق(ع) آمده است:

ذَكَرَ دُهْنَ الْبَنَفْسَجِ فَزَكَّاهُ ثُمَّ قَالَ وَ إِنَّ الْخِيرِيَ‌ لَطِيف‌[26]

یعنی روغن بنفشه ذکر شد امام(ع) از آن تعریف کرد و فرمود روغن خیری لطیف است.

چون از خیری، گل شب بو مراد است، بنابراین تهیه‌ی روغن آن به روش سرد است. روی گل شب بو روغن ریخته می‌شود و به مدت مثلا یک ماه می‌ماند و بعدا گل آن را عوض کنید و چند مرتبه تکرار کنید تا تبدیل به روغن شب بو بشود.

 

روغن جلجلان (کنجد)

جلجلان به معنای سمسم است و سمسم هم به معنای کنجد است.

در روایت آمده است:

أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص كَانَ إِذَا اشْتَكَى رَأْسَهُ اسْتَعَطَ بِدُهْنِ‌ الْجُلْجُلَانِ‌ وَ هُوَ السِّمْسِمُ.[27]

یعنی هنگامی که پیامبر(ص) مبتلا به درد سر می‌شد با روغن کنجد سعوط می‌کرد.

البته در روایات گاهی روغن «جُل» می‌آید.

بنده اول فکر می‌کردم «جل» مختصر «جلجلان» است. ولی بعد وقتی فکر کردم دیدم «جل» همان «گل سرخ» است ولی چون عربی گاف ندارد «جل» می‌گوید.

به همین جهت در این کتاب روغن جل به طور مستقل اشاره نشده است.

روغن گل هم روغن خوبی است و فوائد زیادی و در روایات خیلی تعریف شده است و به عنوان درمان مطرح شده است.

هم «وَرْد» می‌آید و هم به اسم فارسی یعنی «جل» می‌آید.

مراد همان «گل سرخ» است که با «گل محمدی» متفاوت است.

گل محمدی رنگ های مختلفی مانند سفید و زرد و قرمز و صورتی دارد و برگ های درشتی دارد ولی گل سرخ برگ های ریز و سرخ رنگ دارد و همانی است که از آن گلاب می‌گیرند و به آن «صدپر» هم می‌گویند زیرا پرهای زیادی دارد.

از گل محمدی نمی‌شود گلاب گرفت زیرا یک بوته‌ی گل محمدی سه چهار گل بیشتر می‌دهد ولی در یک فصلی بوته‌ی گل سرخ، هزاران گل سرخ می‌دهد.

گل محمدی که در باغچه ها است هر ماه یک گل می‌دهد.

گل سرخی که خشک آن را در بازار می‌فروشند برگ های ریزی دارد.

گل محمدی کل تابستان وجود دارد ولی گل سرخ ده یا بیست روز بیشتر باقی نمی‌ماند.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo