« فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محسن فقیهی

98/08/26

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مکاسب محرمه/قمار /بازی با غير آلات قمار با رهان

خلاصه جلسه گذشته

صحبت در بحث قمار و «اللعب به غیر آلات معدّه للقمار مع الرهان» بود؛ یعنی آلات قماری وجود ندارد مثل مسابقه فوتبال، والیبال و ... که معمولاً در آن برد و باخت و رهان وجود دارد. در بحث‌های گذشته بیان شد که اگر این لعب به غیرآلات قمار و همراه با رهان (مبلغی را به عنوان رهن قرار دهند) باشد حکم تکلیفی آن حرمت نیست بلکه جواز است؛ پس اصل بازی کردن حلال است.

حکم وضعی

درباره حکم وضعی باید گفت؟ آیا اخذ پولی که برای این مسابقات قرارداده شده، جایز است یا حرام بوده و نباید آن را اخذ کرد؟

این پرسش، حکم وضعی است؛ حکم تکلیفی که معلوم شد و قبلا بیان شد که حرام نیست، می‌توان بازی را انجام داد اما آیا اخذ آن مبلغی که قرار است در آخر مسابقه به برنده داده شود حرام است یا نه، این حکم وضعی است؛ یعنی اگر گفته شود حرام است نباید آن مبلغ را اخذ کرد.

در حرمت وضعی این مسابقات ادعای اتفاق شده و علما در این مبحث اتفاق نظر دارند. کسی قائل به جواز نشده و همه قائل به حرمت شده‌اند. علما فرموده‌اند که حتی اگر در مسابقاتی که آلات قماری وجود نداشته ولی رهانی وجود داشته باشد، اخذ آن رهان جایز نیست.

می‌توان گفت که تقریباً همه علما در این مبحث قائل به حرمت شده و کسی قائل به جواز نشده است، هرچند که دلایلی که بیان کرده‌اند، محکم و متقن نیستند.

ما این دلایل را نمی‌توانیم بپذیریم؛ چون قمار بر چنین عملی صدق نمی‌کند. قمار متشکل از دو رکن است، رکن اول آن «اللعب بالآلات المتعارفه للقمار» و رکن دیگر آن «مع الرهان» است. در اینجا آلات معدّه للقمار وجود ندارد؛ پس تعرف قمار در اینجا صدق نمی‌کند اما چون بعضی از روایات نسبت به رهان، تأکید زیادی داشتند، از مفهوم آن روایات استفاده کرده‌اند که چنین مسابقاتی جایز نیست.

به نظر ما با قطع نظر از اجماع، دلایل این بحث خیلی قوی نیست و نمی‌توانیم دلایل را بپذیریم ولی از باب اینکه علما حکم آن را حرمت مطرح کرده‌اند لذا ما می‌گوییم از باب احتیاط، آن پول را اخذ نکنند.

مرحوم شیخ انصاری (ره) دراین‌باره می‌فرمایند: «المراهنة على حمل الحجر الثقيل و على المصارعة و على الطيور و على الطفرة و نحو ذلك من أفراد غير ما نص على جوازه و الظاهر الإلحاق بالقمار في الحرمة و الفساد بل صريح بعض أنه قمار».[1]

 

مسابقه‌ای که می‌گذارند تا کسی سنگ بزرگی را بلند کند یا در مسابقه کشتی کسی توانست برنده شود یا مثل کفتربازی و پریدن ( که چه کسی می‌تواند بیشتر بپرد) و مثل این‌ها که به‌خاطر پول باشد، ظاهر این است که این را ملحق به فساد می‌کنیم. بعضی حرمت آن را صراحتاً بیان کرده‌اند.

شیخ (ره) نیز اطمینان ندارد به همین‌خاطر می‌فرماید: «الظاهر». و آن را ملحق به قمار می‌کند.

در جای دیگری مرحوم شیخ می‌فرماید: «لا أظن أن الحكم بحرمة الفعل مضافا إلى الفساد محل إشكال بل و لا محل خلاف»؛[2] به نظر من این بحث محل اشکال نیست، اختلافی نیست و فساد آن مسلّم است.

محقق خویی(ره) می‌فرماید: «أن الرهن على اللعب بغير الآلات المعدة للقمار حرام وضعا»[3] همانا رهن بر بازی به غیرآلات معدّه للقمار حکم وضعی آن اشکال دارد و حرام است.

آیت‌الله مکارم می‌فرماید: «لا كلام في الحرمة الوضعية فيها»[4] در حرمت وضعی هیچ بحثی نیست.

اما ادله‌ای که برای این بحث بیان شده است عبارتند از:

الدلیل الاول: الروایات

روایاتی هست که بیان می‌شود و باید دید درباره حکم وضعی چگونه است و باید دقت کرد که آیا حرمت وضعی از این روایات استفاده می‌شود؟

«مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ[5] بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى[6] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَى[7] عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ[8] عَنْ أَبِيهِ[9] عَنْ عَلِيِّ بْنِ عُقْبَةَ[10] عَنْ مُوسَى بْنِ النُّمَيْرِيِّ[11] عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ سَيَابَةَ[12] عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ: لَا بَأْسَ بِشَهَادَةِ الَّذِي يَلْعَبُ بِالْحَمَامِ- وَ لَا بَأْسَ بِشَهَادَةِ الْمُرَاهِنِ عَلَيْهِ- فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) قَدْ أَجْرَى الْخَيْلَ وَ سَابَقَ- وَ كَانَ يَقُولُ إِنَّ الْمَلَائِكَةَ تَحْضُرُ الرِّهَانَ- فِي الْخُفِّ وَ الْحَافِرِ وَ الرِّيشِ- وَ مَا سِوَى ذَلِكَ فَهُوَ قِمَارٌ حَرَامٌ.»[13]

از نظر سند روایت ضعیف است چون یک نفر از راویان ضعیف است.

از امام صادق (ع) نقل شده: اشکالی ندارد شهادت بدهد کسی که کفتربازی می‌کند و اشکالی ندارد اگر رهانی قرار دهد؛ همانا رسول خدا (ص) این مسابقه را در اسب‌سواری جاری می‌کرد و مسابقه را انجام می‌داد و می‌فرمود: ملائکه حاضر می‌شوند در جایی که مسابقه‌ای باشد و رهانی هم قرار داده شود در اسب‌سواری، شترسواری، فیل‌سواری و تیراندازی باشد و در غیر این‌ها قمار و حرام است.

تمام استدلال به این روایت این است «وَ مَا سِوَى ذَلِكَ فَهُوَ قِمَارٌ حَرَامٌ»؛ یعنی غیر از این سه مورد و آن مورد اول (که کفتربازی را هم که اضافه کنید) رهان اشکال دارد. غیر از این چهار مورد، تمام بازی‌های دیگر که رهان برای آن‌ها قرار داده شود حرام هستند.

اگر سند این روایت خوب بود تقریباً دلیل خوبی بود و می‌توانستیم به آن استلال کنیم؛ چون سند روایت اگر درست می‌شد، دلالت روایت هم درست بود و غیر این‌ها حرام می‌شد.

مرحوم سبزواری به این روایت استدلال نموده است.[14]

اشکالات استدلال به روایت

به نظر ما دو اشکال وجود دارد:

اشکال اول: این روایت ضعیف‌السند است؛ پس نمی‌تواند دلیل باشد البته می‌تواند مؤید خوبی باشد.

اشکال دوم: مقصود «و ما سوی ذلک»، همان آلات قماری است که در زمان ائمه (ع) مورد استفاده بود و این مربوط به آلات قمار است و مربوط به سایر مسابقات نمی‌شود.

روایت دیگر

«مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ[15] بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ سَيَابَةَ[16] قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع)... قَالَ... أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ: إِنَّ الْمَلَائِكَةَ لَتَنْفُرُ عِنْدَ الرِّهَانِ- وَ تَلْعَنُ صَاحِبَهُ مَا خَلَا الْحَافِرَ وَ الْخُفَّ وَ الرِّيشَ وَ النَّصْلَ- فَإِنَّهَا تَحْضُرُهُ الْمَلَائِكَةُ- وَ قَدْ سَابَقَ رَسُولُ اللَّهِ ص أُسَامَةَ بْنَ زَيْدٍ وَ أَجْرَى الْخَيْلَ.»[17]

امام صادق (ع ) فرمود که رسول خدا فرمود: ملائکه از رهن قرار دادن متنفرند و صاحبش را لعن می‌کنند مگر در مسابقه شترسواری، اسب‌سواری، تیراندازی و شمشیر بازی، که در این گونه مسابقات اشکال ندارد. غیر از این‌ها قمار و حرام است.

مرحوم سبزواری[18] و آیت‌الله مکارم[19] به این روایت استدلال کرده‌اند.

اشکالات استدلال به روایت

اشکال اول: حاضر نشدن ملائکه، دلیل بر حرمت نمی‌شود اما اینکه صاحبش را لعن می‌کنند مقداری می‌تواند مؤیّد بر حرمت باشد.

اشکال دوم: قدر متیقن از قمار این است که از آلات قمار باشد و همراه با رهان باشد. جایی که آلات قمار نباشد، دلیل کافی بر حرمت آن نداریم اما در برخی از مسابقات ما یقین داریم که اشکالی ندارد مثل قرائت قرآن، تجوید و تعلیم مسائل، در این گونه مسائل اگر جایزه‌ای بدهند و تشویق شوند ظاهراً اشکالی ندارد.

البته ما حرمت وضعی را قبول کردیم؛ چون اجماع و اتفاق علما وجود دارد و روایات هم تقریباً مقداری درباره رهان وارد شده لذا ما می‌گوییم که رهان اشکال دارد و حرمت وضعی را قبول می‌کنیم.

 

روایت دیگر

«(عیاشی فی تفسیره)[20] عَنْ يَاسِرٍ الْخَادِمِ[21] عَنِ الرِّضَا (ع) قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَيْسِرِ قَالَ: التَّفَلُ[22] [23] مِنْ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَالَ الْخُبْزُ وَ التَّفَلُ[24] مَا يُخَرَّجُ بَيْنَ الْمُتَرَاهِنَيْنِ مِنَ الدَّرَاهِمِ وَ غَيْرِهِ.»[25]

عیاشی در تفسیر خودش بیان کرده که از امام رضا (ع) از میسر[26] پرسیدند، حضرت آن را تفسیر کرده به اینکه اگر دو نفر با هم رهانی قرار دهند و دراهمی قرار بدهند آن دراهم را میسر می‌گویند.

برخی از فقها به این روایت استدلال نموده‌اند.[27]

اشکالات استدلال به روایت

اشکال اول: این روایت ضعیف است.

اشکال دوم: میسر در لغت به معنای قمار است و در این روایت به معنای رهان قرار داده شده است.

بنابراین چون این روایت، روایت ضعیفی است و قابل اعتماد نیست، نمی‌شود به‌خاطر روایتی ضعیف، تفسیر قرآن را عوض کرد و بگوییم میسر به معنای «رهان بین المتراهنین» است.

 

روایت دیگر

«عَنْ أَبِي عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيِّ[28] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ[29] عَنْ أَحْمَدَ بْنِ النَّضْرِ[30] عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ[31] عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ[32] (ع) قَالَ: ... قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا الْمَيْسِرُ؟ فَقَالَ كُلُّ مَا تُقُومِرَ[33] بِهِ حَتَّى الْكِعَابُ[34] وَ الْجَوْزُ....»[35]

از رسول الله (ص) سؤال شد که میسر یعنی چه؟ فرمود هر چیزی که با آن قمار صورت گیرد.

اشکال بر روایت

اینکه روایت می‌گوید هر چیزی که با آن قمار صورت می‌گیرد، پس نمی‌شود به این روایت استدلال کرد؛ چون روایت می‌گوید: «هر چیزی که با آن قمار کنند» یعنی با آلات قمار بازی کنند و بحث ما در جایی است که آلات قمار وجود نداشته باشد.

بنابراین هم سند این روایت ضعیف است و هم مسئله قمار و آلات قمار را مطرح کرده است درحالی‌که بحث ما در غیرآلات قمار است.

به نظر ما از باب قمار نمی‌شود گفت فوتبال و ... حرام است؛ البته از باب «اکل مال بالباطل» می‌توان این را گفت و همچنین از باب اینکه علما گفته‌اند و اجماع وجود دارد باید احتیاط کرد.

 


[5] شیخ طوسی، امامی و ثقه.
[6] . امامی و ثقه.
[7] .ضعیف است (گفته شده غلو کننده بوده و بنا بر قولی واضع حدیث بوده).
[8] .فطحی و ثقه است.
[9] .فطحی و ثقه ( و بنا بر قولی لز اصحاب اجماع است).
[10] .امامی و ثقه.
[11] .امامی و ثقه.
[12] .امامی و ثقه.
[15] امامی و ثقه.
[16] امامی و ثقه.
[21] . امامی و ثقه.
[22] . ای: الریح الکریهه.
[23] . در تفسیر عیاشی آمده است: الثقل؛ ای کل شی نفیس، متاع المسافر و حشمه، نادر.
[24] . در تفسیر عیاشی آمده است: الثقل.
[26] سوره مائده، آیه90 ﴿یا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الْأَنْصَابُ وَ الْأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾.
[28] .احمد بن ادریس قمی، امامی و ثقه.
[29] .القمی، امامی و ثقه.
[30] .الخراز، امامی و ثقه.
[31] . الجعفی؛ امامی ضعیف.
[32] .امام باقر (ع).
[34] .تاس‌های تخته نرد، واحدها: کعب و کعبه.
logo