درس خارج فقه استاد محسن فقیهی
98/11/28
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مکاسب محرمه/قیافه /حکم تکلیفی
خلاصه جلسه گذشته: صحبت در بحث قیافه شناسی بود که آیا این علم و عملی که انجام میشود، عمل حرامی است یا جایز است؟
قول چهارم: حرمت در غیر صورت ضرورت
مرحوم کاشف الغطاء مطالبی را فرمودهاند که به روشن شدن بحث کمک میکند: «القيافة حرام؛ لصريح نقل الإجماع فيه من بعض و ظهوره من آخرين، مع ما فيها من منافاة ما هو ضروريّ للدين من إلحاق الولد للفراش بمجرّد الوطء و لو في الدبر. و اختلاف الصور و الهيئات بين كثير من الأنبياء و الأوصياء (ع) أو أولادهم فضلاً عن غيرهم بحيث يرى إنّ بعض أولادهم أقرب إلى اللحوق بغيرهم و لترتّب الفساد العظيم على ذلك و لزوم الفضيحة على المسلمین و نقض أحكام مواريثهم و دياتهم و مناكحهم، إلى غير ذلك. فمن تتبّع الآثار و نظر في سيرة الأئمّة الأطهار (ع) أنكر ذلك كلّ الإنكار. نعم لو قضت الضرورة بها كإنكار نسب بعض المعصومين (ع) أو بعض المؤمنين، فالظاهر جوازها. و عليه نزل ما في بعض الروايات أو على إنّ حضور القافة عندهم لميكن باختيارهم (ع) فلايدلّ على تقريرهم و إنّما يحرم مع الاعتماد عليها و الركون إليها. و أمّا مجرّد معرفتها و الاطّلاع على حقيقتها مع اعتقاد إنّها من الحرامات، فليس من المحرّمات؛ لأنّها لاتخرج عن مقتضى الأصل إلّا بالدليل و أقصى ما دلّ على تحريمها بالنحو المذكور دون غيره»[1] .
ما از ادله شرعیه برداشت میکنیم که خداوند متعال برای آبروی انسانها ارزش زیادی قائل است و همانطور که جانشان احترام دارد، ناموس و آبرویشان هم احترام دارد و به آبروی مسلمانان توجه زیادی شده است و برخی از علما با توجه به روایاتی که میگوید «الولد للفراش»، فرمودهاند که اگر زن و مردی با هم ازدواج کردند ولو اینکه وطی فی الدبر انجام شده، اگر نوزادی متولد شد، متعلق به این خانواده است؛ هر چند ممکن است از نظر علمی بعید یا محال باشد. آبروی خانواده بسیار محترم است و شارع از متهم کردن یک زن به فساد، حتی المقدور دوری میکند. اگر یک در هزار احتمال داشته باشد که این بچه متعلق به این خانواده باشد، همان از نظر شارع مورد اعتنا است و الولد للفراش آن را شامل میشود و باید بگوییم که متعلق به این خانواده است و از اتهام دوری کنیم و اگر بگویید «وطی در قُبُل نبوده و این بچه متعلق به من نیست»، به خاطر این تهمت حد میخورید. لذا مساله قیافه شناسی در تضاد با این سیره مستمره ائمه (ع) است. پس قیافه شناسی حرام است و باعث تهمت در جامعه میشود. لذا مرحوم کاشف الغطاء فرمودهاند که قیافه شناسی در غیر صورت ضرورت، حرام است. این فرمایش اول ایشان بود که مطلب خوب و درستی است. ایشان مطلبی را در ذیل این صحبت بیان کردهاند: «و أمّا مجرّد معرفتها و الاطّلاع على حقيقتها مع اعتقاد إنّها من الحرامات، فليس من المحرّمات؛ لأنّها لاتخرج عن مقتضى الأصل إلّا بالدليل و أقصى ما دلّ على تحريمها بالنحو المذكور دون غيره» اگر کسی قیافه شناسی را یاد بگیرد و توجه داشته باشد که قیافه شناسی حرام است و فقط میخواهد یاد بگیرد، اشکالی ندارد. قیافه شناسی حرام است و کار خلافی است ولی یاد گرفتن آن اشکالی ندارد. به نظر ما این جمله اشکال دارد. حرمت قیافه شناسی و منافاتش با سیره ائمه (ع)، با این حرف شما مبنی بر جواز یاد گرفتن آن، منافات دارد. کسی که قیافه شناسی را یاد بگیرد و بر حقیقتش واقف شود، به طور طبیعی گاهی با این روحیه مواجه میشود که ممکن است کلامی از او صادر شود که این بچه متعلق به این خانواده نیست و آبروریزی اتفاق بیافتد. قانون، مثل قوانین راهنمایی رانندگی با توجه به غالب افراد است؛ مثلاً اگر شما در نیمه شب که هیچ خودرویی در خیابان نیست از چراغ قرمز عبور کنید، جریمه میشوید و قوانین، ناظر به غالب افراد است؛ ولی وقتی تبدیل به قانون شد، تمام موارد آن ممنوع است. از نظر شارع اگر چیزی حرام شد و مفسده غالبهای در جامعه دارد، نباید شخصی دنبال تعلیم و تعلّم آن و تکسّب از آن طریق برود. همه چیزش حرام میشود.