درس خارج فقه استاد محسن فقیهی
97/12/06
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مکاسب محرمه/ قمار/ تعریف قمار
مسئله پانزدهم: قمار:
تعریف قمار
نیاز است که معنای لغوی و اصطلاحی قمار دانسته شود. در اصول بحث شد که کلام لغوی در تعریف لغات قرآن و روایات، به چه میزان معتبر است. اگر لغویون در معنای لغتی اتفاق نظر داشته باشند، معتبر است و اگر در معنا اتفاق نداشته باشند، قابل اعتماد نیست.
تعریف لغوی
«قامَرَ الرجلَ مُقامَرَةً و قِماراً: راهنه، و هو التقامرُ. و القِمارُ: المُقامَرَةُ. و تَقَامَرُوا: لعبوا القِمارَ».[1]
«القِمَارُ بالكسر المُقَامَرَة. و تَقَامَرُوا: لعبوا بالقمار و اللعب بالآلات المعدّة له على اختلاف أنواعها نحو الشطرنج و النرد و غير ذلك. و أصل القِمَار الرهن على اللعب بالشيء من هذه الأشياء و ربما أطلق على اللعب بالخاتم و الجوز».[2]
دو قید در تعریف لغویین برای قمار بیان شده است: آلاتی است که برای قمار آماده شده و با آن بازی میکنند؛ وجود رهان و عوض.
ممکن است چیزی در زمانی آلت قمار بوده اما اکنون نیست یا چیزی آلت قمار نبوده اما اکنون آلت قمار است. همچنین در مکانی آلت قمار باشد اما در جای دیگر، آلت قمار نباشد. پس همانگونه که مرحوم امام خمینی فرمود، زمان و مکان ممکن است حکم را عوض کند.
با توجه به وجود دو قید در معنای لغوی باید دقت کرد که آیا از کلمات قرآن و روایات هم همین دو قید استفاده میشود؟ حرمت روی عنوان قمار رفته و این دو قید، مسائل فرعی را به وجود میآورد؛ مثلا بازی با آلات قمار است اما رهانی در کار نیست مثل بازی با نرد بدون عوض، یا رهان وجود دارد اما آلت قمار نیست مثل فوتبال.
تعریف اصطلاحی
تعریفی که فقها از چیزی بیان میکنند، نشانه فتوای آنان است.
تعریف اول: بازی با آلات قمار مطلقا، خواه رهان باشد یا نه. همین که با آلات آماده شده برای قمار بازی شود، قمار و حرام است خواه عوض و جایزه هم باشد یا نباشد.
فاضل مقداد (رحمهالله) میفرماید: «أمّا القمار فهو اللعب بالنرد و الشطرنج و الأربعة عشر و هي المسمّى بالبُقّيری[7] و البقارة حتّى لعب الصبيان بالجوز و البيض و الخاتم و الخُطّة».[3]
سید جواد آملی میفرماید: «هو اللعب بالآلات المعدّة له على اختلاف أنواعها من الشطرنج و النرد و غير ذلك».[4]
مرحوم ایروانی (رحمهالله) میفرماید: «الظاهر المتبادر عرفاً من القمار هو اللعب بآلات مخصوصة بلا اعتبار الرهن في مفهومه؛ نعم لو أطلق، لا يبعد أن ينصرف إلى ما اشتمل على الرهن».[5]
تعریف دوم: بازی با آلات قمار همراه با رهن.
کتب لغت هم همین دو قید را بیان کردهاند. بر اساس این تعریف، اگر آلات قمار باشد اما رهنی نباشد یا اینکه رهن باشد اما بازی با غیر آلات قمار است، قمار صدق نمیکند.
به نظر ما بر اساس کتب لغت و کلمات فقها، باید این دو قید در تحقق عنوان قمار وجود داشته باشد. و نبود هر کدام از دو قید، باعث میشود که عنوان قمار تحقق نیابد و به عنوان قمار حرام نباشد هرچند ممکن است عنوان ثانوی باعث حرمت شود اما حرمتش به عنوان قمار نیست.
مرحوم کاشف الغطاء میفرماید: «القمار ... اللعب بالآلات المعروفة على اختلاف أنواعها و أصله الرهن على اللعب بشيء من الأشياء المعروفة المعتاد في القمار و الأقوى عمومه لجميع آلات اللهو و اللعب من النرد و الشطرنج و الأربعة عشر و الخاتم و الجوز».[6]
مرحوم شیخ انصاری میفرماید: «هو الرهن على اللعب بشيء بالآلات المعروفة».[7]
مرحوم امام خمینی میفرماید: «هو المتيقّن من عنوان القمار و الميسر في الكتاب و السنّة و معقد الإجماع. و لا فرق بين أنواعه من النرد و الشطرنج و غيرهما حتّى اللعب بالجوز و البيض؛ للصدق على اللعب بهما عرفاً و لو للتعارف بالمقامرة معهما. و لو شکّ في الصدق، فلا شبهة في إلحاقه به نصّاً و فتوىً».[8]
متیقن از عنوان قمار این است که هم آلت قمار و میسر باشد و هم رهان وجود داشته باشد. در اینجا مرحوم امام از شطرنج نام برده این در صورتی است که شطرنج از آلت قمار بودن خارج نشده باشد.
اگر شک داشتیم که چیزی قمار است یا نه، اصالت حلیت در آن جاری میشود؛ «کل شیء لک حلال حتی تعلم انّه حرام بعینه». اگر چیزی قبلا آلت قمار بوده و اکنون شک میکنیم آیا از الت قمار خارج شده یا نه، استصحاب درباره آن جاری است؛ پس اکنون هم آلت قمار است مگر اینکه یقین کنیم از آلت قمار بودن خارج شده است.
تعریف سوم: بازی با آلات مطلقا (خواه آلت قمار باشد یا نه) همراه با رهان. هر بازی که باشد اگر با رهان باشد، قمار است و حرام؛ مثل فوتبال.
آیتالله خویی (رحمهالله) میفرماید: «إنّ الرهان مأخوذ في مفهوم القمار، سواء كان اللعب بالآلات المعدّة له أم لا».[9]
این دیدگاه، مطابق با احتیاط است اما کلمات لغویین هر دو قید را باهم داشت.