« فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محسن فقیهی

97/10/09

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: رد العاصی الی الصلاح / مستثنیات غیبت/ غیبت

خلاصه جلسه گذشته: صحبت در رابطه با مستثنیات غیبت بود. در جلسات گذشته شش مورد از مستثنیات غیبت را بیان کردیم و اقوال علما را پیرامون آن‌ها ذکر کردیم.

استثنای هفتم: ردّ العاصی الی الصلاح.

یکی از مستثنیات غیبت رد العاصی الی الصلاح است؛ یعنی انسان فکر می‌کند که با غیبت کردن بتواند شخصی را به صلاح دعوت کند؛ به این معنا که شما غیبت‌کنید که او انسان خوبی شود و گناه را ترک کند.آیا این غیبت کردن جایز است؟ وقتی‌که بگوییم این شخص این کار را می‌کند او خجالت می‌کشد و انجام نمی‌دهد. در اینجا دو نکته موردتوجه است: یکی اینکه رد العاصی الی الصلاح متوقف بر غیبت است یا متوقف نیست یعنی راه دیگری وجود ندارد. ممکن است گفته شود که می‌توان از راه دیگری او را به صلاح دعوت کنیم و گاهی ممکن نیست و هیچ راهی نداریم که او را دعوت به صلاح کنیم مگر اینکه غیبت‌کنیم، یعنی صلاح این شخص متوقف بر غیبت است تا به دیگران گفته نشود، از کارش دست برنمی‌دارد، همه راه‌ها را پیموده‌ایم و به نتیجه نرسیده‌ایم، تنها راهی که برای بازداشتن او از گناه این است که غیبتش کنیم.پس مسئله اول توقف است و مسئله دوم این است که برفرض توقف، آیا جواز غیبت با احتمال است یا یقین؟ یعنی اگر غیبت‌کنیم او خوب می‌شود یا نه؟ اگر شما او را غیبت‌کنید و او به‌جای اینکه خوب شود لجبازی کند و بدتر شود، در این صورت آیا غیبت جایز است یا باید حتماً یقین به اصلاح داشته باشیم؟مسئله سوم که باید در اینجا موردتوجه قرار گیرد این است که گناهی که او انجام می‌دهد چیست؟ غیبت از گناهان کبیره است، شما با پول دزدی نمی‌توانید صدقه بدهید و انفاق کنید، چون مال دزدی و حرام است، حال شما می‌خواهید با حرام یعنی غیبت که گناه کبیره است جلوی حرام یعنی صدقه دادن با پول دزدی و حرام که گناه صغیره است را بگیرید، این مسلماً جایز نیست. البته اگر امر خطیر و مهمی است که می‌خواهد انجام بگیرد مانند قتل، می‌توان با غیبت جلوی آن را گرفت. ضمن اینکه خود گناه کبیره هم مراتبی دارد که باید موردتوجه باشد و در محاسبه لحاظ شود.پس در این بحث که یکی از مستثنیات غیبت است، این سه نکته وجود دارد که باید موردتوجه قرار گیرد. به‌هرحال در اینجا دو قول وجود دارد:

قول اول: جواز مطلقاً؛ یعنی ردّ العاصی الی الصلاح جایز است منتهی جوانب قضیه هم باید موردتوجه قرار گیرد که آیا مراتب امربه‌معروف و نهی از منکر را رعایت کرده‌ایم که حالا با غیبت می‌خواهیم او را اصلاح کنیم؟

دلیل اول:

مرحوم شیخ انصاری می‌فرماید: «إنّه أولی من ستر المنکر علیه فهو فی الحقیقة إحسان فی حقّه»[1] اینکه ما غیبت‌کنیم گناه دارد ولی اگر بپوشانیم و آبروی او را حفظ کنیم، در حق او احسان نشده و احسان این است که بگوییم و از او غیبت‌کنیم.

به نظر ما این احسان در بعضی موارد تحقق پیدا نمی‌کند، آیا با غیبت کردن به این شخص احسان کرده‌اید؟ اگر واقعاً گناه بزرگی است و هیچ راه دیگری جز غیبت وجود ندارد تا او را از آن گناه ردع کنیم، در این صورت غیبت جایز است و به نظر ما ملاحظه اهم و مهم لازم است و آن گناه باید گناه کبیره باشد و در مقابل غیبت گناه مهم‌تری باشد که ما بگوییم گناه مهم‌تر انجام نشود و یقین هم باید داشته باشیم و همچنین توقف هم وجود داشته باشد؛ یعنی هیچ راه دیگری غیر از غیبت وجود ندارد.

و این جمله مرحوم شیخ که ما با غیبت کردن در حق او احسان می‌کنیم، صحیح نیست. احسان با فعل حرام محقق نمی‌شود. شخصی زنا می‌کند و شخص دیگری می‌گوید من او را متوجه اشتباهش می‌کنم، با همسر او زنا می‌کنم تا او متوجه اشتباهش بشود؛ آیا این حرف منطقی است که با گناه جلوی گناه گرفته شود؟ با دروغ جلوی دروغ را بگیریم، با فحش جلوی فحش را بگیریم، آیا این ازلحاظ شرعی صحیح است؟ اگر مرتبه گناهی که مرتکب شده از غیبت پایین‌تر یا مساوی با غیبت باشد، مجوزی برای غیبت نیست. پس این دلیل اخص از مدعا است و ما نمی‌توانیم با این دلیل که می‌خواهیم جلوی گناه گرفته شود، راه غیبت را بازکنیم، بلکه باید از طریق دیگری وارد شد.

این نکته در فرمایشات مرحوم خویی[2] و آیت‌الله سبحانی[3] هم توجه داده‌شده و باید مورد دقت باشد.

دلیل دوم: ادله نهی از منکر.

﴿وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾[4] سؤال این است که آیا نهی از منکر با منکر جایز است؟ نهی از منکر باید با نصیحت حلال و کار حلال باشد. اینکه با منکر بخواهید جلوی منکر را بگیرید مسلماً جایز نیست مگر اینکه شرایط خاص خودش را داشته باشد؛ یعنی هم توقف باشد و هم علم باشد و هم اینکه آن گناه، گناه کبیره در حد اعلی باشد.

لذا مرحوم خویی می‌فرماید: آیا با زنا می‌توان جلوی زنا را گرفت؟ آیا با لواط می‌توان جلوی لواط را گرفت؟ آیا با دزدی می‌توان جلوی دزدی را گرفت؟ اگر می‌خواهید جلوی گناه کردن کسی را بگیرید باید از راه حلال وارد شد. لذا جواز غیبت فقط در امور خطیر است مثل جایی که قتل نفوس باشد، یعنی کسی می‌خواهد افرادی را بکشد، در اینجا می‌توان غیبت کرد که جلوی او گرفته باشد.

یکی از مواردی که می‌توان گفت غیبت جایز است، جایی است که دارد آبروی عده‌ای را می‌برد، در اینجا من او را غیبت می‌کنم تا او ادامه ندهد. این مطلب هم از مرحوم خویی است که اگر اعراض محترمی را در معرض خطر قرار داده شما می‌توانید او را غیبت‌کنید تا دست از این کار بردارد. همچنین در اموال خطیر؛ کارمند بانکی که اموال مردم را می‌خورد و از بین می‌برد، این از امور خطیر است و باید اعلام کرد همچنین در قتل نفوس غیبت جایز است.[5]

به نظر ما فرمایش مرحوم خویی متین است و این موارد باید رعایت شود.

 


logo