< فهرست دروس

درس طب استاد تبریزیان

95/02/19

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : ادامه بحث داروی شافیه

صحبت راجع به داروی شافیه‌ی موسی بن عمران ع یا همان مرکب هفت است. به شافیه سیزده ماهه رسیدیم.

وَ إِذَا أَتَى عَلَيْهِ ثَلَاثَةَ عَشَرَ شَهْراً فَإِنَّهُ يَنْفَعُ مِنَ الدُّبَيْلَةِ وَ الضَّحِكِ مِنْ غَيْرِ شَيْ‌ءٍ وَ عَبَثِ الرَّجُلِ بِلِحْيَتِهِ يُؤْخَذُ مِنْهُ قَدْرَ الْحِمَّصَةِ وَ يُدَافُ بِمَاءِ السَّذَابِ وَ يُشْرَبُ مِنْ أَوَّلِ اللَّيْلِ وَ إِذَا أَتَى عَلَيْهِ أَرْبَعَةَ عَشَرَ شَهْراً يَنْفَعُ مِنَ السُّمُومِ كُلِّهَا وَ إِنْ كَانَ سُقِيَ سَمّاً يُؤْخَذُ بَذْرُ الْبَاذَنْجَانِ فَيُدَقُّ ثُمَّ يُغْلَى عَلَى النَّارِ ثُمَّ يُصَفَّى وَ يَشْرَبُ مِنْ هَذَا الدَّوَاءِ قَدْرَ الْحِمَّصَةِ مَرَّةً أَوْ مَرَّتَيْنِ أَوْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ أَوْ أَرْبَعَ مَرَّاتٍ بِمَاءٍ فَاتِرٍ وَ لَا يَتَجَاوَزُ أَرْبَعَ مَرَّاتٍ وَ لْيَشْرَبْهُ عِنْدَ السَّحَرِ وَ إِذَا أَتَى عَلَيْهِ خَمْسَةَ عَشَرَ شَهْراً فَإِنَّهُ يَنْفَعُ مِنَ السِّحْرِ وَ الْحَامَةِ وَ الْإِبْرِدَةِ وَ الْأَرْوَاحِ يُؤْخَذُ مِنْهُ قَدْرَ نِصْفِ بُنْدُقَةٍ وَ يُغْلَى بِتَمْرٍ وَ يَشْرَبُهُ إِذَا أَخَذَ مَضْجَعَهُ وَ لَا يَشْرَبُ فِي لَيْلَةٍ وَ مِنَ الْغَدِ حَتَّى يَطْعَمَ طَعَاماً كَثِيراً وَ إِذَا أَتَى عَلَيْهِ سِتَّةَ عَشَرَ شَهْراً يُؤْخَذُ نِصْفُ عَدَسَةٍ فَيُدَافُ بِمَاءِ الْمَطَرِ مَطَرِ حَدِيثٍ مِنْ يَوْمِهِ أَوْ مِنْ لَيْلَتِهِ أَوْ بَرْدٍ فَيَكْحُلُ صَاحِبُ الْعَمَى الْعَتِيقِ وَ الْحَدِيثِ غُدْوَةً وَ عَشِيَّةً وَ عِنْدَ مَنَامِهِ أَرْبَعَةَ أَيَّامٍ فَإِنْ بَرِئَ وَ إِلَّا فَثَمَانِيَةَ أَيَّامٍ وَ لَا أَرَاهُ يَبْلُغُ الثَّمَانَ حَتَّى يَبْرَأَ بِإِذْنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِذَا أَتَى عَلَيْهِ سَبْعَةَ عَشَرَ شَهْراً يَنْفَعُ بِإِذْنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْجُذَامِ بِدُهْنِ الْأَكَارِعِ أَكَارِعِ الْبَقَرِ لَا أَكَارِعِ الْغَنَمِ يُؤْخَذُ مِنْهُ قَدْرَ بُنْدُقَةٍ يَنْفَعُ عِنْدَ الْمَنَامِ وَ عَلَى الرِّيقِ وَ يُؤْخَذُ مِنْهُ قَدْرَ حَبَّةٍ فَتَدْهُنُ بِهِ جَسَدَكَ يُدْلَكُ دَلْكاً شَدِيداً وَ يُؤْخَذُ مِنْهُ شَيْ‌ءٌ قَلِيلٌ فَيُسْعَطُ بِهِ بِدُهْنِ الزَّيْتِ زَيْتِ الزَّيْتُونِ أَوْ بِدُهْنِ الْوَرْدِ وَ ذَلِكَ فِي آخِرِ النَّهَارِ فِي الْحَمَّامِ وَ إِذَا أَتَى عَلَيْهِ ثَمَانِيَةَ عَشَرَ شَهْراً يَنْفَعُ بِإِذْنِ اللَّهِ تَعَالَى مِنَ الْبَهَقِ الَّذِي يُشَاكِلُ الْبَرَصَ إِلَّا أَنْ يَشْرِطَ مَوْضِعَهُ فَيَدْمَى وَ يُؤْخَذُ مِنَ الدَّوَاءِ مِقْدَارُ حِمَّصَةٍ وَ يُسْقَى مَعَ دُهْنِ الْبُنْدُقِ أَوْ دُهْنِ لَوْزٍ مُرٍّ أَوْ دُهْنِ صَنَوبَرٍ يُسْقَى بَعْدَ الْفَجْرِ وَ يَسْعُطُ مِنْهُ بِمِقْدَارٍ جَيِّدٍ مَعَ ذَلِكَ الدُّهْنِ وَ يَدْلُكُ بِهِ جَسَدَهُ مَعَ الْمِلْحِ قَالَ وَ لَا يَنْبَغِي أَنْ تُغَيِّرَ هَذِهِ الْأَدْوِيَةَ عَنْ حَدِّهَا وَ وَضْعِهَا الَّتِي تَقَدَّمَ ذِكْرُهَا لِأَنَّهُ إِنْ خَالَفَ خُولِفَ بِهِ وَ لَمْ يَنْتَفِعْ بِشَيْ‌ءٍ مِنْهُ وَ إِذَا أَتَى عَلَيْهِ تِسْعَةَ عَشَرَ شَهْراً يُؤْخَذُ حَبُّ الرُّمَّانِ الرُّمَّانِ الْحُلْوِ فَيَعْصِرُهُ وَ يُخْرِجُ مَاءَهُ وَ يُؤْخَذُ مِنَ الْحَنْظَلَةِ قَدْرُ حَبَّةٍ فَيُسْقَى مِنَ السَّهْوِ وَ النِّسْيَانِ وَ الْبَلْغَمِ الْمُحْتَرِقِ وَ الْحُمَّى الْعَتِيقَةِ وَ الْحَدِيثَةِ عَلَى الرِّيقِ بِمَاءٍ حَارٍّ وَ إِذَا أَتَى عَلَيْهِ عِشْرُونَ شَهْراً يَنْفَعُ بِإِذْنِ اللَّهِ مِنَ الصَّمَمِ يُنْقَعُ بِمَاءِ الْكُنْدُرِ ثُمَّ يُخْرَجُ مَاؤُهُ فَيُجْعَلُ مَعَهُ مِثْلَ الْعَدَسَةِ اللَّطِيفَةِ فَتَصُبُّهُ فِي أُذُنِهِ فَإِنْ سَمِعَ وَ إِلَّا أُسْعِطَ مِنَ الْغَدِ بِذَلِكَ الْمَاءِ بِمِثْلِ الْعَدَسَةِ وَ صُبَّ عَلَى يَافُوخِهِ مِنْ فَضْلِ السُّعُوطِ وَ الْمُبَرْسَمُ إِذَا ثَقُلَ بِهِ وَ طَالَ لِسَانُهُ يُؤْخَذُ حَبُّ الْعِنَبِ الْحَامِضِ ثُمَّ يُسْقَى الْمُبَرْسَمُ بِهَذَا الدَّوَاءِ فَإِنَّهُ يَنْتَفِعُ بِهِ وَ يُخَفَّفُ عَنْهُ وَ كُلَّمَا عَتَقَ كَانَ أَجْوَدَ وَ يُؤْخَذُ مِنْهُ الْأَقَل[1]

شافیه سیزده ماهه

اگر سیزده ماه از دفن شافیه بگذرد برای دبیله مفید است.

معنای دبیله

احتمال دارد دبیله آپاندیس باشد و احتمال دارد چیز دیگری باشد از ورمی که داخل شکم است. ورمی که اگر ترکیده بشود کشنده است و صاحب آن کمتر زمانی زنده می‌ماند یا شاید مراد کیست آب انگلی باشد. وبرای خندیدن بدون سبب و کسی که با محاسن خود بازی می‌کند. بیشتر برای بیماریهای روحی و روانی است. به اندازه یک نخود در آب سُداب حل کند و در اول شب بنوشد.

شافیه چهارده ماهه

اگر چهارده ماه از دفن شافیه بگذرد برای تمام سموم و انواع زهرها مفید است. در حقیقت پاد زهر است. اگر به شخصی زهر داده باشند تخم بادمجان (مقدار صدق است شاید یک قاشق غذاخوری کافی باشد) را آسیاب کند سپس روی آتش بجوشاند سپس صاف شود و در یک مرتبه یا دو یا سه و یا چهار مرتبه با آب ولرم نوشیده شود به اندازه‌ی یک نخود. چهار مرتبه بیشتر نشود. و موقع سحر نیز بنوشد.

شافیه پانزده ماهه

اگر پانزده ماه از دفن شافیه بگذرد برای سحر و باطل کردن سحر مفید است. وبرای خلط نارس و سردی مفصل و سردی دست و پا و سردی بدن و برای بیماری های سخت یا بیماری‌هایی که ازطرف ارواح و از طرف جن باشد مفید است. به اندازه‌ی نصف فندق بجوشانند با خرما یعنی با خرما قاطی کنند و بجوشانند (چون کلمه یقلی آمده شاید آب هم باید اضافه شود. البته آب خالی از خطر نیست چون شاید حرام شود.) و موقع خواب و صبح بعد از غذا بنوشد.

شافیه شانزده ماهه

اگر شانزده ماه بگذرد اندازه نصف عدس در آب باران تازه (سه چهار قطره) یعنی باران امروز یا دیشب آن روز یا در آب تگرگ یا برف حل کند و کسی که کوریِ کهنه یا تازه دارد سرمه بکشد. (یک عده‌ای از آلمان نتیجه گرفتند پنج نفر آوردند و هر پنج نفر بینا شدند و زنگ زدند تشکر کردند) سه مرتبه در روز: اول صبح و اول شب و موقع خواب به مدت چهار شبانه روز مصرف کند. اگر خوب نشد هشت روز سرمه بکشد فکر نمی‌کنم به هشت روز بکشد یعنی قبل از هشت روز کوری برطرف می‌شود.

یک بار برای هشت شب درست می‌کنند. اگر باران نیست باید صبرکنند تا باران بیاید. برای هربار سرمه کشیدن یک نصف عدس لازم است. یعنی برای هشت روز بیست و چهار عدس می‌شود. شاید مراد هشت روز پشت سرهم نباشد و هرموقع باران آمد سرمه بکشد تا هر روز این از این روزها آب باران تازه مصرف کند.

شافیه هفده ماهه

اگر هفده ماه از دفن شافیه بگذرد برای جذام مفید است. به اندازه‌ی یک فندق باروغن پاچه گاو موقع خواب و ناشتا مصرف کند. و اندازه یک دانه گندم را روی محل جذام محکم بمالد و در آخر روز و در حمام یک مقدار اندک از دارو را با روغن زیتون و روغن گل سرخ در بینی بریزند.

زمان و جای ریختن روغن دربینی مشخص شده است. جذام چون عامل ژنتیکی دارد و ژن آن در سر قرار دارد ریختن در بینی یک تعدیلی در سر ایجاد میکند. مرتب انجام دهند تا خوب شود.

شافیه هجده ماهه

اگر هجده ماه از دفن شافیه بگذرد برای بهق که شبیه پیسی است خوب است تفاوت آن در این است که اگر تیغ بزنی روی بهق خون در می‌آید (اما اگر در موضع برص تیغ بزنی آب سفید می‌آید) به اندازه یک نخود با روغن فندق یا روغن بادام تلخ یا روغن درخت سنوبر (درختی که برگهایی شبیه قلب دارد) بعد از طلوع فجر می‌نوشی. و اندازه یک دانه گندم با همان روغن مصرف شده در بینی بریز.

(کار سوم) و با این دارو و یکی از روغن ها به هراه نمک بدن را چرب کن. (مراد محل بهق است، شاید هم مراد کل بدن باشد و اندازه‌ی دارو را برای مالیدن نفرمودند بنابراین به مقدار نیاز است.)

و سزاوار نیست از اندازه‌هایی که مطرح شد و گونه‌ای که مطرح شد تخلف کنی چون اگر مخالفت شود دارو هم مخالفت می‌کند.

شافیه نوزده ماهه

اگر نوزده ماه از دفن شافیه بگذرد، به اندازه یک دانه انار با آب دانه‌ی انار شیرین (به مقدار صدق حد اقل یک قاشق غذاخوری) و با هندوانه ابوجهل به اندازه‌ی یک دانه گندم در موقع صبح ناشتا با آب گرم به کسی که فراموش کار است و بلغم سوخته و تب کهنه و تازه دارد بده.

شافیه بیست ماهه

اگر بیست ماه از دفن شافیه بگذرد برای کری مفید است. به اندازه یک عدس متوسط در آبی که در آن کندر به مدت یک شب تا صبح خیسانده شده(کندر به تنهایی خیسانده شود بعد صاف شود و بعد دارو شافیه را به آن اضافه کنند) حل کن و در گوش کسی که ناشنوا هست بریز. اگر شنوایی برنگشت فردا هم اینکار را بکن و در بینی هم بریز و از باقیمانده آن روی ملاج سر نیز بمال. برای بیماری برسام هم مفید است زمانیکه سنگین شود و زبان شخص بیمار بلند شود (کسی که برسام بگیرد زبان آن خارج میشود) داروی شافیه را با آب غوره به کسی که برسام دارد بده. برای او مفید است و از سنگینی بیماری او کم می‌کند.

شافیه بیشتر از بیست ماه

وهرچه بیشتر بماند بهتر است و کمتر استفاده شود مثلا اگر یک فندق باشد میشود یک نخود.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo