< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محمد یزدی

کتاب القضاء

91/07/18

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: حدود؛ حد زنا
  مأخذ: (شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام محقق حلّى، نجم الدين، جعفر بن حسن، جلد 4 صفحه 143) «... و لا يقام الحد على الحامل حتى تضع و تخرج من نفاسها و ترضع الولد إن لم يتفق له مرضع و لو وجد له كافل جاز إقامة الحد.
 و يرجم المريض و المستحاضة و لا يجلد أحدهما إذا لم يجب قتله و لا رجمه توقيا من السراية و يتوقع بهما البرء و إن اقتضت المصلحة التعجيل ضرب بالضغث المشتمل على العدد و لا يشترط وصول كل شمراخ إلى جسده و لا تؤخر الحائض لأنه ليس بمرض و لا يسقط الحد باعتراض الجنون و لا الارتداد.
 و لا يقام الحد في شدة الحر و لا في شدة البرد و يتوخى به في الشتاء وسط النهار و في الصيف طرفاه و لا في أرض العدو مخافة الالتحاق و لا في الحرم على من التجأ إليه بل يضيق عليه في المطعم و المشرب ليخرج.
 و يقام على من أحدث موجب الحد فيه.»
 اجرای حد در صورت عروض جنون و ارتداد: اگر مردی عاقل و یا زنی عاقله بود و در حال عقل زنا کرد و بعد مجنون شد؛ آیا در این صورت جنون مانع از اجرای حد میشود؟ یا اگر شخصی در حالی که مسلمان بود زنا کرد و بعد مرتد شد؛ آیا ارتداد مانع از اجرای حد بر او می‌شود؟
 مرحوم محقق می‌فرمایند عارض شدن جنون و ارتداد بعد از ارتکاب زنا موجب سقوط حد نمی‌شود. دلیلش هم روایت است.
 مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ‌ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ عَنْ أَبِي عُبَيْدَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام فِي رَجُلٍ وَجَبَ عَلَيْهِ الْحَدُّ فَلَمْ يُضْرَبْ حَتَّى خُولِطَ- فَقَالَ إِنْ كَانَ أَوْجَبَ عَلَى نَفْسِهِ الْحَدَّ وَ هُوَ صَحِيحٌ- لَا عِلَّةَ بِهِ مِنْ ذَهَابِ عَقْلٍ- أُقِيمَ عَلَيْهِ الْحَدُّ كَائِناً مَا كَانَ. [1]
 حضرت امام محمد باقر علیه السلام در مورد مردی که حد بر واجب شده بود لکن بر او اجرا نشد تا قاطی کرد و دیوانه شد؛ فرمودند: اگر در حال سلامت حد بر او واجب شده بود حد در موردش اجرا می‌شود؛ هر گونه که باشد؛ یعنی و لو این که آن شخص الآن دیوانه باشد.
 ممکن است کسی اشکال کند که ما در مقابلش روایت موثقه داریم که حدّ بر مجنون جاری نمی‌شود تا خوب شود؛ همچنین حدّ بر بچه جاری نمی‌شود تا بالغ شود؛ و حدّ بر انسان خواب جاری نمی‌شود تا وقتیکه بیدار شود.
 مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ جَعْفَرِ‌ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ علیه السلام عَنْ عَلِيٍّ علیه السلام قَالَ: لَا حَدَّ عَلَى مَجْنُونٍ حَتَّى يُفِيقَ- وَ لَا عَلَى صَبِيٍّ حَتَّى يُدْرِكَ- وَ لَا عَلَى النَّائِمِ حَتَّى يَسْتَيْقِظَ. [2]
 
 این روایت می‌گوید حد بر مجنون جاری نمی‌شود تا خوب شود.
 در جواب این روایت می‌گوییم بله اگر شخص در حالی که مجنون است مرتکب زنا شود حدّ بر او جاری نمی‌شود؛ اما شخصی که سالم بوده و در حال صحت زنا کرده و بعد جنون بر او عارض شده چرا حد در مورد او اجرا نشود متن روایت است «إِنْ كَانَ أَوْجَبَ عَلَى نَفْسِهِ الْحَدَّ وَ هُوَ صَحِيحٌ- لَا عِلَّةَ بِهِ مِنْ ذَهَابِ عَقْلٍ- أُقِيمَ عَلَيْهِ الْحَدُّ كَائِناً مَا كَانَ» اگر شخص در حال صحت حدّ بر او واجب شده باشد حدّ بر او اجرا می‌شود در هر حالی که باشد؛ و با این تصویر دیگر تعارضی بین این دو روایت نیست.
 مطلب بعد این است که «و لا يقام الحد في شدة الحر و لا في شدة البرد و يتوخى به في الشتاء وسط النهار و في الصيف طرفاه...» حدّ جلد در شدت گرما و در شدت سرما جاری نمی‌شود؛ چون در این صورت شخصی که حدّ بر او واجب شده علاوه بر زجری که از حدّ باید تحمل کند باید زجر بیشتری را به دلیل گرما یا سرما تحمل کند در حالی که شارع فقط زجر حدّ را برای او معین کرده نه بیشتر از آن، دلیلی نداریم که زجر بیشتر را بر او تحمیل کنیم؛ لذا حد در تابستان در خُنکی هوا و در زمستان در موقع گرمی هوا اجرا می‌شود.
 در این که حدّ در شدت سرما و شدت گرما اجرا نمی‌شود اختلاف است که این حکم الزامی است یا این حکم استحبابی است. بعض فقها این حکم را الزامی می‌دانند به صورتی که اگر اجرای حکم در شدت گرما یا سرما صورت بگیرد و ضرری بیشتر از حدّ بر این شخص وارد شود مجری حکم ضامن آن ضرر خواهد بود. در ضمن این که ضرر بیشتر از حدّ بر شخصی که حدّ بر او واجب شده مجوز می‌خواهد ما چنین مجوزی نداریم.
 البته روایاتی هم در باب داریم که حدّ نباید در شدت گرما و شدت سرما اجرا شود.
 مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ صَفْوَانَ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَطِيَّةَ عَنْ هِشَامِ بْنِ أَحْمَرَ عَنِ الْعَبْدِ الصَّالِحِ علیه السلام قَالَ: كَانَ جَالِساً فِي الْمَسْجِدِ وَ أَنَا مَعَهُ- فَسَمِعَ صَوْتَ رَجُلٍ- يُضْرَبُ صَلَاةَ الْغَدَاةِ فِي يَوْمٍ شَدِيدِ الْبَرْدِ- فَقَالَ مَا هَذَا قَالُوا رَجُلٌ يُضْرَبُ فَقَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ فِي هَذِهِ السَّاعَةِ- إِنَّهُ لَا يُضْرَبُ أَحَدٌ فِي شَيْ‌ءٍ مِنَ الْحُدُودِ فِي الشِّتَاءِ- إِلَّا فِي أَحَرِّ سَاعَةٍ مِنَ النَّهَارِ- وَ لَا فِي الصَّيْفِ إِلَّا فِي أَبْرَدِ مَا يَكُونُ مِنَ النَّهَارِ. [3]
 حضرت امام کاظم علیه السلام در مسجد نشسته بودند مردی را در وقت نماز صبح در شدت سرما حدّ می‌زدند حضرت سؤال کردند چه خبر است؟ گفتند مردی را حدّ می‌زنند حضرت فرمودند سبحان الله در این وقت حدّ می‌زنند؛ همانا هیچ کس حدّی بر او جاری نمی‌شود در زمستان مگر در گرم‌ترین وقت روز، و در تابستان مگر در خُنک‌ترین وقت روز.
 وَ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِي دَاوُدَ الْمُسْتَرِقِّ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا قَالَ: مَرَرْتُ مَعَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام وَ إِذَا رَجُلٌ يُضْرَبُ بِالسِّيَاطِ- فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام سُبْحَانَ اللَّهِ- فِي مِثْلِ هَذَا الْوَقْتِ يُضْرَبُ- قُلْتُ لَهُ وَ لِلضَّرْبِ حَدٌّ قَالَ نَعَمْ- إِذَا كَانَ فِي الْبَرْدِ ضُرِبَ فِي حَرِّ النَّهَارِ- وَ إِذَا كَانَ فِي الْحَرِّ ضُرِبَ فِي بَرْدِ النَّهَارِ. [4]
 راوی می‌گوید کنار امام صادق علیه السلام عبور کردم و در آن هنگام مردی را با شلاق حدّ می‌زدند؛ امام صادق علیه السلام فرمودند سبحان الله در مثل این وقت حدّ زده می‌شود. راوی می‌گوید خدمت امام علیه السلام عرض کردم مگر حدّ زدن هم وقت دارد حضرت فرمودند بله در سرما حدّ، هنگام گرمای روز زده می‌شود و در گرما، حدّ در خُنکی هوا زده می‌شود.
 وَ عَنْهُ عَنْ مُعَلًّى عَنْ عَلِيِّ بْنِ مِرْدَاسٍ عَنْ سَعْدَانَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا قَالَ: خَرَجَ أَبُو الْحَسَنِ علیه السلام فِي بَعْضِ حَوَائِجِهِ- فَمَرَّ بِرَجُلٍ يُحَدُّ فِي الشِّتَاءِ- فَقَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ مَا يَنْبَغِي هَذَا- فَقُلْتُ وَ لِهَذَا حَدٌّ قَالَ نَعَمْ- يَنْبَغِي لِمَنْ يُحَدُّ فِي الشِّتَاءِ أَنْ يُحَدَّ فِي حَرِّ النَّهَارِ- وَ لِمَنْ حُدَّ فِي الصَّيْفِ أَنْ يُحَدَّ فِي بَرْدِ النَّهَارِ. [5]
 امام علیه السلام برای حاجتی از منزل خارج شدند به شخصی عبور کردند که در زمستان حدّ زده می‌شد فرمودند سبحان الله این شایسته نیست؛ راوی می‌گوید به حضرت عرض کردم مگر حدّ زدن هم وقت دارد حضرت فرمودند بله شایسته است در زمستان، حدّ هنگام گرمای روز زده شود و در تابستان، حدّ در خُنکی هوا زده شود.
 
 
 نکات اخلاقی
 اهمیت لباس در اسلام
 بحث لباس در اسلام بسیار حائز اهمیت است به طوری که در وسائل الشیعه بابی تحت عنوان «أَبْوَابُ لِبَاسِ الْمُصَلِّي» [6] مطرح شده که 64 باب دارد و بعد از آن بحث ‌ «أَبْوَابُ أَحْكَامِ الْمَلَابِسِ وَ لَوْ فِي غَيْرِ الصَّلَاةِ» [7] مطرح شده که 73 باب دارد.
 از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمودند: پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله مردى را ديدند كه موهاى ژوليده داشت؛ موهایش پراکنده و متفرق بودند؛ شانه نکرده بود؛ لباسش هم کثیف بود و حال مناسبی نداشت؛ پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله فرمودند: متعه کردن و نعمت‌هاى خدا را آشكار ساختن، جزء دين است.
 سَهْلُ بْنُ زِيَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ شَمُّونٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ مِسْمَعِ بْنِ عَبْدِ الْمَلِكِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ أَبْصَرَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله رَجُلًا شَعِثاً شَعْرُ رَأْسِهِ وَسِخَةً ثِيَابُهُ سَيِّئَةً حَالُهُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله مِنَ الدِّينِ الْمُتْعَةُ وَ إِظْهَارُ النِّعْمَةِ [8]
 روایات بسیاری داریم که هر گاه خداوند به بنده‌ایی نعمت داد دوست دارد آثار آن نعمت را در زندگیش ببیند.
 «...إِذَا أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَى عَبْدٍ بِنِعْمَةٍ أَحَبَّ أَنْ يَرَاهَا عَلَيْه...» [9]
 بنده در خاطرات خودم این جریان را نقل کرده‌ام که در سخت‌ترین شرائط و شلوغی‌ها که حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه قم تشریف آورده بودند و ایشان را در منزلی در خیابان ساحلی اسکان داده بودند قرار بود برای سخنرانی به مدرسه فیضیه بروند بنده مأموریتی پیدا کردم که قبل از سخنرانی مطلبی را به ایشان بگویم؛ در زدم حاج احمد آقا رضوان الله تعالی علیه در را باز کردند و فرمودند وارد شوید؛ خودم با چشمان خودم دیدم که در آن شرائط سخت حضرت امام جلوی آینه ایستاده بودند و خودشان را مرتب می‌کردند؛ ایشان خیلی در نظم ظاهری و و نظم لباس و عمامه و غیره مقید بودند.
 روزی حضرت امام مرحوم آیت الله هاشم آملی لاریجانی، پدر لاریجانی‌های رئیس قوه قضائیه و مقننه را می‌بیینند که در یک بقالی نشسته و داشته چیزی مثلا سیب زمینی، پیاز و یا از این قبیل جمع می‌کرده؛ حضرت امام دستی به شانه ایشان می‌زند و می‌گوید این جا قم است؛ و ردّ می‌شود؛ مرحوم آیت الله آملی لاریجانی از شخصیت‌های برجسته بودند ولی حضرت امام خواستند به ایشان گوشزد کنند که این جا مثل نجف نیست؛ در نجف عادی بوده که مراجع و علما و بزرگان خودشان کارهای سبک و ریز منزل را انجام می‌دادند ولی در قم کارهای پست و کوچک را برای بزرگان کسر شأن و شکست شخصیت می‌دانستند و البته در بعض روایات هم داریم که کارهای ریز و جزئی را خودتان عهده دار نشوید و به دیگران واگذار کنید و از این که مردم حرف بزنند نباید ترسید انسان باید وظیفه‌ی خودش را انجام دهد بالأخره انسان هر کاری که بکند مردم حرف دارند که در مورد او بزنند به این‌ها نباید اعتنا کرد.
 در روایتی امام هادی علیه السلام از امام صادق علیه السلام نقل می کنند که حضرت فرمودند: خداوند زیبایی و زیبا بودن را دوست دارد و هر گاه خداوند به بنده‌ایی نعمت داد دوست دارد آثار آن نعمت را در زندگیش ببیند. و فقر و خود را فقیر نشان دادن را دوست ندارد. از حضرت سؤال کردند چگونه خداوند دوست دارد آثار نعمتش را در بنده اش ببیند؟ مقصود چیست؟ حضرت فرمودند: لباسش را تمیز کند و از بوی خوش استفاده کند و خانه‌اش را سفید کاری کند؛ یعنی خانه‌اش کاه گلی و تاریک نباشد؛ و در خانه‌اش را تمیز کند؛ فناء به معنای دم در منزل است و قبل از تاریکی هوا، قبل از این که خورشید غروب کند لامپ‌ها و چراغ‌هایش را روشن کند که باعث از بین رفتن فقر و افزایش روزی می‌شود.
 الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدٍ الطُّوسِيُّ فِي الْأَمَالِي عَنْ أَبِيهِ عَنِ الْفَحَّامِ عَنِ الْمَنْصُورِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْهَادِي علیه السلام عَنْ آبَائِهِ عَنِ الصَّادِقِ علیه السلام قَالَ: إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْجَمَالَ وَ التَّجَمُّلَ- وَ يَكْرَهُ الْبُؤْسَ وَ التَّبَاؤُسَ- فَإِنَّ اللَّهَ إِذَا أَنْعَمَ عَلَى عَبْدٍ نِعْمَةً- أَحَبَّ أَنْ يَرَى عَلَيْهِ أَثَرَهَا قِيلَ كَيْفَ ذَلِكَ- قَالَ يُنَظِّفُ ثَوْبَهُ وَ يُطَيِّبُ رِيحَهُ- وَ يُجَصِّصُ دَارَهُ وَ يَكْنُسُ أَفْنِيَتَهُ- حَتَّى إِنَّ السِّرَاجَ قَبْلَ مَغِيبِ الشَّمْسِ- يَنْفِي الْفَقْرَ وَ يَزِيدُ فِي الرِّزْقِ. [10]
 این‌ها ظواهر نظم زندگی انسان است و نباید بگوید زهد است و تقواست و این مسائل را کنار بگذارد این‌ها دستورات اسلامی برای رعایت نظم است.


[1] وسائل الشيعة جلد صفحه 24 و 25باب 9 از أَبْوَابُ مُقَدِّمَاتِ الْحُدُودِ وَ أَحْكَامِهَا الْعَامَّةِ‌ حدیث 1
[2] وسائل الشيعة جلد صفحه 22 و 23باب 8 از أَبْوَابُ مُقَدِّمَاتِ الْحُدُودِ وَ أَحْكَامِهَا الْعَامَّةِ‌ حدیث 1
[3] وسائل الشيعة جلد صفحه 21 باب 7 از أَبْوَابُ مُقَدِّمَاتِ الْحُدُودِ وَ أَحْكَامِهَا الْعَامَّةِ‌ حدیث 1
[4] وسائل الشيعة جلد صفحه 21 و 22 باب 7 از أَبْوَابُ مُقَدِّمَاتِ الْحُدُودِ وَ أَحْكَامِهَا الْعَامَّةِ‌ حدیث 2
[5] وسائل الشيعة جلد صفحه 22 باب 7 از أَبْوَابُ مُقَدِّمَاتِ الْحُدُودِ وَ أَحْكَامِهَا الْعَامَّةِ‌ حدیث 3
[6] وسائل الشيعة، جلد، صفحه: 343‌ تا 465
[7] وسائل الشيعة، جلد، صفحه: 465‌ تا جلد 5، صفحه 116
[8] الكافي (ط - الإسلامية)، جلد، صفحه: 439‌
[9] وسائل الشيعة، جلد‌ 5، صفحه: 7 أَبْوَابُ أَحْكَامِ الْمَلَابِسِ وَ لَوْ فِي غَيْرِ الصَّلَاةِ‌ باب 1 حدیث 3
[10] وسائل الشيعة، جلد ، صفحه: 7 أَبْوَابُ أَحْكَامِ الْمَلَابِسِ وَ لَوْ فِي غَيْرِ الصَّلَاةِ‌ باب 1 حدیث 9

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo