< فهرست دروس

درس طب استاد تبریزیان

95/08/09

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ادامه بحث حجامت در روزهای هفته – طبابت در حضور شاگردان

 

ادامه بحث حجامت در روز چهارشنبه

صحبت راجع به حجامت در روزهای هفته است. درباره چهارشنبه عرض شد که روایات اختلاف دارند. روایات متعددی می‌فرمایند که حجامت روز چهارشنبه ضرر دارد.

روایاتی می‌فرمایند که حجامت در روز چهارشنبه مشکل و مانعی ندارد. این دسته از روایات را موافق قول عامه می‌دانند درحالیکه دیدیم که این گونه نیست.

در روایت مرسلی آمده است:

دَخَلْتُ عَلَى أَبِي الْحَسَنِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْعَسْكَرِيِّ ع يَوْمُ الْأَرْبِعَاءِ وَ هُوَ يَحْتَجِمُ فَقُلْتُ لَهُ إِنَّ أَهْلَ‌ الْحَرَمَيْنِ‌ يَرْوُونَ‌ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص أَنَّهُ قَالَ مَنِ احْتَجَمَ يَوْمَ الْأَرْبِعَاءِ فَأَصَابَهُ بَيَاضٌ فَلَا يَلُومَنَّ إِلَّا نَفْسَهُ فَقَالَ كَذَبُوا إِنَّمَا يُصِيبُ ذَلِكَ مَنْ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ فِي طَمْث‌[1]

یعنی در روز چهارشنبه داخل بر امام حسن عسکری(ع) شدم و ایشان حجامت می‌کرد عرض کردم علماء مکه و مدینه از پیامبر(ص) نقل می‌کنند که فرمود کسی که روز چهارشنبه حجامت کند و به سفیدی مبتلا شد کسی غیر از خود را ملامت نکند امام (ع) فرمود دروغ گفتند زیرا کسی مبتلا به پیسی می‌شود که نطفه‌ی او در حیض منعقد شده باشد.

بنابراین روایت، هیچ ارتباطی بین حجامت و پیسی وجود ندارد بلکه ارتباط بین پیسی و انعقاد نطفه در زمان حیض است. ارتباط بین پیسی و انعقاد نطفه در حیض، در بحث عدم بیماری ها مفصل بحث شد.

البته این احتمال وجود دارد که مراد این باشد اگر پدر و مادر در زمان حیض همبستر شوند و نطفه بعد از دوران قاعدگی منعقد شود، فرزند مبتلا به پیسی می‌شود.

در روایات آمده است که امام کاظم (ع) و امام هادی (ع) در روز چهارشنبه حجامت کرده اند و اگر حجامت در روز چهارشنبه مشکلی داشت ائمه(ع) در این روز حجامت نمی‌کردند.

روایاتی نیز امر به حجامت در روز چهارشنبه می‌کنند:

قَلِّمُوا أَظْفَارَكُمْ يَوْمَ الثَّلَاثَاءِ وَ احْتَجِمُوا يَوْمَ‌ الْأَرْبِعَاءِ وَ أَصِيبُوا مِنَ الْحَمَّامِ حَاجَتَكُمْ يَوْمَ الْخَمِيسِ وَ تَطَيَّبُوا بِأَطْيَبِ طِيبِكُمْ يَوْمَ الْجُمُعَة[2]

یعنی ناخن های خود را در روز سه شنبه بگیرید و در روز چهارشنبه حجامت کنید.

روایات ناهیه و روایات آمره در کتب معتبر و از طرق متعدد وارد شده است. بنابراین نمی‌شود به راحتی از یک طائفه دست برداشت و باید بین روایات جمع کنیم.

احتمال اول در جمع بین روایات متناقض درباره حجامت روز چهارشنبه

یکی از تاویلات این است که مشرکین می‌گفتند روز چهارشنبه نحس است و با بعضی از روزها مشکل دارند. مانند مسئله «طیره» یعنی فال بد می‌زدند. پیامبر(ص) بر این مسئله صحه گذاشته اند و فرمود:

لَا تُعَادُوا الْأَيَّامَ‌ فَتُعَادِيَكُم‌[3]

یعنی با روزها دشمنی نکنید تا روزها با شما دشمنی کنند.

پیامبر(ص) فرمود مسئله‌ی دشمنی و نحوست ایام حقیقت دارد در صورتی که مردم به نحوست و دشمنی روزها معتقد بشوند.

بنابراین اگر روایت می‌فرماید که در چهارشنبه حجامت نکنید به جهت این است که مردم اعتقاد به بد بودن روز چهارشنبه دارند.

و مراد از روایات آمره این است که اعتقاد به نحوست چهارشنبه نداشته باشید.

بنابراین اگر معتقد به نحوست چهارشنبه نباشیم، از حجامت در روز چهارشنبه بدی نخواهیم دید.

در مسئله‌ی سفر نیز اعتقاد به نحوست ایام دخیل است.

در روایت آمده است:

يَسْأَلُهُ عَنِ الْخُرُوجِ‌ يَوْمَ‌ الْأَرْبِعَاءِ لَا يَدُورُ فَكَتَبَ ع مَنْ خَرَجَ يَوْمَ الْأَرْبِعَاءِ لَا يَدُورُ خِلَافاً عَلَى أَهْلِ الطِّيَرَةِ وُقِيَ مِنْ كُلِّ آفَةٍ وَ عُوفِيَ مِنْ كُلِّ عَاهَةٍ وَ قَضَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ حَاجَتَهُ وَ كَتَبْتُ إِلَيْهِ مَرَّةً أُخْرَى أَسْأَلُهُ عَنِ الْحِجَامَةِ يَوْمَ الْأَرْبِعَاءِ لَا يَدُورُ فَكَتَبَ ع مَنِ احْتَجَمَ فِي يَوْمِ الْأَرْبِعَاءِ لَا يَدُورُ خِلَافاً عَلَى أَهْلِ الطِّيَرَةِ عُوفِيَ مِنْ كُلِّ آفَةٍ وَ وُقِيَ مِنْ كُلِّ عَاهَةٍ وَ لَمْ تَخْضَرَّ مَحَاجِمُه[4]

یعنی از امام رضا(ع) درباره مسافرت در روز چهارشنبه پرسیدم که آیا بدی ندارد؟ امام (ع) نوشت بر خلاف اهل فال بد زدن، مسافرت کردن در روز چهارشنبه بد نیست و از هر بیماری ها و معلولیت ها برطرف می‌شود و خداوند حاجت او را برآورده می‌کند راوی می‌گوید دوباره برای امام (ع) نامه نوشتم و از او درباره حجامت در روز چهارشنبه پرسیدم آیا بد نیست؟ امام (ع) نوشت کسی که در روز چهارشنبه حجامت کند بد نمی‌بیند بر خلاف اعتقاد اهل فال بد زدن از هر بیماری و معلولیت خوب می‌شود و جای حجامت او عفونی نمی‌شود.

قبلا روایتی خواندیم که اگر در روز چهارشنبه حجامت کند، جای حجامت او عفونی می‌شود. معلوم می‌شود که این اعتقاد برای اهل فال بد زدن می‌باشد.

بنابراین اگر کسی با قصد مخالفت با اهل فال بد زدن مسافرت کند، مشکلی برای او پیش نمی‌آید.

در روایت بعدی آمده است:

سَأَلْتُ الصَّادِقَ ع عَنِ الْحِجَامَةِ [فَقَالَ مَنِ‌ احْتَجَمَ‌] يَوْمَ‌ الْأَرْبِعَاءِ يُرِيدُ خِلَافاً عَلَى أَهْلِ الطِّيَرَةِ عُوفِيَ مِنْ كُلِّ عَاهَةٍ وَ وُقِيَ كُلَّ آفَة[5]

یعنی از امام صادق(ع) درباره حجامت پرسیدم فرمود کسی که حجامت کند در روز چهارشنبه به قصد خلافت با اهل فال بد زدن از هر بیماری و معلولیت عافیت می‌یابد.

قصد کردن مخالفت با اهل فال بد زدن از این روایت استفاده می‌شود.

البته این روایت را با متون دیگر نیز نقل شده است و کلمه «یرید» در آن ها نیامده است.

بنده بیشتر این را از روایات استفاده می‌کنم که حجامت در روز چهارشنبه به قصد مخالفت انجام بشود.

احتمال دوم تفصیل بین انواع حجامت است.

حجامت تبیغ زمان ندارد وهر موقع خون تبیغ کرد باید حجامت بشود. ولی در حجامت های درمانی و مواضع و حجامت عادی باید روزها رعایت بشود.

در روایت آمده است:

إِذَا تبغِي [تَبَيَّغَ‌] الدَّمُ‌ بِأَحَدِكُمْ‌ فَلْيَحْتَجِمْ فِي أَيِّ الْأَيَّامِ كَانَ وَ لْيَقْرَأْ آيَةَ الْكُرْسِيِّ وَ يَسْتَخِيرُ اللَّهَ تَعَالَى ثَلَاثاً وَ يُصَلِّي عَلَى النَّبِيِّ ص‌[6]

یعنی هنگامی که خون یکی از شما سرکشی کرد حجامت کند در هر روزی که بود.

از کلمه «فی ای الایام کان» معلوم می‌شود که روز خوب و بد وجود دارد ولی اگر حجامت برای تبیغ باشد دیگر خوب و بدی روز مراعات نمی‌شود.

در روایت دیگر آمده است:

لَا تُعَادُوا الْأَيَّامَ‌ فَتُعَادِيَكُمْ فَإِذَا تَبَيَّغَ الدَّمُ بِأَحَدِكُمْ فَلْيُهَرِقْهُ وَ لَوْ بِمِشْقَص‌[7]

یعنی با روزها دشمنی نکنید تا با شما دشمنی کند پس هنگامی که خون یکی از شما سرکشی کرد، خون بریزد ولو با نوک پیکانی باشد.

بنابراین مسئله‌ی دشمنی با مسئله‌ی حجامت ارتباط داده شده است. و اگر تبیغ مطرح نباشد باید روزها رعایت بشود.

در روایت آمده است:

سَأَلَ طَلْحَةُ بْنُ زَيْدٍ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْحِجَامَةِ يَوْمَ‌ السَّبْتِ‌ وَ يَوْمَ الْأَرْبِعَاءِ وَ حَدَّثْتُهُ بِالْحَدِيثِ الَّذِي تَرْوِيهِ الْعَامَّةُ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ أَنْكَرُوهُ وَ قَالُوا الصَّحِيحُ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص إِذَا تَبَيَّغَ بِأَحَدِكُمُ الدَّمُ فَلْيَحْتَجِمْ لَا يَقْتُلْهُ ثُمَّ قَالَ مَا عَلِمْتُ أَحَداً مِنْ أَهْلِ بَيْتِي يَرَى بِهِ بَأْسا[8]

یعنی طلحه از امام صادق(ع) پرسید از حجامت در روز شنبه و چهارشنبه و برای امام(ع) حدیث عامه را نقل کردم که حجامت در روز چهارشنبه سبب پیسی می‌شود و ائمه(ع) آن را رد کردند و فرمودند صحیح از پیامبر(ص) این است که هرگاه خون یکی از شما سرکشی کرد حجامت کند تا او را نکشد سپس امام (ع) فرمود هیچ یک از ائمه(ع) برای حجامت روز چهارشنبه منعی نداشتند.

شیخ صدوق بعد از نقل این روایت می‌گوید:

و من‌ استغنى‌ عن‌ الخروج فيه أو عن إخراج الدم فالأولى أن يتوقى و لا يسافر فيه و لا يحتجم[9]

یعنی کسی که بی نیاز از مسافرت و از حجامت است در روز چهارشنبه، بهتر این است که این کار را در روز چهارشنبه انجام ندهد.

این جمع، همان چیزی است که بنده هم به آن رسیده ام.

چون امکان دارد عوارض حجامت در روز چهارشنبه بعد از گذشت مدت زمان زیادی به وجود بیاید، شاید قابل آزمایش کردن نباشد.

احتمال سوم

احتمال سوم این است که بعد از خواندن آیه الکرسی بدی حجامت در روز چهارشنبه از بین می‌رود.

در روایت آمده است:

دَخَلْتُ عَلَى الصَّادِقِ ع وَ هُوَ يَحْتَجِمُ‌ يَوْمَ‌ الْجُمُعَةِ فَقَالَ أَ وَ لَيْسَ تَقْرَأُ آيَةَ الْكُرْسِيِّ وَ نَهَى عَنِ الْحِجَامَةِ مَعَ الزَّوَالِ فِي يَوْمِ الْجُمُعَة[10]

یعنی بر امام صادق(ع) داخل شدم درحالیکه روز جمعه حجامت می‌کرد پس فرمود آیا آیت الکرسی نمی‌خوانی؟

در روایت دیگر آمده است:

اقْرَأْ آيَةَ الْكُرْسِيِّ وَ احْتَجِمْ‌ أَيَ‌ يَوْمٍ‌ شِئْت‌[11]

یعنی آیت الکرسی بخوان و هر روزی که خواستی حجامت کن.

با آیت الکرسی مشکلات حجامت دفع می‌شود.

البته شاید استفاده بشود که مسئله‌ی آیت الکرسی در خصوص حجامت تبیغ باشد.

در روایت آمده است:

إِذَا تبغِي [تَبَيَّغَ‌] الدَّمُ‌ بِأَحَدِكُمْ‌ فَلْيَحْتَجِمْ فِي أَيِّ الْأَيَّامِ كَانَ وَ لْيَقْرَأْ آيَةَ الْكُرْسِيِّ وَ يَسْتَخِيرُ اللَّهَ تَعَالَى ثَلَاثاً وَ يُصَلِّي عَلَى النَّبِيِّ ص[12]

یعنی هنگامی که خون یکی از شما سرکشی کرد حجامت کند در هر روزی که بود و آیت الکرسی بخواند و از خداوند سه مرتبه طلب خیر کند و بر پیامبر(ص) صلوات بفرستد.

ولی احتمال دارد که هر دو روایات درست باشد یعنی چه تبیغ باشد و چه نباشد با خواندن آیت الکرسی مشکل حجامت در روز چهارشنبه بر طرف شود.

 

حجامت در روز پنجشنبه

شاید بهترین روز برای حجامت، پنجشنبه باشد و فقط یک روایت است که می‌فرماید حجامت در روز پنجشنبه مشکل دارد.

در روایت آمده است:

قَلِّمُوا أَظْفَارَكُمْ يَوْمَ الثَّلَاثَاءِ- وَ اسْتَحِمُّوا يَوْمَ‌ الْأَرْبِعَاءِ- وَ أَصِيبُوا مِنَ الْحِجَامَةِ حَاجَتَكُمْ يَوْمَ الْخَمِيسِ- وَ تَطَيَّبُوا بِأَطْيَبِ طِيبِكُمْ يَوْمَ الْجُمُعَةِ[13]

یعنی ناخن ها را در روز سه شنبه بگیرید و در روز چهارشنبه حمام کنید و از سهم خود را از حجامت در روز پنجشنبه بگیرید و بهترین عطر خود را در روز جمعه بزنید.

معروف بین علماء شیعه این است که ناخن گرفتن روز سه شنبه خوب نیست.

روایاتی داریم که در روز پنجشنبه خون به اوج خود می‌رسد و در عصر یا در شب آن، خون، از ترس قیامت فروکش می‌کند.

در روایت آمده است:

دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي يَوْمِ الْخَمِيسِ‌ وَ هُوَ يَحْتَجِمُ‌ فَقُلْتُ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَ تَحْتَجِمُ فِي يَوْمِ الْخَمِيسِ فَقَالَ نَعَمْ مَنْ كَانَ مِنْكُمْ مُحْتَجِماً فَلْيَحْتَجِمْ فِي يَوْمِ الْخَمِيسِ فَإِنَّ عَشِيَّةَ كُلِّ جُمُعَةٍ يَبْتَدِرُ الدَّمُ فَرَقاً مِنَ الْقِيَامَةِ وَ لَا يَرْجِعُ إِلَى وَكْرِهِ إِلَى غَدَاةِ الْخَمِيسِ[14]

یعنی روز پنجشنبه داخل بر امام صادق(ع) شدم در حالیکه حجامت می‌کرد عرض کردم ای پسر پیامبر(ص) آیا در روز پنجشنبه حجامت می‌کنی؟ فرمود بله کسی از شما که می‌خواهد حجامت کند پس در روز پنجشنبه حجامت کند زیرا شب هر جمعه خون از ترس از قیامت مسابقه در تفرق و دور شدن از محل حجامت می‌گذارند و به محل خود بر نمی‌گردد مگر روز پنجشنبه بعدی.

این روایت اگر درست باشد معانی والایی در بر دارد.

ظاهرا مراد این است که خون جذب بدن می‌شود. انسانی که می‌ترسد صورتش زرد می‌شود چون خون داخل بدن جذب می‌شود و صورت زرد رنگ می‌شود و اگر کسی حجامت کند ضرر دارد.

آشیانه خون قلب است، ولی ظاهرا در این روایت مراد اطراف بدن است چون خون در اطراف بدن زیاد مکث می‌کند.

البته تعجب راوی از حجامت حضرت در روز پنجشنبه نشان می‌دهد که حجامت روز پنجشنبه مشکلی دارد که شاید به خاطر اعتقاد اهل طیره باشد یا در روایت عامه نهی وجود دارد.

در رویات دیگر آمده است:

إِنَ‌ الدَّمَ‌ يَجْتَمِعُ‌ فِي‌ مَوْضِعِ الْحِجَامَةِ يَوْمَ الْخَمِيسِ فَإِذَا زَالَتِ الشَّمْسُ تَفَرَّقَ فَخُذْ حَظَّكَ مِنَ الْحِجَامَةِ قَبْلَ الزَّوَال‌[15]

یعنی خون در محل حجامت جمع می‌شود در روز پنجشنبه پس هنگام زوال خورشید خون متفرق می‌شود پس نفع خود را از حجامت در روز پنجشنبه قبل از ظهر بگیر.

این روایت، روایت قبلی را تفسیر می‌کند که محل خون اطراف بدن است.

مراد از حجامت بیشتر حجامت عام است.

در روایت دیگر آمده است:

مَنِ احْتَجَمَ فِي آخِرِ خَمِيسٍ مِنَ الشَّهْرِ فِي أَوَّلِ النَّهَارِ سُلَ‌ مِنْهُ‌ الدَّاءُ سَلًّا[16]

یعنی کسی که در آخرین پنجشنبه از ماه در اول روز حجامت کند بیماری از بدن او به شدت خارج می‌شود.

این روایت نیز موید این نکته است که در عصر پنجشنبه خون متفرق می‌شود در مقابل روایتی که گفته بود پنجشنبه شب خون متفرق می‌شود.

به نظر می‌رسد که در روز پنجشنبه هر چه به صبح زود نزدیک تر باشد برای حجامت مناسب تر باشد زیرا در روایت آمده بود که خون بر نمی‌گردد مگر در صبح زود روز پنجشنبه.

بنابراین نهی از حجامت روز پنجشنبه وجود ندارد.

شب ها حکم روز ندارد.

 

طبابت حضوری

 

بیمار اول

مادر من 57 سالش است و دیابت دارد و پارسال انسداد روده داشت و 40 سانت از روده را برداشتن و دکترها گفتند که کبد هم درگیر شده است و برای او هشت جلسه شیمی درمانی نوشتند و انجام شد و غده ای در مخچه زد و در تهران عمل شد و پرتو درمانی تجویز شد و بعد گفتند شیمی درمانی باید ادامه پیدا کند با دوز بالاتر، بعد از آن سه جلسه شیمی درمانی شد و ماه پیش مخچه غده‌ی دیگری درآمد.

الان پاها قوت قبل را ندارد و مشکل راه رفتن دارد.

استاد:

راجع به درمان سرطان، تجربه‌ی بنده ظرف بیست و سی سال، این است که شیمی درمان سرطان را آب نمی‌کند بلکه سرطان را پخش می‌کند و سرطان را متاساز می‌کند. اگر مردم در شیمی درمانی عجله و شتاب نکند، مشکل سرطان در محل خودش محدود می‌شود و اگر متاساز شود در اطراف محل سرطان است ولی با شیمی درمانی سرطان به اعضاء دور می‌رسد.

خود من مشاهده کردم که هرکه شیمی درمانی کرد، سرطانش متاساز شده است و بنابراین با استفاده از طب اسلامی بهبودی ممکن است و امروزه انواع سرطان با استفاده از داروهای طب اسلامی درمان شده است.

سرطان در این مورد اول در روده بوده است و بعد به کبد و بعد به مخچه زده است.

برای سرطان مخچه قطره مرزنجوش با سه جامع حل شده در آن، سه روزه تومور مغز را آب می‌کند و نیازی به عمل هم نیست.

برای سرطان کبد، و درمان سرطان به طور کلی داروی ثفا سه عدد و داروی سلعه سه عدد و داروی پیامبر(ص) هفت عدد و دستور ورم و دعای ورم و بحث ژل رویال و عسل و داروی جامع امام رضا(ع) با آب کاسنی سه عدد. کاسنی حمال جامع به سمت کبد است.

ما اگر بتوانیم داروی جامع را به هر محلی که مشکل داریم برسانیم، آن عضو درمان می‌شود.

سناء بیشتر برای کیسه صفراء است ولی کاسنی برای کبد تاثیر زیادی دارد و رگ های کبد را باز می‌کند و اگر چسبندگی و تنگی در عروق کبد باشد را بر طرف می‌کند.

این گونه افراد قاعدتا مشکل کم خونی پیدا می‌کند که درمان آن قرص خون امام رضا(ع) پنج عدد که هم تقویت بشوند و هم کم خونی آن ها جبران بشود.

سویق جو شسته شده و سویق سنجد برای تقویت پاها و مصرف گوشت با شیر را هم سفارش می‌کنیم. انجیر هم خوب است.

برای ضعف پا برگ چغندر نمی‌دهیم.

اگر به پا خون رسانی نمی‌شود استفاده از جامع با آب انغوزه مفید است.

 

بیمار دوم

وسواس زیاد فکری و استرس و عدم تعادل در راه رفتن و لرزش دست و فراموشی و گفتن کلمات نامربوط و زنده فرض کردن اموات و کارهایی مانند گردو با دستمال کاغذی خوردن و خواستیم او را بستری کنیم که خیلی وضع حاد شده است.

پارکینسون و عدم تعادل و وسواس فکری مشکل اصلی ایشون است و دکتر رفتیم برای پارکینسون و وسواس که با خوردن داروها آلزایمر او شروع شد که الان داروها را نمی‌خورد.

استاد:

منشا مشکل پارکینسون و آلزایمر کوچک شدن مغز است. مغز انسان تا چهل سالگی رشد می‌کند و بعد از آن یا رشد متوقف می‌شود و یا شروع به کوچک شدن می‌کند و عواملی مانند استرس این مشکل را تسریع می‌دهد.

طب امروزی می‌گویند که سلول های مغزی نه قابل تبدیل و نه قابل تقسیم است یعنی نه رشد می‌کنند و نه جایگزین می‌شوند بر خلاف سلول های دیگر بدن.

ولی ما به تبع روایات یک چیزهایی باعث رشد مغز می‌شود که اولین این ها روغن بنفشه پایه کنجد است.

کسی ضربه مغزی می‌شود می‌گویند راه چاره ندارد ولی ما دارو می‌دهیم و جبران می‌شود و حالت عادی پیدا می‌کند.

دیگری داروی عقل است. در روایات مواد آن زیاد کننده مغز است و به تبع قدرت عقل و درک را زیاد می‌کند.

پنج عدد داروی جامع امام رضا(ع) با آب مرزنجوش که مشکلات مغز را بر طرف می‌کند.

داروی پیامبر(ص) پنج عدد.

برای آلزایمر سه عدد داروی حافظه که داروی حضرت امیر(ع) است و داروی ابن مسعود و جامع با آب مرزنجوش نیز خوب است و سویق کدو چون کدو سبب رشد مغز می‌شود.

برای لرزش تقویت عصب سه عدد و سویق شسته و نشسته‌ی جو و مصرف گوشت پخته شده با شیر.

برای فشار خون داروی فشار خون و چون زود عصبانی می‌شود داروی صفرابر دو عدد و سرد کننده دو عدد.

داروی صفرابر و سرد کننده، ترمیم کننده مغز هم هست زیرا عمده‌ی آن ها خرفه است که ترمیم کننده مغز است.

داروی هوش هم خوب است.

قطره سداب سرکه و بخور حضرت مریم(س) نیز باید بگیرد چون آسیب جن اینجا محسوس است.

برای افرادی که چند مشکل باهم دارند داروها را باهم بخورند.

برای قند داروی قند بالا، قند زرد و مرکب چهار و قند جدید مفید است.

 

بیمار سوم

اعضاء از گردن به پایین تکان نمی‌خورد و بعد از شش سال کمی دست ها را تکان می‌دهد. مشکل اول قطع نخاع است و مشکل دوم عدم تکان خوردن انگشتان و مشکل سوم زخم بستر است و به استخوان رسیده است.

استاد:

برای قطع نخاع

عده ای نخاعشان آسیب می‌بیند و عده ای نخاع آن ها کاملا قطع می‌شود.

دسته اول زود تر درمان می‌شود به خصوص اگر حس کمی در دست و پا داشته باشند و بتوانند مختصری تکان بدهند.

ظاهرا این مورد نخاع کاملا قطع شده است.

از حس درون پاها و حرکت انگشتان می‌توان متوجه شد که آیا کاملا قطع شده است یا نه؟

برای درمان قطع نخاع یکی روغن بنفشه پایه کنجد که درون رگ ها جریان پیدا می‌کند و کار ترمیم را انجام می‌دهد و راه بسته شده را باز می‌کند.

چون این حالت یک نوع فلجی است، قطره مرزنجوش جامع و داروی شافیه دوازده ماهه با آب مرزنجوش می‌دهیم.

داروی پیامبر(ص) ده عدد و در مرحله بعد از تقویت کننده ها مانند سویق جو شسته شده و سویق سنجد و مصرف گوشت پخته شده با شیر تجویز می‌کنیم.

داروی چهل روغن (هر روغنی باشد) روی محل آسیب بمالند. روغن سداب، روغن مرزنجوش، روغن حنا، روغن دارچین، روغن خردل، روغن خردل، روغن کنجد، روغن سیاهدانه به خصوص روغن هایی که در روایات وارد شده است.

برای زخم بستر هم داروی جامع پنج عدد با آب عسل که فورا بر طرف می‌کند.

 

بیمار چهارم

یک سالگی راه افتاد و تا سه سالگی که بعد از آن مشکل پیدا می‌کند که در همه کارها و حرف زدن مشکل پیدا می‌کند و تمام آزمایشات هم انجام داده است و گفته اند مشکلی ندارد و کار درمانی و گفتار درمانی هم انجام داده اند که مشکل حل نشده است.

در آخر با آزمایش ژنتیک گفته اند که پالاتولوژی است.

مطب آمدیم و شما نبودید و یک سری داروهای اسلامی گرفتیم و خوب نشده است و کمی بدتر شده است.

شب ها دندان قروچه دارد.

آرام و به زور صحبت می‌کند و مشکل حرکتی دارد.

آرام آرام مشکلش زیاد شده است.

از خواب پردیگی ندارد.

استاد:

الان این مشکل شایع شده است و اعتقاد داریم تمام این مشکلات معلول درمان سرفه است که مردم را مبتلا به انواع فلج مبتلا کرده است. ام اس و میوپاتی و نورو پاتی و توشن و ال اس و ای ال اس از معلول درمان سرفه است.

درمان آن درمان فلج است: قطره مرزنجوش جامع، شافیه با آب مرزنجوش، داروی پیامبر(ص) هفت عدد، توصیه می‌کنیم که گوشت پخته شده با شیر بخورد سویق جوی شسته و سنجد برای تقویت پا ها و قرص خون هم لازم است.

قطره سداب سرکه و بخور حضرت مریم(س) هم به جهت آسیب جن لازم است.

بیماری های سخت تر را هفت عدد می‌دهیم ولی ممکن است که دوباره نیاز باشد و چون کم است ما هم کم می‌دهیم ولی اگر کسی قدرت دارد از داروی حضرت محمد(ص) زیاد استفاده کند، شاهد هستم که بیماری های سخت را معجزه آسا درمان می‌کند.

می‌گوییم آنقدر داروی حضرت (ص) را مصرف کند تا خوب بشود.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo