< فهرست دروس

«درس طب در روایات»

استاد تبریزیان

95/10/25

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ادامه بحث سلامتی در زینت ( لباس) – معرفی بیماری کم خونی

 

رنگ لباس

رنگ لباس در سلامتی نقش دارد. اسلام در مورد رنگ لباس هم تئوری دارد و آن تفاوت رنگ ها در تاثیر و منافع است. بهترین رنگ در روایات سفید است.

پیشنهاد پیامبر(ص) و حضرت امیر(ع) و باقی ائمه (ع) در رنگ لباس برای زنده و مرده، سفید است.

امروزه این مسئله ثابت است که رنگ سفید نور را منعکس می‌کند و برمی‌گرداند و نور جذب لباس نمی‌شود و گرم نمی‌شود. بنابراین همیشه از لباس سفید به لباس مطلوب و مرغوب تعبیر می‌شود.

در روایت آمده است:

پیامبر(ص) می‌فرماید:

الْبَسُوا الْبَيَاضَ‌ فَإِنَّهُ أَطْيَبُ وَ أَطْهَرُ وَ كَفِّنُوا فِيهِ مَوْتَاكُمْ[1]

یعنی سفیدی بپوشید زیرا برای بدن خوش تر و راحت تر است و پاک تر و تمییز تر است و مردگان خود را با سفیدی کفن کنید.

وقتی لباس سفید پوشیده شود، احساس خوبی به انسان دست می‌دهد زیرا تمامی طیف نور را برمی‌گرداند و گرمی خورشید به لباس نفوذ نمی‌کند. بنابراین بدن احساس خوبی دارد.

خصوصیت سفیدی این است که کثیفی را پنهان نمی‌کند و زود کثیفی و آلودگی بر آن نمایان می‌شود ولی اگر لباس تیره باشد کثیفی ها پنهان می‌شوند.

در روایت دیگر آمده است:

لَيْسَ مِنْ لِبَاسِكُمْ شَيْ‌ءٌ أَحْسَنَ مِنَ الْبَيَاضِ فَأَلْبِسُوهُ وَ كَفِّنُوا فِيهِ مَوْتَاكُمْ‌[2]

یعنی از لباس های شما بهتر از سفید نیست پس آن را بپوشید و برای مردگان خود بپوشانید.

دستور به پوشیدن لباس سفید بیانگر اهمیت و مصلحت و فائده‌ی لباس سفید برای بدن است.

اینکه لباس سفید برای مردگان چه منفعتی دارد معلوم نیست و علم هنوز نمی‌تواند این را بفهمد. برای علم کفن داشتن مرده یا کفن نداشتن، تفاوتی ندارد و فقط مهم دفع آلودگی مرده است در حالیکه حتما حکمتی دارد.

یکی از حکمت های سفیدی کفن این است که با مردم با کفن ها محشور می‌شوند و سفیدی در هر حال بهتر است.

در روایت دیگر آمده است:

أَنَّ عَلِيّاً عَلَيْهِ السَّلَامُ كَانَ لَا يَلْبَسُ إِلَّا الْبَيَاضَ‌ أَكْثَرَ مَا يَلْبَسُ، وَ يَقُولُ:«فِيهِ تَكْفِينُ الْمَوْتَى»[3]

یعنی حضرت علی (ع) همیشه سفید می‌پوشید و لباس هایش بیشتر سفید بود و می‌فرمود با سفید مرده ها کفن می‌شوند.

حضرت امیر(ع) دقیقا از فرمایشات پیامبر(ص) تبعیت می‌کند. پوشیدن رنگ های دیگر حرام نیست ولی چون پیامبر(ص) فرمود سفید بپوشید، حضرت امیر(ع) هم فقط سفید می‌پوشید.

از روایات این معنا استفاده می‌شود که لباس سفید بهترین لباس است ولی از مجموع روایات هم استفاده می‌شود رنگ های دیگر ممنوع نیست و هر رنگ دیگر هم برای پوشیدن مناسب است و ملاک آن زیبا شدن است.

اصل این است که لباس زیبا باشد و در مرحله‌ی دوم بحث سلامتی و بهداشت است که باید سفید پوشیده شود.

از بعضی روایات استفاده می‌شود، بعضی از رنگ ها مانند قرمز شاید مشکل داشته باشد. مثلا معروف است که قرمز، لباس بنی امیه است. بنابراین سفیدی و قرمزی، دو مرز برای رنگ لباس است و رنگ های دیگر مانند آبی و سبز و عدسی و دیگر رنگ ها بین این دو رنگ قرار دارند.

در عین حال از روایات استفاده می‌شود اگر کسی از رنگ قرمز هم برای لباس استفاده کند، هیچ مانعی ندارد. بنابراین رنگ لباس مرز ندارد و مهم زیبایی است.

بله، لباس نباید برای زن ها باشد ولی از جهت رنگ هیچ مرزی وجود ندارد.

روایاتی می‌خوانیم که نشان می‌دهد رنگ قرمز به خصوص در خلوت و در خانه، هیچ مانعی ندارد و ائمه(ع) می‌پوشیدند علی رغم اینکه در آن زمان هم پوشیدن لباس قرمز مستهجن بوده و معمول نبوده است.

در روایت آمده است:

إِنَّ أَعْرَابِيّاً أَتَى رَسُولَ اللَّهِ ص فَخَرَجَ إِلَيْهِ فِي رِدَاءٍ مُمَشَّقٍ‌ فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ لَقَدْ خَرَجْتَ إِلَيَّ كَأَنَّكَ فَتًى فَقَالَ ص نَعَمْ يَا أَعْرَابِيُّ أَنَا الْفَتَى ابْنُ الْفَتَى أَخُو الْفَتَى فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ ص أَمَّا الْفَتَى فَنَعَمْ فَكَيْفَ ابْنُ الْفَتَى وَ أَخُو الْفَتَى فَقَالَ ص أَ مَا سَمِعْتَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ- قالُوا سَمِعْنا فَتًى يَذْكُرُهُمْ يُقالُ لَهُ إِبْراهِيمُ‌ فَأَنَا ابْنُ إِبْرَاهِيمَ وَ أَمَّا أَخُو الْفَتَى فَإِنَّ مُنَادِياً نَادَى مِنَ السَّمَاءِ يَوْمَ أُحُدٍ لَا سَيْفَ إِلَّا ذُو الْفَقَارِ وَ لَا فَتَى إِلَّا عَلِيٌّ فَعَلِيٌّ أَخِي وَ أَنَا أَخُوهُ[4]

یعنی مرد عربی نزد پیامبر(ص) آمده و پیامبر(ص) با لباس قرمز رنگ به ملاقات او رفت شخص عرب عرض کرد ای محمد مانند یک جوان آمده ای! فرمود بله ای مرد عرب من جوانی پسر جوان و برادر جوان هستم عرض کرد جوان بودن شما درست است ولی معنای فرزند جوان و برادر جوان چیست؟ پیامبر(ص) فرمود آیا قول خداوند را نشنیده ای قالُوا سَمِعْنا فَتًى يَذْكُرُهُمْ يُقالُ لَهُ إِبْراهِيمُ من پسر ابراهیم (ع) هستم و اما برادر جوان هستم زیرا منادی آسمانی از آسمان ندا داد هیچ شمشیری مانند ذوالفقار و هیچ جوانی مانند علی(ع) نیست و علی(ع) برادر من است و من هم برادر او هستم.

«رداء ممشق» یعنی لباسی که با گل سرخ رنگ شده باشد که همان لباس قرمز است.

منظور اعرابی از جوان، جوان های مثلا لات بوده است که از آخر روایت هم معلوم می‌شود.

در روایت دیگر آمده است:

أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص كَانَتْ لَهُ مِلْحَفَةٌ مُوَرَّسَةٌ يَلْبَسُهَا فِي أَهْلِهِ حَتَّى يَرْدَعَ عَلَى جَسَدِهِ‌ وَ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع كُنَّا نَلْبَسُ الْمُعَصْفَرَ فِي الْبَيْتِ[5]

یعنی برای پیامبر(ص) پالتوی قرمز داشت که در خانه می‌پوشید و امام باقر(ع) فرمود لباس زرد در خانه می‌پوشیم.

«ملحفه» چیزی است که روی لباس ها پوشیده می‌شود که امروزه به آن «پالتو» می‌گویند.

«عصفر» یک جور رنگی است که برای غذا و لباس استفاده می‌شود.

در روایت دیگر آمده است:

إِنَّا نَلْبَسُ‌ الْمُعَصْفَرَاتِ‌ وَ الْمُضَرَّجَاتِ‌[6]

یعنی ما اهل بیت(ع) لباس های زرد و قرمز می‌پوشیم.

در روایت دیگر آمده است:

كَانَ‌ أَبُو جَعْفَرٍ ع يَلْبَسُ الْمُعَصْفَرَ وَ الْمُنَيَّرَ[7]

یعنی امام باقر لباس زرد و براق می‌پوشید.

در روایت دیگر آمده است:

دَخَلْتُ عَلَى أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا ع فَخَرَجَ إِلَيَّ وَ هُوَ مُتَّزِرٌ بِإِزَارٍ مُوَرَّد[8]

یعنی بر امام رضا(ع) داخل شدم و امام با پیراهن گل دار پیش من آمد.

«ازار» به معنای لباس پایین بدن است.

مردم با دیدن این لباس ها تعجب می‌کردند ولی ائمه (ع) این لباس ها را با این حال که متعارف نبوده است، می‌پوشیدند.

معنای این کار این است که خداوند زیبایی را دوست دارد و می‌خواهد انسان زیبا باشد. کسی که لباس های گل دار و زرد و زیبا بپوشد، مومن است.

ائمه(ع) برای بیرون از خانه رنگ سفید و برای داخل خانه لباس های رنگارنگ می‌پوشیدند.

بنابراین زیبا شدن به خصوص در خانه و نزد همسران، مطلوب است.

لباس شهرت، لباسی است که بین مردم متعارف نیست مثلا اگر کسی لباس هندی بپوشد متعارف نیست. ممکن است بعضی از رنگ ها مانند رنگ طلایی متعارف نباشد.

در روایت آمده است:

دَخَلْتُ عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ ع وَ هُوَ فِي بَيْتٍ‌ مُنَجَّدٍ وَ عَلَيْهِ قَمِيصٌ رَطْبٌ وَ مِلْحَفَةٌ مَصْبُوغَةٌ قَدْ أَثَّرَ الصِّبْغُ عَلَى عَاتِقِهِ فَجَعَلْتُ أَنْظُرُ إِلَى الْبَيْتِ وَ أَنْظُرُ إِلَى هَيْئَتِهِ فَقَالَ يَا حَكَمُ مَا تَقُولُ فِي هَذَا فَقُلْتُ وَ مَا عَسَيْتُ أَنْ أَقُولَ وَ أَنَا أَرَاهُ عَلَيْكَ وَ أَمَّا عِنْدَنَا فَإِنَّمَا يَفْعَلُهُ الشَّابُّ الْمُرَهَّقُ‌ فَقَالَ لِي يَا حَكَمُ‌ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّيِّباتِ‌ مِنَ الرِّزْقِ‌ وَ هَذَا مِمَّا أَخْرَجَ اللَّهُ لِعِبَادِهِ فَأَمَّا هَذَا الْبَيْتُ الَّذِي تَرَى فَهُوَ بَيْتُ الْمَرْأَةِ وَ أَنَا قَرِيبُ الْعَهْدِ بِالْعُرْسِ وَ بَيْتِي الْبَيْتُ الَّذِي تَعْرِفُ[9]

یعنی داخل بر امام باقر(ع) شدم او در خانه‌ای با سقف بلند و بر او پیراهن مرطوب و پالتوی رنگ شده بود و اثر رنگ پالتو روی دوش امام(ع) بود و گاهی به خانه و گاهی به امام(ع) نگاه می‌کردم[به عنوان اعتراض] امام(ع) فرمود نظرت در این باره چیست؟ عرض کردم چه بگویم؟ درحالیکه لباس تو را می‌بینم ولی میان مردم این کار جوان لات است امام(ع) به من فرمود چه کسی زینتی را که خداوند برای مردم ظاهر کرده است را حرام کرده است و این خانه برای من نیست و برای خانم است و من تازه ازدواج کردم و خانه‌ی من همان است که می‌شناسی.

منجد خانه ای است که سقف بلندی دارد و تازه تعمیر یا تازه ساز است. به تعبیر امروزی کاخ است.

پیامبر(ص) و ائمه(ع) رسالت تغییری داشتند و می‌خواستند چیزی که میان مردم متعارف نیست را جا بیندازند.

در کل دنیا باید امت اسلامی یک امت زیبا معرفی بشود ولی چیزی که در ذهن ما است، برعکس است و این یک رسالت تغییری و فرهنگی است.

پیامبر(ص) ناظر به زمان ما است که دنیا همه‌ی لباس ها را می‌پوشند و اگر ما لباس های کهنه بپوشیم، کسی برای ما ارزش قائل نمی‌شود.

البته زمان ها فرق می‌کند مثلا اگر زمانی همه لباس قرمز بپوشند، لباس شهرت، رنگ سفید می‌شود.

رنگ سبز در درجه‌ی دوم در تئوری اسلامی است زیرا در قرآن مدح شده است.

﴿ عالِيَهُمْ ثِيابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَ إِسْتَبْرَق‌﴾[10]

یعنی بر اندام آنها [بهشتيان‌] لباسهايى است از حرير نازك سبز رنگ، و از ديباى ضخيم‌.

چرا خداوند رنگ سبز را برای بهشت انتخاب کرده است، زیرا رنگ خوبی است. همه‌ی گیاهان سبز رنگ است و اگر کسی به سبزه نگاه کند، احساس آرامش می‌کند.

سبز، رنگ لباس حضرت عیسی(ع) هم می‌باشد.

إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمَّا رَفَعَ‌ الْمَسِيحَ‌ إِلَى‌ السَّمَاءِ رَفَعَهُ إِلَى جَنَّةٍ فِيهَا سَبْعُونَ غُرْفَةً وَ إِنَّ اللَّهَ كَسَاهُ ثَوْبَيْنِ أَحَدُهُمَا أَخْضَرُ وَ الْآخَرُ وَرْدِي‌[11]

یعنی همانا خداوند، هنگامی که حضرت مسیح (ع) را به آسمان برد، بهشتی رفت که هفتاد غرفه داشت و خداوند او را دو لباس سبز و گلی(صورتی) پوشانید.

حضرت مسیح(ع) ظاهرا در آسمان پنجم است.

لباس پیامبر(ص) در بهشت هم سبز است.

امام باقر(ع) نیز لباس سبز پوشیده است.

فقط دو لباس نهی شده است، یکی لباس شهرت و دیگری لباسی که شخص با پوشیدن آن، فکر می‌کند برای خودش کسی شده است که به آن لباس «خُبَلاء» گفته می‌شود.

در روایت آمده است:

إِنَّ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ ع خَرَجَ فِي ثِيَابٍ حِسَانٍ فَرَجَعَ مُسْرِعاً يَقُولُ يَا جَارِيَةُ رُدِّي‌ عَلَيَ‌ ثِيَابِي‌ فَقَدْ مَشَيْتُ فِي ثِيَابِي هَذِهِ فَكَأَنِّي لَسْتُ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ وَ كَانَ إِذَا مَشَى كَأَنَّ الطَّيْرَ عَلَى رَأْسِهِ لَا يَسْبِقُ يَمِينُهُ شِمَالَه‌[12]

یعنی همانا امام سجاد(ع) با یک لباس زیبا خارج شد و سریع به خانه برگشت و فرمود ای جاریه لباس مرا برگردان زیرا در این لباس گویا علی بن حسین نیستم.

بنابراین بهترین رنگ سفید و بعد از آن سبز است.

لباس سیاه نهی شده است. لباس سیاه نور را جذب می‌کند و بدن را گرم می‌کند و احساس ناملایمی دست می‌دهد و سبب تجبر و تکبر می‌شود و لباس متکبران و متجبران است و هم و غم هم می‌آورد و سبب ضعف چشمان است.

لباس سیاه، لباس فرعون بوده است:

لَا تَلْبَسُوا السَّوَادَ فَإِنَّهُ لِبَاسُ‌ فِرْعَوْن‌[13]

سیاه نپوشید زیرا لباس فرعون است.

سیاه در عباء و در عزای امام حسین (ع) استثناء شده است.

در روایت آمده است:

فَإِنَّهَا لِبَاسُ‌ أَهْلِ‌ النَّار[14]

یعنی لباس سیاه، لباس اهل جهنم است.

در روایت دیگر آمده است:

أَوْحَى اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى إِلَى نَبِيٍّ مِنَ الْأَنْبِيَاءِ قُلْ لِقَوْمِكَ لَا يَلْبَسُوا لِبَاسَ‌ أَعْدَائِي‌ وَ لَا يَطْعَمُوا مَطَاعِمَ أَعْدَائِي وَ لَا يَتَشَكَّلُوا بمشاكل [بِأَشْكَالِ‌] أَعْدَائِي فَيَكُونُوا أَعْدَائِي كَمَا هُمْ أَعْدَائِي[15]

یعنی خداوند متعال به پیامبری از پیامبران وحی فرمود به قوم خود بگو لباس دشمنان من را نپوشند ...

در نجف وقتی کت و شلوار آمد، پوشیدن آن حرام بود چون لباس دشمنان بوده است، تا اینکه یواش یواش، همه پوشیدند.

در روایت دیگر آمده است:

يُكْرَهُ‌ السَّوَادُ إِلَّا فِي ثَلَاثَةٍ الْخُفِّ وَ الْعِمَامَةِ وَ الْكِسَاءِ[16]

یعنی سیاه کراهت دارد مگر در سه چیز، جوراب(چیزی شبیه به جوراب)، عمامه، عباء

بله، شاید چادر هم جزو عباء محسوب شود.

در جنگ هم می‌شود لباس تیره و سیاه پوشید.

در روایت آمده است:

قُتِلَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ ع وَ عَلَيْهِ جُبَّةُ خَزٍّ دَكْنَاء[17]

یعنی امام حسین (ع) شهید شد در حالیکه بر او لباس پشمیِ تیره(سیاه یا نزدیک به سیاهی) بود.

لباسی که روی تن هست نباید سیاه باشد ولی عبا و عمامه اشکالی ندارد.

 

تمییز بودن لباس

سفارش شده است که لباس خیلی بلند نباشد تا زمین نخورد و خاکی و کثیف نشود به همین جهت دستور پیامبر(ص) و ائمه(ع) این است که لباس را قدری کوتاه کنید. سنی ها لباس را خیلی کوتاه می‌کنند ولی باید به قدری باشد که به زمین نخورد.

در قرآن آمده است:

﴿وَ ثِيابَكَ فَطَهِّر﴾[18]

و لباست را پاك كن‌.

در تفسیر کلمه‌ی «طهر» آمده است که به معنای «شَمِّر» یعنی کوتاه کردن است.

در روایت آمده است:

تَشْمِيرُ الثِّيَابِ‌ طَهُورٌ لِلصَّلَاةِ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى- وَ ثِيابَكَ فَطَهِّر[19]

یعنی کوتاه کردن لباس پاکیزگی برای نماز است خداوند می‌فرماید و لباست را پاک کن یعنی کوتاه کن.

در روایت دیگر آمده است:

نَظَرَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِلَى رَجُلٍ قَدْ لَبِسَ قَمِيصاً يُصِيبُ‌ الْأَرْضَ‌ فَقَالَ مَا هَذَا ثَوْبٌ طَاهِرٌ[20]

یعنی امام صادق(ع) به مردی نگاه کرد که پیراهنش به زمین می‌خورد فرمود این لباس پاک نیست.

 

اندازه‌ی آستین

آستین هم نباید خیلی بلند باشد و جلوی حرکت و کارهای دست را بگیرد و زود کثیف شود.

در روایت آمده است:

كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع إِذَا لَبِسَ الْقَمِيصَ مَدَّ يَدَهُ فَإِذَا طَلَعَ‌ عَلَى‌ أَطْرَافِ‌ الْأَصَابِعِ قَطَعَهُ[21]

یعنی حضرت علی (ع) هنگامی که پیراهن می‌پوشید دستش را دراز می‌کرد اگر آستین به انگشتان می‌رسید، آستین را می‌برید.

بنابراین انسان باید کاری کند تا لباس ها در معرض آلودگی و کثافت نباشد.

 

سفارشات در مورد لباس

کراهت تَقَنُع

برای آقایان تقنع مکروه است. تقنع پوشید صورت به غیر چشمها است.

 

تاکردن لباس

وقتی لباس ها در آورده می‌شود باید تا شود، اگر این کار نشود، برای انسان و خود لباس ضرر دارد. بنابراین معلوم می‌شود جالباسی هایی که روی آن لباس آویزان می‌شود، زیاد خوب نیست.

در روایت آمده است:

اطْوُوا ثِيَابَكُمْ بِاللَّيْلِ فَإِنَّهَا إِذَا كَانَتْ‌ مَنْشُورَةً لَبِسَهَا الشَّيْطَانُ بِاللَّيْلِ[22]

یعنی لباس هایتان را در شب تا کنید زیرا اگر تا نشده باشند(شامل آویزان یا پخش شده روی زمین هم می‌باشد) باشند، شیطان ها آن را می‌پوشند.

شیطان به معنای میکروب و ویروس است که لباس را آلوده می‌کنند. این بحث، بهداشتی است. معلوم می‌شود، تا نکردن لباس ضرر دارد.

در روایت دیگر آمده است:

طَيُّ الثِّيَابِ‌ رَاحَتُهَا وَ هُوَ أَبْقَى لَهَا[23]

یعنی تا کردن لباس ها راحتی آن ها است و سبب ماندگاری آن ها می‌شود.

 

وقتی لباس در آورده می‌شود «بسم الله» گفته شود

در روایت آمده است:

إِذَا خَلَعَ‌ أَحَدُكُمْ‌ ثِيَابَهُ‌ فَلْيُسَمِّ لِئَلَّا تَلْبَسَهَا الْجِنُّ فَإِنَّهُ إِنْ لَمْ يُسَمِّ عَلَيْهَا لَبِسَتْهَا الْجِنُّ حَتَّى يُصْبِح‌[24]

یعنی هنگامی که یکی از شما لباسش را درآورد بسم الله بگوید تا جن آن را نپوشد زیرا اگر بسم الله گفته نشود، جن لباس ها را تا صبح می‌پوشد.

معلوم می‌شود اگر بسم الله گفته نشود، جن به انسان آسیب می‌رساند.

خانه های امروزی پر از جن است، اگر کسی موقع درآوردن لباس بسم الله نگوید، جن ها، لباس ها را می‌پوشند.

«منشوره» به معنای تا نشده است، بنابراین لباس آویزان را هم شامل می‌شود زیرا نگفته است که روی زمین منشوره باشد.

 

پوشیدن شلوار باید نشسته باشد

در روایت آمده است:

مَنْ لَبِسَ‌ السَّرَاوِيلَ‌ مِنْ‌ قُعُودٍ وُقِيَ وَجَعَ الْخَاصِرَةِ[25]

یعنی کسی که شلوار را نشسته بپوشد از درد خاصره ایمن است.

در روایت دیگر آمده است:

اغْتَمَّ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع فَقَالَ مِنْ‌ أَيْنَ‌ أوتيت‌ [أُتِيتُ‌] فَمَا أَعْلَمُ أَنِّي جَلَسْتُ عَلَى عَتَبَةِ دَارٍ وَ لَا شَقَقْتُ بَيْنَ غَنَمٍ وَ لَا لَبِسْتُ سَرَاوِيلِي مِنْ قِيَامٍ وَ لَا مَسَحْتُ يَدِي وَ وَجْهِي بِذَيْلِي‌[26]

یعنی حضرت علی (ع) روزی مبتلا به هم و غم شد، فرمود از کجا این هم و غم به من رسیده است نمی دانم روی پاشنه‌ی در نشستم و میان گله‌ی گوسفند حرکت نکردم و شلوارم را ایستاده نپوشیدم و دستان و صورتم را با انتهای لباسم مسح نکردم.

معلوم می‌شود، هر کدام از مواردی که در روایت آمده است، سبب هم و غم می‌شود.

 

اول پیراهن پوشیده شود

در روایت آمده است:

لِبْسَةُ الْأَنْبِيَاءِ ع الْقَمِيصُ‌ قَبْلَ‌ السَّرَاوِيل‌[27]

یعنی انبیاء پیراهن را قبل از شلوار می‌پوشیدند.

هرکدام از این نکات یک دانشگاه است و بک روزی حکمت آن ها آشکار می‌شود.

 

یقه لباس نباید تنگ باشد

سَعَةُ الْجُرُبَّانِ‌ وَ نَبَاتُ الشَّعْرِ فِي الْأَنْفِ أَمَانٌ مِنَ الْجُذَامِ ثُمَّ قَالَ أَ مَا سَمِعْتَ قَوْلَ الشَّاعِرِ-[28]

یعنی گشادی یقه و روییدن مو در بینی ایمنی از جذام است سپس فرمود آیا قول شاعر را نشنیده ای که می‌گوید و پیراهنم را بدون گشادی یقه و آستین نمی‌بینی.

 

معرفی بیماری کم خونی

 

نام انگلیسی بیماری کم خونی «انیمایس» [Anemia] است. تعداد گلبول های سرخ یا مقدار کل هموگلوبین HG کاهش یابد. حداقل هموگلوبین دوازده است و اگر کمتر از آن باشد، کم خونی است. گلبول قرمز هم باید چهار یا چهار و نیم باشد و اگر از چهار کمتر باشد، کم خونی است.

در روایات از کم خونی به «قله الدم» تعبیر می‌شود.

گاهی علت کم خونی، خون ریزی مانند بواسیر یا خونریزی های زنانه یا خونریزی روده است.

گاهی علت کم خونی، سموم میکروبی یا سموم شیمیایی و یا داروهای شیمیایی است زیرا با میکروب گلبول های قرمز را از بین می‌برد.

میکروب یرقان هم موجب کم خونی می‌شود.

گاهی کم خونی ناشی از کم شدن تولید خون به جهت کمبود ویتامین B و B12 است.

گاهی کم خونی به خاطر انگل است. افرادی که انگل دارند صورت های زردی دارند.

گاهی کمبود اسید فولیک(ماده ای در خون) علت کم خونی است.

گاهی علت کم خونی، کمبود آهن است.

گاهی علت کم خونی عدم تخلیه‌ی گلبول ها از مغز استخوان است. در مغز استخوان گلبول تولید می‌شود ولی خارج نمی‌شود و جلوی تولید خون بعدی را هم می‌گیرند.

گاهی علت کم خونی، نارسایی کلیه است.

گاهی علت کم خونی، سرطان است.

گاهی علت کم خونی، نارسایی مغز و استخوان است.

علائم

ضعف، سرگیجه، سردرد، وزوز گوش، نقاط تاریک جلوی چشم یعنی نقاط تاریکی جلوی چشم حرکت می‌کند، زرد شدن صورت، خسته شدن، گیجی، سرخوشی، رفتار جنون آمیز که از علائم صفراوی ها است، نارسایی قلب، بی اشتهایی، تهوع، استفراغ که نشانه‌ی غلبه‌ی صفراء است زیرا خون کم شود، صفراء غلبه پیدا می‌کند، اسهال، یبوست، نفخ، یرقان زردی صورت و چشم ها، بزرگی طحال، قطع قاعدگی، نقص میل جنسی، تب خفیف.

علل روایی

یکی از علل کم خونی، خوابیدن بین الطلوعین است. پوشیدن طلا برای مرد، استفاده از غذاهای نامناسب، به خصوص غذاهایی که مواد نگهدارنده دارند و نان هایی که با جوش شیرین پخته شده اند که موجب کم خونی هستند. سبک زندگی غیر اسلامی هم سبب کم خونی می‌شود مانند استفاده نکردن از برگ چغندر که موجب تقویت مغز استخوان می‌شود.

درمان

بهترین درمان کم خونی، قرص خون امام رضا(ع) که همان مرکب شش است. داروی خونساز، داروی جامع امام رضا(ع) با آب برگ چغندر، داروی جامع با آب تره، مصرف خود برگ چغندر و تره و از همه مهمتر، پختن گوشت باشیر است. داروی پیامبر(ص) هم خون را زیاد می‌کند و هر کدام درمان سرطان خون هم می‌باشد.

کم خونی اسم هایی دارد، گاهی به آن سرطان می‌گویند و گاهی تالاسمی می‌گویند. تالاسمی مینور و ماژور، تالاسمی مینور همین کم خونی معمولی است و تالاسمی ماژور به معنای بالا بودن مقدار آهن است.

قرص خون باید به مقداری مصرف کند که خون زیاد شود.

گوشت کبابی هم موجب زیاد شدن خون می‌شود.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo