< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محمد یزدی

کتاب القضاء

90/08/23

بسم الله الرحمن الرحیم

 در نقل فتاوا از مرحوم شیخ شروع کردیم. در حالی که قبل از ایشان مرحوم صدوق ( متوفی 381) هم در این مسئله صاحب فتوا هستند. بخصوص در مقدمه کتاب مقنع گفته شده این کتب فتوایی من است و روایاتی که اینجا نقل کردم همان فتوا است و اسناد را برای اختصار حذف کرده ام. فتوای ایشان چنین است: « و سئل أبو عبدالله(ع) عن قول الله عزوجل إنما جزاء الذین یحاربون الله و رسوله و سعی فی الارض فسادا أن یقتلوا أو یصلبوا أو تقطع أیدیهم و أرجلهم من خلاف أو من الأرض ذلک لهم خزی فی الدنیا و لهم فی الاخرة عذاب عظیم قال ذلک الی الإمام إن شاء قتل و إن شاء صلب و إن شاء نفی قال النفی إلی أین قال من مصر إلی مصر غیره فإن علیاً(ع) نَفَی رجلین من الکوفة الی البصرة.»( المقنع ص 450 )اصل روایت هم قبلا خوانده شد و ایشان در باب حد محارب غیر از این یک روایت هیچ چیز دیگر نقل نکرده است. ایشان برخلاف دیگران تعریفی نکرده اند، بلکه آیه را ذکر و اختیار حاکم و معنای نفی را گفته اند.
 بعد از مرحوم صدوق فتوای شیخ است که از خلاف، نهایه و مبسوط نقل کردیم. در دو کتاب مقصود از محارب را قطاع الطریق ذکر می کند که یک روایت داشتیم و در کتاب نهایة یک تعبیر کلی دارند « المحارب هو الذی یجرد السلاح و یکون من أهل الریبة فی مصر کان أو غیره. » (النهایة فی مجرد الفقه و الفتاوا ص 720 ) بعد از صدوق و شیخ، فتوای إبن ادریس در سرائر خوانده شد که ایشان هم محارب را قطاع الطریق می داند ولی خودشان مفهوم را از روایات وسیعتر گرفتند. قبل از إبن ادریس از نظر زمانی إبن برّاج (متوفی 481) در مهذب است. « مَن کان من اهل الریبة و جرد سلاحا فی بر أو بحر فی بلد أو فی غیر بلد فی دیار الاسلام أو فی دیار الشرک لیلاً أو نهاراً کان محاربا و إذا قطع الطریق جماعة و أقرّوا بذلک کان حکمهم ما قدمناه. »( المهذب ج 2 ص 553 ) قید " یکون من اهل الریبة " یعنی جایی که طرف را می شناسیم و می دانیم عرضه هیچ کاری ندارد و الکی برای خودش سر و صدایی دارد صدق محارب نمی کند. بر خلاف اینکه اگر مشکوک است که این دنبال چه مسئله ای است و به احتمال قوی دنبال مقابله با نظام و حکومت است. قید "فی دیار الاسلام أو فی دیار الشرک" را دو نفر دارند که یکی ایشان است، فی دیار الاسلام قبول است. یعنی در کشور اسلامی که اسلام حاکم است کسی علیه امنیت وارد معرکه شده و سلاح دست گرفته و اهل ریبه هم هست و إخافة هم کرده محارب هست. اما در دیار شرک منظورشان معلوم نیست. مثلا کسی در زمان ما در یک کشور صد در صد کمونیستی مثل کره شمالی که هم مردم و هم حکومت فلسفه کمونیستی دارند قلدری کرده ایجاد ناامنی کند، آیا این فرد محارب اسلامی است و احکام آیه را شامل می شود؟ حتی زمان خود قاضی إبن برّاج آیا در بلاد شرک سلاح دست بگیرد، کان محاربا؟ قبلا عرض شد که نظر رهبر معظم انقلاب(حفظه الله) هم همین است، موضوع دار الاسلام و دار الشرک در روایات ما کاملا مشخص است یعنی حاکمیت سیف و صوت اسلام. یعنی هر کسی بخواهد تخلف کند می توانند با او برخورد کنند و یا او را به زندان ببرند. حتی اگر جایی اسماً کشور اسلامی است ولی اسلام حاکم نیست مثل ترکیه که حدود 95% مردم مسلمانند ولی حاکمیت از اسلام نیست. حتی مشرکین را اذیت کردن اشکالی ندارد. حرمت برای مؤمن است. حتی اگر مسلمان در کشور کمونیستی خلاف کرده باشد نمی توان او را در اینجا محاکمه کرد. برای اینکه در حوزه شما نبوده و اگر آنجا هم خلاف کرده، خلاف مقررات آنها بوده. خلاصه ایشان همه قیود را از صریح روایات یا اطلاق روایات استفاده کرده‌اند ولی قید دیار اسلام یا شرک را متوجه نشدیم. همچنین ایشان برای قاطع طریق جدای از محارب صحبت می کنند. و حق هم این است.
 بعد از ابن براج إبن ادریس است که ذکر شد. و بعد از إبن ادریس مرحوم محقق(متوفی 673) در شرایع است. از این به بعد هرچه به جلو می آییم، تعریف مضبوط تر می شود. ایشان می گویند: « المحارب کل من جرد السلاح لإخافة الناس فی بر أو بحر لیلاً کان أو نهاراً فی مصر و غیره و هل یشترط کونه من أهل الریبة فیه تردد أصحه أنه لا یشترط مع العلم بقصد الإخافة. » ( شرایع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام ج 4 ص 167 ) غیر مصر یعنی لازم نیست شهر را به هم بزند حتی مثل روستا و کوچه ها را هم شامل می شود. ایشان یک تعریف کلی مستفاد از روایات باب از محارب کرده اند. چون مرحوم آیة الله خوانساری جامع المدارک را در شرح مختصر النافع نوشته اند، کلام محقق در مختصر النافع را هم ذکر می کنیم. این شرح بسیار خوب و دقیق است ولی در حوزه ها به آن بی توجهی شده است. در مختصر می گویند: « فی المحارب و هو کل مجرد سلاحا فی بر أو بحر لیلا أو نهارا لإخافة السابلة و إن لم یکن من اهلها علی الاشبه. » ( المختصر النافع فی فقه الامامیة ج 1 ص 226 ) معنای سابلة راه یا عابر از راه است. یعنی مردم را ناراحت یا جاده را ناامن کند.
 بعد از ایشان علامه (726 ) است. در قواعد فرموده اند:« کل من أظهر السلاح و جرده لإخافة الناس فی بر أو بحر لیلا کان أو نهاراً فی مصر أو غیره و لا یشترط الذکورة و لا العدد بل الشوکة فلو غالبة المرأة الواحدة بفضل قوة فهی قاطعة الطریق ... و لا یشترط السلاح بل لو اقتصر فی الإخافة بالحجر و العصا فهو قاطع الطریق.» ( قواعد الاحکام فی معرفة الحلال والحرام ج 3 ص 568 ) یعنی لازم نیست چند نفر باشد بلکه اعمال قدرت ملاک است. مثل اینکه یک نفر سلاح برداشته و هواپیما را می دزد. و یا اینکه یک زن هم اگر این ناامنی را ایجاد کرد صدق محارب بر وی می شود مثل مریم رجوی. این تعریف جامع تر است. ایشان اطلاق را وسیع تر گرفته اند. جایی در روایات قید مرد یا زن را نداریم ولی از اطلاق آیه و روایات دریا و خشکی، مرد و زن و ... را استفاده کرده اند. و یا مثل نقش عایشه در رهبری جنگ جمل که وقتی شتر وی سرنگون شد و عایشه دستگیر شد جنگ تمام شد. و از تدبیرات عالی و بسیار دقیق حضرت علی(ع) این بود که تعدادی زن را بالباس مردانه همراه وی به مدینه فرستاد. عایشه در مسیر چند بار گله کرد که چرا مرا با مردهای نامحرم فرستاده، آنها در مدینه لباس خود را عوض کردند و معلوم شد اینها زن بودند. و اگر مرد بودند ممکن بود در طول راه بر خلاف دستور حضرت امیر(ع) از اهانتهای وی ناراحت شده متعرض وی شوند. در جنگ پیش می آید که سربازان بر خلاف دستور فرمانده کاری را انجام دهند. نکته دیگر در این تعریف، اینکه حتی اگر ناامنی را بوسیله چوب، سنگ و عصا ایجاد کرده و امروزه کمی مواد منفجره، یعنی حتی لازم نیست شمشیر یا کلت دستش باشد، بلکه هر چیزی که بتواند با آن ناامن بکند. و لازم نیست آلت قتّاله باشد. بلکه باید آلت مُخیفة باشد. ایشان در کتاب تبصره چنین تعبیر کرده اند: « کل مَن جرد السلاح للإخافة فی بر أو بحر لیلا أو نهاراً تخیّر الإمام بین قتله و صلبه و قطعه مخالفا و نفیه.»(ینابیع الفقهیة ج 40 ص 170 ) در کتاب دیگرشان یعنی ارشاد الأذهان می فرمایند: « فیه بحثان الاول فی ماهیته و هو کل من جرد السلاح لإخافة الناس، فی بر أو بحر، لیلا أو نهارا، فی مصر أو غیره ذکرا أو أنثی و لو أخذ فی بلد مالا بالمقاهرة فهو محارب... البحث الثانی فی الحد و فیه قولان: التخییر بین القتل، و الصلب ... و الترتیب فیُقتل...» ( ارشاد الأذهان الی احکام الایمان ج 2 ص 186 و 187 ) یعنی اگر در شهری با زورگیری و مقاهره و بدون سلاح، مالی را گرفت او هم محارب است. در بحث دوم حد محارب را که تخییر یا ترتیب بوده را مفصل ذکر کرده اند.
 و صل الله علی محمد و آل محمد

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo