درس حدیث استاد محسن فقیهی
98/11/02
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: احادیث کتاب چهل حدیث مرحوم امام (ره)/کبر/ جایگاه متکبر
یکی از بدترین صفاتی که ممکن است در انسان وجود داشته باشد، تکبر است؛ اینکه انسان، خود را از دیگران بزرگتر بداند. اظهار اینکه من از شما بالاتر هستم و حتی فکر آن، از صفات رذیله است.امام صادق (ع) میفرماید: «عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنِ ابْنِ بُكَيْرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: إِنَّ فِي جَهَنَّمَ لَوَادِياً لِلْمُتَكَبِّرِينَ يُقَالُ لَهُ سَقَرُ شَكَا إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ شِدَّةَ حَرِّهِ وَ سَأَلَهُ أَنْ يَأْذَنَ لَهُ أَنْ يَتَنَفَّسَ فَتَنَفَّسَ فَأَحْرَقَ جَهَنَّمَ».[1]
جایگاهی در جهنم مخصوص افراد متکبر درست کردهاند که نامش «سقر» است. یکی از بدترین جاهای جهنّم همینجا است؛ به قدری حرارت آتش در آنجا شعلهور است که خودِ سقر به خداوند شکایت میکند. آتشی که شعلهور شده و متکبرین را میسوزاند.مراتب تکبرتکبر مراتبی دارد:1. تکبر در مقابل خداوند؛ خداوند را قبول ندارد و در مقابلش تکبر میکند؛
2. در مقابل پیامبر مثل یهودیان که پیامبر را قبول نمیکردند؛ هرچه پیامبر (ص) آنان را به اسلام دعوت میکرد، نمیپذیرفتند؛
3. نسبت به خدا و رسول، تکبر ندارد اما نسبت به مردم تکبر دارد. این هم گناه بزرگی است.
گناه تکبر نیز به همین ترتیب بزرگ است. تکبر نسبت به خدا از همه بزرگتر است.علت کبیره بودن تکبرمگر تکبر چیست که اینقدر گناه بزرگی است که در یکی از وادیهای سخت جهنم، متکبر را عذاب میکنند؟ بهخاطر این است که اولاً انسان خود را بزرگ میبیند درحالیکه عظمت مخصوص خداوند است، این خودبزرگبینی در مقابل خداوند مشکل اول ما است؛ یعنی در فکر ما اشتباهی رخ داده است. نکته دوم آن است که معمولاً آدمهای متکبر به حرف گوش نمیدهند و اگر کسی صحبت کند میخندد و اهمیت نمیدهد؛ چون خود را از دیگری بالاتر میداند؛ این نقطهضعف افراد متکبر است. متکبرین کمتر ملا و باسواد میشوند؛ کسانی که تواضع دارند، کوچکی میکنند و سؤال میپرسند، یاد میگیرند و روزبهروز علمشان زیاد میشود اما انسان متکبر سؤال نمیپرسد و به کسی اعتنا نمیکند؛ بنابراین در همان چیزهایی که میداند باقی میماند و ترقّی نمیکند.
تکبر عالمنکتهای که باید به آن توجه کنیم و متأسفانه ما خود گرفتار آن هستیم این است که علم وقتی زیاد میشود تکبر هم ممکن است زیاد شود. افرادی هستند که علمشان زیاد شده اما تکبرش هم زیاد شده؛ دوست دارد مردم دستش را ببوسند، تواضع کنند و احترام کنند. این چه علمی است که تکبر او را زیاد کرده است؟ سال پیش به بچه و فقیر، سلام میکرد اما حالا که استاد شده و مقامی پیدا کرده، حاضر نیست به کسی سلام کنید. این چه درس و علمی است که خوانده است؟ آیا درس تکبر خوانده است؟ این فقه و اصول، این زحمتها که کشیده و کتابهایی که نوشته، چه حاصلی برای او دارد؟ آیا حاصلش این است که تواضع را کنار گذاشته و سراغ تکبر برود؟
اگر چنین حالتی برای شما پیدا شد بدانید که مسیر را اشتباه رفتهاید. ما نمیگوییم که چه کسی اینگونه است و چه کسی نیست، هر کسی خودش را بهتر میشناسد. چه اتفاقی افتاده که علم زیاد شده اما به جای اینکه تقوا و تواضع، زیاد شود، کمتر شده است؟ باید مقداری در خودمان دقت کنیم و بدانیم که این علمی نبوده که باعث نجات من شود. اگر قرآن و روایات را بخوانیم اما تأثیری در ما نگذارد این علم، علم نیست، علمی نیست که برای ما معرفت به خدا یا خودمان بیاورد. علم باید برای انسان معرفت بیاورد که خدا و خود را بشناسد؛ از خودشناسی به خداشناسی برسد.خشیت الهی ملاک علمهرچه علم بالاتر میرود باید ترس از خدا هم زیاد شود. اگر میخواهی بدانی عالم شدهای یا نه، نگاه کن در مقابل گناه چگونه هستی؟ آیا از گناه دوری میکنی؟ اگر راحت گناه میکنی، فکر نکن عالم شدهای!معنای «انّما» حصر است یعنی فقط و فقط علم آن است که شما به خشیت برساند.اگر میبینید که میترسد و در همه چیز احتیاط میکند، مال مردم احتیاط میکند، در حرف زدن احتیاط میکند و هرچه بر زبانش میآید نمیگوید، مبادا غیبت، دروغ، تهمت یا ... باشد، از مشکوکات هم احتیاط میکند زیرا از خدا میترسد. چنین شخصی عالم است. اگر علم، شما به خشیت رساند یعنی از دروغ، غیبت، تهمت، ریا و ... بترسید، علمتان بالاتر است. اگر خیلی باد داری، خیلی تکبر داری، بدان علم نداری بلکه خیال میکنی. تخیّل علم است و واقع علم نیست. علم آن است که از خدا بترسی؛ هرچه از خدا بیشتر میترسی، علمت بیشتر است.ممکن است حاج قاسم سلیمانی، سردار دلاور، از من و شما عالمتر باشد، چون از خدا میترسید. از خدا ترسیدن، نشانه علم است؛ ﴿إِنَّمَا يخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ﴾[2] .
اگر دیدید که عالمی گناه میکند، بدانید عالم نیست بلکه به ظاهر درسی خوانده، صحبتی میکند و خود را در میان علما جا زده است. عالم واقعی کسی است که خشیت خداوند را داشته باشد.خودسازی شیخ عباس قمی(ره)صاحب کتاب مفاتیح الجنان، حاج شیخ عباس قمی است. نشانه مقام بالای ایشان این است که هرجا قرآن هست مفاتیحی هم کنار آن گذاشتهاند و مورد توجه مردم است. این شخصیت چگونه آدمی بود؟ یکی از علمای بزرگ نقل میکند: ما در ماه رمضانی مشهد بودیم. مرحوم شیخ عباس قمی هم مشهد بود. خدمت ایشان رفتیم و تقاضا کردیم که در این ماه، برای ما نماز جماعت اقامه نماید. ایشان نمیپذریرفت، اصرار کردیم تا ایشان پذیرفت.ایشان در قسمتی از مسجد گوهرشاد اقامه نماز میکرد. مردم که فهمید در آنجا شیخ عباس قمی نماز میخواند روزبهروز جمعیتشان زیاد میشد. برخیها که از در مسجد داخل میشوند، میگویند: «انّ الله مع الصابرین» تا امام جماعت رکوع را طولانی کند و بتوانند نماز را اقتدا کنند. به دهروز شاید نکشید که مرحوم شیخ عباس قمی (ره) متوجه شد که صدای «انّ الله مع الصابرین» از جاهای دور میآید، از صداها فهمید که جمعیت، زیاد شده است. روز یازدهم به نماز نیامد. سراغ ایشان رفتیم که ببینیم برای چه نمیآیند، فهمیدیم چون جمعیت زیاد شده ایشان نمیآید. فرمود: «جمعیت زیاد شده و من هم چیزهایی در ذهنم میآید. انگار بدم نمیآمد که جمعیت دارد زیاد میشود».اینگونه آدمها هستند که به مقامات میرسند، اینها هستند که دین ما را حفظ کردهاند وگرنه منِ متکبر که به دنبال مقامات مادی هستم که نمیتوانم اسلام را حفظ کنم، من میخواهم خودم را حفظ کنم، به دنبال حفظ شخصیت خودم هستم که مبادا به گوشه عبای من بیاحترامی شود.مراقبت از روحدر کنار علم و درس خواندنتان که بحمدالله روزبهروز ترقّی میکنید، «میزان الحراره»ای هم داشته باشید؛ مانند دماسنج که برای سنجش میزان تب استفاده میشود. اینقدر که مراقب جسمتان هستید مراقب روحتان هم باشید. چگونه مراقب باشیم؟ مراقب باشیم روزبهروز که درس میخوانیم آیا خشیتمان از خداوند بیشتر میشود یا نه؟ اگر در دروغ، غیبت، تهمت، مال مردم، سهم امام (ع)، مخارج، زندگی و ... بیشتر احتیاط میکنید، بدانید علمتان بیشتر شده است اما اگر روزبهروز خوردن پول مردم، فحش دادن، اهانت کردن، شایعهپراکنی کردن، تهمت، دروغ، اهداف مالی و مادی و منافع شخصی راحتتر شده و به دنبال اینگونه اهداف هستید، بدانید که علمتان دارد کوچک میشود.خداوند به همه ما توفیق بدهد که بتوانیم در این مسیر گامهای مؤثری برداریم.