< فهرست دروس

درس طب استاد ضیائی

88/10/19

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تبخال
تبخال بر اثر نوعی ویروسی به نام هرتس سیمپلکس ایجاد می شود و معمولا در کنار لب به وجود می آید. تبخال بعد از چند ساعت گزگز و خارش، در کنار لب ها تاول های کوچکی ایجاد می شود که سپس ترکیده، بعد از یک هفته از بین می روند.
تبخال بیماری مسری است و از طریق تماس مستقیم مانند بوسیدن به فرد منتقل می شود.
در درمان تبخال در طب جدید داروی شیمیایی به صورت کرم تجویز می شود که در نتیجه دوره ی بیماری کوتاه تر می شود. در پزشکی جدید پیشگیری خاص و درمان واقعی برای آن وجود ندارد.

در بحث فرهنگ آموزش در فرهنگ و مدیریت آن هر دو باید همزمان وجود داشته باشد تا در نتیجه، پیشرفت فرهنگی در همه ی زمینه ها اعم از علمی، اقتصادی، تربیتی، اخلاقی، دینی، فنی و غیره رخ دهد.
تقلید یک پدیده ی کلی در تمامی افراد بشر است زیرا تقلید راه مؤثر برای یادگیری مطالب و اعمال جدید می باشد. تقلید در زندگی فردی و اجتماعی یک ضرورت است و در سراسر زندگی انسان وجود دارد و مفیدترین غریزه ی زندگی است و سرآغاز حرکت و پیشرفت در زندگی می باشد. هیچ انسانی وجود ندارد که از تقلید بهره نگرفته باشد بنا بر این هر انسانی احتیاج به مربی دارد. مثلا کودک نوزاد به تدریج حرکات مادرش را تقلید می کند. تقلید در سنین مختلف متفاوت می شود در نتیجه عوامل تقلید نیز متفاوت می شود. مثلا تقلید نوزاد از مادر در واقع به شکل برانگیختن عاطفه است.
در اطفال و کودکان تقلید به شکل هماهنگی در انجام کار است. تقلید در زیر دو سالگی غالبا از طریق آواشناسی و تنظیم صورت کودک با بزرگتر است.
در محیط های بزرگتر نیز تقلید به شکل انجام دادن دستورات مافوق انجام می گیرد.
اگر کسی بخواهد تقلید صحیحش مصداق واقعی و خارجی پیدا کند ابتدا باید ببیند که آیا توان انجام کاری را دارد تا در نتیجه از ما فوق خود تقلید کند یا نه و الا سرمایه را معطل کرده یا از بین می برد. بنا بر این در روایات شیعه است که گاه فقراء و مساکین بیشتر از افراد متمول ریخ و پاش می کنند (زیرا برای کارهای خود برنامه ریزی دقیق ندارند.)
در بحث عرفان و اخلاق عملی و مانند آن هم انسان باید ابتدا میزان توان خود را بداند و بعد گام بردارد و اگر بدون آگاهی عمل کند به نتیجه نمی رسد.
تقلید نادرست گاه به شکل تقلید کارهای بد از افراد نادرست است یا تقلید از فردی جاهل است یا تقلید از همطراز است که دانش بیشتری ندارد.
در بحث مکاسب ابتدا باید کارشناسی صورت گیرد، بعد کار آموزی سپس کاردانی و بعد کاریابی و بعد پیگیری کار و بعد کسب تجربه از دیگران و بعد علاقه به کار به نحو مستمر باشد و بعد باید شور و شوق در انجام کار وجود داشته باشد و دیگر اینکه اگر کاری که انسان انجام می دهد در بعد اقتصادی است باید دارای توجیه کار اقتصادی باشد و دهم بازاریابی است که در نتیجه کار پیشرفت می یابد. بنا بر این انسان باید ابتدا استعداد خود را بشناسد و بعد فرصت های زندگی را شناسایی کند.

انسان های در فتنه های زمان باید با کمک به کلمات معصومین به قرآن روی آورد. انسان نباید از دین برداشت شخصی داشته باشد زیرا بسیاری از این آیات و روایات به شکل رموز و کنایه و مانند آن است که باید در فهم آن به متخصصین مانند مجتهد جامع الشرایط مراجعه کرد.
فتنه خود علل مختلفی دارد از جمله پیروی از هوای نفس است. اگر هر کسی از من که من شیطان است سخن بگوید زیر مجموعه های باطل نمودار می شود که از جمله میل به دنیا که سرچشمه ی همه ی گناهان است رخ می دهد. همچنین است حب جاه و مقام، ریاست طلبی، شهرت طلبی و مانند آن.
علت دوم در پیدایش فتنه کسانی هستند که از کفار تبعیت می کنند. گاه در لباس افراد محترم جامعه خود را نشان می دهند که مردم سخنان ایشان را گوش فرا دهند.
علت سوم این است که بعضی از افراد باطل را در قالب حق ارائه می دهند. یعنی عملی که انجام می دهند پوسته و بهره ای از حق دارد ولی درون آن باطل است. گاه این کار را با تخریب شخصیت ها انجام می دادند. این مانند همان چیزی بود که در مورد امیر مؤمنان علی علیه السلام رخ داد که وقتی گفتند ایشان در مسجد شهید شد جمعی گفتند مگر علی نماز هم می خواند.
گاه نیز هدف را ترور می کنند. مثلا از کارهایی که امام سجاد علیه السلام و حضرت زینب سلام الله علیها انجام داد این بود که نگذاشتند یزید و اطرافیان او هدف امام حسین علیه السلام را ترور کنند. امروزه نیز فضاسازی مجازی دشمن بر این قرار گرفته است که عمل به قرآن و فرهنگ عاشورا را از مردم جدا کنند زیرا اعتراف کرده اند مادامی که این دو در میان مسلمانان باشد نمی توان آنها را شکست داد.
از دیگر علل ایجاد فتنه شناسایی مهره های تازه مسلمان و کسانی که دین و ایمانشان قوی نیست می باشد. چنین افرادی از همان دانش اندک خود بهره گرفته علیه دین به کار می برند.
از دیگر عوامل فتنه، بی دقتی از نخبگان است که در نتیجه عدم دقت در کردار و رفتار خود ایجاد آسیب می کنند. البته دین هر نوع نخبه ای را تأیید نمی کند بلکه کسی نخبه است که در کنار علم و دانش، دین محور نیز باشد. مثلا انسانی که خودش فحاش است حتی اگر در علم اخلاق دانش فراوان هم داشته باشد نمی تواند نخبه محسوب شود.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo