درس طب استاد ضیائی
88/12/23
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: شناخت جسم، روان و
روح
انسان از سه جزء جسم، روان و روح تشکیل شده است. بنا بر این باید سموم و آسیب هایی که به این سه ضرر می زند را باید دفع و رفع می کند. زیرا بقاء سموم و نگهداری آن در بدن انسان موجب بروز عوارض سویی می شود. مثلا اگر کسی کلیه هایش از کار بیفتد اوره که همان نمک سمی خون است در او بالا می رود که خود عوارض سوء دیگری به همراه دارد. باید در مورد سموم، تخلیه ی کامل انجام داد.
در روان و روح هم باید همین کار را انجام داد. اگر روح انسان غیر متعالی، جن زده، شیطان صفتانه و از ارواح خبیثه بود باید آن را درمان کند. از جمله بیماری های روحی این است که قلب انسان مشغول به غیر خدا باشد. در اینجا ابتدا باید سموم را تخلیه کرد.
بعد باید به سراغ تعبیه رفت که کسب خوبی ها است. بنا بر این اول باید محرمات را ترک کرد و بعد به سراغ واجبات رفت. حتی محرمات صغیره را نیز باید ترک کرد. بنا بر این ابتدا باید زیرساخت و فونداسیون را قوی کرد و بعد ساختمان را روی آن بنا کرد.
اعضاء دستگاه ادراری بدن عبارتند از: کلیه ها، لگن چه، حالب ها، مثانه و پیشابراه که لوله ای است که از مثانه خارج می شود و از ادرار از طریق آن به خارج منتقل می شود. طول پیشابراه در مرد بیست و پنج تا بیست و شش سانتی متر است و در زنان پانزده تا شانزده سانتی متر است. در مردان پیشابره برای خروج منی و مایعات پروستات هم استفاده می شود که عبارتند از: ادرار، منی، اسپرم به نوع مرکب و مایعات مغذی و ضد عفونی کننده ی آن.
در زنان چون پیشابراه به مقعد نزدیک می شود از این رو عفونت های ادراری در آنها بیشتر است.
کلیه ها مسئولیت جدا کردن مواد زائد از خون را به عهده دارند یعنی خون کثیف وارد کلیه می شود و در آنجا اوره و کراتین از آن جدا می شود و ادرار به لگنچه و بعد حالب و بعد وارد مثانه می شود. وقتی دو سوم مثانه پر شود آلارم برای تخلیه داده می شود.
یکی از سموم در محیط خانواده غضب بیجا و بی تفاوتی و افسردگی است. همچنین است توقعات بیجا، تحقیر یکدگر، نکته سنجی و مانند آن.
نباید به غفلت بی جا مرتکب این مشکلات شد. محبت در بین اعضاء خانواده و اجتماعات دیگر باید بدون توقع باشد که این محبت موجب مودّت و رحمت است. مودّت و احسان با مردم بسیار مهم است و در روایات است که نیمی از عقل کاربردی است و در فرمایش امام امیر مؤمنان علیه السلام آمده است که احسان به مردم رأس الایمان است. در رأس این احسان، محبت به پدر و مادر است و بهترین آن به این است که بدون اینکه ابوین حاجت خود را بیان کنند، انسان آنها را رفع کند.
در میان مادی گرایان محبت همراه با توقع است یعنی در مقابل آن انتظار دریافت چیزی دارند. محبت در میان آنها ظاهرسازی است و واقعیت ندارد. به همین دلیل خانواده در میان آنها استحکام ندارد.
از نظر روانی، زن احساس دلبری و محبوبیت است و شوهر نیز احساس مقبولیت دارد یعنی زن و بچه های او، او را به عنوان شوهر و پدر قبول داشته باشند. بنا بر این اگر شوهر به همسرش نفقه می دهد باید از باب انجام وظیفه باشد نه اینکه در مقابل آن چیزی از همسرش توقع داشته باشد. اگر هم به همسر خود می گوید: دوستت دارم باید این دوستی واقعی باشد نه صرف ظاهر سازی.
زن هم باید حواسش جمع باشد که شوهر خود را تحقیر نکند و او را قبول داشته باشد و از او نباید خرده سنجی کند. زن باید به شوهرش افتخار کند و وقتی شوهرش از خانه بیرون می رود باید او را بدرقه کند و وقتی به خانه می آید به استقبال او رود.
یکی از صفات زن خوب این است که مطیع امر شوهر خود باشند البته اگر شوهر مطیع ولایت باشد و امر و نهی او بر اساس حکم الهی باشد.
زن باید کارهای عاطفی و نرم را انجام دهد ولی مرد برای کارهای بیرون و سخت و کارهایی است که احتیاج به توان دارد. بنا بر این شوهر باید هیبت داشته باشد و زن نیز باید لطافت خود را حفظ کند.
بهترین ازدواج ها آسان ترین ازدواج است یعنی نباید در ازدواج سخت گیری کرد و نباید توقعات را در آن بالا برد. انسان بعد از ازدواج از من، تبدیل به ما می شود یعنی دیگر تا رفتن به بهشت نباید تکروی کند بلکه باید با همسفر به بهشت برود.
باید مصرف در خانه و خانواده به شکل صحیح باشد نه بخل در آن وجود داشته باشد نه اسراف و تبذیر.
غریزه ی مرد نیاز و طلب است به همین دلیل امیر مؤمنان علی علیه السلام می فرماید: نیش زن هرچند نیش است ولی مرد از آن نیش بی نیاز نیست.
غریزه ی زن نیز جلوه و ناز است. در اینجا اسلام دستور می دهد که این جلوه باید مخصوص شوهر باشد و بس. همچنین نباید این ناز جنبه ی اسراف به خود بگیرد یعنی مثلا زن تقاضای زر و زیور و لباس های خارج از توان شوهر و عرف را داشته باشد.
هنر یک زن این است که نبض شوهرش در دست او باشد و همواره شوهر خود را جذب کند و به گونه ای عمل کند که مرد مبتلا به چشم چرانی نشود.
همچنین مرد نیز باید انتظارات زن خود را برآورده کند که در روایات است که گاه که زن به زنا مبتلا می شود این گناه به گردن شوهر است. شوهر نیز باید در خانه تمییز باشد و به نیازهای همسرش توجه داشته باشد. در روایات است که اگر شوهر تمیز و نظیف نباشد، ممکن است همسر او مبتلا به زنا شود.
انسان از سه جزء جسم، روان و روح تشکیل شده است. بنا بر این باید سموم و آسیب هایی که به این سه ضرر می زند را باید دفع و رفع می کند. زیرا بقاء سموم و نگهداری آن در بدن انسان موجب بروز عوارض سویی می شود. مثلا اگر کسی کلیه هایش از کار بیفتد اوره که همان نمک سمی خون است در او بالا می رود که خود عوارض سوء دیگری به همراه دارد. باید در مورد سموم، تخلیه ی کامل انجام داد.
در روان و روح هم باید همین کار را انجام داد. اگر روح انسان غیر متعالی، جن زده، شیطان صفتانه و از ارواح خبیثه بود باید آن را درمان کند. از جمله بیماری های روحی این است که قلب انسان مشغول به غیر خدا باشد. در اینجا ابتدا باید سموم را تخلیه کرد.
بعد باید به سراغ تعبیه رفت که کسب خوبی ها است. بنا بر این اول باید محرمات را ترک کرد و بعد به سراغ واجبات رفت. حتی محرمات صغیره را نیز باید ترک کرد. بنا بر این ابتدا باید زیرساخت و فونداسیون را قوی کرد و بعد ساختمان را روی آن بنا کرد.
اعضاء دستگاه ادراری بدن عبارتند از: کلیه ها، لگن چه، حالب ها، مثانه و پیشابراه که لوله ای است که از مثانه خارج می شود و از ادرار از طریق آن به خارج منتقل می شود. طول پیشابراه در مرد بیست و پنج تا بیست و شش سانتی متر است و در زنان پانزده تا شانزده سانتی متر است. در مردان پیشابره برای خروج منی و مایعات پروستات هم استفاده می شود که عبارتند از: ادرار، منی، اسپرم به نوع مرکب و مایعات مغذی و ضد عفونی کننده ی آن.
در زنان چون پیشابراه به مقعد نزدیک می شود از این رو عفونت های ادراری در آنها بیشتر است.
کلیه ها مسئولیت جدا کردن مواد زائد از خون را به عهده دارند یعنی خون کثیف وارد کلیه می شود و در آنجا اوره و کراتین از آن جدا می شود و ادرار به لگنچه و بعد حالب و بعد وارد مثانه می شود. وقتی دو سوم مثانه پر شود آلارم برای تخلیه داده می شود.
یکی از سموم در محیط خانواده غضب بیجا و بی تفاوتی و افسردگی است. همچنین است توقعات بیجا، تحقیر یکدگر، نکته سنجی و مانند آن.
نباید به غفلت بی جا مرتکب این مشکلات شد. محبت در بین اعضاء خانواده و اجتماعات دیگر باید بدون توقع باشد که این محبت موجب مودّت و رحمت است. مودّت و احسان با مردم بسیار مهم است و در روایات است که نیمی از عقل کاربردی است و در فرمایش امام امیر مؤمنان علیه السلام آمده است که احسان به مردم رأس الایمان است. در رأس این احسان، محبت به پدر و مادر است و بهترین آن به این است که بدون اینکه ابوین حاجت خود را بیان کنند، انسان آنها را رفع کند.
در میان مادی گرایان محبت همراه با توقع است یعنی در مقابل آن انتظار دریافت چیزی دارند. محبت در میان آنها ظاهرسازی است و واقعیت ندارد. به همین دلیل خانواده در میان آنها استحکام ندارد.
از نظر روانی، زن احساس دلبری و محبوبیت است و شوهر نیز احساس مقبولیت دارد یعنی زن و بچه های او، او را به عنوان شوهر و پدر قبول داشته باشند. بنا بر این اگر شوهر به همسرش نفقه می دهد باید از باب انجام وظیفه باشد نه اینکه در مقابل آن چیزی از همسرش توقع داشته باشد. اگر هم به همسر خود می گوید: دوستت دارم باید این دوستی واقعی باشد نه صرف ظاهر سازی.
زن هم باید حواسش جمع باشد که شوهر خود را تحقیر نکند و او را قبول داشته باشد و از او نباید خرده سنجی کند. زن باید به شوهرش افتخار کند و وقتی شوهرش از خانه بیرون می رود باید او را بدرقه کند و وقتی به خانه می آید به استقبال او رود.
یکی از صفات زن خوب این است که مطیع امر شوهر خود باشند البته اگر شوهر مطیع ولایت باشد و امر و نهی او بر اساس حکم الهی باشد.
زن باید کارهای عاطفی و نرم را انجام دهد ولی مرد برای کارهای بیرون و سخت و کارهایی است که احتیاج به توان دارد. بنا بر این شوهر باید هیبت داشته باشد و زن نیز باید لطافت خود را حفظ کند.
بهترین ازدواج ها آسان ترین ازدواج است یعنی نباید در ازدواج سخت گیری کرد و نباید توقعات را در آن بالا برد. انسان بعد از ازدواج از من، تبدیل به ما می شود یعنی دیگر تا رفتن به بهشت نباید تکروی کند بلکه باید با همسفر به بهشت برود.
باید مصرف در خانه و خانواده به شکل صحیح باشد نه بخل در آن وجود داشته باشد نه اسراف و تبذیر.
غریزه ی مرد نیاز و طلب است به همین دلیل امیر مؤمنان علی علیه السلام می فرماید: نیش زن هرچند نیش است ولی مرد از آن نیش بی نیاز نیست.
غریزه ی زن نیز جلوه و ناز است. در اینجا اسلام دستور می دهد که این جلوه باید مخصوص شوهر باشد و بس. همچنین نباید این ناز جنبه ی اسراف به خود بگیرد یعنی مثلا زن تقاضای زر و زیور و لباس های خارج از توان شوهر و عرف را داشته باشد.
هنر یک زن این است که نبض شوهرش در دست او باشد و همواره شوهر خود را جذب کند و به گونه ای عمل کند که مرد مبتلا به چشم چرانی نشود.
همچنین مرد نیز باید انتظارات زن خود را برآورده کند که در روایات است که گاه که زن به زنا مبتلا می شود این گناه به گردن شوهر است. شوهر نیز باید در خانه تمییز باشد و به نیازهای همسرش توجه داشته باشد. در روایات است که اگر شوهر تمیز و نظیف نباشد، ممکن است همسر او مبتلا به زنا شود.
