< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد توکل

91/11/07

بسم الله الرحمن الرحیم

 از روایات دال بر قول مشهور روایاتی است که دلالت دارد بر کسی که مسح کردن را فراموش کرده و بعدا به یادش آمد که در هنگام وضو مسح را انجام نداده است .
 عَنِ الْحَلَبِيّ عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ - علیه الصلوة والسلام قَالَ إِذَا ذَكَرْتَ وَأَنْتَ فِي صَلَاتِكَ أَنَّكَ قَدْ تَرَكْتَ شَيْئاً مِنْ وُضُوئِكَ إِلَى أَنْ قَالَ وَ يَكْفِيكَ مِنْ مَسْحِ رَأْسِكَ أَنْ تَأْخُذَ مِنْ لِحْيَتِكَ بَلَلَهَا إِذَا نَسِيتَ أَنْتَ مْسَحَ رَأْسَكَ فَتَمْسَحَ بِهِ مُقَدَّمَ رَأْسِكَ [1] .
 عَنْ مَالِكِ بْنِ أَعْيَنَ عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ - علیه الصلوة والسلام قَالَ مَنْ نَسِيَ مَسْحَ رَأْسِهِ ثُمَّ ذَكَرَ أَنَّهُ لَمْ يَمْسَحْ رَأْسَهُ فَإِنْ كَانَ فِي لِحْيَتِهِ بَلَلٌ فَلْيَأْخُذْ مِنْهُ وَ لْيَمْسَحْ رَأْسَهُ وَ إِنْ لَمْ يَكُنْ فِي لِحْيَتِهِ بَلَلٌ فَلْيَنْصَرِفْ وَ لْيُعِدِ الْوُضُوءَ [2] .
 (از تری محاسن خود استفاده کند . و اگر خیسی در محاسن نبود نماز را رها ساخته و وضو را اعاده سازد. )
 سابقا گذشت اینکه روایت اول دلالت می کند بر مسح سر با خیسی محاسن اما دلالت ندارد بر عدم جواز غیر آن . اما روایت دوم دلالت می کند بر عدم جواز همچنانکه جمله قول امام که می فرماید : رها کن و وضو را اعاده کن در آن تصریح دارد.
 در این باب روایات دیگری وجود دارد که بر آن دلالت دارد . مراجعه شود.
 ولی که در مقام ، روایاتی است که دلالت می کند بر جواز مسح با آب جدید پس لازم است به آنها توجه شود. و مفاد آن بررسی شود.
 ولی مفاد آن روایات مختلف است و چند دسته هستند.
 دسته اول : روایاتی که مفاد آن این است که باید مسح با آب جدید باشد و مسح با خیسی باقی مانده در دست صحیح و مجزی نیست.
 منها : صحیحة أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَاعَبْدِ اللَّهِ - علیه الصلوة والسلام عَنْ مَسْحِ الرَّأْسِ قُلْتُ أَمْسَحُ ( بِمَا عَلَى يَدِي ) مِنَ النَّدَى رَأْسِي قَالَ لَا بَلْ تَضَعُ يَدَكَ فِي الْمَاءِ ثُمَّ تَمْسَحُ . [3]
 منها: ٍعَنْ مُعَمَّرِ بْنِ خَلَّادٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَاالْحَسَنِ - علیه الصلوة والسلام أَيُجْزِي الرَّجُلَ أَنْ يَمْسَحَ قَدَمَيْهِ بِفَضْلِ رَأْسِهِ فَقَالَ بِرَأْسِهِ لَا فَقُلْتُ أَبِمَاءٍ جَدِيدٍ فَقَالَ بِرَأْسِهِ نَعَمْ [4] .
 منها : روایة عَنْ جَعْفَرِ بْنِ عُمَارَةَ بْنِ أَبِي عُمَارَةَ قَالَ سَأَلْتُ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ - علیه الصلوة والسلام أَمْسَحُ رَأْسِي بِبَلَلِ يَدِي قَالَ خُذْ لِرَأْسِكَ مَاءً جَدِيداً . [5]
 جواب این دسته از روایات روشن است چرا که مفاد آن روایات خلاف ضرورت نزد شیعه است و مخالف بودن آن با روایات زیادی که دلالت دارد بر وجوب مسح با خیسی باقی مانده در دست وکسی از فقها فتوی به عدم جواز آن نداده اند. فتوای جواز یا وجوب مسح با آب جدید حتی ابن جنید فتوی نداد بر وجوب مسح با آب جدید همانطور که آن، مقتضی این روایات است. بنابر این لازم است بیان شود که این روایات بر وجه تقیه صادر شده است.
 در صحیحه عمر بن خلاد از اینکه تقیه صادر شده باشد مناقشه کردند زیرا در روایات تعبیر به مسح پا آمده در حالی که عامه به غسل پا معتقدند.
 اما این مناقشه صحیح نیست چراکه اولا : مراد از مسح غسل است به دلیل اینکه خود عامه بر صحت اطلاق مسح بر غسل معتقدند.
 ثانیا : بنابر مذهب عامه در برخی موارد مسح صحیح است مانند آنجایی که کفش بر پا دارد و نمی خواهد از پا در بیاورد که در این صورت مسح بر کفش صحیح است.
 ثالثا : وجوب غسل هر دو پا فتوای جمیع از اهل سنتت و عامه نیست بلکه بسیاری از آنها معتقد به تخییر بین مسح و غسل هستند لکن ائمه مذهبشان ، غسل را معین نموده است. برخلاف شافعی.
 بنابراین روایات ، مخالف عامه نخواهد بود پس مانعی برای حمل آن روایات بر تقیه نیست.
 دسته دوم : روایات وارد شده در حق کسی که مسح سر را فراموش کرده اما در وسط نماز بیاد آورده که در این مقام دو روایت است، مطلق بیان شده و روایت سومی است که جماب محقق خویی فرموده است که این روایت تصریح دارد به جواز مسح به آب جدید همچنانکه مسح به باقی مانده آب در دست را جایز می داند.
 اما دو روایت مطلق: یکی از آن دو: صحیحة مَنْصُورٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَاعَبْدِاللَّهِ - علیه الصلوة والسلام عَمَّنْ نَسِيَ أَنْ يَمْسَحَ رَأْسَهُ حَتَّى قَامَ فِي الصَّلَاةِ قَالَ يَنْصَرِفُ وَ يَمْسَحُ رَأْسَهُ وَ رِجْلَيْهِ. [6]
 ظاهر این روایت لزوم مسح سر و پا است و مقید نشده به اینکه مسح با خیسی باقی مانده در دست باشد یا با آب جدید.
 روایت دوم : صحیحة أَبِي بَصِيرٍعَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ - علیه الصلوة والسلام قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ تَوَضَّأَ وَ نَسِيَ أَنْ يَمْسَحَ رَأْسَهُ حَتَّى قَامَ فِي صَلَاتِهِ قَالَ يَنْصَرِفُ وَ يَمْسَحُ رَأْسَهُ ثُمَّ يُعِيدُ . [7]
  آنچه که تصریح شده در این روایت لزوم مسح است و اگر دست خیس نباشد نماز را رها کند و مسح را انجام دهد ولی قید ندارد که با آب جدید یا تری از وضو.
 با چشم پوشی از عدم موالات در افعال وضو و احتمال اینکه ظاهر از آن دو روایت جایز بودن مسح با آب جدید است چراکه انصراف از وضو و داخل شدن در نماز لازم دارد زمانی را که در آن زمان امکان دارد اعضاء وضو خشک شده باشد و لذا حکم شده در روایت به لزوم مسح یا آب جدید یا خیسی باقی مانده از وضو در اعضاء .


[1] : باب 21 من ابواب الوضوء ح 2
[2] : المدرک ح 7
[3] : باب 21 من ابواب الوضوء ح 4
[4] : المدرک ح 5
[5] : المدرک ح 6
[6] : باب 35 من ابواب الوضوء ح 3
[7] : باب 3 من ابواب الوضوء ح 1

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo