< فهرست دروس

درس طب استاد ضیائی

92/07/08

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: آب آشامیدنی و دارویی شفابخش
در روایات شیعه آمده است که اگر کسی با شکم گرسنه خرما بخورد و در بعضی از اقوال آمده است که اگر کسی با شکم گرسنه حلوا خرمایی بخورد برای اینکه دچار شقاق و ترک خوردگی معده نشود و حرارت داخلی معده ی او بیش از اندازه بالا نرود، مختصری بعد از آن آب بخورد.
همچنین اگر انسان بعد از غذای چرب نباید آب بنوشد و اگر چنین کند مستحب است که بعد از آن سه لقمه غذا بخورد زیرا وزن مخصوص آب از غذا کمتر است و بالا می ایستد در نتیجه حالت سرسوزه و ریفلاکس معده که همان برگشت اسید معده به مری است بیشتر می شود.
هنگامی که سن انسان به چهل سالگی رسیده است نباید غذای چرب بخورند و مخصوصا اگر شب باشد و شام هم دیر وقت میل شده باشد نباید زود بخوابند بلکه باید قدم بزنند تا چربی های اضافی سوخته شده از بدن دفع شود و اگر چنین نکنند به مرگ های ناگهانی از جمله سکته و مانند آن دچار می شود.
از هندوانه، انواع چای ها و نوشیدنی ها قبل و بعد از غذا باید پرهیز کرد زیرا موجب سوء هاضمه و تخمه و سردل می شود. ولی گاه بعضی از میوه ها مانند انار شیرین، خربزه، خرما و سیب اگر قبل از غذا میل شود خوب است و به هضم غذا کمک می کند. البته اگر کسی در خوردن خربزه زیاده روی کند و مخصوصا اگر در صبح ناشتا باشد به بیماری عفونی جذام مبتلا می شود.
داروها گاه مفرده است و گاه مرکبه. داروی مفرده به ظاهر یک چیز است مانند پیشگیری و درمان با آب سالم و یا آب جوش ولرم و یا با خرما و یا با عناب هر کدام به تنهایی.
اگر کسی فشار خون پائین دارد (زیر نه) بعد از هر غذا باید هفت عدد خرما بخورد.
اگر کسی به پوکی استخوان مبتلا است و یا اگر عضلات بدنش شل است و درد می کند و با کوچکترین تحرکی عضلاتش می گیرد این علامت آن است که کلسیم بدنش کم است. خرما سرشار از املاحی از جمله کلسیم می باشد. در بیست و چهار ساعت چهارده عدد خرما برای این منظور مفید است. به همین دلیل در روایت است که اگر جیره ی غذایی کسی خرما نباشد گویا غذای کاملی در منزل او یافت نمی شود.
خرما پیشگیری و درمان سوء تغذیه می کند.
اگر کسی خون بدنش کم است یا اگر خونش صالح نیست و مقدار خون تمیزش کم است از عناب باید استفاده کند. برای رفع عوارض عناب بهتر است آن را با عسل طبیعی استفاده کنند.
در روایتی آمده است که فرعون تصمیم داشت کل امت حضرت موسی علیه السلام که شش هزار و اندی بودند را نابود کند. او به ظاهر مجلس جشنی در روز یکشنبه برقرار کرد و غذایی مسموم را به آنها ارائه کرد. حضرت موسی از طریق وحی متوجه شد و یک پادزهر طبیعی که دارویی مرکبه بود درست کرد و به مقدار سر سوزن به هر یک از آن شش هزار نفر داد. آنها از قبل که این دارو را دریافت کرده بودند توسط غذا مسموم نشدند.
این دارو موجب بهبودی از تمامی امراض و عدم تعادل روانی و آشفتگی ذهنی و دردهای مختلف می شود.
این دارو به این گونه است که جزئی از سیری که با پوست همراه است را می گیرند (که معادل چهار رطل است که هر رطلی برابر با 408 گرم می باشد.) سپس سیرها را جدا جدا می کنند ولی آنها را له و یا خورد نمی کنند (زیرا پیازچه ها اگر له شوند زود در مقابل هوا باکترایی و فاسد شده و موجب مسمومیت غذایی شده تولید شکم پیچه و دل درد می شوند. حتی پیاز گل ارکیده و مانند آن هم نباید در معرض هوا قرار گیرند. پیاز گل ارکیده برای تولید اسپرم مفید است که بدین منظور باید آن را خورد کرد و با نیم کیلو روغن زیتون هم زد و هر روز صبح یک قاشق مرباخوری از آن بخورند.)
سپس آن سیرها را در طنجیر (ظرف دارو) یا در قدح قرار می دهند (که در روایت محل بحث کنایه از ظرف سنگی است البته ظروف سربی، آلمینیومی و پلاستیکی خطرناک است و تولید سرطان و سایر امراض می کند. قدح در زبان عرب به ظرف خالی می گویند ولی اگر پر باشد به آن کأس گفته می شود) سپس آن را با آتش ملایم حرارت می دهیم. (البته می توان آن را داخل شیشه گذاشت و آن را داخل آبجوشی که در ظرف دیگری است قرار داد.) سپس روی آن از روغن گاو می ریزند (روغن کرمانشاهی زرد) تا جایی که سیرها در آن روغن قوطه ور شوند و روغن، آنها را فرا گرفته کمی بالاتر از آن بیاید سپس با آتش نرم طبخ شود تا روغن در سیر با پوست نفوذ کند (اگر شعله ی آتش زیاد باشد یا ته می گیرد و یا میسوزد که هر دو مضر است و سرطان زا است. همچنین حرارت بیش از اندازه، غذا را سریع تر طبخ نمی کند بلکه موجب تبخیر سریع می شود و غذا قوام نیامده مغز پخت هم نمی شود). سپس باز دیگر از همان روغن روی آن بریزند تا اینکه باز جذب سیر شود و این را تا جایی تکرار می کنند که سیر، اشباع شود. سپس روی او شیر دوشیده شده ی تازه می ریزند. (اگر گاو از نظر ژنتیکی قهوه ای باشد بهتر است. چنین شیری موجب ازدیاد حافظه می شود و اگر گاو بیماری ندارد لازم نیست آن را بجوشانند) سپس آن را با آتش ملایم می پزند تا جایی که دیگر بیشتر جذب سیر نشود. البته بهتر است که گاو مزبور، گاوی باشد که نوزادش تازه به دنیا آمده باشد و یک ماه را نگذرانده باشد.
سپس عسل طبیعی را گرفته و از موم تمیز می کنند و جداگانه روی آتش حرارت می دهند. سپس آن را روی سیرهای مزبور می ریزند سپس گرما می دهند و سپس دانه ی حبة السوداء (شونیز) را به مقدار ده درهم (هر درهم سه ممیز چهار دهم گرم است) آسیاب می کنند (البته آسیاب برقی چون میدان مغناطیسی تولید می کند آهن آرد را کم می کند بنا بر این بهتر است با سنگ و مانند آن آنها را آسیاب کرد.) البته نباید گرد شونیز حاوی آشغال و مانند آن باشد بلکه باید کاملا صاف شده باشد. سپس به مقدار پنج درهم از فلفل و مرزنجوش را گرفته و آرد می کنند و همه را در ظرف مزبور می ریزند. سپس آنها را مانند خرمایی که در روغن درست می کنند و در ظرفی تمیز و در بسته نگه می دارند. حتی نباید در معرض جریان هوا باشد. البته قبل از آن کسی که دستش تمیز است داخل آن ظرف را با روغن مزبور چرب کند سپس به مدت چهل شبانه روز آن را زیر جوی سبوس دار یا خاک پاک طاهر قرار دهد و شخص بیمار از آن به مقدار یک دانه ی نخود بخورد.

طب الأئمة عليهم السلام‌ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرِ بْنِ عَلِيٍّ الْبُرْسِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى الْبَابِيِّ وَ كَانَ بَاباً لِلْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ وَ كَانَ الْمُفَضَّلُ بَاباً لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ ع قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى الْأَرْمَنِيُّ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ سِنَانٍ السِّنَانِيُّ الزَّاهِرِيُّ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنِي الْمُفَضَّلُ بْنُ عُمَرَ قَالَ حَدَّثَنِي الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ ع قَالَ هَذَا الدَّوَاءُ دَوَاءُ مُحَمَّدٍ ص وَ هُوَ شَبِيهٌ بِالدَّوَاءِ الَّذِي أَهْدَاهُ جَبْرَئِيلُ الرُّوحُ الْأَمِينُ إِلَى مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ ع إِلَّا أَنَّ فِي هَذَا مَا لَيْسَ فِي ذَلِكَ مِنَ الْعِلَاجِ وَ الزِّيَادَةِ وَ النُّقْصَانِ وَ إِنَّمَا هَذِهِ الْأَدْوِيَةُ مِنْ وَضْعِ الْأَنْبِيَاءِ ع وَ الْحُكَمَاءِ مِنْ أَوْصِيَاءِ الْأَنْبِيَاءِ فَإِنْ زِيدَ فِيهِ أَوْ نَقَصَ مِنْهُ أَوْ جُعِلَ فِيهِ فَضْلُ حَبَّةٍ أَوْ نُقْصَانُ حَبَّةٍ مِمَّا وَضَعُوهُ انْتَقَصَ الْأَصْلُ وَ فَسَدَ الدَّوَاءُ وَ لَمْ يَنْجَعْ لِأَنَّهُمْ مَتَى خَالَفُوهُمْ خُولِفَ بِهِمْ فَهُوَ أَنْ يَأْخُذَ مِنَ الثُّومِ الْمُقَشَّرِ أَرْبَعَةَ أَرْطَالٍ وَ يَصُبَّ عَلَيْهِ فِي الطِّنْجِيرِ أَرْبَعَةَ أَرْطَالٍ لَبَنَ بَقَرٍ وَ يُوقِدُ تَحْتَهُ وَقُوداً لَيِّناً رَقِيقاً حَتَّى يَشْرَبَهُ ثُمَّ يَصُبَّ عَلَيْهِ أَرْبَعَةَ أَرْطَالٍ سَمْنَ بَقَرٍ فَإِذَا شَرِبَهُ وَ نَضِجَ صَبَّ عَلَيْهِ أَرْبَعَةَ أَرْطَالِ عَسَلٍ ثُمَّ يُوقِدُ تَحْتَهُ وَقُوداً رَقِيقاً ثُمَّ اطْرَحْ عَلَيْهِ وَزْنَ دِرْهَمَيْنِ قُرَّاصاً ثُمَّ اضْرِبْهُ ضَرْباً شَدِيداً حَتَّى يَنْعَقِدَ فَإِذَا انْعَقَدَ وَ نَضِجَ وَ اخْتَلَطَ بِهِ حَوَلْتَهُ وَ هُوَ حَارٌّ إِلَى بُسْتُوقَةٍ وَ شَدَدْتَ رَأْسَهُ وَ دَفَنْتَهُ فِي شَعِيرٍ أَوْ تُرَابٍ طَيِّبٍ مُدَّةَ أَيَّامِ الصَّيْفِ فَإِذَا جَاءَ الشِّتَاءُ أَخَذْتَ مِنْهُ كُلَّ غَدَاةٍ مِثْلَ الْجَوْزَةِ الْكَبِيرَةِ عَلَى الرِّيقِ فَهُوَ دَوَاءٌ جَامِعٌ لِكُلِّ شَيْ‌ءٍ دَقَّ أَوْ جَلَّ صَغُرَ أَوْ كَبُرَ وَ هُوَ مُجَرَّبٌ مَعْرُوفٌ عِنْدَ الْمُؤْمِنِينَ[1]


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo