< فهرست دروس

«درس طب در روایات»

استاد تبریزیان

96/01/21

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: روش های تذکیه

 

حیوان ها به دو قسم حلال گوشت و حرام گوشت تقسیم می‌شوند. قسمتی از حیوان های حلال گوشت، سبب بیماری است و ضرر دارد و قسمت های دیگر ضرر ندارد. خوردن قسم های غیر مضر نیز، اگر مذکی باشد ضرر ندارد ولی اگر حیوان تذکیه نشده باشد، قسمت های غیر مضر نیز، مضر خواهد بود.

 

روش های تذکیه

ذبح کردن

ذبح کردن به معنای قطع «اوداج اربعه» است. دو رگ خون، و رگ های نای و مری باید قطع بشوند. ذبح کردن باید به طرف قبله باشد و هنگام ذبح باید نام خداوند برده بشود.

آنچه مهم است، بدانیم آیا تمام شروط ذبح، در سلامتی و عدم اضرار نقش دارند یا ملاک خارج شدن خون است؟

ائمه (ع) راجع به مردار می‌فرمایند که نباید خورده بشود زیرا خون در بدن باقی مانده است و خون باقی مانده مضر است. اگر کسی دو رگ را قطع کند و خون از بدن خارج بشود آیا ضرر مرتفع می‌شود یا نیاز به قطع مری و نای هم وجود دارد؟

از قانون کلی که فرموده است حرام مفسده دارد، اگر نی و مری قطع نشود، خوردن حرام می‌شود و در اینصورت خوردن مفسده و ضرر دارد.

البته مفسده الزاما ضرر جسمی نیست بلکه یک ضرر اجتماعی یا امر دیگری باشد که برای ما معلوم نیست. اینگونه نیست که اگر مری و نی قطع نشده باشد، خوردن حیوان ضرر جسمانی داشته باشد، زیرا ملاک ضرر مردار، باقی ماندن خون و جامد شدن خون در بدن مردار است.

احتمال دارد که قطع کردن نی و مری به خروج خون به مقدار کافی کمک کند. یعنی اگر نای و مری قطع نشوند خون به اندازه‌ی کافی خارج نشود. البته این مطلب نیاز به تحقیق و بررسی دارد.

از روایات استفاده می‌شود که برای رفع ضرر قطع کردن خون کافی است اگر چه خوردن کما کان حرام باشد.

ما برای احتیاط و ایمن بودن از ضرر می‌گوییم چیزی را که می‌خواهیم مصرف کنیم نباید حرام باشد زیرا حرام مفسده دارد و مفسده می‌تواند به معنای ضرر جسمانی باشد.

از روایات استفاده می‌شود در صورت فراموش کردن ذکر نام خداوند در هنگام ذبح یا در صورت عدم اطلاع از قبله می‌توان حیوان را مصرف کرد. بنابراین بدون قبله و بدون بسم الله می‌تواند خوردن حیوان حلال باشد یعنی خوردن حیوان مذکی بدون بسم الله و بدون قبله می‌تواند ضرر نداشته باشد.

اگر بسم الله نگفتن و یا عدم رعایت قبله مضر باشد، فراموشی و عدم فراموشی در ضرر آن نقشی نباید داشته باشد.

ما بر اساس علل و معلولات صحبت می‌کنیم. اگر بسم الله و قبله علت باشد برای رفع ضرر، باید در هر شرائطی علت باشد. تصور علیت فراموشی در حلیت و حرمت قابل تصور است ولی در دخیل بودن بسم الله و قبله در ضرر داشتن، فراموشی تاثیر نخواهد داشت.

زمانی می‌توانیم بگوییم فراموشی در رفع ضرر نقش دارد که قائل شویم، حرمت همیشه علت ضرر است ولی امکان دارد علت وجوب بسم الله گفتن بحث ضرر نباشد یا عدم جواز خوردن ضرر نباشد و مسائلی از قبیل مصالح اجتماعی باشد. مانند خیلی از حرام و واجباتی که ارتباطی با ضرر ندارد مانند وجوب «رد سلام». اگر کسی جواب سلام را نگوید کار حرامی انجام داده است و این بخاطر ابتلاء شدن به بیماری نیست بلکه برای حفظ ارتباط مسلمانان است.

اینکه خداوند ضرر بسم الله نگفتن را هنگام «ذُکر» و یاد داشتن اعتبار کرده است درست نیست زیرا خداوند از لحاظ قدرت هر کاری را می‌تواند انجام بدهد. مثلا خداوند می‌تواند آتش را سبب یخ قرار دهد. ما نمی‌توانیم تضمین کنیم که ملاک بسم الله گفتن ضرر باشد.

اینکه بگوییم قصد خداوند از وجوب بسم الله و استقبال قبله هنگام ذبح، ایمان داشتن شخص است، موید حرف بنده است زیرا نشان می‌دهد بسم الله گفتن در رفع ضرر نقشی ندارد بلکه ایمان ملاک رفع ضرر است.

خداوند ناموس خلقت و قوانین خلقت را به هم نمی‌ریزد. قبول داریم در مورد جهل و نسیان و اضطرار و امثال این ها حرمت برداشته شده است ولی آثار وضعی رفع نمی‌شود.

اگر کسی جاهلا مشروب بخورد مست می‌شود ولی حرمت ندارد. در هنگام ذبح اگر بسم الله فراموش شود حکم آن حلیت است ولی معلوم نیست آثار وضعی رفع شده باشد.

خداوند متعال می‌فرماید با نسیان حرمت رفع می‌شود ولی معلوم نیست که اثر وضعی هم مرتفع بشود.

البته دلیل نداریم که خوردن «خلط گلو» ضرر داشته باشد.

اشکال این است که گاهی اوقات «قصد» در اثر وضعی اثر دارد. خوردن خلط در مسجد بیماری ها را درمان می‌کند ولی قانون نمی‌توان از این مطلب تاسیس کرد.

اصل اولی در حیوانات این است که ضرر دارد مگر چیزی که با دلیل خارج شده باشد.

بنابراین قبله و بسم الله گفتن دخالتی در رفع و اثبات ضرر ندارند.

البته شرط دیگر ذبح، این است که ذبح کننده باید مسلمان باشد.

در قرآن آمده است:

﴿فَكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْه‌﴾[1]

یعنی از (گوشت) آنچه نام خدا (هنگام سر بريدن) بر آن گفته شده، بخوريد

﴿وَ لا تَأْكُلُوا مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ إِنَّهُ لَفِسْقٌ﴾[2]

یعنی و از آنچه نام خدا بر آن برده نشده، نخوريد! اين كار گناه است‌

نخورید به معنای حرمت و مفسده است. ظاهر نهی مفسده است ولی دلیل نداریم مفسده، بیماری است بلکه احتمال دارد که مفاصد فرهنگی یا سیاسی مطرح باشد. خداوند امر به گفتن بسم الله هنگام ذبح و استقبال قبله و اسلام ذبح کننده کرده است چون شاید مصلحت سیاسی یا اقتصادی و یا ممکن است داخل در مسئله‌ی تفکیک بین مسلمان و غیر مسلمان در خوردن، داخل باشد به اینگونه که برای جدا شدن غذای مسلمان ها و غیر مسلمان ها امر به گفتن بسم الله شده باشد.

بسم الله گفن هنگام غذا خوردن به دلیل مشارکت کردن شیطان در صروت عدم گفتن بسم الله است بنابراین از این جهت ضرر دارد.

دیل می‌گوید مردار به دلیل باقی ماندن خون حرام شده است. «العله تعمم و تخصص» یعنی علت می‌تواند تخصیص بزند و تعمیم بدهد بنابراین اگر خون در بدن حیوان باقی نباشد و خون خارج شده باشد، مصرف آن مشکلی ندارد.

اگر موردی «منصوص العله» باشد کافی است و می‌توان آن را رعایت کرد مگر اینکه دلیل دیگری بیاید. اگر به قاعده‌ی «منصوص العله» عمل نکنیم همه چیز به هم می‌خورد.

این احتمالات به جهت باز کردن فضای بحث و تحقیق است و ما دنبال حذف بسم الله و استقبال قبله، از شرائط ذبح نیستیم. بلکه می‌گوییم از علتی که در روایات بیان شده است، شاید به دست بیاید که بسم الله گفتن و استقبال قبله برای بحث ضرر الزامی نباشد.

می‌گوییم هر حرامی مفسده دارد و این مفسده شاید مفسده‌ی بدنی و مضر برای سلامتی باشد ولی اگر نص داشته باشیم که این مفسده ضرر بدنی نباشد چه؟ مگر اینکه دلیل داشته باشیم که علت ذکر شده در دلیل، «تمام العله» نیست.

طبق قواعد اصولی، تعلیل می‌تواند تخصیص و تعمیم دهد و در این شکی نیست مگر اینکه بر خلاف آن دلیل داشته باشیم.

بنابراین اولین روش برای پاک و تذکیه کردن حیوان قطع «اوداج اربعه» است.

 

نحر

نحر به معنای فرو بردن چاقو در انتهای گردن و گودی انتهای گردن حیوان است. «طعن» به معنای چاقو زدن است.

 

توصیه ها

بهتر این است که تذکیه و نحر با آهن باشد مگر اینکه انسان ناچار به استفاده از غیر آهن باشد مهم این است که شئ تیز باشد.

حیوان هنگام ذبح باید رها شود تا خون آن به اندازه‌ی کافی خارج بشود. حیوان هنگام ذبح باید از پشم گرفته بشود و دست و پای آن رها باشد. زیرا دست و پا زدن در خروج خون کمک می‌کند.

بعضی که دست و پای گوسفند را می‌بندند اشتباه است.

در مورد گاو آمده است که دست و پایش باید بسته باشد و باید اجازه داد تا دم خود را تکان بدهد.

در مورد شتر آمده است که دست هایش بسته و پاهایش آزاد باشد.

در مورد پرندگان باید بعد از ذبح رها بشوند تا بال بال بزند.

به نظر می‌رسد این کارها وسیله‌ای برای اخراج مقدار زیاد خون از بدن حیوان است.

چاقو نباید داخل گردن برعکس بشود بلکه باید از جلو ذبح بشود.

بعد از قطع کردن «اوداج اربعه»، نخاع نباید قطع بشود.

در روایت آمده است:

لَا تَنْخَعِ‌ الذَّبِيحَةَ حَتَّى تَمُوتَ فَإِذَا مَاتَتْ فَانْخَعْهَا[3]

یعنی نخاع حیوان را قبل از مردن قطع نکن پس هنگامی که مرد نخاع آن را قطع کن.

شاید قطع کردن نخاع قدری جلوی حرکت کردن حیوان را می‌گیرد و سبب می‌شود خون به اندازه‌ی لازم و کافی از بدن حیوان خارج نشود.

حیوان را نباید در مقابل حیوان دیگر ذبح کرد.

در روایت آمده است:

لَا تَذْبَحِ‌ الشَّاةَ عِنْدَ الشَّاةِ وَ لَا الْجَزُورَ عِنْدَ الْجَزُورِ وَ هُوَ يَنْظُرُ إِلَيْهِ‌[4]

یعنی گوسفند را نزد گوسفند دیگر و مذبوحی را نزد مذبوحی دیگر ذبح نکن در حالیکه به آن نگاه می‌کند.

بعید نیست که این کار ضرر داشته باشد.

حیوان را قبل از مردن، نباید سلاخی کرد

در روایت آمده است:

الشَّاةُ إِذَا ذُبِحَتْ وَ سُلِخَتْ أَوْ سُلِخَ شَيْ‌ءٌ مِنْهَا قَبْلَ‌ أَنْ‌ يَمُوتَ‌ فَلَيْسَ يَحِلُّ أَكْلُهَا[5]

یعنی گوشت گوسفندی که قبل از مردن پوستش کنده شود یا پوست مقداری از آن کنده بشود، حلال نیست.

بنابراین گوشت گوسفندی که قبل از مردن پوست کنده شده است ضرر دارد البته این مسائل نیاز به پیشرفت علم دارد تا بفهمیم علت ضرر و مکانیزم آن چیست؟ مثلا کندن پوست قبل از مردن چه ارتباطی با مضر بودن گوشت دارد؟

در روایت آمده است:

ذَكَاةُ الْجَنِينِ‌ ذَكَاةُ أُمِّه‌[6]

یعنی ذبح کردن حیوان همان تذکیه کردن جنین است.

البته به شرطی که مو یا پشم در بدن جنین در شکم مادر رشد کرده باشد. احتمالا اگر جنین زنده باشد نیاز به ذبح داشته باشد.

چیزی که از حیوان زنده جدا می‌شود مانند دنبه یا قطع شدن دست حیوان، نباید خورده بشود.

حیوانی را که شخص پرورش داده است، با دست خود ذبح نکند. البته احتمال دارد به خاطر ضرر باشد یا اینکه موجب قساوت قلب بشود.

قبل از ذبح باید به حیوان آب داده بشود.

شتر مرغ ذبح می‌شود.

آهن سه نوع است، استیل و آهن و فولاد آهن هستند.

 

خارج کردن ماهی از آب

زنده خارج کردن از آب، تذکیه کردن است. خوردن ماهی داخل شکم ماهی دیگر هم اشکالی ندارد.

اخراج و خارج کردن از آب لازم نیست بلکه اگر ماهی خود به خود از آب خارج بشود نیز تذکیه می‌شود ولی اگر آب خشک بشود دیگر نمی‌توان از ماهی استفاده کرد.

اگر در روایت کلمه‌ی «اخراج» آمده باشد دیگر خارج کردن توسط انسان لازم است. آنچه در ذهنم است در روایت کلمه‌ی «اخذ» آمده است. یعنی باید از آب زنده گرفته بشود.

به نظرم در روایت «ما اخذ حیا» آمده است یعنی کلمه اخذ آمده است.

وَ ذَكَاتُهُ أَنْ يَخْرُجَ مِنَ الْمَاءِ حَيّا[7]

و ذکات ماهی خروج زنده از آب است.

خوردن ماهی داخل شکم ماهی جائز است و همچنین اگر ماهی خودش زنده خارج بشود و ببینی، خوردنش جائز است.

 

زنده گرفتن ملخ

تذکیه ملخ این است که زنده گرفته بشود. اگر خودش بمیرد یا با وسیله کشته بشود، خوردن آن جائز نیست.

 

بنابراین حیواناتی که خود به خود مرده اند یا خفه شده اند، یا بر اثر بیماری یا افتادن از بلندی یا در ته چاه، مرده اند، حلال نیستند. حیوانی که حیوان درنده از آن خورده است نیز نهی شده است. حیوانی که شیر آن را گرفته و خورده است نهی شده است. حیوانی که با نوک زدن کلاغ مرده است یا نزدیک به مردن است نهی شده است.

 

صید با حیوان

اگر حیوان اهلی که وحشی شده است یا حیوانات وحشی مانند آهو یا گاو وحشی و شتر مرغ با سگ معلم شکار شوند، حلال هستند.

در قرآن آمده است:

﴿وَ ما عَلَّمْتُمْ مِنَ الْجَوارِحِ مُكَلِّبينَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا عَلَّمَكُمُ اللَّهُ فَكُلُوا مِمَّا أَمْسَكْنَ عَلَيْكُمْ وَ اذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَريعُ الْحِساب‌﴾[8]

یعنی آنچه پاكيزه است، براى شما حلال گرديده (و نيز صيد) حيوانات شكارى و سگهاى آموخته (و تربيت يافته) كه از آنچه خداوند به شما تعليم داده به آنها ياد داده‌ايد، (بر شما حلال است) پس، از آنچه اين حيوانات براى شما (صيد مى‌كنند و) نگاه مى‌دارند، بخوريد و نام خدا را (به هنگام فرستادن حيوان براى شكار،) بر آن ببريد و از (معصيت) خدا بپرهيزيد كه خداوند سريع الحساب است‌.

جوارح به معنای سگ هایی است که می توانند شکار کنند و آسیب برسانند.

بنابراین اگر سگ شکاری و تعلیم داده شده را با نام خداوند بفرستیم و آن سگ حیوانی را بگیرد و بکشد، آن حیوان حلال است.

محل بحث است که آیا باید از حیوان شکار شده، خون خارج بشود یا فقط کشته بشود؟ ظاهر آیه این است که همین که به دست سگ کشته بشود خوردن حیوان حلال است. البته باید بررسی بشود.

آیا غیر از سگ، حیوان دیگری شکار کند، جائز است؟

عنوان اول «فریسه السبع» یا « ماالکل السبع»(آنچه حیوان درنده می‌خورد) است که نباید خورده بشود. «سبع» شامل حیوان های درنده مانند شیر و پلنگ و یوزپلنگ و گرگ و مانند این ها می‌شود.

عنوان دیگر «ملکبین» و «جوارح» می‌باشد که شامل تمام درندگان مانند شیر و گرگ و پلنگ و غیره است زیرا تمام این حیوانات، با زخم کردن و آسیب رساندن شکار می‌کنند.

اگر یوزپلنگ برای شکار کردن آموزش ببیند، خوردن شکار آن جائز است؟ اگر بگوییم جوارح و معلم است، جائز است و اگر بگوییم یوزپلنگ درنده است و سبع می‌باشد، جائز نیست.

بیشتر روایات می‌فرماید حیوانات درنده مانند یوزپلنگ اگر شکاری انجام بدهند، خوردن آن شکار جائز نیست ولی بعض از روایات می‌فرمایند که خوردن آن جائز است.

در روایتی قانون کلی بیان شده است که اگر حیوان برای انسان شکار می‌کند، خوردن شکار جائز است ولی اگر حیوان برای خود می‌گیرد، خوردن شکار آن جائز نیست.

درباره‌ی سگ، غلبه با شکار برای انسان است، زیرا سگ وفا دارد و برای صاحب خود شکار می‌کند ولی در حیوانات دیگر غلبه عکس سگ است. ولی اگر انسان بتواند یوزپلنگ را جوری تربیت کند که برای انسان شکار کند، خوردن شکار آن حلال است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo