< فهرست دروس

درس طب استاد ضیائی

88/07/12

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: طب اسلامی
خداوند متعال دو ویژگی خاص دارد: یکی اینکه نور آسمان و زمین است. الفاظ خداوند نور است و ذات و صفات او نور است در نتیجه معصومین نیز که از ناحیه ی او هستند نور می باشند. در پرتو همه چیز قابل نور است بنا بر این باید منبع نور را شناخت و واسطه های این منبع را شناخت.
ویژگی دوم خداوند این است که خداوند ظاهر است ﴿هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ‌[1] مردم غالبا چشمشان به ظواهر است و یادشان می رود که اگر اشیاء را می بینند به سبب نور خورشید و لامپ و مانند آن است. آنها غالبا به خود منبع نوع دقت نمی کنند. بنا بر این مردم به مظاهر توجه می کنند ولی از خود ظاهر غالب هستند. بر این اساس به مخلوقات خداوند نگاه می کنند ولی چه بسا از خود خداوند غافل هستند. اگر انسان به مظاهر بسنده کند اثر وضعی آن این است که یادش می رود که باید به خداوند توکّل کند. ولی انسان واقع بین هرچه می بیند به خداوند منتقل می شود.
بر این اساس طبیب واقعی و حبیب واقعی همان خداوند است. همان خدایی که منبع نور آسمان و زمین است همان خداوند طبیب و شافی می باشد. چنین خدایی برای فیوضات خود واسطه قرار داده است که همان معصومین می باشند. در روایات است که رسول خدا (ص) طبیبی بود که دوار بطبّه بود.
هیچ عمل خوبی بدون پذیرش ولایت اثربخش نیست. در آیات مختلفی دستوراتی در مورد طب اسلامی و وحیانی آمده است. مثلا خداوند در قرآن می فرماید: همه باید حلال خور باشند و از غذاهای طیب استفاده کنند: ﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُلُوا مِنْ‌ طَيِّباتِ‌ ما رَزَقْناكُم‌[2]
به خطاب خاص در سوره ی بقره می فرماید: ﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُلُوا مِنْ‌ طَيِّباتِ‌ ما رَزَقْناكُمْ وَ اشْكُرُوا لِلَّه﴾‌[3] یعنی اگر می خواهید توان شکر صحیح داشته باشید باید از غذای طیب و حلال استفاده کنید.
سپس در خطابی عام به تمام معصومین دستور خوردن غذای طیب داده می فرماید: ﴿يا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّباتِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً إِنِّي‌ بِما تَعْمَلُونَ‌ عَليمٌ‌[4] بنا بر این پیامبران برای تبلیغ صحیح به غذای پاک و طیب احتیاج دارند.

انسان نباید توانایی های خدادادی خود را صرف لغویات کند و عمر خود را به بطالت بگذارد که اینکه خداوند می فرماید: ﴿وَ الَّذينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ[5]‌ انسانی که مبتلا به لغو و حرام شده است بقیه را نیز به همین کارها دعوت می کند.
انسان باید در انجام هر کاری که تصمیم به انجام دارد به یاد خداوند بیفتد و اگر خداوند راضی بود آن را انجام دهد و الا ترک کند. چنین بنده ای عبد شکور می شود.

مبانی کاربردی طب اسلامی سه چیز است:
1.وقایه که همان پیشگیری است.
2.علاج که همان درمان است.
3.شفاء یعنی عدم بازگشت بیماری تا آخر عمر.
اکثر متخصصین بین علاج و شفاء فرق نمی گذارند و حال آنکه اشتباه است.

مبانی رفتاری طب اسلامی دو چیز است:
1.رحم به بیمار. کما اینکه در روایات است که رحم کن تا به شما رحم شود. یعنی هم خالق و هم مخلوق به تو رحم کنند.
2.امید دادن به بیمار

مبانی ارتباطی و روابط عمومی بین طبیب و بیماری سه چیز است:
1.دکتر نسبت به بیمارش خیرخواه باشد و هکذا مریض نسبت به پزشک یعنی حقوق او را پرداخت کند.
2.رعایت حقوق یکدگر مثلا پزشک متخصص و متعهد باید حرف مریض را خوب گوش کند و او را خوب معاینه کند. مریض هم باید به دستورات آن به خوبی عمل کند.
3.حس اعتماد به نفس در پزشک و بیمار و هر دو به یکدگر اعتماد متقابل داشته باشند. باید به همدیگر احترام بگذارند.

مبانی درمانی طب اسلامی:
1.تشخیص بیماری به موقع، در کمترین زمان و با کمترین هزینه باشد.
2.هدف درمان و طبابت مریض و جلب رضایت خداوند باشد.
3.به کار گیری صحیح درمان و حرف شنوی توسط بیمار.

مبانی اخلاقی طب اسلامی:
1.باید امید به بیمار داده شود.
2.طبابت موجب ایجاد فقر به خانواده ها نشود.
3.پزشک متخصص غرور علمی نداشته باشد و الا به کبر و عُجب مبتلا می شود و در اجرای درمان به اشتباه می رود.
4.پزشک باید با بیماری ملاطفت داشته باشد و به او با محبت رفتار کند.
5.درمان بدون خشونت و تا جایی که امکان دارد بدون جراحی انجام شود. در روایت است که فردی نزد رسول خدا (ص) آمد و بیماری خاصی داشت و رسول خدا (ص) دستوری دادند که اگر رعایت کند خوب می شود او اهمیت نداد و نزد پزشکی یهودی رفت و جراحی کرد و در روایت آمده است که رسول خدا (ص) از آن کار خوشش نیامد.
خود پزشک هرقدر حاذق باشد باید بدانند، قدرتش، علمش، دیدش و اعضاء و جوارحش محدود است. او نسبت به خداوند فقیر محض است و در واقع فقیری هست که در خدمت فقیر دیگر درآمده است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo