< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مجتبی تهرانی

کتاب الطهارة

89/11/27

بسم الله الرحمن الرحیم

 ادامه بیان استدلالات بر طهارت غسله غیر مزیله
 بحث ما درباره استدلالاتی بود که بعضی از آقایان فقهاء برای اثبات طهارت غسله غیر مزیله بیان کرده بودند. تعدادی از این استدلالات را نقل کردیم.
  3. استدلال به روایات
  • یکی از ادلّه دیگری که بیان میکنند، روایتی است که ما آن را قبلاً به مناسبتی نقل کردهایم. این
 روایت حدیث هفتم باب نهم از ابواب ماء مضاف است: «وَ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عُمَرَ بْنِ يَزِيدَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ(علیهالسّلام) أَغْتَسِلُ فِي مُغْتَسَلٍ يُبَالُ فِيهِ- وَ يُغْتَسَلُ مِنَ الْجَنَابَةِ- فَيَقَعُ فِي الْإِنَاءِ مَا يَنْزُو مِنَ الْأَرْضِ. فَقَالَ لَا بَأْسَ بِهِ». [1] در سند این روایت «مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ» وجود دارد که محلّ مناقشه است. ولی «عُمَرَ بْنِ يَزِيدَ» موثّق است.
 گفتهاند این روایت دلیل بر این است که غساله نجس، متنجّس نیست؛ زیرا مفاد روایت میگوید که شخص سائل در جایی که محلّ بول کردن و شستن منی بوده است، غسل کرده و از آب غسل او قطراتی به زمین پاشیده و بعد این قطراتی که به زمین پاشیده به داخل ظرفی که با ماء درون آن ظرف غسل میکرده ریخته است. گفتهاند اگر غساله نجس بوده باشد، باید قطراتی هم که از آن به زمین میپاشیده و بعد به داخل ظرف میرفته است هم نجس باشد. درحالیکه امام فرمودهاند «لا بأس به». ما این روایت را در بحث اشتراط طهارت در مطهِّریّت ماء مطرح کردیم.
 عدّهای هم در سدد جواب به این روایت برآمدهاند و گفتهاند معلوم نیست این آب غسلی که به زمین ریخته به همان موضعی از زمین که آلوده به بول یا منی بوده است اصابت کرده و بعد به داخل ظرف ریخته است یا به موضعی دیگر. ویژگی آن محلّ این است که در آن بول میکردهاند ولی معلوم نیست که آب به همان محلّ اصابت کرده باشد؛ بله، ظهور ابتدایی روایت در این است که آب به همان محلّ اصابت کرده است؛ ولی اگر بخواهیم دقیق نظر کنیم اینطور نیست. همچنین باید فرض کنیم که آن جنب هم آلوده به منی بوده تا آن محلّ نجس باشد. پس باید مقدّمات درست شود تا بتوانیم حکم به نجاست آن قطرات کنیم. لذا من در گذشته این روایت را در قالب بحث اطراف علم اجمالی مورد بحث قرار دادم و گفتم چون این زمین، زمینی است که در آن بول میکنند و خود را از جنابت شست و شو میدهند، مقداری از آن آلوده به بول است و مقداری دیگر خیر و ما نمیدانیم که این قطرات به آن مقداری که آلوده به بول بوده اصابت کرده است یا به سایر نقاط که بحث اطراف علم اجمالی پیش میآید و اینکه آیا باید از ملاقی با اطراف علم اجمالی پرهیز کرد یا خیر و شاید این روایت را بتوان از روایاتی به حساب آورد که حکم به طهارت ملاقی با اطراف علم اجمالی میدهد؛ مانند جایی که دو إناء داریم و نمیدانیم کدامیک از آنها پاک و کدامیک نجس است و دست ما هم با یکی از این دو ملاقات میکند که ما قائلیم نجس نمیشود.
 پس علاوه بر اینکه به دلیل وجود «مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ» سند روایت قابل خدشه است، از نظر دلالت هم تمام نیست تا ما بتوانیم به وسیله آن استدلال کنیم که غساله غیر مزیله پاک است.
  • روایت دیگری در مستدرک الوسائل از عوالیاللآلی و به نقل از ابوهریره نقل شده است: «عَوَالِي
 اللآَّلِي، رَوَى سُفْيَانُ عَنِ الزُّهْرِيِّ عَنْ سَعِيدٍ عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ أَنَّ أَعْرَابِيّاً بَالَ فِي الْمَسْجِدِ فَقَالَ النَّبِيُّ(صلیاللهعلیهوآله) صُبُّوا عَلَيْهِ سِجَالًا [2] مِنْ مَاءٍ أَوْ قَالَ ذَنُوباً [3] مِنْ مَاءٍ‌». [4] از این روایت استفاده میشود که غساله طاهر است. زیرا یک دلو آب که به وسیله آن میخواستهاند تطهیر کنند، آب قلیل است.
 مرحوم آقای حکیم در مستمسک میفرمایند که اوّلاً به دلیل وجود «أبو هریره» در سند، این روایت قابل اتّکاء نیست. ثانیاً از نظر دلالت هم میفرمایند: «مع أنها في واقعة مجملة». [5]
  امّا باید بببینیم کدام قسمت این روایت مجمل است. ظهور این روایت در این است که پیغمبر دیدند که این اعرابی در مسجد بول کرد. از آنجایی هم که تطهیر مسجد واجب فوری است، اینطور نبوده که پیغمبر مدّتی صبر کرده باشند تا آن بول خشک شود و بعد بخواهند محلّ متنجِّس را تطهیر کنند. لذا باید گفت این غسلهای که در این روایت مورد نظر است، غسله مزیله است، در حالیکه بحث ما درباره غسله غیر مزیله است. لذا اگر سند روایت هم عالالعال باشد که اینطور نیست، این روایت اصلاً ربطی به بحث ما ندارد. بنابراین به نظر میرسد فرمایشی که مرحوم حکیم در این باره دارند قابل قبول نیست. لذا ما باید ظاهر این روایت را در نظر داشته باشیم.
  حتّی روایت راجع به ماء استنجاء هم نیست که کسی بخواهد از آن استفاده کرده و این نحوه از تطهیر را توجیه کند. زیرا حضرت فرمودهاند که آب را بر روی محلّی که او بول کرده است بریزید و نه آلت او که بحث ماء استنجاء و طهارت آن پیش بیاید. لذا این روایت به طور کلّی از محلّ بحث ما خارج است؛ چون بحث ما راجع به غسله غیر مزیله است و این روایت راجع به غسله مزیله بحث میکند.
  • روایت دیگر صحیحه «محمّد بن مسلم» است که در باب دوم ابواب نجاسات آمده است: «مُحَمَّدُ بْنُ
 الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنِ السِّنْدِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(علیهالسّلام) عَنِ الثَّوْبِ يُصِيبُهُ الْبَوْلُ- قَالَ اغْسِلْهُ فِي الْمَرْكَنِ مَرَّتَيْنِ- فَإِنْ غَسَلْتَهُ فِي مَاءٍ جَارٍ فَمَرَّةً وَاحِدَةً». [6]
 این روایت را ما در بحث شرط تعدّد در تطهیر بول مطرح میکنیم که صحیحه است. از این روایت خواستهاند استفاده کنند که غساله پاک است. امّا این روایت متعرّض طهارت نیست؛ یعنی در روایت نیامده این آبی که تخلیه میشود پاک است یا خیر؛ بله، به این وسیله ثوب پاک میشود، امّا روایت متعرّض طهارت آن ماء نیست و هذا اوّل الکلام.
  • روایت دیگر حدیث چهارم باب سیزدهم ابواب ماء مضاف است که از آن تعبیر به صحیحه «احول»
 میکنند که مؤمن الطاق است و سند خوبی دارد: «مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنِ الْمُفِيدِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ‌ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(علیهالسّلام)قَالَ: قُلْتُ لَهُ أَسْتَنْجِي ثُمَّ يَقَعُ ثَوْبِي فِيهِ- وَ أَنَا جُنُبٌ فَقَالَ لَا بَأْسَ بِهِ». [7]
 بحثی میان آقایان فقهاء مطرح است که آیا استنجاء از منی هم مانند استنجاء از بول و غائط است یا خیر؟ اگر ما بخواهیم به ظاهر این روایت ملتزم شویم باید بگوییم که استنجاء از منی هم مانند استنجاء از بول و غائط است و همانطور که بعداً خواهیم گفت، ماء استنجاء هم با شرایطی پاک است. اگر منی را ملحق به بول و غائط بکنیم، قهراً روایت از مصبّ بحث ما خارج میشود. امّا اگر گفتیم استنجاء از منی مانند استنجاء از بول و غائط نیست، آنوقت این روایت برای ما مفید خواهید بود کما هو التحقیق که استنجاء از منی مانند استنجاء از بول و غائط نیست. لذا این روایت قابل بررسی برای ما خواهد بود و بر طبق آن میتوانیم بگوییم غساله غیر مزیله پاک است. امّا در این روایت هم خدشه شده است که ظهور تعبیر وارده در روایت : «وَ أَنَا جُنُبٌ»، یعنی من در حال جنابت استنجاء کردهام و این استنجاء هم منصرف به بول است و اینکه حضرت ترک استفصال کردهاند، نشان دهنده این است که آلوده بودن شخص به منی یا آلوده نبودن او، در اصل خود حکم مدخلیّتی ندارد؛ یعنی منظور شخص از أنا جنب، چه فقط حدث جنابت باشد و چه حدث و خبث آن، در اصل حکم مدخلیّتی ندارد.
 البتّه اثبات این مسائل و استظهار از آنها کار مشکلی است.
  از مرحوم سیّد مرتضی(رحمةاللهعلیه) مطلبی نقل شده که ایشان در اینکه آیا ماء قلیل به وسیله ملاقات با نجاست نجس میشود یا خیر خدشه کردند که آن را جداگانه بحث خواهم کرد. صاحب حدائق هم این را مطرح کرده اند.
 جمع بندی بحث روایات
 امّا برای جمع بندی بحث روایات باید عرض کنم که تعداد روایاتی که برای اثبات طهارت غساله غیر مزیله مطرح شده همین مقدار است و همانطور که دیدید تمام این روایات قابل خدشه است.
  در جلسه گذشته عرض کردم که عدّهای گفتهاند همین که ما بتوانیم در ادلّه قائلین به نجاست غساله غیر مزیله خدشه کنیم، برای اثبات طهارت آن کافیست. زیرا عموماتی مانند «و انزلنا من السماء ماء طهورا» که دلالت بر طهارت ماء میکند اینجا حاکم خواهد شد. امّا عکس این قضیّه هم صادق است که اگر ما توانستیم در ادلّه قائلین به طهارت خدشه کردیم، نجاست غساله غیر مزیله اثبات میشود و دیگر نیازی به ارائه دلیل زائد نیست و ادلّهای که میگوید ماء قلیل به وسیله ملاقات با نجاست منفعل میشود کارساز خواهد بود. حتّی برخی از فقهاء فرمودهاند تعداد آنها به حدود سیصد روایت میرسد. آنوقت فقط باید به نظر شیخ مرتضی بپردازیم که آیا صحیح است یا خیر. خدشه هایی هم که در این ادلّه وارد شده بود خدشه های محکم و عقلائی بود.
 انفعال ماء قلیل مستلزم انحصار تطهیر به ماء کر نیست
 ادعای سیّد مرتضی این است که که اگر بگوییم ماء قلیل در اثر ملاقات با نجاست منفعل میشود، لازمهاش انحصار تطهیر به ماء کر است. بنابراین آب قلیل به وسیله ملاقات منفعل نمیشود.
 امّا جواب ایشان این است که ما نمیتوانیم به صرف این فرمایش شما از آن همه ادلّهای که میگوید ماء قلیل به وسیله ملاقات نجس میشود دست برداریم. شما در ادلّه تطهیر تأمّل کن که چگونه میشود با ماء قلیل تطهیر کرد.
 عدم کفایت ادلّه قائلین به طهارت و نجاست غسله غیر مزیله
 پس نه ادلّه قائلین به طهارت برای اثبات طهارت غسله غیر مزیله کافیست و نه ادلّه قائلین به نجاست. لذا به نظر من این احتیاطی که مرحوم سیّد محمّد کاظم کرده اند، ناشی از همین مطلب است.
 استاد ما در اینجا به طور قاطع فتوا به نجاست غسله غیر مزیله میدهند و علّتش هم این است که ایشان به شهرت فتوایی بسیار اهمیت میدهند. حتّی ایشان شهرت فتوایی را از چند تا صحیحه هم بالاتر میدانند.
 
 


[1] . وسائل الشيعة؛ ج:، ص: 213
[2] . دلو بزرگ
[3] . دلو پر از آب
[4] . مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل؛ ج:، ص: 610
[5] . مستمسك العروة الوثقى؛ ج:، ص: 234
[6] . وسائل الشيعة؛ ج:، ص: 397
[7] . وسائل الشيعة؛ ج:، ص: 222

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo